زیارت امام حسین(ع) یعنی زیارت خدا؟
مرادمان از بازتولید عاشورا فراهم شدن امکان بازنگری به عاشوراست. وقتی میگوییم در اربعین، عاشورا تجدید و تکرار میشود، یک معنایی که به دست میآید این است که امکان بازنگری فراهم میشود؛
چرا ما برای اباعبدالله اربعین میگیریم و برای مثال نه ثلاثین را بشنویم. مبنای اربعین چیست؟
در مورد موضوع اربعین اولین نکته این است که اربعین امری است که ریشه در قرآن کریم دارد و قرآن کریم میفرماید «واعدنا موسی ثلاثین لیله و اتممناها بعشر». این ریشه قرآنی اربعین است. به لحاظ حکمت عقلی هم بعضا اشاره شده است که اصولا در عدد 40 است که هر چیزی کامل و تتمیم میشود. برای مثال همین آیهای که اشاره شد و موضوع آن میعاد خداوند با حضرت موسی(ع) است، میگوید این میعاد 30 شب بود ولی با ده شب دیگر این میعاد تتمیم شد. این نشاندهنده این است که 30 ملاک است اما ده شب بعدی آن را تتمیم و تکمیل میکند. جزئیات این مساله شاید در بحث ما جا نداشته باشد؛ در حکمت بحث شده است اسرار این که چرا با عدد 40 یا 40 مرتبه یا 40 منزل یک چیزی کامل میشود. بر همین مبنای سرّ عدد 40 است که اهل سلوک و اهل معرفت برای جریان سلوک خودشان اربعین قرار میدهند. مراد از اربعین هم این است که 40 روز علاوه بر انجام واجبات و ترک محرمات عبادتهای مستحبی را بر خودشان قرار میدهند و انجام میدهند. همچنین اگر کسی بخواهد رذیلهای را که در وجودش هست برطرف کند، فرمودهاند 40 شبانه روز، خود را مقید کند تا آن رذیله را ترک کند؛ این امر مقدمهای برای ریشهکن شدن آن رذیله در وجودش است. یا مثلا شخصی فضیلتی را ندارد اما دوست دارد آن را در خود پدید آورد، میفرمایند که 40 شبانه روز تکلف کند؛ تکلف یعنی خود را وادار کند به فلان عمل خوب و بعد این فضیلت در او ریشه میدواند و استقرار پیدا میکند. اینها بحثی است که در مورد اربعین و اسرار آن مطرح است.