حسینم ..............
حسینم …………..
صدای قدمهای مهربانت کوچه دلم را پر کرده است
قلبم با شنیدن صدای کاروانت پر میکشد
محرم آمد
محرم آمد تا بگوید حسین فراموش نشدنی است
آمد تا بگوید: هیهات من الذله
حسینم …. این بار مرا با خود به دیار عاشقانه خود ببر
بگذار من هم بوی بهشت را از سرزمین کربلا حس کنم
دلم هوای کوچه های کربلا را کرده است
نمیدانم چگونه هستند
خودم ندیدم اما میگویند : حال و هوای عجیبی دارد
میگویند : آدمی عاشق تر میشود
میگویند : هر کجایش را نگاه کنی حسین را میبینی
حسینم…
تو را قسم میدهم به همین محرم
به همین ماه عزیز ، مرا با خود ببر
ببر از این دنیای تنگ و دلگیر
دیگر نمیتوانم آسوده باشم
منتظر میمانم
میدانم صدایم میکنی
اگر دلم به سویت پر بکشد…