11
تیر

۱۲ فضیلت ناب از مولا علی علیه السلام

فضیلت‌های حضرت مولا امیرالمؤمنین امام علی علیه‌السلام، دو دسته‌اند: فضائل اختصاصی ایشان و فضائل مشترک با دیگر اهل بیت علیهم‌السلام اجمعین.
 از پیامبر اکرم (ص) نقل شده است که فضائل امام علی (علیه السلام) قابل ‌شمارش نیستند و بر پایه روایتی دیگر از پیامبر (ص) بازگوکردن، نوشتن، نگاه‌ کردن و گوش ‌دادن به فضائل حضرت علی (علیه السلام) نوعی عبادت و باعث آمرزش گناهان می‌شوند. 

فضائل امام علی (علیه السلام) دو دسته‌اند: فضائل اختصاصی ایشان و فضائل مشترک با دیگر اهل بیت (علیهم السلام): آیه ولایت، آیه شِراء، آیه انفاق، حدیث غدیر، حدیث طیر مشوی، حدیث منزلت، مولود کعبه و خاتم‌بخشی از فضائل اختصاصی ایشان به‌شمار می‌آیند. آیه تطهیر، آیه اهل‌الذکر، آیه مَوَدّت و حدیث ثقلین نیز از فضایل مشترک ایشان با دیگر اهل ‌بیت (علیه السلام) است.

در دوره بنی‌امیه (که لعنت خدا بر آنها باد) از نشر فضائل امام علی (علیه السلام) جلوگیری شد. در این دوره کسانی که فضائل ایشان را نقل می‌کردند، به شهادت می‌رسیدند یا زندانی می‌شدند. همچنین به‌دستور معاویه (لعنه الله علیه)، کسانی که در مقابل فضائل امام علی (علیه السلام)، برای خلفای سه‌گانه فضیلت جعل می‌کردند، تشویق می‌شدند!

 

 

 

برخی همچون ابن‌تیمیه، پیشوای سلفیه و شاگردان او، ابن کثیر و ابن قیم جوزی، پاره‌ای از آیات و احادیث در فضیلت امام علی (علیه السلام) را مخدوش یا مجعول دانسته‌اند!

به رغم همه تلاش‌ مخالفان در جلوگیری از نشر فضائل امام علی (علیه السلام)، در جوامع حدیثی شیعه و سنی، فضائل بسیاری از حضرت مولا امام علی بن ابیطالب نقل شده است. عالمان دو مذهب، کتاب‌هایی مستقل نیز درباره فضائل ایشان نوشته‌اند. فضائل امیرالمؤمنین از ابن حنبل، خصائص امیرالمؤمنین از نسائی و عُمْدَةُ عُیونِ صِحاحِ الأخْبار فی مَناقبِ إمامِ الأبرار از ابن بطریق، از جمله آن‌ها است.

 

 

ادامه »


free b2evolution skin
11
تیر

خطابه غدیر بخش دهم:حلال و حرام، واجبات و محرمات

مَعاشِرَ النّاسِ، إِنَّ الْحَجَّ وَ الْعُمْرَةَ مِنْ شَعائرِاللَّهِ، « فَمَنْ حَجَّ الْبَيْتَ أَوِ اعْتَمَرَ فَلاَ جُنَاحَ عَلَيْهِ أَن يَطَّوَّفَ بِهِمَا وَمَن تَطَوَّعَ خَيْرًا فَإِنَّ اللّهَ شَاكِرٌ عَلِيمٌ »
اي مردم، حج و عمره از شعائر الهي هستند، (خداوند مي‌فرمايد:)«پس هر كس به خانه‌ي خدا به عنوان حج يا عمره بيايد براي او اشكالي نيست كه بر صفا و مروه بسيار طواف كند و كسي كه در انجام كارهاي خير فرمان خدارا اطاعت كند خداوند سپاس گزار وداناست.»

 

 

 

مَعاشِـرَ النّاسِ، حِجُّـوا الْبَيْتَ، فَما وَرَدَهُ أَهْـلُ بَيْتٍ إلاَّ اسْتَغْنَـوْا وَأُبْشِـرُوا، وَلا تَخَلَّفُـوا عَنْهُ إلاّ بُتِـرُوا وَافْتَقَرُوا
اي مردم، به حج خانه‌ي خدا برويد. هيچ خانداني به خانه‌ي خدا وارد نمي‌شوند مگر آنكه مستغني مي‌گردند و شاد مي‌شوند، و هيچ خانداني آن را ترك نمي‌كنند مگر آنكه منقطع مي‌شوند و فقير مي‌گردند.

مَعاشِرَ النّاسِ، ما وَقَفَ بِالْمَوْقِفِ مُؤْمِنٌ إلاّ غَفَرَ اللهُ لَهُ ما سَلَفَ مِنْ ذَنْبِهِ إلى وَقْتِهِ ذلِكَ، فَإذَا انْقَضَتْ حجَّتُهُ اسْتَأْنَفَ عَمَلَهُ
اي مردم، هيچ مؤمني در موقف (عرفات، مشعر، مني) وقوف نمي‌كند مگر آنكه خداوند گناهان گذشته‌ي او را تا آن وقت مي‌آمرزد، و هرگاه كه حجش پايان يافت اعمالش را از سر مي‌گيرد.

مَعاشِرَ النّاسِ، الْحُجّاجُ مُعانُونَ وَنَفَقاتُهُمْ مُخَلَّفَةٌ عَلَيْهِمْ وَاللهُ لا يُضيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنينَ
اي مردم، حاجيان كمك مي‌شوند و آنچه خرج مي‌كنند به آنان برمي‌گردد، و خداوند جزاي محسنين را ضايع نمي‌نمايد.

 

 

ادامه »


free b2evolution skin
10
تیر

زنان راوی غدیر

شواهد موجود در كتب تاریخى گویاى این حقیقت است كه پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) از آغاز رسالت ‏با رویكرد عمده زنان به آیین توحیدى روبرو شد. اولین پذیرنده اسلام (خدیجه)، اولین شهیده (سمیه)[1]و بانوانى كه از سابقین و مهاجران [2]شمرده مى‌‏شدند [3]نمونه روشنى از مشاركت زنان در عرصه‌هاى اجتماعى را به نمایش مى‌گذارند. حضور زنان در حجة‌الوداع بارزترین و ماندگارترین نوع شركت در صحنه‏‌هاى اجتماعى است. اخبار فراوانى كه به وسیله راویان زن از این مراسم عظیم نقل شده، گویاى تلاش گسترده زنان در پاسدارى از این میراث مقدس است. دستاوردهاى بانوان در عرصه اخبار غدیر به دو گروه عمده تقسیم مى‌شود:
 زنان صحابی حضرت زهرا (س]
ام سلمه
اسماء بنت عمیس
ام‏ هانى بنت ابى‏طالب (سلام ‏الله علیهما)
عایشه دختر ابى ‏بكر
فاطمه دختر حمزة بن‏ عبدالمطلب
همسر زید بن‏ ارقم
زنان تابعین 
همسر زید بن عایشه بنت‏ سعد
دارمیه حجونیه كنانیه
حسنیه
عمیرة بنت ‏سعد بن ‏مالك
ام‏ال مجتبى علویه
فاطمه بنت على بن ‏ابى‏ طالب(علیه السلام)

 

 

 


 اخبار زنان صحابى:

در سال دهم هجرى، با اعلام پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)، مؤمنان بسیارى از شهرهاى مختلف به سوى مدینه روان شده، در حومه شهر مسكن گزیدند و به انتظار موسم حج نشستند؛ حجى كه بعدها به حجة‏الوداع، حجة‏الاسلام، حجة‏البلاغ، حجة‏الكمال، حجة‏التمام شهرت یافت. پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) روز شنبه، پنج ‏یا شش روز قبل از آغاز ذى‏‌الحجة، از مدینه حركت كرد. در این سفر همه زنان و اهل‌بیت پیامبر با وى همراه بودند. [4]گروهى از این بانوان حدیث غدیر را نقل كرده‌اند كه نام و روایت‌شان چنین ‏است:

 

 


حضرت زهرا (س)
حضرت فاطمه زهرا (علیهاالسلام) یگانه یادگار رسول اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) است كه همچون دیگر اهل‌بیت (علیهم‌السلام) بارها به یادآورى واقعه غدیر پرداخت. نگاهى به سخنان آن بزرگوار جایگاه وى در عرصه اخبار غدیر را آشكار مى‏‌سازد:
گروهى از انصار، براى توجیه خطاى خویش، به ایشان گفتند: اگر مطالب شما را قبل از بیعت ‏با دیگران مى‌شنیدیم، با غیر على بیعت نمى‌كردیم. حضرت فرمود:

آیا پدرم در روز غدیر براى كسى جاى عذر باقى گذاشت؟ [5]و نیز در جواب محمود بن ‏لبید كه پرسیده بود: آیا از سخنان پیامبر دلیلى بر امامت على دارید؟

فرمود: شگفتا، آیا روز غدیر را فراموش كردید؟!

محمود بن ‏لبید گفت: آن روز چنان بود؛ ولى از آنچه به شخص شما اشاره شده، بگویید.

حضرت فرمود: خدا را شاهد مى‏‌گیرم، شنیدم [پیامبر] فرمود: على بهترین كسى است كه در میان شما جانشین خود قرار مى‌دهم. على (علیه السلام) امام و جانشین بعد از من است و دو فرزندم حسن و حسین و نه تن از فرزندان حسین امامان نیك‏ان‌اند. اگر از آنان اطاعت كنید، شما را هدایت‏ خواهند كرد و اگر با آنان مخالفت ورزید، تا قیامت اختلاف در میان شما حاكم خواهد بود. [6]

روایتى با سند بسیار دقیق و مشهور بیان مى ‏دارد كه دختر بزرگوار پیامبر، حدیث غدیر را چنین بیان فرمود:

قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم): «من كنت ولیه فعلى ولیه و من كنت امامه فعلى امامه.» [7]

رسول خدا (ص) فرمود: هر كه من سرپرست اویم، على سرپرست اوست و هر كه من امام او هستم، على امام اوست.
 احتجاجى از فاطمه زهرا (علیهاالسلام) به وسیله چند تن از زنان به این صورت روایت ‏شده است:
قالت: انسیتم قول رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) یوم غدیر خم، من كنت مولاه فعلى مولاه و قوله: انت منى بمنزلة هارون من موسى علیهماالسلام. [8]

آیا سخن رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در روز غدیر خم را فراموش كرده‌‏اید كه فرمود: هر كه من مولاى او هستم، على مولاى اوست و آیا سخنش را فراموش كرده‌اید كه فرمود: تو نسبت ‏به من، مانند هارون نسبت ‏به موسى هستى.
حضرت فاطمه زهرا (علیها السلام) عمر خویش را در راه اثبات ولایت امیرمؤمنان (علیه‌السلام) به انصار و مهاجرین صرف نمود و سرانجام نیز در همین راه به شهادت رسید و سیده شهیدان ولایت نام گرفت.ام‏ سلمه
حضور زنان پیامبر، از جمله ام ‏سلمه [9]در مراسم غدیر، در كتب مختلف مورد تاكید قرار گرفته است. [10]صاحب روضة‏الصفا مى‌گوید:
 «چون حضرت رسول خدا (ص) در غدیر خم حدیث «من كنت مولاه فعلى مولاه‏» را در شأن امیرمؤمنان فرمود، سپس از منبر فرود آمد و در خیمه خاص خود نشست و فرمود كه امیرمؤمنان در خیمه دیگر بنشیند، بعد از آن طبقات خلائق را فرمود تا به خیمه على (علیه السلام) رفتند و زبان به تهنیت على (علیه السلام) گشادند. چون مردم از این امر فارغ شدند، امهات مؤمنین به فرموده آن حضرت نزد على رفتند و او را تهنیت دادند». [11]
ام ‏سلمه یكى از دو زن پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) است كه حدیث غدیر را روایت كرده است. او ماجراى غدیر را چنین باز مى‏ گوید:

اخذ رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) بید على بغدیر خم فرفعها حتى راینا بیاض ابطیه فقال «من كنت مولاه فعلى مولاه‏» ثم قال «ایها الناس انى مخلف فیكم الثقلین كتاب الله و عترتى و لن یفترقا حتى یردا على الحوض‏».[12]

در غدیر خم رسول خدا (ص) دست على (صلی الله علیه و آله و سلم) را بالا برد تا آنجا كه سفیدى زیر بغلش را دیدیم، آنگاه فرمود: هر كه من مولاى او هستم، پس على مولاى اوست. بعد فرمود: اى مردم، من دو چیز گرانبها در میان شما بر جاى مى‌گذارم، كتاب خدا و عترتم. این دو هرگز از هم جدا نخواهند شد تا وقتى در حوض به من برگردند.
ام ‏سلمه از معدود كسانى است كه بعد از وفات نبى اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در خط ولایت امیرمؤمنان (علیه‌السلام) باقى ماند. او به فرزنش چنین وصیت كرد. «یا بنى الزمه فلا و الله ما رایت ‏بعد نبیك صلى الله علیه و آله اماما غیره‏»; پسركم، همراهش [على] باش. به خدا قسم، بعد از پیامبرت امامى غیر او ندیدم. [13]ام ‏سلمه روایات دیگرى نیز، درباره امیرمؤمنان (علیه‌السلام)، از پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل كرده است.[14]

 

 

ادامه »


free b2evolution skin
10
تیر

عید الشیعه و عید اهل البیت در فرهنگ غدیر

اراده حكيمانه خداوند بر اين تعلق گرفته است كه واقعه تاريخى غدير در تمام قرون و اعصار، به صورت زنده در دلها وبه صورت مكتوب در اسناد وكتب، بماند ودر هر عصر وزمانى نويسندگان اسلامى در كتابهاى تفسير و حديث و كلام و تاريخ از آن سخن بگويند و گويندگان مذهبى در مجالس وعظ و خطابه در باره آن داد سخن دهند و آن را از فضايل غير قابل انكار حضرت على -عليه السلام بشمارند. نه تنها خطبا و گويندگان، بلكه شعرا وسرايندگان بسيارى از اين واقعه الهام گرفته ‏اند وذوق ادبى خود را از تامل در زمينه اين حادثه و از اخلاص نسبت‏به صاحب ولايت مشتعل ساخته ‏اند و عاليترين قطعات را به صورت هاى گوناگون و به زبانهاى مختلف از خود به يادگار نهاده ‏اند.

 

 

 


از اين جهت، كمتر واقعه تاريخى همچون رويداد غدير مورد توجه دانشمندان، اعم از محدث ومفسرومتكلم وفيلسوف وخطيب وشاعر ومورخ وسيره نويس، قرار گرفته است و تا اين اندازه در باره آن عنايت مبذول شده است.
يكى از علل جاودانى بودن اين حديث، نزول دو آيه از آيات قرآن كريم در باره اين واقعه است و تا روزى كه قرآن باقى است اين واقعه تاريخى نيز باقى خواهد بود و از خاطرها محو نخواهد شد.

جامعه اسلامى در اعصار ديرينه آن را يكى از اعياد مذهبى مى شمرده ‏اند وشيعيان هم اكنون نيز اين روز را عيد مى‏گيرند ومراسمى را كه در ديگر اعياد اسلامى برپا مى‏دارند در اين روز نيز انجام مى‏ دهند.
از مراجعه به تاريخ به خوبى استفاده مى‏شود كه روز هجدهم ذى الحجة الحرام در ميان مسلمانان به نام روز عيد غدير معروف بوده است، تا آنجا كه ابن خلكان در باره مستعلى بن المستنصر مى‏ گويد:در سال‏487 هجرى در روز عيد غدير كه روز هجدهم ذى الحجة الحرام است مردم با او بيعت كردند.  والعبيدى در باره المستنصر بالله مى‏نويسد:وى در سال‏487 هجرى، دوازده شب به آخر ماه ذى الحجه باقى مانده بود كه درگذشت. اين شب همان شب هجدهم ذى الحجه، شب عيد غدير است. 

 

ادامه »


free b2evolution skin
10
تیر

اقرارهاى دشمنان غدیردرباره غدير

اقرار ابليس درباره غدير:

سلمان كه چشم بصيرتش در پرتو نور ولايت اميرالمؤمنين عليه السلام فراتر از ظاهر را مى ديد نقل مى كند: روزى ابليس “به صورت آدمى” عبورش به عده اى افتاد كه به اميرالمؤمنين عليه السلام ناسزا مى گفتند. ابليس به آنان گفت: بدا به حال شما كه به مولاى خود على بن ابى طالب ناسزا مى گوييد! گفتند: تو از كجا مى دانى كه او مولاى ما است؟ ابليس گفت: از گفته ى پيامبرتان كه گفت: ‘مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ…’. [[119]
اقرار ابوبكر درباره غدير:روزى ابوبكر براى توجيه غصب خلافت نزد اميرالمؤمنين عليه السلام آمد و گفت: پيامبر درباره ى مسئله ى ولايت تو بعد از ايام ولايت در غدير چيزى را تغيير نداده، و من شهادت مى دهم كه تو مولاى من هستى و بدين مطالب اقرار مى نمايم، و در زمان پيامبر هم به عنوان اميرالمؤمنين بر تو سلام كردم….[1]

 

 


اقرار عمر درباره غدير:

عمر بن خطاب نيز حديث غدير را چنين نقل كرده است: پيامبر، على را به عنوان امام منصوب كرد و فرمود: ’مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ…’ خدايا تو بر اينان شاهد هستى! عمر مى گويد: جوان خوش سيمايى را در غدير ديدم كه مى گفت:… به خدا قسم پيامبر صلى اللَّه عليه و آله پيمانى بر شما بست كه جز منافق آن را بر هم نمى زند… اى عمر، تو بپرهيز كه آن را بر هم بزنى يا با آن مخالفت كنى!! [2]

 

ادامه »


free b2evolution skin