7
دی

نشانه عقل

وَ قَالَ ( علیه السلام ) : إِذَا تَمَّ الْعَقْلُ نَقَصَ الْکَلَامُ.

امام علیه السلام فرموده است: چون عقل و خرد به مرتبه کمال رسد گفتار کم گردد (زیرا کمال مستلزم تسلط بر ضبط و نگاهداری قوای بدنیه است، پس در هر چه و هر کجا بیجا سخن نمی گوید). 

منبع نهج البلاغه حکمت شماره۶۸


free b2evolution skin
7
دی

به معاویه

و من کتاب منه ( علیه السلام ) إلیه أیضا .

از نامه هاى آن حضرت علی علیه السَّلام است نیز به معاویه(که او را بر نوشتن نامه اى که بآن بزرگوار نوشته توبیخ و سرزنش نموده، و نادانى و گمراهى او را گوشزد فرموده). أَمَّا بَعْدُ فَقَدْ أَتَتْنِی مِنْکَ مَوْعِظَةٌ مُوَصَّلَةٌ وَ رِسَالَةٌ مُحَبَّرَةٌ نَمَّقْتَهَا بِضَلَالِکَ وَ أَمْضَیْتَهَا بِسُوءِ رَأْیِکَ . پس از ستایش خداوند و درود بر رسول اکرم از تو بمن رسید پندى که از سخنان گوناگون بهم پیوند داده و پیغامى آراسته اى (مطالبى بدست آورده در این مکتوب بهم پیوسته اى در صورتیکه ربطى بیکدیگر ندارند، چون ندانسته اى هر یک را کجا و چگونه بایستى بکار برد، از این رو) بجهت گمراهى خود این نامه را ترتیب داده و بسبب بدى رأى و اندیشه آنرا فرستاده اى

وَ کِتَابُ امْرِئٍ لَیْسَ لَهُ بَصَرٌ یَهْدِیهِ وَ لَا قَائِدٌ یُرْشِدُهُ قَدْ دَعَاهُ الْهَوَى فَأَجَابَهُ وَ قَادَهُ الضَّلَالُ فَاتَّبَعَهُ فَهَجَرَ لَاغِطاً وَ ضَلَّ خَابِطاً

و نامه از کسى است که او را نه بینائى هست تا راهنمایش باشد، و نه زمامدار و جلودارى که به رستگارى سوقش دهد، هواى نفس (به چنین کارى) وادارش ساخته او هم پذیرفته، و گمراهى زمامدارش شده او هم پیروى نموده، پس (به این جهت) هذیان و یاوه بافته و بانگ بیهوده زده (سخنان نادرستى گفته که چیزى از آن مفهوم نمى شود) و گمراه گشته و اشتباه نموده (چنین سخنان ناشایسته نوشته).

وَ مِنْ هَذَا الْکِتَابِ و قسمتى از این نامه است(در اینکه تکلیف آنانکه با آن حضرت بیعت نموده با آنها که بیعت نکرده یکسان است): (اى معاویه وظیفه مردم بصره و طلحه و زبیر و تو و اهل شام در موضوع بیعت و پیمان بستن با من یکسان است) .‏لِأَنَّهَا بَیْعَةٌ وَاحِدَةٌ لَا یُثَنَّى فِیهَا النَّظَرُ وَ لَا یُسْتَأْنَفُ فِیهَا الْخِیَارُ الْخَارِجُ مِنْهَا طَاعِنٌ وَ الْمُرَوِّی فِیهَا مُدَاهِنٌ . 

زیرا آن یک بیعت است که (مهاجرین و انصار را که اهل حلّ و عقد امّت محمّد صلّى اللَّه علیه و آله مى دانید گرد آمده بر آن اتّفاق نموده اند، و هر بیعتى را که ایشان بر آن تصمیم بگیرند) رأى و اندیشه در آن دو تا نمى شود، و اختیار (رأى دیگر) در آن از سر گرفته نمى گردد (چنانکه در باره خلافت ابو بکر و عمر و عثمان و بیعت با آنها چنین عقیده دارید، پس حاضر نمى تواند پیمان شکسته دیگرى را اختیار نماید، و غائب را نمى رسد آنرا نپذیرد، بنا بر این) هر که پیمان شکسته از آن دست بردارد (بدین و آئین مسلمانان) طعن زننده است (پس باید با او جنگید تا به راهى که بیرون رفته باز گردد) و هر که در (پذیرفتن و نپذیرفتن) آن تأمّل و اندیشه نماید منافق و دو رو است (زیرا تأمّل او در ردّ و قبول به عقیده و سابقه عمل شما مستلزم آنست که در راه مؤمنین و وجوب پیروى از آن شکّ و تردید داشته و علاقه او از روى راستى و درستى نبوده است، چون اگر علاقه او از روى حقیقت بود بایستى بدون تأمّل و درنگ آنچه را مؤمنین گرد آمده بر آن اتّفاق نموده اند بپذیرد).

منبع نهج البلاغه نامه شماره7


free b2evolution skin
30
آذر

نکوهش نادان

وَ قَالَ ( علیه السلام ) : لَا تَرَى الْجَاهِلَ إِلَّا مُفْرِطاً أَوْ مُفَرِّطاً.

امام علیه السلام فرموده است: دیده نمی شود نادان مگر آنکه تندرو است (از حد و اندازه خود می گذرد) یا کندرو (به حد و اندزه خود نمی رسد). 

نهج البلاغه حکمت شماره ۶۷


free b2evolution skin
29
آذر

به معاویه

و من کتاب له ( علیه السلام ) إلى معاویة .

از نامه هاى آن حضرت علیه السَّلام است به معاویه(که آنرا بوسیله جریر ابن عبد اللَّه بجلىّ بشام فرستاده، و در آن صحّت و درستى خلافت خود را اثبات و بیزاریش را از کشتن عثمان اظهار فرموده).

إِنَّهُ بَایَعَنِی الْقَوْمُ الَّذِینَ بَایَعُوا أَبَا بَکْرٍ وَ عُمَرَ وَ عُثْمَانَ عَلَى مَا بَایَعُوهُمْ عَلَیْهِ فَلَمْ یَکُنْ لِلشَّاهِدِ أَنْ یَخْتَارَ وَ لَا لِلْغَائِبِ أَنْ یَرُدَّ .

کسانیکه با ابو بکر و عمر و عثمان بیعت کردند (آنها را بخلافت گماشتند) بهمان طریق با من بیعت کرده عهد و پیمان بستند (زمام امور را بدست من دادند) پس (به عقیده شما که خلافت از جانب خدا و رسول تعیین نشده بلکه به اجماع امّت برقرار مى گردد، و مردم اجماع کرده ابو بکر و عمر و عثمان را خلیفه قرار دادند، همان اشخاص مرا براى خلافت تعیین نمودند، بنا بر این) آنرا که حاضر بوده (مانند طلحه و زبیر) نمى رسد که (جز او را) اختیار کند، و آنرا که حاضر نبوده (مانند تو) نمى رسد که (آنرا) نپذیرد.

وَ إِنَّمَا الشُّورَى لِلْمُهَاجِرِینَ وَ الْأَنْصَارِ . فَإِنِ اجْتَمَعُوا عَلَى رَجُلٍ وَ سَمَّوْهُ إِمَاماً کَانَ ذَلِکَ لِلَّهِ رِضًا فَإِنْ خَرَجَ عَنْ أَمْرِهِمْ خَارِجٌ بِطَعْنٍ أَوْ بِدْعَةٍ رَدُّوهُ إِلَى مَا خَرَجَ مِنْهُ فَإِنْ أَبَى قَاتَلُوهُ عَلَى اتِّبَاعِهِ غَیْرَ سَبِیلِ الْمُؤْمِنِینَ وَ وَلَّاهُ اللَّهُ مَا تَوَلَّى .و مشورت (در امر خلافت به عقیده شما) حقّ مهاجرین (کسانیکه از مکّه به مدینه آمده و به پیغمبر اکرم پیوستند) و انصار (آنانکه در مدینه به آن حضرت ایمان آورده یاریش نمودند) مى باشد، و چون ایشان گرد آمده مردى را خلیفه و پیشوا نامیدند رضاء و خوشنودى خدا در این کار است، و اگر کسى بسبب عیب جوئى (از خلیفه مانند نسبت دادن معاویه کشتن عثمان را باو) یا بر اثر بدعتى (وارد ساختن آنچه در دین روا نیست مانند نقض عهد و پیمان شکنى طلحه و زبیر و پیروانشان) از فرمان ایشان (کارى که آنان انجام داده اند) سر پیچید او را به اطاعت وادار نمایند، و اگر (پند و اندرز سودى نبخشید، و) فرمان آنها را نپذیرفت (به عقیده شما) با او مى جنگند بجهت آنکه غیر راه مؤمنین را پیروى نموده، و خداوند او را واگذارد بآنچه که بآن رو آورده است.

وَ لَعَمْرِی یَا مُعَاوِیَةُ لَئِنْ نَظَرْتَ بِعَقْلِکَ دُونَ هَوَاکَ لَتَجِدَنِّی أَبْرَأَ النَّاسِ مِنْ دَمِ عُثْمَانَ وَ لَتَعْلَمَنَّ أَنِّی کُنْتُ فِی عُزْلَةٍ عَنْهُ إِلَّا أَنْ تَتَجَنَّى فَتَجَنَّ مَا بَدَا لَکَ وَ السَّلَامُ . 

و بجان خودم سوگند- اى معاویه- اگر بعقل خود بنگرى (تأمّل و اندیشه نمائى) و از خواهش نفس چشم بپوشى (بیجا سخن نگفته نخواهى کشتن عثمان را بهانه پیمان نبستنت با من قرار دهى) مى یابى مرا که از خون عثمان (کشته شدن او) بیزارترین مردم بودم، و میدانى که من از آن دورى کرده گوشه گیرى اختیار نمودم مگر آنکه (پیروى هواى نفس نموده) بهتان زده کشته شدن او را بمن نسبت دهى، و پنهان کنى آنچه را که بر تو آشکار مى باشد، و درود بر آنکه شایسته درود است.

منبع نهج البلاغه نامه شماره ۶


free b2evolution skin
29
آذر

درباره آرزوها

وَ قَالَ ( علیه السلام ) : إِذَا لَمْ یَکُنْ مَا تُرِیدُ فَلَا تُبَلْ مَا کُنْتَ.

امام علیه السلام فرموده است: هر گاه به آنچه می خواهی نرسیدی پس به هر حال هستی باک نداشته باش (زیرا برای نرسیده اندوه به خود راه دادن بی خردی است).

منبع نهج البلاغه حکمت شماره ۶۶


free b2evolution skin