4
مهر

پيشگوئى حضرت در مورد قاتل جويرة

پيشگوئى حضرت در مورد قاتل جويرة

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ

جويرة بن مسهر به دارالاماره كوفه آمد و صدا زد: كجاست اميرالمؤمنين عليه السّلام ؟ گفتند: حضرت استراحت نموده است ، صدا زد: اى خوابيده بيدار شو، سوگند به آنكه جانم به دست (قدرت ) اوست ، ضربتى بر سر تو وارد شود كه محاسن تو از آن رنگين گردد همانگونه كه خودت مرا خبر داده اى .
حضرت امير عليه السّلام كه سخنان او را شنيد فرمود: جلو بيا تا با تو سخنى گويم ، سوگند به آنكه جانم به دست (قدرت ) اوست ، حتما تو را با زور و اكراه به نزد آن خونريز طغيانگر ناپاك مى برند و دست و پاى تو را در زير شاخه (درختى كه نزديك خانه ) كافرى است قطع كرده سپس بر دار كشند!
روزگار گذشت تا آنكه پس از آن حضرت ، زياد بن ابيه حاكم معاويه دست و پاى جويرة را بريد و او را بر شاخه اى كنار خانه ابن معكبر به دار كشيد


نام كتاب : پيشگوئيهاى امير المؤمنين عليه السلام

مؤ لف : سيد محمد نجفى يزدى


free b2evolution skin
4
مهر

او نمى ميرد تا فرمانرواى امت شود

او نمى ميرد تا فرمانرواى امت شود

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ

اميرالمؤمنين عليه السلام در جنگ صفين در ميان لشكر خود متوجه غوغائى شد، مردم به جنب وجوش آمده بودند، حضرت از علت آن سؤ ال نمود، گفتند: معاويه كشته شده است . حضرت فرمود: نه ، قسم به آنكه جانم به دست (قدرت ) اوست او نمى ميرد تا اينكه امير اين امت شود و همه با او بيعت كنند.
عرض كردند: (اكنون كه مى دانيد او پيروز خواهد شد) چرا با او مى جنگيد؟ فرمود: تا عذرى باشد ميان من خداوند (يعنى انجام وظيفه و اتمام حجت بر مردم و روشن شدن حق را باطل و طرفداران آن دو).
در روايت ديگرى سوارى از شام خبر مرگ معاويه را آورد، او را نه نزد حضرت آوردند، حضرت فرمود: آيا خودت شاهد مرگ معاويه بودى ؟ با كمال تعجب گفت : آرى خاك هم بر او ريختيم ! حضرت فرمود:
دروغ مى گويد، گفتند: از كجا فهميديد كه دروغ مى گويد؟ فرمود: او نمى ميرد تا اينكه چنين و چنان كند و مقدارى از كارهاى معاويه را حضرت بيان كرد، گفتند: پس چرا با او مى جنگيد؟ فرمود: براى (اتمام ) حجّت


نام كتاب : پيشگوئيهاى امير المؤمنين عليه السلام

مؤ لف : سيد محمد نجفى يزدى


free b2evolution skin
4
مهر

دستگيرى ميثم و گفتگوى ابن زياد با او

دستگيرى ميثم و گفتگوى ابن زياد با او

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ

ميثم به كوفه آمد، عبيدالله بن زياد- كه لعنت خدا بر او باد - او را دستگير نمود، وقتى ميثم را نزد او آوردند به عبيدالله گفتند: اين مرد از همه افراد موقعيتش نزد على عليه السّلام بيشتر بود عبيدالله با تعجب گفت : واى بر شما اين مرد عجمى اينهمه موقعيت داشت ؟! گفتند: آرى ، عبيدالله به ميثم گفت : ميدانى خدايت كجاست ؟ ميثم با كمال جسارت گفت : او در كمين هر ستمكارى است و تو يكى از آن ستمكاران هستى !
عبيدالله گفت : با اين عجمى بودن به آنچه خواسته اى رسيده اى ، بگو ببينم صاحب تو يعنى على عليه السّلام - در مورد رفتار من با تو چه خبرى به تو داده ؟
ميثم گفت : به من خبر داده است كه تو مرا بعد از نه نفر كه من دهمين آنها هستم به دار مى آويزى ، چوبه دار من از همه كوتاهتر و به زمين نزديكتر است ! عبيدالله گفت : حتما گفته او را مخالف مى گردانم .
ميثم گفت : تو چگونه با او مخالفت مى كنى ، بخدا كه او به من خبرى نداده جز از جانب پيامبر اكرم صلى اللّه عليه و آله وسلم و او از جبرئيل از خداوند متعال ، با اين حال تو با اين گروه چگونه مخالفت مى كنى ؟ من خود آگاهم از جايگاهى كه بر آن به دار آويخته مى شوم ، ميدانم ، در كجاى كوفه است ؟ و من اولين مخلوق خدايم كه در اسلام به دهان او، لجام زده مى شود.

نام كتاب : پيشگوئيهاى امير المؤمنين عليه السلام

مؤ لف : سيد محمد نجفى يزدى


free b2evolution skin
4
مهر

ديدار ميثم با ام سلمة

ديدار ميثم با ام سلمة

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ

در همان سالى كه ميثم به شهادت رسيد به نزد ام سلمة همسر گرامى پيامبر اكرم صلى اللّه عليه و آله وسلم رسيد و ام سلمة پرسيد: كيستى ؟ گفت : منم ميثم ، ام سلمة گفت : بخدا سوگند چه بسيار از پيامبر صلى اللّه عليه و آله وسلم شنيدم كه تو را ياد مى كرد و سفارش تو را در دل شب به على عليه السّلام مى كرد.
ميثم سراغ امام حسين عليه السّلام را گرفت ، ام سلمة گفت : در بستان خود به سر مى برد. ميثم گفت : به حضرت بگوئيد دوست داشتم براى عرض سلام خدمتشان برسم ، ما به خواست خداوند متعال همديگر را نزد خداوند - به زودى - ملاقات خواهيم كرد (زيرا اندكى قبل از شهادت سيدالشهداء در ايام شهادت مسلم بن عقيل ، ميثم به شهادت رسيد).
ام سلمه عطرى طلبيد و محاسن او را خوشبو كرد و گفت : اين محاسن به زودى با خون رنگين خواهد شد.

نام كتاب : پيشگوئيهاى امير المؤمنين عليه السلام

مؤ لف : سيد محمد نجفى يزدى


free b2evolution skin
4
مهر

پيشگوئى دقيق اميرالمؤمنين عليه السّلام در مورد ميثم تمار

پيشگوئى دقيق اميرالمؤمنين عليه السّلام در مورد ميثم تمار

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ

يكى از ياران باوفا و صميمى كه از خواص و برگزيدگان اصحاب اميرالمؤمنين عليه السّلام مى باشد و حضرت به مقدار قابليت و استعدادش به او از علوم خويش افاضه نمود، ميثم تمار است ، او مردى بود زاهد كه از شدت عبادت و زهد به شدت لاغر گشته بود.
اميرالمؤمنين علوم فراوانى به او داده بود كه از جمله آنها اسرار غيبى است .
ميثم در ابتدا برده زنى از قبيله بنى اسد بود، اميرالمؤمنين عليه السّلام او را آزاد نمود و به او فرمود:
نامت چيست ؟ گفت : سالم ، حضرت فرمود: پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله وسلم به من خبر داد كه نام تو - كه پدر و مادرت تو را به آن نامگذارى كرده اند - ميثم است .
ميثم گفت : خداو رسول او راست گفتند، شما هم يا اميرالمؤمنين راست گفتى ، بخدا كه اسم من همين است . حضرت فرمود: نام سالم را رها كن و به همان نامى كه پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم تو را نامگذارى كرده اند برگرد، به اين جهت نامش ميثم و كنيه اش ابوسالم شد.
روزى حضرت به او فرمود: تو بعد از من گرفتار مى شوى و به دار آويخته شده و با حربه اى مورد ضرب قرار خواهى گرفت ، روز سوم از بينى و دهان تو خون جارى مى شود و ريش تو با آن رنگين خواهد شد، پس در انتظار آن خضاب باش ، تو دهمين نفرى هستى كه بر در خانه عمروبن حريث اعدام مى شوى ، چوبه دار تو از همه آنها كوتاهتر و به زمين نزديكتر است .
سپس فرمود: بيا تا آن درخت خرمائى كه تو را بر شاخه آن به دار مى آويزند به تو نشان دهم ، سپس حضرت آن را به ميثم نشان داد.
از اين به بعد ميثم مكرر نزد آن درخت مى آمد و نماز مى خواند و در حالى كه به آن درخت اشاره مى كرد مى گفت : چه مبارك درختى هستى ! من براى تو آفريده شده ام و تو براى من آبيارى شده اى ، همواره چنين مى كرد تا اينكه درخت را قطع كردند و او از مكان دار خود در كوفه آگاه شد.
در اين ميان كه ميثم به كنار آن درخت مى آمد با عمروبن حريث كه همسايه آن درخت بود ملاقات كرد و به او گفت : من همسايه تو خواهم شد، خوب همسايه دارى كن ! عمروبن حريث كه منظور ميثم را متوجه نشده بود گفت : آيا مى خواهى خانه ابن مسعود يا ابن حكيم را بخرى ؟

نام كتاب : پيشگوئيهاى امير المؤمنين عليه السلام

مؤ لف : سيد محمد نجفى يزدى


free b2evolution skin
 
مداحی های محرم