6
مهر

قم شهر امن و شهر ياوران حضرت مهدى عليه السّلام

قم شهر امن و شهر ياوران حضرت مهدى عليه السّلام

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ

ابو موسى اشعرى از حضرت امير عليه السّلام پرسيد: هنگام فتنه و جنگها، سالمترين شهرها و بهترين مكانها كجاست ؟
حضرت فرمود: سالمترين مكانها در آن زمان كوهستانهاست ، پس ‍ هنگامى كه خراسان مضطرب شود و بين گرگان و طبرستان جنگ واقع گردد و سجستان خراب شود، سالمترين مكانها در اين زمان قم است ، اين همان شهرى است كه ياوران برترين مردم از نظر پدر و مادر و جد و جده و عمو و عمه (يعنى ياوران حضرت مهدى عج ) از آن خارج مى شوند.
و اين همان شهرى است كه درخشان ناميده شده و در آنجاست جاى پاى جبرئيل و جائى كه آبى از آن مى جوشد كه هر كسى از آن نوشد از بيمارى در امان است  الحديث .


نام كتاب : پيشگوئيهاى امير المؤمنين عليه السلام

مؤ لف : سيد محمد نجفى يزدى


free b2evolution skin
6
مهر

چون صبح كنم كشته خواهم شد

چون صبح كنم كشته خواهم شد

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ

اميرالمؤمنين عليه السّلام در آن شبى كه ضربت خورد تماما بيدار ماند و براى نماز شب به مسجد نرفت ، ام كلثوم دختر آن حضرت عرض كرد: اى پدر چه باعث شده كه بيدار بمانيد؟ فرمود: چون صبح كنم كشته خواهم شد!
هنگام وقت نماز ابن النّباه حضرت را براى نماز فرا خواند، حضرت كمى از منزل بيرون رفته دوباره برگشت ، ام كلثوم عرض كرد: به جعدة بگوئيد او با مردم نماز بخواند (و شما به مسجد نرويد) فرمود: بله به جعدة بگوئيد با مردم نماز بخواند.
ولى ناگهان فرمود: از مرگ نمى توان گريخت ، و به طرف مسجد خارج شد، ابن ملجم را ديد كه تمام شب را بيدار مانده منتظر بود و چون شب خنك شده بود به خواب رفته بود، حضرت او را با پاى خود حركت داد و فرمود: نماز، برخاست و حضرت را ضربت زد.
حجربن عدى در مسجد بود كه زمزمه مشكوكى شنيد، اشعث بن قيس ‍ ملعون (همدست ابن ملجم ) به ابن ملجم مى گفت : براى هدف خودت عجله كن عجله كن ، كه صبح تو را رسوا كرد.
حجر احساس خطر كرد به سرعت از مسجد خارج شد تا به حضرت امير عليه السّلام خبر دهد و ايشان را از هدف اين گروه آگاه كند، ولى حضرت از راه ديگرى به مسجد رفت و ابن ملجم به هدف شوم خود رسيد، همين كه حجر وارد مسجد شد ديد مردم همگى مى گويند: اميرالمؤمنين كشته شد

نام كتاب : پيشگوئيهاى امير المؤمنين عليه السلام

مؤ لف : سيد محمد نجفى يزدى


free b2evolution skin
6
مهر

من زندگى تو را مى خواهم و تو مرگ مرا

من زندگى تو را مى خواهم و تو مرگ مرا

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ

در برخى روايات آمده است وقتى ابن ملجم از طرف والى مصر (يا يمن ) با گروهى نزد حضرت آمد، از همدستان خود پيشدستى نمود و با جملاتى فصيح به اميرالمؤمنين عليه السّلام گفت :

ادامه »


free b2evolution skin
6
مهر

يا على چرا در كوفه مانده اى و به مدينه برنمى گردى ؟

يا على چرا در كوفه مانده اى و به مدينه برنمى گردى ؟

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ

شخصى بنام فضا كه پدرش از اصحاب پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله وسلم و از رزمندگان جنگ بدر بود، و در صفين در ركاب حضرت على عليه السّلام شهيد شد گويد: با پدرم در كوفه به عيادت حضرت على عليه السّلام كه مريض شده بود رفتم ، پدرم به حضرت گفت :
چرا در ميان اعراب جهينة اقامت كرده اى ؟ به مدينه برو، اگر اجل تو فرا رسد، يارانت متولى كار تو شده و بر تو نماز گزارند! حضرت فرمود:
همانا پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله وسلم با من قرار گذارد كه من نمى ميرم تا اينكه اين (محاسن ) از اين (خون سوم ) رنگين شود

نام كتاب : پيشگوئيهاى امير المؤمنين عليه السلام

مؤ لف : سيد محمد نجفى يزدى


free b2evolution skin
6
مهر

من از اينها ملول شدم و اينها نيز از من

من از اينها ملول شدم و اينها نيز از من

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ

اميرالمؤمنين عليه السّلام روزى فرمود: چه چيزى شقى ترين شما را مانع است كه بيايد و مرا بكشد؟ خدايا من از اينها زده شدم و اينها از من زده شده اند، آنها را از من راحت كن و مرا از اينها راحت نما.
اصحاب گفتند: يا اميرالمؤمنين چه كسى محاسن شما را از خون سر شما رنگين مى كند بگو تا قبيله او را نابود كنيم ، حضرت فرمود: در اين هنگام غير از قاتلم ديگرى را خواهيد كشت

نام كتاب : پيشگوئيهاى امير المؤمنين عليه السلام

مؤ لف : سيد محمد نجفى يزدى


free b2evolution skin
 
مداحی های محرم