دوری از دشمنی
و فی حدیثه (علیه السلام) إِنَّ لِلْخُصُومَةِ قُحَماً
در گفتار آن حضرت علیه السّلام است (در زیان زد و خورد) نزاع و زد و خورد را رنجها ص1204 و نابودیها است (چون اگر شخص در آن کوشیده پافشارى نماید به معصیت و گناه گرفتار شود، و اگر از آن چشم پوشد و دست بردارد مغلوب و مظلوم گردد، و در هر دو صورت رنج بیند و چنین فردی از پرهیزکارى باز مى ماند چنانکه در فرمایش دویست و نودم باین نکته تصریح شده، پس سزاوار آنست که کارى کند که نزاع و زد و خورد پیش نیاید.
یرید بالقحم المهالک لأنها تقحم أصحابها فی المهالک و المتالف فی الأکثر فمن ذلک قحمة الأعراب و هو أن تصیبهم السنة فتتعرق أموالهم فذلک تقحمها فیهم.و قیل فیه وجه آخر و هو أنها تقحمهم بلاد الریف أی تحوجهم إلى دخول الحضر عند محول البدو.
سیّد رضىّ «علیه الرّحمة» فرماید:) امام علیه السّلام از لفظ قحم نابودیها را اراده نموده است، زیرا زد و خورد بیشتر اوقات اشخاص را بسختیها و نابودیها مى افکند، و (جمله) قحمة الأعراب یعنى سختى بادیه نشینان عرب، از آن گرفته شده است، و مراد اینست که قحطى و خشکسالى ایشان را دریابد بطوریکه دارائیهاى آنان را از بین ببرد و از چارپایانشان باقى نگذارد مگر استخوان بى گوشت که معنى نابود شدن دارائیهاشان همین است. و در (معنى) قحمة الأعراب جور دیگر هم گفته شده است، و آن اینست که قحطى و خشکسالى آنها را به رفتن شهرهاى آباد وا مى دارد یعنى خشکیدن بیابان (نبودن آب و گیاه در آن) ایشان را نیازمند گرداند و وادار نماید که بشهر آیند.
منبع نهج البلاغه غرائب شماره۳