26
شهریور

پاسخ به سؤالاتی پیرامون جشن و بیعت نهم ربیع الاول

سیر زندگی اهل بیت علیهم السلام اینگونه بوده است که هرگاه امامی به شهادت می رسید، شیعیان نزد امام بعدی می آمدند و عرض ارادت می کردند و ضمن عرض تسلیت شهادت امام قبلی، با امام جدید هم تجدید عهد و بیعت می کردند

 

 


وقتی که سخن از برگزاری جشن یا شادمانی به مناسبت آغاز امامت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و بیعت با ایشان می شود. برخی می پرسند: معنای این کار چیست؟ مگر در عصر امامان شیعه چنین رسمی بوده است که امامی شهید شده و روز بعد، برای امامت فرزندش شادمان باشند؟ پرسش دیگر اینکه آیا این درست است که عده ای قصد دارند با طرح جشن نهم ربیع به عنوان آغاز امامت امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف با برنامه های دیگر در چنین روزی مقابله کنند؟ و اصولا بیعت با امام یعنی چه و چه ثمره ای دارد؟ این ها پرسش هایی است که پاسخ های آنان ارائه می شود.
۱. آیا شیعیان برای به امامت رسیدن امامی، جشن می گرفته اند؟
دو نوع شادمانی برای به امامت رسیدن امام داریم. یک نوع وقتی است که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم، حضرت علی علیه السلام را به عنوان امام معرفی می کند. برای این امر، مراسم داشتیم و امامان هم بر آن و بزرگداشت آن تأکید کرده اند؛ البته جشنی متناسب با عرف زمانة خودش؛ یعنی وقتی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم، حضرت علی علیه السلام را به عنوان امام در غدیر مطرح می کنند که یک حالت عمومی دارد، این همراه خودش، جشن دارد؛ تا چند روز افراد به امیرالمؤمنین علیه السلام تبریک می گفتند؛ حتی بعد از این واقعه هم، وقتی کسی خبردار می شد به آن حضرت تبریک می گفت؛ چون پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرموده بودند که حاضران به غایبان بگویند. حاجیانی که به مناطق خودشان برمی گشتند و این خبر مهم را به منطقة خودشان می رساندند، عده ای که تازه خبردار می شدند باز هم به امیرالمؤمنین علیه السلام تبریک می گفتند.
جشن گرفتن در این روز در سیرة علما هم بود است. با اینکه عید قربان و عید فطر از عیدهای اسلامی است؛ اما علاوه بر این دو عید، عید غدیر را بسیار گرامی می داشتند.
اما نوع دوم، آغاز امامت، بعد از شهادت امام قبلی است. سیرة اهل بیت علیهم السلام در این مورد چگونه بوده است؟ اول اینکه طبیعی است که ایشان به مناسبت شهادت امام قبلی، محزون بوده اند. شیعیان نزد امام جدید می آمدند و ابتدا شهادت امام قبلی را تسلیت می گفتند و سپس با امام جدید بیعت می کردند.
امام علیه السلام با تعابیر مختلف به اینها می گفتند خوشحال باشید که با ما هستید و شیعیان هم خوشحال بودند که گمراه نشده اند و امام بعدی را شناخته اند و مثلاً هفت امامی نمانده اند؛ به خصوص تا زمان امام رضا علیه السلام که سرآغاز دوازده امامی شدنِ شیعه است؛ یعنی ما هفت امامی و شش امامی داریم، اما هشت امامی نداریم؛ هر کسی امام رضا علیه السلام را پذیرفته است بقیة ائمه را هم قبول کرده و دوازده امامی شده است.
البته اهل بیت علیهم السلام در یک فضای حزنی زندگی می کردند و می فرمودند بنی امیه برای ما عید نگذاشتند؛ بنابراین سیرة آنها بیشتر به تسلیت و حزن متمایل بوده است.
در تقویم های ایران قدیم، این روز به نام تاجگذاری امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف مطرح بوده است؛ ولی پس از انقلاب اسلامی، تعبیر تاجگذاری تغییر کرد. این سخن صحیح نیست که کسی بگوید ما در بین علما، کسی را نداشتیم که به نهم ربیع اهتمام بورزد!

2. بیعت چیست؟
بیعت از بیع می آید به معنای معامله و خرید و فروش؛ قرآن می فرماید: «وَمِنَ النَّاسِ مَن یشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاء مَرْضَاتِ اللّهِ؛ [۱] برخی از مردم هستند که جان خودشان را برای رضای خداوند متعال می فروشند». و یا تعبیری که در مورد انسان وجود دارد این است: انسان در یک نوع معامله قرار دارد، «وَالْعَصْرِ؛ إِنَّ الْإِنسَانَ لَفِی خُسْرٍ»؛ انسان در سود و زیان است. وقتی دنیا مزرعه شد، انسان دائم در حال معامله است و در سود و زیان است و دائم دارد از او کم می شود و خسر یعنی همین.
اگر انسان در معامله و سود و زیان است، دین، بیعِ او را جهت می دهد و جهت دهی آن، بیعت با امام است. در واقع کار دین جهت دهی به معاملات انسان است؛ جهت دهی به اینکه تو زندگی ات را، فکرت را، ذکرت را، وقتت را، قلمت را، عُلقه هایت را، دغدغه هایت را و هزینه های مالی ات را برای چه مصرف کنی؟ اگر جهت ندهی، خُسر است، مثل یخی که دارد آب می شود سرمایه هایت هم دارد نابود می شود. دین جهت می دهد که سرمایه های وجودت را به چه کسی بفروشی. امام علی علیه السلام می فرماید: «الا ان ثمنک الجنه فلا تبیعوها الا بالجنه؛ آگاه باشید که قیمت جان شما بهشت است، پس نفروشید آن را مگر به بهشت. » تازه این بهای جان شماست و بالاتر از این روح شماست که بهای آن، خود خداست. پس حالا که قرار است جان ما برود، برای که و برای چه برود؟ چه بخواهیم و چه نخواهیم این جانمان دارد رایگان می رود. چه خوب است که این جانمان را به دست کسی بسپاریم که هم خوب مدیریت می کند و هم دوستمان دارد.
بیعت این ثمره را هم دارد که وقتی فهمیدی طرف حسابت امام حسین علیه السلام یا امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف است، رفتارت، زندگی ات، برخوردت، همه به او بیشتر متمایل می شود.
3. آیا این بیعت سابقه داشته است؟
چنانکه گفتیم، تجدید عهد و پیمان و بیعت با امام، سابقه داشته است؛ به عبارت دیگر، سیر زندگی اهل بیت علیهم السلام اینگونه بوده است که هرگاه امامی به شهادت می رسید، شیعیان نزد امام بعدی می آمدند و عرض ارادت می کردند و ضمن عرض تسلیت شهادت امام قبلی، با امام جدید هم تجدید عهد و بیعت می کردند؛ حتی امامان قبل از شهادت، برای امام بعد از خود نیز از مردم بیعت می گرفتند؛ مثلاً پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم، در غدیر خم نسبت به حضرت علی علیه السلام از مردم بیعت گرفتند و فرمودند: «من کنت مولاه فهذا علی مولاه»، بعد دستور دادند که همگان بر قبول ولایت و وفاداری نسبت به آن با امیرالمؤمنین علیه السلام بیعت کنند، به نقل تاریخ سه شبانه روز طول کشید تا همگان توانستند با علی علیه السلام بیعت کنند؛ حتی خانم ها هم با قرار دادن دستشان در ظرف آبی با آن حضرت بیعت کردند و یا پیامبر فرمود: «سلّموا عَلی عَلی بأمیرالمؤمنین (بامره المؤمنین)؛ به حضرت علی به عنوان امیرالمؤمنین سلام دهید». گاهی وقت ها پیامبر یا امام، نسبت به امام بعدی، از افراد عهد و پیمان خصوصی و عمومی می گرفتند. جالب اینکه گاهی هم برای خودشان از مردم عهد و پیمان و بیعت می گرفتند؛ مثلا پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم از مسلمانان همراه خویش بیعتی گرفت که بعدها «بیعت رضوان» نامیده شد. ائمه علیهم السلام هم برای امامت خودشان از مردم بیعت مجدد می گرفتند یا متذکر بیعت گذشته می شدند. روایاتی که «انشدکم الله» دارد به این موضوع برمی گردد. حضرت علی علیه السلام چند بار متذکر بیعت می شوند؛ امام حسین علیه السلام نیز یک سال پیش از واقعة عاشورا در مِنی، یادآور بیعت می شود و وقتی امام حسین علیه السلام و حضرت علی علیه السلام از مردم می خواهند و جواب نمی دهند، آنها را نفرین می کنند. «انشدکم الله»، شما را به خدا قسم می دهم که شما نبودید که پیامبر فرمود: «اولی بکم من انفسکم»؟ چهار پنج تا از صحابة پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم می گویند ما پیرمرد شدیم و یادمان نمی آید که حضرت آنها را نفرین می کند. این نکته مهم است که گاهی وقت ها امام، جامعه را به آن بیعت با خود متذکر می شود.
بنابراین با نزدیک شدن به ایام نهم ربیع الاول، آغاز امامت یگانه منجی عالم بشریت و سخن از بیعت با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف؛ برای کسی احساس غریبی پیش نیاید؛ زیرا تجدید عهد و بیعت برای جریان امامت امام علیه السلام چیز عجیبی نیست.

منبع: پایگاه اطلاع رسانی بلاغ


free b2evolution skin
26
شهریور

((تحلیل چهارده سیره کاربردی و عملی رسول‌الله صل الله علیه و آله))((خود کفایی اقتصادی در سیره نبوی))

َپس ازتاسیس واستقرار نظام نبوی ودولت اسلامی در مدینه، مبارزه بافقر اقتصادی وحمایت از پا بر هنگان ونیزتولید ثروت و ایجاد اشتغال سیره و برنامه اقتصادی رسول الله (ص) بوده است وتمام تلاش ان حضرت بران بوده است که باتولید ثروت و ایجاد اشتغال از جامعه رفع محرومیت کرده و امت اسلامی را به خود کفایی اقتصادی برساند،.برای این که باسیره اقتصادی نطام نبوی شناخت لازم پیداکنیم به تحلیل سبک برنامه و سیره اقتصادی نبوی می پردازیم؛

 

 


نخستین برنامه وسیره عملی اقتصادی رسول الله (ص) دررفع محرومیت اقتصاد ی وفقر زدایی(ترغیب به کار) ومذمت از (عافیت طلبی وتکدی گری)بوده است. یعنی ازیک طرف سبک وروش پیامبر(ص) نسبت به کسانی که زمینه تلاش واستعداد کار را داشتند بران بوده است که انان را تشویق وترغیب به کار می کرد وکسب روزی حلال با کد یمین وعرق جبین را به منزله جهاد در راه خدا می دانست ومی فرمود :(الکاد علی عیاله کاالمجاهد فی سبیل الله:الحیاه ،ج۵،ص۲۵۹) واگر می دیدید کسی با تلاش وکارکردن به دنبال زندگی شرافتمندانه است دست چنین تلاش گر اقتصادی را می بوسید وبه او حرمت وارج می نهاد ازهمین رو انس بن مالک می گوید:(هنگامی که پیامبر(ص) ازجنگ تبوک بر می گشت ،سعد انصاری -یکی از کارگران مدینه-به استقبالش امد حضرت به او دست داد، دید دست سعد انصاری زبر وخشن است ،پرسید چرا دست تو این چنین است؟ایا ناراحتی خاصی به دستانت رسیده است؟ مرد انصار پاسخ داد:یارسول الله (ص!زبری دستان من ،براثر کار بابیل وطناب است که به وسیله ی انها زحمت می کشم ومخارج خووخانواده ام را تامین می نمایم(فقبل یده رسول الله(ص) وقال :هذه ید لاتمسهاالنار)پیامبر دست اورا بوسید وفرمود: این دستی است که اتش جهنم ان رالمس نخواهد کرد(الکامل ،ج۲،ص۲۶۹) 

و از طرف دیگر کسانی که استعداد وتوان کار داشتند ولی عافیت طلب بودند وتن به کار نمی دادند وراه تکدی گری را درپیش می گرفتند مذمت وسرزنش می کرد ومی فرمو د :( ملعون ملعون من القی کله علی الناس،ملعون ملعون من ضیع من یعول)از رحمت خدا درواست از رحمت خدا دور است کسی که بار زندگی خود را به گردن مردم بیندازد ملعون است ملعون است ملعون است کسی که اعضای خانواده اش را تباه کند(الکاف) ازهمین رووقتی هم با جوانی رو به رو می شد که قدرت کارکردن را داشت ولی سست عنصر وعافیت طلب بود وتن بکار نمی داد می فرمود:(سقط من عینی مستدرک،ج۱۳،ص۱۱:ازچشمم افتاد) ولی درمقابل وقتی جوانی رامی دیدید که با کار وتلاش به دنبال روزی حلال وحمایت ازخانواد نیازمند است اورا مجاهد فی سبیل الله می دانست ازهمین رو در روایت امده است:(کان صلی الله علیه واله جا لسا مع اصحابه ذات یوم فنطر الی شاب ذی جلد وقوه پقد بکر یسعی فقالو ویح هذا لوکان شباه وجلده فی سبیل الله فقال الله علیه :ولا تقولوا هذا فانه ان کان یسعی علی نفسه لیکفها عن المسله ویغنیها عن الناس فهو فی سبیل الله وان کان یسعی ابوین ضعیفین او فی ذریه ضعفا لیغنیهم ویکفهم فهو فی سبیل الله فعالیت اقتصادی ازجمله ساخت واحد مسکونی،بازار واحیای اراضی موات رونق پیداکند وتعداد زیادی ازمردم مدینه به کار مشغول شوند:سیره شناختی پیامبر،ج۲ص۱۴۴ )

دومین برنامه وسیره اقتصادی نبوی مبارزه با(مفاسد اقتصادی) بوده است .یعنی رسول خدا(ص) هم زما ن با ترغیب به کار وتلاش وتولید اقتصادی وایجاد اشتغال باهرگونه مفاسد اقتصادی مقابله می کرد واجازه سو استفاده به مفسدین اقتصادی نمی داد ازهمین رو پیامبر اسلام (ص)کسب درآمد از راه‌های مشروع را پسندیده دانسته و همواره مردم را از گرفتار شدن در مفاسد اقتصادی، هشدار می‌داد، چراکه:

اولا: وی غشّ که (اصطلاحی فقهی است و در مورد مخلوط نمودن جنس نامرغوب و مرغوب در معاملات، استفاده می‌شود.) در معامله را ناصحیح دانسته، از فروش شیر مخلوط با آب برحذر می داشت:ومی فرمود: «مَنْ غَشَّ مُسْلِماً فِی شِرَاءٍ اَوْ بَیْعٍ فَلَیْسَ مِنَّا:(من لا یحضره الفقیه ،ج۴،ص۳۸۴): هر کس در خرید و فروش غشّ کند)) 

ثانیا:ایشان احتکار را نیز منع کرده [بحار،ج،۷۳،ص۳۲۴] و محتکر را ملعون دانست [همان ج۵۹،ص۲۲۹] و فرمود: «هر کس کالایی را چهل روز احتکار کند، تا به قیمت بالاتری بفروشد، اگر تمام پولی را که از این راه کسب کرده صدقه دهد، کفاره‌ گناهش نخواهد شد». [مجموعه ورام،ج۲،ص۸۲] 

ثالثا:پیامبر (ص) همچنین مردم را از ربا خواری اکیدا منع کرده [خصال،ج،ص۴۸] و ضمن این که گناه آن را بسیار بزرگ دانست، [روضه الواعظین،ص۴۶۵] فرمود: «شَرُّ الْکَسْبِ کَسْبُ الرِّبَا». [الکافی،ج۸,،ص۸۲] بدترین کسب ها،ربا است.

 


منبع: ((تحلیل چهارده سیره کاربردی و عملی رسول‌الله صل الله علیه و آله))/ سید محمدتقی قادری»


free b2evolution skin
25
شهریور

فضيلت و اعمال ماه ربيع الاول

اين ماه مانند نامش بهار ماه هاي دوازده گانه است؛ چون ولادت رسول خدا صلّي الله عليه و آله و سلّم در اين ماه اتّفاق افتاده است…

 

 


فضيلت : اين ماه مانند نامش بهار ماه هاي دوازده گانه است؛ چون ولادت رسول خدا صلّي الله عليه و آله و سلّم در اين ماه اتّفاق افتاده است … ( المراقبات . ص 71 ) .
روزه ي روز 17ربيع الأوّل بسيار فضيلت دارد و اين روز، يکي از آن چهار روز است که در تمام سال به فضيلت روزه ممتاز است (مفاتيح الجنان . فصل نهم . در اعمال ماه ربيع الأّوّل ).

آداب و اعمال :
شب اوّل : اين شب در سال سيزدهم بعثت، مبداء هجرت حضرت رسول صلّي الله عليه و آله از مکّه معظّمه به مدينه منوّره بود و در آن شب در غار ثور مخفي شد و حضرت امير عليه السّلام جان خود را فداي جان شريف او نمود و در جاي آن حضرت خوابيد … و اين آيه در شأن ايشان نازل شد : (( وَ مِنَ النَّاسِ مَن يشري نَفسَهُ ابتِغَآءَ مَرضَاتِ اللهِ )) (مفاتيح الجنان . فصل نهم . در اعمال ماه ربيع الأّوّل ).
روز اوّل :
1- روزه . 2- زيارت : مناسب است زيارت جناب رسول الله صلّي الله عليه و آله و سلّم و امام اميرالمؤمنين علي عليه السّلام در اين روز (مفاتيح الجنان . فصل نهم . در اعمال ماه ربيع الأّوّل ) .
روز هشتم ؛
1- حزن و اندوه از شهادت حسن عسکري عليه السّلام و عرض تسليت به حضرت بقيه الله عجّل الله تعالي فرجه الشّريف : در اين روز وفات امام ابي محمّد الحسن الزّکي العسکري عليه السّلام واقع گرديده و براي مراقب سزاوار است که در اين روز، محزون و اندوهناک باشد بويژه از لحاظ اين که صاحب مصيبت در آن روز، حجّت عصر و امام زمان او ارواح العالمين فداه و عليه و علي آبائه صلوات الله مي باشد و به آنچه او را در نظر آيد آن حضرت را زيارت کند و امام عليه السّلام را به آنچه مناسب داند تعزيت و تسليت گويد؛
2- آغاز امامت، ولايت و خلافت حضرت بقيه الله عجّل الله تعالي فرجه الشّريف : سپس به شکرانه ي خلافت امام عليه السّلام خداي را شکر گويد و از غيبت و دوري او اظهار تأثّر نمايد و زمان ظهور و فوائدي که از آن عايد مي گردد و انوار و خيرات و برکاتي که به مردم مي رسد به يادآورد ( المراقبات .ص 75 ).
3- زيارت : مناسب است زيارت آن دو امام بزرگوار در اين روز (مفاتيح الجنان . فصل نهم . در اعمال ماه ربيع الأّوّل ).
روز نهم ؛
1- در اين روز تنها يک روايتي وارد شده که در آن هلاک (( دشمن خدا )) اتّفاق افتاده است. اين روز، روز سرور شيعيان آل محمّد صلوات الله عليهم اجمعين مي باشد. و بين شيعيان اين امر مشهور گشته و هر چند ساير روايات موافق و مساعد با آن نيست لکن ممکن است که تقيه اقتضاي تغيير وقت را نموده باشد. ( المراقبات . ص 76 ) .
2- روز اوّلِ امامت حضرت ولي عصر بقيه الله عجّل الله تعالي فرجه الشّريف (مفاتيح الجنان . فصل نهم . در اعمال ماه ربيع الأّوّل ) .

روز دهم ؛ تزويج رسول خدا صلّي الله عليه و آله و سلّم با{حضرت}خديجه عليها السّلام در اين روز صورت گرفت …(المراقبات .ص 76 ) .
روز دوازدهم : به روايتي ولادت حضرت رسول صلّي الله عليه و آله و سلّم مي باشد. همچنين در اين روز پيامبر صلّي الله عليه و آله و سلّم در سال سيزدهم بعثت وارد مدينه شدند (و پس از ورود ايشان به مدينه ؛ هجرت ايشان،مبداء تاريخ اسلامي قرار گرفت) (مفاتيح الجنان . فصل نهم . در اعمال ماه ربيع الأّوّل )

روز هفدهم ؛ ولادت باسعادت و با برکت خاتم الأنبياء حضرت محمّد بن عبدالله صلّي الله عليه و آله و سلّم مي باشد و معروف آن است که ولادت با سعادتش در مکّه معظّمه در خانه ي خود آن حضرت واقع شده در روز جمعه در وقت طلوع فجر در عام الفيل در ايام سلطنت انوشيروان عادل. همچنين در اين روز شريف در سال 83 ه.ق ولادت با برکت حضرت امام جعفر صادق عليه السّلام واقع شده است و باعث مزيد فضل و شرافت اين روز گرديده است (مفاتيح الجنان . فصل نهم . در اعمال ماه ربيع الأّوّل ) .
اعمال مهمّه در اين روز ؛
1- غسل .
2- روزه : از براي آن فضيلت بسيار است و روايت شده هر که اين روز را روزه بدارد ثواب روزه ي يک سال را خدا براي او مي نويسد و اين روز يکي از آن چهار روز است که در تمام سال به فضيلت روزه ممتاز است.
3- زيارت : زيارت حضرت رسول صلّي الله عليه و آله و سلّم و همچنين زيارت امام اميرالمؤمنين عليه السّلام .
4- نماز : دو رکعت نماز که در هر رکعتي يک مرتبه حمد و ده مرتبه سوره قدر و ده مرتبه سوره اخلاص است، بگزارد و پس از نماز در محلّ نماز بنشيند و دعائي که روايت شده است بخواند : اَللَّهُمَّ اَنتَ حَي لاَ تَمُوتُ …
5- تصدّق و خيرات : مسلمانان اين روز را تعظيم بدارند و تصدّق و خيرات نمايند و مؤمنين را مسرور کنند و به زيارت مشاهد مشرّفه بروند. (مفاتيح الجنان . فصل نهم . در اعمال ماه ربيع الأّوّل ) .
6- عيد گرفتن : به آنچه موافق حقيقت عيد است (عمل کند) يعني به آنچه که در شرع وارد گشته نه آنچه خلاف مقرّرات شرع باشد همچنان که عادت و سنّت پاره اي از نادانان است که به لهو و لعب بلکه پاره اي از افعال حرام مي پردازند.
ا : حقيقت عيد : عيد عبارت از … موسمي است که ( حق متعال ) ، نيکوکار و بدکار را براي حضور در برابر خويش به عرض خاکساري و مسکنت و اظهار مراسم عبوديت خوانده تا در آن، جايزه و بخشش کند و لباس امان و خلعت بر آنان بپوشاند …
ب : براي هر مجلسي لباس مخصوصي و زينتي مناسب آن لازم است و لباس شايسته ي اهل چنين مجلس(ي)، لباس تقوا و تاج آنها، تاج کرامت و وقار مي باشد ؛ يعني لباس اهل اين مجلس تخلّق به اخلاق حسنه و تاج معارف ربّانيه و تطهير آنها، پاکيزه ساختن دل از اشتغال به غير خدا و بوي خوش ايشان، ذکر خدا و درود بر رسول خدا و آل طاهرين او{عليهم السّلام} است ( المراقبات .ص81 - 84 ) .
 

وقايع :
شب اوّل ربيع الأوّل سال 13 بعثت ؛ هجرت پيامبر صلّي الله عليه و آله و سلّم از مکّه به مدينه وجان فشاني امام اميرالمؤمنين عليه السّلام و خوابيدن در بستر ايشان براي حفظ جان پيامبر صلّي الله عليه و آله و سلّم
8 ربيع الأوّل سال 260 ه.ق ؛ شهادت حضرت امام حسن عسکري عليه السّلام در سنّ 28 سالگي و آغاز امامت و ولايت و خلافت حضرت بقيه الله الأعظم عجّل الله تعالي فرجه الشّريف از لحظه ي شهادت امام حسن عسکري عليه السّلام .
9 ربيع الأوّل ؛ هلاکت غاصب دوم .
10 ربيع الأوّل ؛ سالروز ازدواج حضرت محمّد صلّي الله عليه و آله و سلّم با حضرت خديجه عليها السّلام .
14 ربيع الأوّل سال 64 ه.ق ؛ به درک رفتن يزيد بن معاويه لعنه الله عليهما
17ربيع الأوّل سال عام الفيل ؛ ولادت با سعادت و با برکت حضرت محمّد صلّي الله عليه و آله و سلّم و در سال 83 ه.ق ولادت با سعادت و با برکت حضرت امام جعفر صادق عليه السّلام ./*
 
 منبع:پایگاه اطلاع رسانی بلاغ /   ماه ربيع الأوّل ؛ { اهمّيت / فضيلت . آداب و اعمال . وقايع }


free b2evolution skin
25
شهریور

پیام امام رضا (علیه السلام) به شیعیان

 

اما پیام امام رضا. خیلی پیام مهمی است. انگار این شفای دردهای امروز جامعه ی ما است.

 

 

امام رضا پیام می دهد. واسطه چه کسی است؟ عبدالعظیم حسنی.

«أَبْلِغْ عَنِّی أَوْلِیائِی [السَّلَام ] » سلام مرا به شیعیان و دوستان ما برسان.

«وَ قُلْ لَهُمْ» به آنها بگو «لَا یجْعَلُوا لِلشَّیطَانِ عَلَی أَنْفُسِهِمْ سَبِیلا» (مستدرک/ ج /۹ ص ۱۰۲) راه شیطان را در خودشان باز نکنند.  این ماهواره راه شیطان است. این سی دی راه شیطان است. این رفیق راه شیطان است. این کتاب شیطانی که آمد راه شیطان است. این علایقی که با فلانی پیدا کردی این راه شیطان است.

«لَا یجْعَلُوا لِلشَّیطَانِ عَلَی أَنْفُسِهِمْ سَبِیلا» یعنی شیطان را در روحشان نفوذ ندهند.

 مال حرام! یک درآمد حرام است. این درآمد حرام برای شیطان است. چون درآمد حرام هم خودت را خراب می کند، هم نسل تو را. «کَسْبُ الْحَرَامِ یبِینُ فِی الذُّرِّیه ی» (کافی/ ج /۵ ص ۱۲۴) نگو: آقا یک راهی پیدا شده درآمد خوبی دارد. بله راهی پیدا شده، درآمد هم است، اما این درآمد حرام است.

 «مُرْهُمْ بِالصِّدْقِ فِی الْحَدِیث» بگو: راست بگویند.

حرف که می زنند راست بگویند. این رنگش می رود یا نمی رود؟ بگو: رنگش می رود. یک مهمان منزل ما آمد. خدا همه ی اموات را رحمت کند. پدرم به او گفت: غذا خوردی؟ گفت: بله حاج آقا! آقای من گفت: راست می گویی یا دروغ؟ گفت: دروغ! راست بگویید. حرف می زنیم راست بگوییم. بازاری راست بگوید. بنا راست بگوید. نجار راست بگوید. معلم راست بگوید. همه بگویند: بلد نیستم. سؤال از من می کنی؟ راستش را می خواهی بلد نیستم. «قُلْ» به مردم بگو. «إِنْ أَدْری» (جن/۲۵) به پیغمبر می گوید: به مردم بگو: «إِنْ أَدْری» بلد نیستم. خدا به پیغمبر می گوید: بگو بلد نیستم. چه اشکالی دارد؟ آقا من این را نمی دانم. وارسی می کنم می بینم. «وَ أَدَاءِ الْأَمَانَه ی» امام رضا فرمود: به مردم بگو: خیانت به امانت نکنند.

- وظیفه ی معلمان و اساتید در تربیت جوانان

آموزش پرورشی نمی تواند بگوید: من معلم هستم. یا دبیر هستم. باید بگوید: ۱۴ میلیون بچه در اختیار من است و اینها امانت هستند. اینها سرمایه هستند. سرمایه دار کسی نیست که سکه و برج وقالی دارد. سرمایه دار کسی نیست که مزرعه و خانه و ماشین دارد. سرمایه دار کسی است که مخ در اختیار دارد. الآن می دانید در ایران یکی از سرمایه دارها بنده هستم. چرا؟ برای اینکه شب جمعه وقتی حرف می زنم، میلیون ها، صدها هزار نفر مخ در اختیار حرف های من است. آن کسی که مغز مردم را دارد سرمایه دار است. نه آن کسی که طلا دارد. آموزش و پرورشی ها قدر خودشان را داشته باشند. اساتید دانشگاه، منبری ها،قلم به دست ها، فیلم سازها که با یک فیلم افرادی را پای تلویزیون می نشانند. هر کس مغز را در اختیار دارد، سرمایه، مغز مردم است. قالی که پشم است و ابریشم جماد است. طلا جماد است. جماد داشتن سرمایه نیست. انسان داشتن جماد است. یکوقت خودتان را با یک. . . آموزش و پرورشی ها خودشان را با اداره ی دخانیات مخلوط نکنند. اداره ی دخانیات دود را به ریه ها می رساند. آموزش و پرورش و دانشگاه علم به مغز می رساند. فرق است بین کاری که علم به مغز برسانیم یا دود به ریه برسانیم.

بله ممکن است شما اداره ی دخانیات باشی حقوقت بیشتر شود. باجناق من، برادر خانم من اداره ی دخانیات است حقوقش فلان بیشتر از من است. بله، خوب او چه می کند. تو چه می کنی؟

امام رضا فرمود: عبدالعظیم به شیعیان من بگو:

۱- حرف هایشان راست باشد.
۲- امانت را خیانت نکنند.
۳- «مُرْهُمْ بِالسُّکُوتِ وَ تَرْکِ الْجِدَالِ فِیمَا لَا یعْنِیهِم» بگو حرف نزنند.

مگر لازم است هرچه است در اینترنت بیاید؟ مگر لازم است هرچه هست بنویسیم. حرف نداری نزن. جدال نکنید. چیزهایی که اطلاعات شما عمیق نیست و بصیر نیست چانه نزنید. می نشینیم که آقا این سالن چند متر است؟ یکی می گوید: چهارصد متر! می گوییم: نه! سیصد متر هم نیست. بابا حالا! خانه ی فلانی چند می ارزد؟ چه کار داری که خانه ی مردم را قیمت می کنی؟

بگو که حرف هایی را که به دردشان نمی خورد، نگویند.

«وَ إِقْبَالِ بَعْضِهِمْ عَلَی بَعْضٍ وَ الْمُزَاوَرَه ی» بگو دیدن همدیگر بروند. در جامعه قهر نکنند.

الآن جامعه ی ما تکه تکه شده است. خطهای سیاسی حتی افطاری ها سیاسی شده است. وقتی یک آقا افطاری می دهد، یکی از آن جناح دعوت نمی کند. آن جناح هم افطاری می دهد، یکی از آن جناح دعوت نمی کند. یعنی حتی خط سیاسی در خرما و شله زرد افطاری هم نفوذ کرده است. بگو دیدن همدیگر بروند. «مُزاوِرِه» زیارت کنند.

«فَإِنَّ ذَلِکَ قُرْبَه ی إِلَی» امام رضا فرمود: دیدن همدیگر که می روید، به من نزدیک می شوید.

ولو سلیقه های شما مختلف است. اما کنار هم می نشینید من لذت می برم. مثل بابایی که نگاه می کند می بیند بچّه هایش دارند با هم با محبت حرف می زنند. اصلاً اگر خواستید ببینید بهشتی هستید یا جهنمی، علامت بهشتی ها این است که به هم درود می گویند. «إِلاَّ قیلاً سَلاماً سَلاماً» (واقعه/۲۶) سلام سلام سلام! همه با هم. اما اگر دیدید به هم فحش می دهند. قرآن می گوید: اینها جهنمی هستند.

«کُلَّما دَخَلَتْ أُمَّه ی لَعَنَتْ أُخْتَها» (اعراف/۳۸) این به او لعنت می کند، او به او لعنت می کند. وقتی جامعه بد شد، اصلاً دیگر هر حرفی بزنی کسی گوش نمی دهد. همه ی حرف ها را تحلیل سیاسی می کنند. یک جمله هست من سی سال است قبل از سخنرانی هایم می گویم. برای من نیست برای امام زین العابدین است.

دعای مکارم الاخلاق است. می گوید: «الهی انطقنی بالهدی» یعنی نطق من هدایت شود. «و الهمنی التقوی» یک کسی گفت:  می دانید این قرائتی برای چه می گوید «الهی انطقنی بالهدی» ؟ چون یکی از نوه هایش هدی است. یکی از نوه هایش هم الهام است. می گوید: «الهی انطقنی بالهدی و الهمنی» اسم نوه هایش را می برد. ای بی انصاف ها! آخر من چیزی که به ذهنم نیامده تحلیل می کنند. می دانی چرا دور او شلوغ است؟ می دانی چرا رأی آورد؟ می دانی چرا نمی دانم کاسبی او گرفت؟ می دانی چرا خانه اش گران شد؟ می دانی چرا شرکتش موفق شد؟ همینطور می نشینند. . . می دانی چرا فلانی خانه ی فلانی رفت؟ روحش خبر ندارد. همینطور می نشینند.

-دوری از تفرقه و تخریب شخصیت یکدیگر

امام رضا (علیه السلام) به عبدالعظیم حسنی فرمود: به شیعه ها بگو بروند دیدن همدیگر. «فَإِنَّ ذَلِکَ قُرْبَه ی إِلَی» اگر می خواهید به من  نزدیک شوید، دیدن همدیگر بروید.

«وَ لَا یشْغَلُوا أَنْفُسَهُمْ بِتَمْزِیقِ بَعْضِهِمْ بَعْضا» «تَمزیق» ، «کُلَّ مُمَزَّق» (سبا/۷) در قرآن است. «تمزیق» یعنی تخریب. «وَ لَا یشْغَلُوا أَنْفُسَهُمْ بِتَمْزِیقِ بَعْضِهِمْ بَعْضا» همدیگر را خراب نکنید.

«وَ لَا یشْغَلُوا» مشغول نکنید «تَمْزِیقِ بَعْضِهِمْ بَعْضا» او این را خراب می کند. این او را خراب می کند. همدیگر را خراب نکنید. اگر  کسی به شما بگوید من شما را مکه می برم به شرطی که یک لجن به کعبه بمالید. هیچ کس حاضر نیست. امام صادق فرمود: کعبه عزیز هستی. بعد فرمود: آبروی مؤمن از تو هم عزیزتر است. چطور حاضر نیستی لجن به کعبه بمالی؟ خوب لجن به آبروی مردم هم نمال. هرچه دلت می خواهد بگویی.

هر کس هرچه می خواهد می گوید. من نه وزیر هستیم. نه وکیل هستم. نه سفیر هستم. یک معلم قرآنی هستم. منتها مشهور هستم. اینقدر کارخانه به من وصل می کنند که من ذره ای در آن شرکت ندارم. مزرعه، این برج برای فلانی است. این پاساژ، مرغداری، گاوداری، من همه چیز دارم خودم هم نمی دانم. حالا اینکه طوری نیست. من چند تا زن دارم خودم نمی دانم. (خنده حضار) چون پلیس جلوی خانم را گرفته گفته: چرا یک طرفه می روی؟ می گوید: به شما ربطی ندارد. من خانم آقای قرائتی هستم. (خنده حضار) او را بگیرید. همینطور می گویند. حالا من اصلاً کسی نیستم. حالا خراب هم شوم در انتخابات اینکه رأی بخواهم. . . من یک معلم قرآن هستم. ولی مردم ول نمی کنند. هرچه دلشان بخواهد می گویند. هرچه دارم برای همه ی مردم جز خانه ای که در آن نشستم. همینطور می گویند: این کارخانه برای چه کسی است. نه که حالا ندارم. از اول عمرم تا حالا با کسی شریک نبودم. آخر ممکن است بگویند: تا دیروز شریک بوده فروخته،

در تلویزیون آمده می گوید: من شریک نیستم. نه از اول عمرم تا حالا با کسی هیچ شراکتی نداشتم. حالا از همه گذشته آبروی من دست تو نیست. فکر می کنی اگر غیبت بکنی من خراب می شوم؟ اتفاقاً هیچ طوری نمی شود. ۴۳ تا رادیو این همه تهمت زدند، طوری نیست. چون خدا قول داده می گوید: «إِنَّ اللَّهَ یدافِعُ عَنِ الَّذینَ آمَنُوا» (حج/۳۸) خدا از مؤمن دفاع می کند. من اگر «الَّذینَ آمَنُوا» باشم خدا از من دفاع می کند. من کسی هم نیستم. ما چه مسئولین عزیزی در مملکت داشتیم، الکی الکی خراب شدند. بردند، خوردند. بیا ببینیم پرونده اش کجاست؟ پرونده اش کجاست؟ به چه دلیل می گویی برد؟ چه کسی ثابت کرده است؟ آبروی همدیگر را نبرید.

- نفرین امام رضا به خاطر ریختن آبروی مؤمن

«فَإِنِّی آلَیتُ عَلَی نَفْسِی أَنَّهُ مَنْ فَعَلَ ذَلِکَ وَ أَسْخَطَ وَلِیاً مِنْ أَوْلِیائِی دَعَوْتُ اللَّهَ لِیعَذِّبَه»

امام رضا فرمود: من نفرین می کنم به کسی که آبروی شیعیان را بریزد. تعهد کردم.

که کسی که آبروی مؤمنی را بریزد، «دَعَوْتُ اللَّهَ» دعا می کنم، که چه؟ «لِیعَذِّبَهُ فِی الدُّنْیا أَشَدَّ الْعَذَاب» در دنیا به زندگی نکبتی گرفتار شود، «وَ کَانَ فِی الْآخِرَه ی مِنَ الْخَاسِرِین» خیلی امام رضا دلش درد می آید.
امام رضا به عبدالعظیم حسنی فرمود: به شیعیان من بگو آبروی همدیگر را نریزید. من امام رضا نفرین کردم به کسی که آبروی کسی را بدون دلیل بریزد. تازه دلیل داری، شما حق نداری آبرویش را بریزی. باید به قوه ی قضاییه بگویی: بابا این پرونده! برد و خورد و هرچه دلیل داری از مسیرش اقدام کنید.

در اینترنت نمی شود گفت: بله! آقا در سایت ها آمده! باسمه تعالی سایت غلط کرده است. مگر سایت عادل است؟ آن کسی که این را وارد سایت می کند دروغ گفته است. دیروز گفتند: آقا در سایت راجع به فلان چیز چنین گفته است. من زنگ زدم. گفت: آقا اصلاً خریدی از ما نکرده است. فلان وزارت با فلان تأسیسات فلان معامله را کرده است. من به رییس هر دو زنگ زدم گفت: والله دروغ است. گفتیم: در سایت آمده است. گفت: خوب سایت دروغ می گوید. به رییس سایت زنگ زدم که آقا، دین داری یا نداری؟ چه چیز گیر تو از این تهمت ها می آید؟ امام رضا فرمود: من تعهد کردم نفرین می کنم به کسی که آبروی شیعه را بریزد. «وَ عَرِّفْهُمْ أَنَّ اللَّهَ قَدْ غَفَرَ لِمُحْسِنِهِمْ وَ تَجَاوَزَ عَنْ مُسِیئِهِمْ إِلَّا مَنْ أَشْرَک بِه» خداوندخوب ها را می بخشد، از بدهای شیعیان بد هم می بخشد، مگر کسی که یا مشرک باشد، «أَوْ آذَی وَلِیاً مِنْ أَوْلِیائِی»

الله اکبر! امام رضا فرمود: خدا همه ی شیعیان را می بخشد جز دو رقم شیعه! شیعه ای که مشرک شود. شیعه ای که مؤمنی را اذیت کند. «آذَی وَلِیاً مِنْ أَوْلِیائِی» شب جمعه ای است که شب شهادت حضرت عبدالعظیم حسنی است. پیام از امام رضا دارد. امام رضا فرمود: خدا شیعه را می بخشد جز دو گروه! شیعه ای که مشرک شود، «أَشْرَکَ بِه» ،  «أَوْ آذَی وَلِیاً مِنْ أَوْلِیائِی» ، «أَوْ أَضْمَرَ لَهُ سُوءا» یا در دلش بدخواه باشد. اصلاً دلش بخواهد فلانی خراب شود. یعنی در دلش بدخواه باشد. «فَإِنَّ اللَّهَ لَا یغْفِرُ لَهُ حَتَّی یرْجِع» خدا یک چنین آدمی را نمی بخشد، جز اینکه از اذیت کردن برگردد. «وَ إِلَّا نُزِعَ رُوحُ الْإِیمَانِ عَنْ قَلْبِهِ» کسی که مؤمنی را اذیت کند، مؤمنی را تخریب کند «نُزِعَ رُوحُ الْإِیمَانِ عَنْ قَلْبِهِ» خداوند روح ایمان را از قلبش می گیرد.

کار به آیت الله و فوق دیپلم و لیسانس و دکتر ندارد. کسی که در دلش بدخواه است. یعنی دوست دارد، قلباً دوست دارد فلانی خراب شود.

شما به من رسیدی می گویی: آقای قرائتی من برنامه های تو را گوش می دهم. باقی آخوندها را گوش نمی دهم. تا می گویی: باقی آخوندها را گوش نمی دهم اگر در دلم خوشم می آید معلوم می شود من دین ندارم. حالا تو برنامه ی مرا گوش می دهی، متشکرم! چرا باقی ها را می گویی، نه من باقی ها را خاموش می کنم. بگو: نه خوب باقی ها هم سواد دارند. باقی ها خیلی هایشان سوادشان از من بیشتر است. سابقه ی انقلابی شان، علمی شان بیشتر است. حالا ممکن است من گاهی در حرف هایم یک چیزی می گویم، لبخندی می زنند. یا روی تخته سیاه می نویسم. حالا به یک دلیلی مثلاً چهار نفر پای بحث من می نشینند، اما اینکه فلانی را خاموش می کنی، و من از اینکه شما به من می گویی آن را خاموش می کنم، خوشحال می شوم. این خوشحالی اش بد است. مدرسه ی تو خوب مدرسه ای است. مدرسه های دیگر را ول کن. شعر تو خوب است. باقی را ول کن. غذای فلانی خوب است، باقی ها را ول کن. یعنی کسانی که لذت می برند از اینکه دیگران سقوط می کنند. و خودشان مطرح می شوند «نُزِعَ رُوحُ الْإِیمَانِ عَنْ قَلْبِهِ» ، «وَ خَرَجَ عَنْ وَلَایتِی»

امام رضا فرمود: اینها از ولایت اهل بیت بیرون هستند. «وَ لَمْ یکُنْ لَهُ نُصِیبٌ فِی وَلَایتِنَا» در ولایت ما هیچ نصیب و بهره ای ندارند. «وَ أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنْ ذَلِکَ» پناه می برم که کسی به اینجا رسیده باشد. چطوری آدم از دین خارج می شود؟

سؤال و جواب. چگونه از دین خارج می شویم؟ مشرک بشویم. مؤمنی را بدون دلیل خراب کنیم. خراب کردن مسلمان خروج از مدار ولایت است. امام رضا نفرین می کند. «لِیعَذِّبَهُ فِی الدُّنْیا أَشَدَّ الْعَذَاب» سخت ترین عذاب، یعنی در دنیا یک بلای بدی گرفتار می  شود. اینها همه نتیجه ی تخریب است. آغاز سال است همدیگر را تخریب نکنیم. اگر یک چیزی شنیدیم بگوییم: آقا چرا به من می گویی؟ سند داری برو به دادگستری بگو. دادگاه بگو. سند نداری چرا در اتاق به من می گویی؟ حرف های شما یا با دلیل است، یا بی دلیل. اگر با دلیل است، چرا دادگستری نرفتی؟ اگر بی دلیل است، چرا در این اتاق می گویی؟ یک کسی آمد پهلوی یک کسی گفت: آقا فلان جا آش می پزند. گفت: خوب بپزند. به من چه؟ گفت: آخر برای تو می پزند. گفت: اگر برای من می پزند به تو چه! آش می پزند به من چه. برای من می پزند به تو چه! دلیل داری چرا در اتاق من می گویی؟ برو دادگستری بگو. دلیل نداری چرا باز به من می گویی؟ یک زنی را به یک شوهر کوری دادند، این خانم هر شب می نشست. می گفت: آقا نمی دانی من چقدر قشنگ هستم. اگر بدانی چه صورتی دارم. اگر بدانی من چه شکلی دارم.
این زن هر شب از زیبایی خودش برای این مرد می گفت. یک شب شوهرخسته شد. گفت: خانم چند ماه است هرشب که کنار من می نشینی از زیبایی های خودت می گویی. من که چشم ندارم ببینم. اما اگر تو اینقدر خوشگل بودی چشم دارها تو را برده بودند. همین که تو را برای من گذاشتند پیداست خوشگل نیستی.

حالا افرادی هستند می آیند مثلاً سر کلاس، معلم استاد دانشگاه است. یا در یک جلسه ای می آید می گوید: فلانی چه کرد و چه کرد و چه کرد. می گوییم: آقا ببین اگر تو واقعاً دلیل داری، خوب برو نزد قاضی این حرف ها را بگو. بگو: آقا پرونده اش این است. همین که به من می گویی پیداست خوشگل نیستی. همین که آمدی به من می گویی، خوب من نه قاضی هستم، نه دادستان، نه تو پرونده دستت است. پس پیداست حرف تو پایه ندارد. اگر حرف تو پایه دارد، قوه قضاییه است. اگر هم پایه ندارد، چرا به من می گویی؟ اصلاً دلیل اینکه این حرف ها را در سایت می نویسند به جای اینکه به قوه ی قضاییه بگویند: فلانی برد و خورد و فلان قرارداد، فلان معامله، همین که می گویند. به هر حال. . .

امام رضا پیغام داد، آبروی همدیگر را نریزید. آبروی همدیگر را بریزید، نفرینتان می کنند. از ولایت خدا دور هستید. در همین دنیا عذاب شدید می شوید. در آخرت نصیبی ندارید. آبرو ریختن خیلی خطر دارد. این نکته ای است که امام رضا فرمود از طریق عبدالعظیم حسنی.

خوب خدایا هرچه آبروی کسی را ریختیم گذشته ی ما را ببخش و بیامرز. یک تقوایی به ما بده که آبروی همدیگر را حفظ کنیم. آبرو ریختن مثل خوردن گوشت مرده است. گوشت زنده را بکنی جایش پر می شود. اما گوشت مرده جایش پر نمی شود. ولذا قرآن گفته: غیبت این است که گوشت مرده را بخوری. گوشت مرده از مرده بکنی، جایش پر نمی شود. آبرو هم که ریخت، پول گم شود جایش پیدا می شود. خانه خراب شود ساخته می شود. ولی آبرو که رفت دیگر جایش پر نمی شود. ولذا قرآن آبرو ریختن را مثل کندن گوشت مرده و خوردن گوشت مرده می داند. ما خیلی مرده خوری می کنیم. گرگ، گرگ را نمی خورد.

اما آدم ها همدیگر را گاز می گیرند. مواظب باشیم بی خود دین فروشی نکنیم. هر کس دلیل دارد قوه ی قضاییه. هر کس دلیل ندارد، بگوید: آقا من چون دلیل نیست از اینکه حرف های شما را گوش بدهم معذور هستم. هر سایتی را نبینید. هر روزنامه ای را نخوانید. هر حرفی را گوش ندهید. قرآن می گوید: «إِنَّ السَّمْع» گوش، «وَ الْبَصَرَ» چشم، «وَ الْفُؤاد» قلب و روح، «کُلُّ أُولئِکَ کانَ عَنْهُ مَسْؤُلاً» (مؤمنون/۳۶) اینطور نیست که حالا گفت و ما شنیدیم. نباید بنشینیم. باید بلند شوی بروی. باید جلسه را به هم بزنی. حالا او گفت و ما هم شنیدیم. مگر می شود پای هر رادیویی نشست؟ مگر می شود پای هر اخباری نشست؟ اصلاً بعضی از کشورها نمی خواهند سر به تن جمهوری اسلامی باشد. دشمن ما هستند. دشمن ما. . . ما نمی گوییم عیب نداریم. هزار و یک عیب داریم. اما اینکه می گوید غرضش اصلاح نیست. آن غرضش این است که مردم را مأیوس کند. نا امید کند. نظام را تضعیف کند. مردم را از چشم همدیگر بیاندازد. او دشمن ما است. خدایا به ما بصیرتی مرحمت کن که آبروی همدیگر را بدون جهت نریزیم.

منبع: منبع: پایگاه اظلاع رسانی حجت الاسلام و المسلمین قرائتی
  پیام امام رضا (علیه السلام) به شیعیان

 


free b2evolution skin
25
شهریور

راهکار امام رضا(ع) برای برون رفت از پدیده تکفیر

حضرت امام رضا علیه السلام در ضمن توصیه هایی به ابن ابی محمود، اهداف جعل احادیث از سوی مخالفین که به دروغ آن را به ائمه نسبت داده اند تشریح فرموده اند.

 


ابراهيم بن ابي محمود می گويد: به امام رضا عليه السّلام عرض كردم: يابن رسول اللَّه! از مخالفين شما در فضائل امير مؤمنان و خاندان شما رواياتى هست كه امثال آن را در بين روايات شما نمى بينم، آيا به آنان معتقد شويم؟.
حضرت فرمودند: پدرم از پدرش و آن حضرت از جدّ خود برايم روايت كردند؛ كه حضرت رسول اكرم صلى اللَّه عليه و آله فرمودند: هر كس به سخنگويى گوش فرا دهد او را عبادت كرده است. اگر آن سخنگو از جانب خدا سخن مي گفت، او خدا را عبادت كرده و اگر از جانب ابليس سخن مي گفت، ابليس را عبادت كرده است؛ سپس فرمودند: اى ابن ابي محمود! مخالفين ما سه نوع خبر در فضائل ما جعل كرده اند:

1- غلوّ؛
 2- كوتاهى در حقّ ما؛
 3- تصريح به بدى هاى دشمنان ما، و دشنام به آنان.
وقتى مردم، اخبار غلوّ آمیز آن دسته را مي شنوند، شيعيان ما را تكفير مى كنند و مي گويند: شيعه قائل به ربوبيّت ائمّه خود مى باشد. و وقتى كوتاهى در حقّ ما را مى شنوند، به آن معتقد مي شوند و هنگامی که بدى هاى دشمنان ما و دشنام به آنان را مي شنوند، ما را دشنام مي دهند!.
(پیش خود می گویند: همان گونه که امامان شیعه، ما را دشنام می دهند، ما نیز آن ها را دشنام می دهیم!!) حال آن كه، خداوند مي فرمايد: «وَ لا تَسُبُّوا الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَيَسُبُّوا اللَّهَ عَدْواً بِغَيْرِ عِلْمٍ» (و كسانى را كه مشركين، به عنوان عبادت مي خوانند، دشنام ندهيد، چه آن كه آنان نيز خدا را به ظلم و از روى نادانى دشنام خواهند داد. انعام: 108)
اى ابن ابي محمود!
 وقتى مردم به چپ و راست مي روند تو ملازم طريقه ما باش، زيرا هر كس با ما همراه شود ما با او همراه خواهيم بود، و هر كس از ما جدا شد ما نيز از او جدا خواهيم شد، كمترين چيزى كه باعث مى شود انسان از ايمان بيرون رود اين است كه: در مورد سنگريزه بگويد؛ اين هسته است و سپس بدان معتقد شده و از مخالفين خود تبرّى جويد.
اى ابن ابي محمود!
آن چه را براي تو گفتم، حفظ كن و نگه دار، زيرا خير دنيا و آخرت را براي تو در اين گفتار گردآورى كردم.

*متن عربی
 قَالَ إِبْرَاهِيمُ بْنُ أَبِي مَحْمُودٍ فَقُلْتُ لِلرِّضَا يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ إِنَّ عِنْدَنَا أَخْبَاراً فِي فَضَائِلِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع وَ فَضْلِكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ هِيَ مِنْ رِوَايَةِ مُخَالِفِيكُمْ وَ لَا نَعْرِفُ مِثْلَهَا عِنْدَكُمْ أَ فَنَدِينُ بِهَا فَقَالَ يَا ابْنَ أَبِي مَحْمُودٍ لَقَدْ أَخْبَرَنِي أَبِي عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ ع أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص قَالَ مَنْ أَصْغَى إِلَى نَاطِقٍ فَقَدْ عَبَدَهُ فَإِنْ كَانَ النَّاطِقُ عَنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَقَدْ عَبَدَ اللَّهَ وَ إِنْ كَانَ النَّاطِقُ عَنْ إِبْلِيسَ فَقَدْ عَبَدَ إِبْلِيسَ ثُمَّ قَالَ الرِّضَا يَا ابْنَ أَبِي مَحْمُودٍ إِنَّ مُخَالِفِينَا وَضَعُوا أَخْبَاراً فِي فَضَائِلِنَا وَ جَعَلُوهَا عَلَى ثَلَاثَةِ أَقْسَامٍ أَحَدُهَا الْغُلُوُّ وَ ثَانِيهَا التَّقْصِيرُ فِي أَمْرِنَا وَ ثَالِثُهَا التَّصْرِيحُ بِمَثَالِبِ أَعْدَائِنَا فَإِذَا سَمِعَ النَّاسُ الْغُلُوَّ فِينَا كَفَّرُوا شِيعَتَنَا وَ نَسَبُوهُمْ إِلَى الْقَوْلِ بِرُبُوبِيَّتِنَا وَ إِذَا سَمِعُوا التَّقْصِيرَ اعْتَقَدُوهُ فِينَا وَ إِذَا سَمِعُوا مَثَالِبَ أَعْدَائِنَا بِأَسْمَائِهِمْ ثَلَبُونَا بِأَسْمَائِنَا وَ قَدْ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لا تَسُبُّوا الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَيَسُبُّوا اللَّهَ عَدْواً بِغَيْرِ عِلْمٍ يَا ابْنَ أَبِي مَحْمُودٍ إِذَا أَخَذَ النَّاسُ يَمِيناً وَ شِمَالًا فَالْزَمْ طَرِيقَتَنَا فَإِنَّهُ مَنْ لَزِمَنَا لَزِمْنَاهُ وَ مَنْ فَارَقَنَا فَارَقْنَاهُ إِنَّ أَدْنَى مَا يَخْرُجُ بِهِ الرَّجُلُ مِنَ الْإِيمَانِ أَنْ يَقُولَ لِلْحَصَاةِ هَذِهِ نَوَاةٌ ثُمَّ يَدِينَ بِذَلِكَ وَ يَبْرَأَ مِمَّنْ خَالَفَهُ يَا ابْنَ أَبِي مَحْمُودٍ احْفَظْ مَا حَدَّثْتُكَ بِهِ فَقَدْ جَمَعْتُ لَكَ خَيْرَ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَۀ


منبع: عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج 1، ص:303


free b2evolution skin