خانهای که یک فرد مسلمان در آن قرآن تلاوت میکند، برای اهل آسمان نورانی دیده میشود، همچنان که مردم دنیا در آسمان ستارهی درخشان را میبینند.
- خداوند بر خلق خویش، درکلام خودش تجلّی کرده است، ولی آنان خدا را نمیبینند.
- هرجوان مؤمنی که قرآن بخواند، قرآن با گوشت و خون او در می آمیزد و خداوند او را با فرشتگان بزرگوارهمراه میسازد و قرآن روز قیامت نگهدارندهی او [از دوزخ] خواهدبود.
- خدای متعال قرآن را برای زمانی خاص یا مردمی خاص قرار نداده است. از این رو قرآن در هر زمان تازه است و نزد هرقومی شاداب است تا روز قیامت.
صوت حجت السلام عالی - تعجّب امام صادق علیه السّلام از چهارچیز
تعجب امام صادق علیه السّلام از چهارچیز:
امام صادق (علیه السلام) میفرمایند: در شگفتم برای کسی که از چهار چیز بیم دارد، چگونه به چهار چیز پناه نمیبرد؟
در شگفتم برای کسی که ترس بر او غلبه کرده، چگونه به ذکر « حَسْبُنَا اَللّٰهُ وَ نِعْمَ اَلْوَکِیلُ » پناه نمیبرد؛
زیرا به تحقیق شنیدم که خداوند عزوجل به دنبال ذکر یادشده فرمود: پس (آنکسانیکه به عزم جهاد خارج گشتند و تخویف شیاطین در آنها اثر نکرد و به ذکر فوق تمسک جستند) همراه با نعمتی از جانب خداوند (عافیت) و چیزی زائد بر آن (سود در تجارت) بازگشتند و هیچگونه بدی به آنان نرسید.
و در شگفتم برای کسیکه اندوهگین است، چگونه به ذکر « لاٰ إِلٰهَ إِلاّٰ أَنْتَ سُبْحٰانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ اَلظّٰالِمِینَ» پناه نمیبرد؛
زیرا به تحقیق شنیدم که خداوند عزوجل به دنبال ذکر فوق فرمود: پس ما (یونس را در اثر تمسک به ذکر یاد شده) از اندوه نجات دادیم و همینگونه مؤمنین را نجات میبخشیم .
و در شگفتم برای کسیکه مورد مکر و حیله واقع شده، چگونه به ذکر « وَ أُفَوِّضُ أَمْرِی إِلَى اَللّٰهِ إِنَّ اَللّٰهَ بَصِیرٌ بِالْعِبٰادِ» پناه نمیبرد؛
زیرا به تحقیق شنیدم که خداوند عزوجل به دنبال ذکر فوق فرمود: پس خداوند (موسی را در اثر ذکر یادشده) از شرّ و مکر فرعونیان مصون داشت .
و در شگفتم برای کسیکه طالب دنیا و زیباییهای دنیاست، چگونه به ذکر « مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ لاٰ قُوَّةَ إِلاّٰ بِاللّٰهِ » پناه نمیبرد؛
زیرا به تحقیق شنیدم که خداوند عزوجل بعد از ذکر یادشده (از زبان مردی که فاقد نعمتهای دنیوی بود، خطاب به مردی که از آن نعمتها بهرهمند بود) فرمود: اگر تو مرا به مال و فرزند، کمتر از خود میدانی، پس امید است خداوند مرا بهتر از باغ تو بدهد.
به فرمودهی امام صادق علیه السلام این چهار ذکر را بگو:
برای غلبه بر ترس: « حَسْبُنَا اَللّٰهُ وَ نِعْمَ اَلْوَکِیلُ »
برای غلبه بر اندوه: « لاٰ إِلٰهَ إِلاّٰ أَنْتَ سُبْحٰانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ اَلظّٰالِمِینَ»
برای غلبه بر مکر و حیلهی دیگران: « وَ أُفَوِّضُ أَمْرِی إِلَى اَللّٰهِ إِنَّ اَللّٰهَ بَصِیرٌ بِالْعِبٰادِ»
برای طلب دنیا و زیباییهای آن: « مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ لاٰ قُوَّةَ إِلاّٰ بِاللّٰهِ » پ.ن ۱. بیانات امام خامنهای - ۲۴ فروردین ۱۳۹۳ ۲. من لا یحضرهالفقیه، ج۴، ص۳۹۲ و الأمالی (للصدوق) ، ترجمه کمره ای، ج ۱ ، ص ۶.
دعای توصیه شده امام زمان برای رفع گرفتاری و تنگی معیشت و بدهکاری:
صالح متقی، حاجی شیخ علی مکی فرمود: من به تنگی معیشت و بدهکاری های زیاد مبتلا شدم به حدی که ترسیدم طلب کارها مرا به قتل برسانند یا از تنگدستی و غصه بمیرم، ناگاه دست به جیب خود کردم دعایی در آن دیدم بدون این که خودم گذاشته باشم یا کسی که او را دیده باشم در جیبم گذاشته باشد. از مشاهدۀ آن دعا خیلی تعجب کردم و متحیر شدم! در خواب مردی را با هیئت صلحا و زهاد دیدم که به من می گوید:« فلانی، دعای مربوط به خودت را به تو دادیم، آن را بخوان تا از تنگی و شدت رها شوی!» من او را نشناختم و تعجبم زیاد شد.
مرتبۀ دوم حضرت حجت(ع) را در خواب دیدم فرمودند:« آن دعایی را که به تو عطا کردیم بخوان و به هر کس که می خواهی تعلیم بده»شیخ علی مکی می گوید: آن دعا را چند بار تجربه کردم و فرج و گشایش را به زودی مشاهده نمودم ولی پس از مدتی مفقود شد در این مدت به خاطر از دست دادن آن تأسف می خوردم و از بدی عمل خود استغفار کردم اما بعدها شخصی نزد من آمد و گفت: این دعا در فلان مکان از تو مفقود شده بود و آن را به من داد ولی من به خاطرم نیامد که به آن مکان رفته باشم.دعا را گرفتم و سجدۀ شکر به جا آوردم، دعا این است:
بسم الله الرحمن الرحیم
رَبِّ أَسْأَلُكَ مَدَداً رُوحَانِيّاً تُقَوِّي بِهِ قُوَى الْكُلِّيَّةِ وَ الْجُزْئِيَّةِ حَتَّى أَقْهِرَ عبادي نَفْسِي كل نفس قاهرة فَتَنْقَبِضَ لِي إِشَارَةُ
و کیفیت آن این است که در سحر سه مرتبه - در صورت امکان - و صبح سه مرتبه و در شب هم سه مرتبه خوانده شود و چنانچه مشکل شدید بود بعد از خواندن آن سی مرتبه بگوید:
ارتباط امام با شیعیان فراتر از یک ارتباط معمولی و عادی و از سازماندهی و پیچیدگی بیشتری برخوردار بود. از این رو، افراد معمولی توانایی انجام چنین مسؤولیتی را نداشتند و مسؤولیت ارتباط میان «امّت» و «امامت» بر عهده افرادزبده ای مثل مـحمّد بن داوود قمی، ابوعلی بن راشد امثال آنان گذاشته می شد، سیستمی که برقراری و تنظیم این ارتباط محکم وسازمان یافته را برعهده داشت، سیستم «وکالت» بود. رسالت اصلی این سازمان، ایجاد ارتباط منظّم و تشکیلاتی میان امام (ع) و پایگاههای مـردمی، پاسـخگویی به سؤالات و مشکلات فقهی، اعتقادی و سیاسی شیعیان، رفع گرفتاری ها و نیازمندی های آنان، جمع آوری وجوه مالی از قبیل: خمس، زکات، نذور و هدایای مردم ازمناطق مختلف و تحویل آنها به امام (ع) و. .. بود. سیستم وکالت عـلاوه بـر رسالتهای یاد شده نقش مهمّی در معرفی و تثبیت امامت امامِ بعدی و ثبات سیاسی و فرهنگی شیعیان و تشکل و موفقیت آن داشت. با احضار امام هادی (ع) به سامّرا و اسکان آن گرامی در محلّه «عسکر» ومنع شیعیان از ارتـباط بـا او، نمایندگان و وکلای آن بزرگوار که در مناطق و شهرهای مختلف پراکنده بودند نقش حسّاس تر، اختیارات بیشتر و مسؤولیت سنگین تری پیدا کردند. صاحبنظران با استفاده از منابع تاریخی، قلمرو فعّالیت و کلای امام هادی (ع) را به چهارمنطقه اصـلی ومـرکزی تـقسیم کرده اند: ناحیه نخست، بغداد، مـدائن و کوفـه. نـاحیه دوّم، بصره و اهواز. ناحیه سوّم، قم و همدان و ناحیه چهارم، حجاز، یمن و مصر. (دکتر جاسم حسین،ص:137) بطور معمول، در هر ناحیه فردی که قویتر و طـبعاً دارای اخـتیارات بـیشتری بود منصوب می شد و کارگزاران و نمایندگان محلّی موظّف بـودند زیر نـظر او انجام وظیفه نمایند. این سازمان را می توان از دستورالعمل های امام (ع) به بعضی از وکلای مستقل خود به دست آورد. محمّد بن عیسی نـقل مـی کند: امـام هادی (ع) به موالی بغداد، مدائن، بین النّهرین و توابع آن، نامه ای بـدین مضمون نوشت: من «ابوعلی بن راشد » را جایگزین «علی بن حسین بن عبد ربّه» و دیگر وکلای پیشین خود کردم. فـرمانبری از او را هـمچون فـرمانبری از خود واجب و نافرمانی از وی را در حکم نافرمانی از خود می دانم و این نامه را به خطّ خـود نـوشتم. (شیخ طوسی،ص:212ومجلسی،ج50، 1404 ق، ص:220)
امام (ع) درنامه ای دیگر به دو تن از یاران و وکلای خود، یک سلسله نکات اطّلاعاتی و امنیتی را به آنـان یادآوری کرده و بـدین وسـیله روابط سازمانی و تشکیلاتی شان را سازمان می دهد. خلاصه مضمون این دستورالعمل ارزشمند چنین اسـت: ای ایوبـ بـن نوح! به تو دستور می دهم که از ارتباط و رفت و آمد زیاد با «ابوعلی» بپرهیزی و هر کدام ازشما در قـلمرو مـأموریت خـود، مشغول انجام امور محولّه باشید و حتی اگر شما بر اساس دستورالعمل تعیین شده رفـتار نـمایید از ارتباط (پیوسته) با من نیز بی نیاز خواهید بود. ای ابوعلی! به تو نـیز هـمان دسـتوراتی را می دهم که به «ایوب» دادم و نیز به شما دستور می دهم که از اهالی بغداد و مدائن چیزی را که برای شما مـی آورند نـپذیرید و نیز برای دیدار با من به آنان وقت ملاقات ندهید و کسانی که راکه از خارج قلمرو مـأموریتی شـما بـرای شما چیزی می آورند به وکیل ناحیه مربوطه راهنمایی کنید. لازم است هر یک از شما این دستورات را پذیرفته و اجرا نـماید. دقّت در مضمون این نامه ها، وظایف و حدود اختیارات وکلای مستقل که مسؤولیت منطقه وسیعی را بر عـهده داشـته اند و نـیز ارتباط وکلای جزء با ایشان و در نهایت ارائه خط مشی های کلّی از سوی امام (ع) به آنان و حمایت و پشـتیبانی از ایشـان را نـشان می دهد.