16
تیر

غدیر مدرسه سعادت بشریت


برآیند تحقیقات عالمان، دین پژوهان و محققان ژرف اندیش با الهام از آیات و روایات و نیز سیره و سنت اهل بیت علیهم السلام آن است که غدیر گنجینه تمام احکام و آدابی است که خدای متعال به پیامبر اسلام ابلاغ نمود و در واقع پیمانه و ظرفی است که تمام فداکاری های حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی “صلی الله علیه وآله وسلم” در آن گرد آمده است تا پیوند ناگسستنی بعثت و خاتمیت را رقم بزند.

 

 

 

 

*مدرسه و فرهنگ امیرالمؤمنین

غدیر، مدرسه و فرهنگ امیرالمؤمنین(علیه السلام) است تا بشریت را به سعادت دنیا و آخرت برساند در واقع تحولات مدنی، فرهنگی و معنوی وام دارغدیرند، زیرا مهم ترین عامل ماندگاری دین و آموزه های ناب اسلام اعتقاد به حقیقت غدیراست، حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام) به عنوان صاحب مدرسه غدیر، پس از پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله وسلم) از چنان منزلت والایی بر خوردار است که هیچ کس را یارای همسنگی با او نیست لذا امام صادق(علیه السلام) درباره «حکم بن عتیبه» که می خواست غیر از راه و مرام علی(علیه السلام) به مراتب خداشناسی دست یابد فرمود؛ فَلْیُشَرِّقْ وَلْیُغَرِّبْ، اَما وَاللهِ لایُصیبُ الْعِلْمَ إِلا مِنْ اَهْلِ بَیْت نَزَلَ عَلَیْهِمْ جَبْرَئیلُ؛ بدانیداگرکسی شرق وغرب عالم را برود تا به علم واقعی دست یابد به خدا سوگند دست نخواهد یافت مگر از محضر کسانی که جبرئیل بر آنان نازل شده است. / کافی، ج ۱، ص ۳۹۹

 

 

*بزرگترین عید خدا

روایات رسیده از پیامبر اکرم وائمه معصومین (علیهم السلام) حاکی ازآن است غدیر بزرگ ترین عید خدا است، ازپیامبراکرم(ص) روایت شده است که فرمود:یوم غدیرخمّ أفضل أعیاد امتی، وهو الیوم الذی أمرنی الله تعالی ذکره فیه بنصب أخی علیّ بن أبی طالب علماً لأمتی تهتدون به من بعدی، وهو الیوم الذی أکمل الله فیه الدین، وأتم علی أمتی فیه النعمة، ورضی لهم الإسلام دیناً…؛ روز غدیر خم، بهترین عیدهای امت من است و روزی است که خدا مرا فرمان داد برادرم علی بن ابی طالب را به جانشینی خویش نصب نمایم تا در نبود من، مردم به وسیله او هدایت شوند دراین روز خداوند دین خود را کامل و نعمتش را بر امت من تمام نمود و دین اسلام را برای آنان برگزید. / صدوق، الامالی، ص ۱۲۵

 

 

* مصافحه فرشتگان با غدیریان

اگر امت اسلام قدر غدیر را می شناخت حظ و بهره خود را از این مدرسه انسان سازی میبرد تا جایی که محبوب فرشتگان می شدند آنگاه که امام معصوم و رئوف حضرت رضا(علیه السلام) سوگند یاد می کند: وَ اللَّهِ لَوْ عَرَفَ النَّاسُ فَضْلَ هَذَا الْیَوْمِ بِحَقِیقَتِهِ لَصَافَحَتْهُمُ الْمَلَائِکَةُ فِی کُلِّ یَوْمٍ عَشْرَ مَرَّاتٍ به خدا سوگند، اگر مردم ارزش روز غدیر را شناخته بودند فرشتگان با آنان روزی ده بار مصافحه می‌کردند. / وسائل الشیعه، ج ۱۰، ص ۳۰۲

تعبیرامام رضا(علیه السلام) درباره غدیرکم نظیر است زیرا در هیچ موردی غیر ازغدیراز مصافحه فرشتگان با بندگان سخنی به میان نیامده است، مصافحه نشان دهنده احترام و اظهار محبت به افراد ودوستان است از طرفی فرشتگان ازجنس آدم نیستند وبی جهت به کسی دست دوستی نمیدهند و تنها از خدا فرمان می برند ملاک آنان فقط فرمان الهی است، خدای متعال درباره فرمانبرداری فرشتگان می فرماید: لا یَعْصُونَ اللَّهَ مَآ أَمَرَهُمْ…؛ آنچه خداوند به آنان دستور داده، سرپیچی نمی کنند. / تحریم آیه ۶.

یعنی همان طور که پیامبران و رسولان و امامان معصوم(علیهم السلام) دست دوستی در دست کسانی که خدا را دوست ندارند و خدا نیزدوست شان ندارد نمی گذارند فرشتگان نیز بیهوده با هر کسی مصافحه نمی کنند. بنابراین کسی می تواند طرف مصافحه فرشتگان قرار گیرد که به مراتب والای شناخت رسیده باشد این که فرشتگان روزی ده بار با کسی که حقیقت غدیر را بشناسد مصافحه کنند نشان از عظمت غدیر وعارفان به غدیردارد زیرا انسان اگر در ماه حتی در سال یک بار مورد محبت فرشتگان قرار گیرد، نشانه لطف خداوند به اوست چه رسد همه روزه و هر روز ده بار فرشتگان با وی مصافحه کنند.

 

 

* در شب عید غدیر همه بخشیده می‌شویم

حضرت امام زین العابدین علیه السلام درباره رحمت خداوند در ماه مبارک رمضان و شب عید فطر می فرمایند؛ «إِنَّ لِلَّهِ تَعَالَی فِی کُلِّ لَیْلَةٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ عِنْدَ الْإِفْطَارِ سَبْعِینَ‌ أَلْفَ‌ أَلْفِ‌ عَتِیقٍ‌ مِنَ‌ النَّارِ فَإِذَا کَانَ آخِرُ لَیْلَةٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ أَعْتَقَ فِیهَا مِثْلَ مَا أَعْتَقَ فِی جَمِیعِهِ»؛ خداوند در هر شب از ماه مبارک رمضان، هنگام افطار هفتاد هزار هزار شخص را که همه مستوجب آتش هستند از آتش نجات می‌دهد، شب آخر ماه رمضان که می‌شود، به مقدار تمام آنچه که در ماه رمضان از آتش نجات داده است، نجات می‌دهد. / بحارالأنوار، ج‌۹۵، ص ۱۸۷ . حال روایتی که از امام رضا(علیه السلام) درباره برکت و فضیلت و برتری غدیر نقل شده حیرت آور است، حضرت می فرماید… یُعْتِقُ مِنَ النَّارِ ضِعْفَ مَا أَعْتَقَ فِی شَهْرِ رَمَضَانَ وَ لَیْلَهِ الْقَدْرِ وَ لَیْلَهِ الْفِطْرِ؛ در روز غدیر دو برابر آنچه در ماه رمضان و شب قدر و شب عید فطر از دوزخ آزاد شده اند آزاد می شوند. / تهذیب‌الاحکام/۶/۲۴

عید فطری که هر کسی در ماه رمضان بخشیده نشده باشد در شب عید فطر بخشیده می‌شود، بنابر این قدر مدرسه غدیر را بدانیم وتلاش کنیم با پیروی از مهم ترین پیام غدیر که ولایت پذیری است با تاسی ازعارفان به غدیر درعصرغیبت که عصرآزمون ولایت پذیری است زمینه ظهور و حضور آخرین حجت خداوندی را فراهم سازیم.

منبع: حوزه نت


free b2evolution skin
16
تیر

۱۸ محور طلایی در خطبه غدیریه

ابن جبر متوفای قرن هفتم هجری قمری در کتاب گرانسنگ نهج الایمان، خطبه‌ای نسبتاً مفصّل در بیان شأن و مقام و منزلت آن حضرت بیان کرده و کلمه «معاشر الناس» را حدود ۷۰ مرتبه ذکر کرده است که این تعبیر بهترین دلیل بر بین المللی بودن سخنان آن فرستاده بزرگ الهی است؛ سخنانی که خطاب آن عمومی بود و اختصاص به قشر خاصی نداشت.

 

 

 

هجدهم ماه ذی حجه روز تاجگذاری مولای متقیان امیر مؤمنان علی علیه السلام به وسیله نبی مکرم اسلام است.

در این روز سرنوشت ساز که مربوط به آینده امت اسلامی می‌شود رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در آن هوای گرم و بیابان بی‌آب و علف سخنان بسیار مهمی درباره افضلیت مولای متقیان بیان داشتند.

به قدری هوا گرم بود که به گفته مرحوم شیخ مفید (متوفای ۴۱۳ ق) در کتاب الارشاد (ج ۱، ص ۱۷۵) اکثر مردم از شدت گرما ردای خود را بر قدم‌های خود می‌پیچیدند.

سبط ابن جوزی حنفی مذهب (متوفای ۶۸۵ ق) در کتاب تذکرة الخواص (ص ۳۷) تعداد حاضرین را ۱۲۰ هزار نفر ذکر کرده است. ابن عساکر دمشقی شافعی مذهب (متوفای ۵۷۱ ق) در کتاب تاریخ دمشق (ج ۴۵، ص ۱۸۷) در عبارتی در وصف سخنرانی نبی مکرم اسلام می‌گوید: «فقام و قال ما شاء الله أن یقول» و این گفته دلالت می‌کند که حضرت در آن شدت گرما سخنرانی کوتاهی نداشته بلکه مطالب فراوانی را در آن حضور گسترده بیان داشته است.

❤️❤️❤️ ❤️

۱. أیها الناس: ای مردم اینجا آخرین مقامی است که در آن توقف میکنم پس گوش فرا دهید و اطاعت کنید و امر پروردگار خود را بپذیرید چرا که خداوند مولای شما و علی امام شما است.

❤️ ❤️

۲. معاشر الناس: ای مردم علی را برتر بشمارید چرا که هیچ علمی نیست مگر آنکه خداوند آن را به من عنایت کرد و هر آنچه به من آموخت به تحقیق آن را به علی نیز تعلیم کرد همان شخصیتی که بعد از من تبیین کننده علوم برای شماست.

❤️ ❤️

۳. معاشر الناس: ای مردم علی را برتر بشمارید زیرا خداوند او را برتر قرار داده است و او را بپذیرید چرا که خداوند او را منصوب نموده است.

❤️ ❤️

۴. معاشر الناس: ای مردم علی امامی از سوی خداوند است.

❤️ ❤️

۵. معاشر الناس: ای مردم علی را برتر بشمارید زیرا او برترین مردم بعد از من در میان مردان و زنان است.

❤️ ❤️

۶. معاشر الناس: ای مردم به درستی که علی و پاکان از فرزندان من همگی از صلب علی هستند؛ آنها ثقل اصغر هستد و قرآن ثقل اکبر است. این بیان حضرت اشاره به حدیث صحیح و متواتر ثقلین دارد که در منابع دست اول اهل سنت آمده است.

❤️ ❤️

۷. بدانید و آگاه باشید که من وظیفهام را ادا کردم و پیامی که لازم بود به شما ابلاغ کنم را به شما ابلاغ کردم و به گوش شما رساندم و برایتان توضیح دادم بدانید … بدانید که غیر از این برادرم (علی) شخص دیگری امیر مؤمنان نیست و حکومت بر مردم بعد از من برای کسی جز علی جایز نیست.

❤️ ❤️

۸. معاشر الناس: ای مردم این علی برادر و جانشین من برای هر کسی است که به من ایمان آورده و علی تفسیر کتاب پروردگار است.

❤️ ❤️

۹. معاشر الناس: به درستی که خداوند با امامت علی دینش را بر شما کامل کرد. روشن است که این سخن رسول خدا، اشاره به آیه «الیوم اکملت لکم دینکم و أتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دینا» دارد.

 

ادامه »


free b2evolution skin
15
تیر

نمونه هايى برجسته از اخلاق امام علی عليه السلام‏

ميانجى شدن اميرمؤمنان عليه السلام‏
اميرالمؤمنين عليه السلام بر خرمافروشان می گذشت، ناگاه كنيزى را در حال گريه ديد، فرمود: سبب گريه ات چيست؟ گفت: آقايم مرا با يك درهم براى خريد خرما فرستاد، از اين شخص خرما را خريدم و نزد آقايم بردم، ولى نپسنديد، هنگامى كه به ايشان برگرداندم از پس گرفتن سر باز زد.
حضرت به خرمافروش گفت: اى بنده خدا! اين يك خدمتكار است و از خود اختيارى ندارد، درهمش را باز گردان و خرما را پس بگير، خرمافروش از جا برخاست و مشتى به حضرت زد.
مردم گفتند: [چه كردی] اين اميرالمؤمنين عليه السلام است؟! مرد از شدّت ترس به تنگى نفس افتاد و رنگ چهره اش زرد شد و خرما را از كنيز گرفت و درهم را به او باز گردانيد سپس گفت: اى اميرالمؤمنين! از من راضى شو، حضرت فرمود: چه چيزى بيشتر از اينكه ببينم تو خود را اصلاح كرده اى مرا راضى می كند؟
و كلام اميرالمؤمنين عليه السلام به اين صورت آمده است: من در صورتى از تو راضى می شوم كه حقوق مردم را تمام و كامل بپردازی.

 

 

 

توجه عاشقانه به يتيمان‏
وجود مبارك اميرالمؤمنين عليه السلام با اينكه به همه اوضاع و احوال كشور و مردمش آگاه بود و به ويژه يتيمان و مستمندان و بيوه زنان و نيازمندان را لحظه اى از نظر دور نمی داشت، ولى گاهى براى درس دادن به زمامداران و امت اسلام كارى را هم چون فردى عادى انجام می داد.
روزى امام عليه السلام زنى را ديد كه مشكى پر از آب به دوش می كشيد. مشك را از او گرفت و تا جايى كه آن زن بنا داشت، برد و آنگاه از وضع آن زن جويا شد، زن گفت: على بن ابى طالب شوهرم را به بعضى از مرزها فرستاد و كشته شد، برايم كودكانى يتيم به جا گذاشت و من براى اداره امور آنان چيزى ندارم، به اين خاطر ضرورت و احتياج مرا به انجام كار براى مردم ناچار كرد.
حضرت به خانه برگشت و هنگامى كه صبح شد سبدى از طعام براى آن خانواده با خود حمل كرد، بعضى از يارانش گفتند: آن را در اختيار من بگذار تا برايت بياورم، فرمود: چه كسى در قيامت بار سنگين مرا به جاى من حمل می كند؟
آنگاه به درِ خانه آن زن رفت و در زد. زن گفت: كيست كه در می زند؟
حضرت فرمود: همان عبدى هستم كه مشك پرآب را براى تو به دوش كشيد، در را باز كن كه چيزى براى كودكان همراه دارم. زن گفت: خدا از تو خشنود باشد و ميان من و على داورى كند!
حضرت وارد شد و فرمود: علاقه دارم پاداش الهى به دست آورم؛ ميان خمير كردن آرد و پختن نان و بازى كردن با كودكان يكى را انتخاب كن. زن گفت: من به پختن نان بيناترم و تواناتر، ولى اين تو و اين كودكان، با آنان بازى كن.
زن می گويد: من به سوى آرد رفتم و آن را خمير كردم و على عليه السلام به جانب گوشت رفت و آن را پخت و با دست مباركش گوشت پخته و خرما و خوراكى ديگرى به دهان كودكان می گذاشت، هرگاه كودكان چيزى از آن خوراكی ها را می خوردند می گفت: فرزندانم! على را از آنچه براى شما پيش آمده، حلال كنيد!
هنگامى كه آرد خمير شد، زن گفت: اى بنده خدا! تنور را روشن كن، على عليه السلام به جانب تنور شتافت و آن را شعله ور ساخت. چون تنور شعله كشيد صورتش را نزديك برد و حرارت آتش را به آن تماس داده، می گفت:
يا على! بچش، اين پاداش كسى است كه حق بيوه زنان و يتيمان را وا گذاشته.
ناگاه زنى (از زنان همسايه) على عليه السلام را ديد و او را شناخت و به مادر كودكان گفت: واى بر تو! اين امير مؤمنان است؛ زن به جانب حضرت شتافت و پی درپى می گفت: از شما بس شرمنده ام اى اميرمؤمنان! حضرت فرمود: من از تو بس شرمنده ام اى كنيز خدا كه در مورد تو كوتاهى كردم.

منبع: اهل بيت عليهم‏ السلام عرشيان فرش نشين، شیخ حسین انصاریان


free b2evolution skin
15
تیر

مناشدات امام حسين (ع) در مكّه درباره غدیر

يك سال قبل از مرگ معاويه، امام حسين عليه السّلام به همراه عبد اللَّه بن عباس و عبد اللَّه بن جعفر به حجّ رفتند. حضرت مردان و زنان بنى هاشم و دوستان و شيعيانشان را كه به حجّ آمده بودند و نيز گروهى از انصار را كه حضرت و اهل بيتش آنان را مى‏ شناختند جمع كردند. سپس افرادى را فرستادند و فرمودند: احدى از اصحاب پيامبر صلى اللَّه عليه و آله وسلم كه معروف به صلاح و عبادت هستند و امسال به حج آمده ‏اند را ترك نكنيد و آنها را نزد من جمع نمائيد».

 

 

 

در منى بيش از هفتصد نفر نزد آن حضرت در خيمه ‏اش جمع شدند كه اكثر آنان از تابعين بودند، و حدود دويست نفر از اصحاب پيامبر صلى اللَّه عليه و آله و سلم و ديگران بودند.
امام حسين عليه السّلام در مقابل آنان براى خطابه ايستاد و خدا را حمد و ثنا گفت و سپس فرمود:
امّا بعد، اين طغيانگر در باره ما و شيعيانمان آنچه ديديد و مى ‏دانيد و حاضر بوده‏ ايد روا داشت! من مى‏ خواهم از شما مطالبى را سؤال كنم، اگر راست گفتم مرا تصديق كنيد و اگر دروغ گفتم تكذيب كنيد.بحق خداوند بر شما و حق پيامبر و حق قرابتم با پيامبرتان، از شما مى‏ خواهم كه وصف اين مجلس مرا با خود ببريد و سخنان مرا بازگو كنيد و همه شما دعوت كنيد قبائلى را كه ياران شما هستند، آنان كه از آنها در امان هستيد و به آنان اطمينان داريد.

آنان را به آنچه از حق ما مى ‏دانيد دعوت كنيد كه من مى‏ترسم اين امر ولايت كهنه شود و حق از بين برود و مغلوب گردد، ولى خداوند نور خود را كامل خواهد كرد اگر چه كافران را خوش نيايد.
امام حسين عليه السّلام چيزى از آنچه خداوند در باره آنان از قرآن نازل كرده ترك نكرد مگر آنكه تلاوت نمود و تفسير كرد. و نيز چيزى از آنچه پيامبر صلى اللَّه عليه و آله در باره پدر و برادر و مادرش و خودش و اهل بيتش فرموده بود ترك نكرد مگر آنكه نقل نمود. در همه اينها صحابه مى‏ گفتند: «بخدا قسم آرى شنيده ‏ايم و شهادت مى ‏دهيم»، و تابعين مى‏ گفتند:
«بخدا قسم كسى از صحابه براى ما نقل كرده كه او را راستگو مى‏ دانيم و به او اطمينان داريم».
حضرت هم مى‏ فرمود: شما را بخدا قسم مى‏ دهم كه آن را براى كسانى كه به آنها و به دينشان اعتماد داريد نقل كنيد.

 

 

ادامه »


free b2evolution skin
15
تیر

دلیل عشق مردم به امام علی علیه السلام

امام علی (علیه السلام) می فرماید:
«ان الله فرض علی ائمه العدل، ان یقدروا انفسهم بضعفه الناس»:
«خداوند بر امامان دادگر، واجب کرده، که زندگی خویش را با ناتوانان مردم منطبق سازند». [1].
آنکه رنج فقر را لمس نکرده و هیچ سنخیتی با توده ی مستحق و محروم ندارد نمی تواند رهبری مستضعفین را بر علیه مستکبرین به عهده بگیرد، ولی وقتی امام و رهبر یک جامعه زندگی خود را با فقیرترین و محروم ترین مردم منطبق می کند، توده مردم با او احساس سنخیت و یگانگی می کند و او در اعماق جان توده ها نفوذ می کند، به گونه ای که حتی قرنها پس از مرگش می تواند با رهبری های خداگونه اش مستضعفین جهان را بر علیه مستکبرین بسیج نماید.

 

 


کلام ابن ابی الحدید درباره فلسفه ی عشق مردم به علی علیه السلام
ابن ابی الحدید در رابطه با فلسفه ی نفوذ خارق العاده ی امام علی (علیه السلام) در دل توده ها و عشق توصیف ناپذیر مردم نسبت به آن حضرت مطلب جالبی دارد که خلاصه آن را اینجا ذکر می کنیم:
می گوید روزی از ابوجعفر نقیب پرسیدم علت اینکه مردم این همه به علی (علیه السلام) عشق می ورزند چیست، ولی در پاسخ این سوال نمی خواهم از علم و شجاعت و فصاحت و سایر صفات و ویژگی هائی که خداوند به صورت کامل به او عنایت کرده، سخنی به میان آید؟.
سوال جالبی است، ابوجعفر ابتدا مقدمه ای ذکر می کند که اصولا توده ی مردم از زندگی دنیا دل خوشی ندارند، افراد شایسته و مستحق اکثرا محرومند و حتی بیشتر اوقات محتاج افراد ناشایسته، پس از تشریح این مقدمه می گوید:
«.. فمعلوم ان علیا علیه السلام کان مستحقا محروما، بل هو امیر المستحقین المحرومین و سیدهم و کبیرهم…»
«بدیهی است که علی (علیه السلام) خود مستحقی محروم بود، بلکه او امیر مستحقین محروم، و آقا و بزرگ آنها بود! و معلوم است که محرومین برای یکدیگر تعصب می ورزند و بر علیه دنیاداران می شورند، حال اگر یکی از این محرومین مردی پرارج و شریف و جامع فضائل انسانی باشد و در عین حال محروم و بزرگترین رنجها و مصائب را در جهان ببیند و بالاخره در محراب عبادت کشته شود و فرزندانش پس از وی شهید گردند و زنان خانواده اش به اسارت برده شوند و خاندانش گرفتار قتل و تبعید و فرار و زندان باشند، با توجه به اینکه همه ی آنها مردان با فضیلت و زاهد و عابد و سخی و برای خلق سودمند بودند.
«فهل یمکن الا یتعصب البشر کلهم مع هذا الشخص! و هل تستطیع القلوب الا تحبه و تهواه و تذوب فیه و تفنی فی عشقه؟!»:
آیاممکن است که تمام انسانها نسبت به چنین شخصی میل نورزند؟! و آیا دلها می توانند او رادوست نداشته باشند وهوای او نکنند؟! و در هوای او آب نگردند؟! و در عشق او فنا نشوند؟! … » [2].
پ ن:

[1] نهج البلاغه 209.
[2] شرح ابن ابی الحدید جلد 10 صقحه ی 225 -222 به طور خلاصه.
 
منبع: رمز تداوم انقلاب در نهج البلاغه
 


free b2evolution skin
 
مداحی های محرم