دنیا مانند نیمه خواب
دنيا همچون نيمه خواب (چرت) است و آخرت بيداري ميباشد و ما در اين ميان رهگذر، بين خواب و بيداري به سر ميبريم. سخنان امام سجاد (علیه السلام)
دنيا همچون نيمه خواب (چرت) است و آخرت بيداري ميباشد و ما در اين ميان رهگذر، بين خواب و بيداري به سر ميبريم. سخنان امام سجاد (علیه السلام)
رسول اكرم صلى الله عليه و آله وسلم:
«إِذا رَأَيتَ مِن أَخيكَ ثَلاثَ خِصالٍ فَارجُهُ اَلحَياءُ وَالمانَةُ وَالصِّدقُ»
هر گاه در برادر (دينى) خود سه صفت ديدى به او اميدوار باش حيا، امانتدارى و راستگويى.
نهج الفصاحه، ح205
سخنانی دلنشین از امام رضا علیه السلام
1- آثار گریه ی بر امام حسین علیه السلام
اگر بر حسین بگریی چندان که اشک هایت بر گونه ات جاری شود خداوند هر گناهی را که مرتکب شده ای می آمرزد. [بحارالانوار ج44 ص286]
2- اندوه در روز عاشورا
«هر کس در روز عاشورا روز مصیبت و اندوه و گریه اش باشد خداوند روز قیامت را روز شادی و سرورش گرداند.»[ میزان الحکمه ح13011]
3- فواید زیارت امام رضا علیه السلام
«هیچ یک از دوستان مرا با شناخت حقم زیارت نمی کند مگر این که در روز قیامت شفاعتم از او پذیرفته می شود.» [وسائل الشیعه ج10 ص433]
4- ترک دنیا
«از ما نیست آن که دنیای خود را برای دینش و دین خود را برای دنیایش ترک گوید»[بحارالانوار ج78 ص346]
5- دعا کردن بدون تلاش
«هر کس از خدا توفیق بخواهد و تلاش نکند خود را مسخره کرده است.»
6- راهکار امور
«آن که کار را از راهش بجوید نمی لغزد و اگر بلغزد راه چاره دارد» [نزهة الناظر ص137]
7- سلام نامناسب به فقیر
هر کس فقیر مسلمانی را ملاقات کند و برخلاف سلامی که بر ثروتمندان می کند او را سلام گوید روز قیامت خدا را در حالی ملاقات کند که بر او خشمگین باشد. [عیون اخبار الرضا ج1 ص52]
8- حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف
«هنگامی که حضرت مهدی علیه السلام ظهور کند زمین به نور پروردگارش روشن می شود» [بحارالانوار ج52 ص321]
منبع: گنجینه مقدس(زندگینامه و سوگنامه پیشوایان اسلام) حسین مقدسی امیری
اقامه نماز عید توسط امام رضا علیه السلام
اقامه نماز عید
در یکى از اعیاد اسلامى مانند عید فطر یا عید قربان،مامون براى امام پیام فرستادکه امامت نماز عید را بپذیرد و نماز را برگزار فرماید.امام پاسخ داد:تو شرایطى که میان من و توستمىدانى،مرا از اقامهى نماز معذور دار.
مامون گفت:منظورم از این کار آنست که مردم مطمئن شوند و نیز فضیلت تو رابشناسند!
فرستاده چند بار میان مامون و امام رفت و آمد کرد،و چون مامون بسیار اصرار ورزیدامام پاسخ داد:بیشتر دوست دارم مرا از این کار معاف دارى،ولى اگر نمىپذیرى و ناچارباید این کار را انجام دهم،من براى اقامهى نماز عید مانند رسولخدا صلى الله علیه و آله و امیرمؤمنان على علیه السلام بیرون خواهم آمد.
مامون پذیرفت و گفت:هر طور مایل هستید بیرون بیایید،و دستور داد فرماندهان ودرباریان و عموم مردم بامداد عید جلوى خانهى امام حاضر شوند.
بامداد عید پیش از طلوع آفتاب کوچهها و راهها از مردم مشتاق پر شد و حتى زنان وکودکان هم آمده بودند و بیرون آمدن امام را انتظار مىبردند.فرماندهان بهمراه سپاهیان،سوار بر مرکبهاى خود جلوى منزل امام ایستاده بودند،آفتاب سر زد،امام غسل کرد و لباس پوشید و عمامهیى سپید که از پنبه بافته شده بود بر سر نهاد،و یک سرعمامه را بر سینه و سر دیگر را از پس پشتبر کتف افکند،خود را معطر ساخت و عصا دردست گرفت،و به همراهان خویش فرمود:آنچه انجام مىدهم انجام دهید.
آنگاه پاى برهنه در حالیکه شلوار و نیز دامن لباس را تا نیمه ساق پا بالا آوردهبود.براه افتاد، پس از چند گام سر به سوى آسمان بلند کرد و تکبیر گفت،همراهانش به تکبیر او تکبیرگفتند…امام به در سراى رسید و ایستاد.
فرماندهان و سپاهیان چون امام را چنان دیدند از مرکبها بر زمین جستند و پاپوشهااز پاىدر آوردند و پا برهنه بر خاک ایستادند.
امام بر در سراى تکبیر گفت و انبوه مردم با او تکبیر گفتند،صحنه چنان شور وعظمتى داشت که گویى آسمان و زمین با او تکبیر مىگویند،شهر مرو را سراسر گریه وفریاد فرا گرفت. «فضل بن سهلچون اوضاع را چنین دید به مامون خبر برد و گفت:اىامیر! اگر«رضابدینگونه به مصلاى نماز برسد فتنه و آشوب مىشود و ما همه بر جان خویش بیمناکیم،به او پیام بفرست که باز گردد.
مامون به امام پیام داد:ما شما را به زحمت انداختیم و دوست نداریم به شما زحمت ورنجى برسد،شما باز گردید و با مردم همان کسى که قبلا نماز مىخواند نماز را برگزارنماید.
امام دستور داد کفش او را بیاورند،و پوشید و سوار شد و به خانه بازگشت. و مردم بر نفاق و عوامفریبى مامون پى بردند و دریافتند آنچه در مورد امام ابراز مىدارد تظاهر است،و هدفى جز رسیدن به اغراض سیاسى خود ندارد
پاسخ امام رضا علیه السلام به چند پرسش
پرسیدند:خدا چگونه و کجاست؟
امام فرمود:اساسا این تصورى غلط است،زیرا خداوند مکان را آفرید و خود مکاننداشت،و چگونگىها را خلق کرد و خود از چگونگى و ترکیب بر کنار بود،پس خدا باچگونگى و مکانشناخته نمىشود،و به حس در نمىآید،و به چیزى قیاس و تشبیه نمىگردد.
-چه زمانى خدا بوجود آمده است؟
امام-بگو چه زمانى نبوده تا بگویم چه وقتبوجود آمده است.
-چه دلیلى بر حدوث جهان یعنى اینکه جهان قبلا نبوده و مخلوق است وجود دارد؟
امام-نبودى سپس بوجود آمدى،و خود مىدانى که خود را نیافریدهیى و کسى کهمانندتوست نیز ترا بوجود نیاورده است.
-ممکن استخدا را براى ما توصیف کنید؟
-امام-آنکه خدا را با قیاس توصیف کند همیشه در اشتباه و گمراهى است و آنچهمىگوید ناپسند است،من خدا را به آنچه خود تعریف و توصیف فرموده است تعریف مىکنمبدون آنکه از او رؤیتى یا صورتى در ذهن داشته باشم:«لا یدرک بالحواسخدا با حواسآفریدگان درک نمىشود،«و لا یقاس بالناسبه مردم قیاس نمىشود،«معروف بغیرتشبیهبدون تشبیه شناخته مىشود،در عین علو مقام به همه نزدیک است،بدون آنکه بتوانهمانندى براى او معرفى کرد،به مخلوقات خود مثال زده نمىشود،«و لا یجور فىقضیتهدر حکم و قضاوتخود بر کسى ستم نمىکند…به آیات و نشانهها شناختهمىگردد[مسند الامام الرضا ج 1 ص 47- 10]
-آیا ممکن است زمین بدون حجت و امام بماند؟
امام-اگر یک چشم بر هم زدن زمین از حجتخدا وامام خالى بماند همهى زمینیان رافروخواهد برد.
-ممکن است در بارهى فرج امام عصر عج توضیح بدهید؟
امام-آیا نمىدانى که انتظار فرج جزو فرج است؟
-نه نمىدانم مگر به من بیاموزى!
امام-آرى،انتظار فرج از فرج است[مسند الامام الرضا ج 1 ص 227]
-ایمان و اسلام چیست؟
امام-حضرت باقر العلوم فرمودند:ایمان مرتبهیى بالاتر از اسلام،و تقوى مرتبهیىبرتر از ایمان و یقین مرتبهیى برتر از تقوى است،و چیزى کمتر از یقین میان مردمتقسیم نشده است[ مسند الامام الرضا ج 1 ص 258 ]
-یقین چیست؟
امام-توکل به خداى متعال و تسلیم در برابر اراده و خواست او،و رضایتبه قضاىالهى،وواگذارى امور خویش به خدا و از او مصلحتخواستن [مسند الامام الرضا ج 1 ص 258 ]
-عجب خود بینى و خود پسندى که عمل را از بین مىبرد چیست؟
امام-عجب درجاتى دارد،از جمله آنکه کار زشت در نظر بنده جلوه مىکند و آن رانیکو مىپندارد و از آن خشنود مىشود و گمان مىکند کار خوبى انجام داده است،و ازجمله آنکه بنده به خداى خود ایمان مىآورد آنگاه بر خدامنت مىگذارد،در حالیکه منتگذاشتن حقخداست[مسند الامام الرضا ج 1 ص 285].
-آیا حضرت ابراهیم که گفت:«و لکن لیطمئن قلبىدر دل خود تردیدى داشت؟
امام-نه ابراهیم یقین داشت،و منظورش این بود که خدا بر یقین او بیافزاید.[مسند الامام الرضا ج 1 ص 315]
-چرا مردم از امیر مؤمنان على علیه السلام دورى کردند و به غیر او روى آوردند باآنکه سابقهى فضائل آن حضرت و مقام و منزلت او نزد پیامبر صلى الله علیه و آله براىمردم معلومو آشکار بود؟
امام-چون امیر مؤمنان ع از پدران و برادران و عموها و دائىها و بستگان آنانکه با خدا و رسول ص او در جنگ و ستیز بودند تعداد بسیارى کشته بود،و این باعثدشمنى و کینهى آنان شد،و دوست نداشتند امیر مؤمنان ع ولى و رهبر آنان گردد ونسبتبه غیر آن حضرت این احساس و دشمنى را نداشتند،زیرا غیر او در پیشگاه پیامبرص و جهاد با دشمن مقامامیر مؤمنان را دارا نبود بهمین جهت مردم از امیر مؤمناندور شدند و به غیر او رو آوردند.[عیون اخبار الرضا ج 2 ص 81]