آگاهى حضرت امير از درون جابر و معجزه حضرت
آگاهى حضرت امير از درون جابر و معجزه حضرت
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ
جابر گويد: فرزندى داشتم كه به سختى بيمار بود، از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله خواستم براى او دعا نمايد، حضرت فرمود: برو از على بخواه (دعا كند) زيرا من از اويم و او از من است ، با شنيدن اين سخن ترديدى در دلم افتاد، به دنبال حضرت على عليه السّلام رفتم ، گفتند: او در جيانة است ، وقتى نزد او رفتم حضرت مشغول نماز بود، بعد از تمام شدن نماز سلام كردند و سخن حضرت رسول صلى الله عليه و آله وسلم را بيان كردند حضرت فرمود: باشد و از جا برخاست و به طرف درخت خرمايى كه آنجا بود رفته ، خطاب به درخت كرده فرمود: اى درخت من كيستم ؟
ناگاه شنيدند از آن درخت صدائى را كه مى گفت : شما اميرالمؤمنين و وصى رسول رب العالمين هستيد، شمائيد نشان بزرگ (خدا) و شمائيد حجت بزرگ (خدا) و ساكت شد! آنگاه حضرت به من توجه نموده فرمود:
اى جابر الان شك تو (در مورد مقام من ) از بين رفت و قلب تو صفا گرفت ، آنچه را ديدى پنهان دار مگر از اهلش
نام كتاب : پيشگوئيهاى امير المؤمنين عليه السلام
مؤ لف : سيد محمد نجفى يزدى