9
مهر

فرش على عليه السّلام

فرش على عليه السّلام

سبط بن جوزى از سويد بن غفله نقل مى‌كند كه سويد مى‌گويد: روزى نزد حضرت رفتم و ديدم در خانه جز حصير كهنه‌اى كه بر آن نشسته است، فرشى ندارد. گفتم: «اى امير مؤمنان، مگر شما سلطان و حاكم مسلمين نيستيد؟ ! مگر همۀ بيت‌المال در اختيار شما نيست؟ ! نمايندگان دولت‌ها نزد شما مى‌آيند، در حالى كه در خانۀ شما جز اين حصير چيز ديگرى نيست!» .

امام فرمود: «اى سويد! خردمند در خانۀ گذر اثاثيه نمى‌نهد و حال آن‌كه خانۀ هميشگى پيش روى است و ما زندگى و اثاث خود را به آن‌جا فرستاده‌ايم و به زودى به آن سرا خواهيم رفت» .

به خدا سوگند، اين سخن على عليه السّلام مرا به گريه انداخت. 1


1) . امير مؤمنان على عليه السّلام از ديدگاه شخصيت‌هاى برجسته، ص 207(دانشنامه امام على عليه السّلام، ج 11، ص 198، نقل از تذكرة الخواص، ص 110) .


free b2evolution skin
9
مهر

يد اللّه. . .

يد اللّه. . .

صاحب منتخب التّواريخ از كتاب «انوار العلويّه» چنين نقل مى‌كند: وقتى نادرشاه گنبد حرم حضرت امير عليه السّلام را تذهيب نمود از او پرسيدند كه بالاى «قبّه مقدّسه»

چه نقش كنيم؟ نادر فورا گفت: «يد اللّه فوق ايديهم» . فرداى آن روز، ميرزا مهدى خان، وزير او گفت: نادر سواد ندارد و اين كلام، به دلش الهام شده است؛ اگر قبول

نداريد، برويد مجدّدا سؤال كنيد. لذا آمدند و پرسيدند كه در بالاى قبّۀ مقدّسه فرموديد چه نقش كنيم؟ نادر گفت: همان سخن كه ديروز گفتم. 1

 

1) . غنچه غريب غدير، ص 175.


free b2evolution skin
8
مهر

تربت سرخ

(تربت سرخ )
(ابى بكار)، گفت :
از تربتى كه بالاى سر قبر حضرت حسين بن على عليه السلام بود مقدارى برداشتم ،اين تربت سرخ رنگ بود، پس بر حضرت رضا عليه السلام وارد شده و آن را به حضرت عرضه داشتم .
آن جناب تربت را در كف دستشان نهاده و بوئيدند، سپس چنان گريتند كه اشك هاى مبارك شان جارى شد،سپس فرمودند:
اين تربت جدم مى باشد
اى كه دارى در دل جان آرزوى كربلا

مى رود اين كاروان امشب بسوى كربلا

نام كتاب : داستانهايى از خاك تربت امام حسين (ع)

نويسنده : شهيد احمد مير خلف زاده و على مير خلف زاده


free b2evolution skin
8
مهر

تربت بالاى سر

(تربت بالاى سر)
(حضرت ابى عبداللّه عليه السلام ) فرمودند:
جنب سر مبارك حسين بن على عليه السلام تربت قرمزى است كه در آن شفاء هر دردى ، غير از مرگ مى باشد.
(يونس بن ربيع ) مى گويد: بعد از اينكه ، اين حديث را شنيدم نزد قبر حاضر شده و طرف سر قبر را حفر كردم و چون به قدر يك ذراع كندم از راءس قبر خاك هائى مثل ريگ هاى ريزى كه آب آنها را با خود مى آورد بر ما ريخت ، رنگ آنها قرمز و اندازه شان قدر يك درهم بود، آنها را با خود به كوفه آورده پس ممزوج و عجينشان كرده و پنهانشان نمودم و بعد به تدريج از آن به مردم مى دادم تا با آن مريض هاى خود را مداوا كنند.
كربلا قافله عشق بسامان آمد

عاشق اينك به برت با همه ياران آمد

نام كتاب : داستانهايى از خاك تربت امام حسين (ع)

نويسنده : شهيد احمد مير خلف زاده و على مير خلف زاده


free b2evolution skin
8
مهر

تربت قبر

(تربت قبر)
(حضرت ابى عبداللّه عليه السلام )، فرمودند:
هر گاه كسى از شما تربت قبر حسين عليه السلام را خواست تناول كند، بگويد:
بار خدايا از تو سؤ ال مى كنم به حق فرشته اى كه آن را اخذ نموده و رسولى كه آن را جاى داده و وصّى كه در آن پنهان شده آن را شفاء از هر دردى قرار بده (نام دردهاى مورد نظر را ببر).
حضرت ابو جعفر عليه السلام فرمودند:
هرگاه تربت قبر حسين عليه السلام را اخذ كردى بگو:
خدايا به حق اين تربت و بحق فرشته اى كه موكّل بر آن است ، و به حق فرشته اى كه آن را حفر نموده ، قرار بده اين تربت را شفاء از هر دردى و امان از هر خوف و هراسى .
سپس حضرت فرمودند:
اگر شخصى چنين كند حتما تربت شفاء هر دردى خواهد بود و از هر خوفى امان برايش مى باشد.
شه لب تشنگان را كربلا شد آخرين منزل

بگفتا بر گشائيد همرهان از ناقه ها محمل

نام كتاب : داستانهايى از خاك تربت امام حسين (ع)

نويسنده : شهيد احمد مير خلف زاده و على مير خلف زاده


free b2evolution skin
 
مداحی های محرم