24
شهریور
آشنايى با غيب و باور كردن آن
آشنايى با غيب و باور كردن آن
يكى ديگر از شرايط شناخت قرآن شناخت غيب و ايمان اجمالى به آن است . زيرا قرآن - چنان كه گذشت - از غيب و باطن عالم خبر مى دهد.
از اين رو كسى كه وجود را مساوق با ماده مى داند و هر موجودى را مادى مى پندارد و بر آن است كه هر چه ماده ندارد، موجود غير حقيقى ، بلكه خرافه اى است كه وهم آن را داراى دو نوع ساخته و دست خيال آن را بافته است ، چنين كسى از كتابى چون قرآن كه موجود را داراى دو نوع غيب و شهادت مى داند بهره اى نمى برد. زيرا اعتقاد او با محتواى آن كتاب مخالف است . كسى كه بعضى از موجودات را غير مادى مى داند و ملاك شناخت را تنها به حس محدود نمى كند، بلكه معيار اصيل شناخت را عقل يا شهود دانسته ، حس و تجربه را مددكار آن دو مى داند و نيز منشاء ارزش و اعتبار حس و شهادت را همان عقل مجردى مى داند كه خود نيز از عالم طبيعت نهان است ، چنين كسى از قرآن بهره مى برد. چون اعتقاد وى درباره ى موجودات با محتواى قرآن هماهنگ است . خداوند سبحان راز بهره نبردن از قرآن را براى كسى كه وجود را منحصر به ماده مى داند، چنين بيان مى كند: … و لكن اءكثر الناس لا يعلمون * يعلمون ظاهرا من الحيوة الدنيا و هم عن الاخرة هم غافلون . آنان به باطن زندگى دنيا آخرت علم ندارند و با وجود آن كه آخرتى هست ، توجهى به آن ندارند، بلكه از آن غافلند. بدين جهت به رسولش صلى الله عليه و آله و سلم امر فرمود كه از اين افراد روى گردان باشد. چون آگاهى آنان براى شناخت قرآن به حد نصاب لازم نمى رسد؛ فاءعرض عن من تولى عن ذكرنا و لم يرد الا الحيوة الدنيا * ذلك مبلغهم من العلم ان ربك هو اءعلم بمن ضل عن سبيله و هو اءعلم بمن اهتدى . مصحح اين اعراض و رويگردانى و موجب دورى گزيدن نيكوى او، آن است كه قرآن براى هدايت مردم در هر شهرى و عصرى نازل شده است ، ولى معارف قرآن كه مبتنى بر غيب است ، براى كسانى كه به چيزى ايمان نمى آورند، مگر آن كه آن را حس كرده ، آشكارا بنگرند و تنها محسوسات و مشاهدات خود را باور دارند، سودى ندارد. از اين رو خداى متعالى مى فرمايد: هدى للمتقين * الذين يؤ منون بالغيب
فرم در حال بارگذاری ...
فید نظر برای این مطلب