آداب24
2 - بنده مىتواند بدين وسيلهى به منزلت پروردگار در قلب خويش پى ببرد؛ زيرا اگر ديد نَفْسش به تكرارِ اَذكار ميل و رغبت دارد، پى مىبرد كه خداوند - جلّ جلاله - در نزد او مقام و منزلت دارد، به گونهاى كه همين منزلت، وسيلهاى براى نيل به سلامتى از خطرها مىگردد، زيرا هركس چيزى را دوست بدارد، بسيار از آن ياد مىكند.
3 - خداوند - جلّ جلاله - مىفرمايد:
أُذْكُرُونى، أَذْكُرْكُمْ.73
و معلوم است كه اگر پادشاهى از پادشاهان دنياى فانى به يكى از بردگانش كه قدر منزلت والاى او را مىشناسد، بگويد كه: به ياد من باش، تا اينكه من نيز به ياد تو باشم. و او همان گونه كه در محضر خداوند - جلّ جلاله - است، در حضور آن پادشاه باشد، مسلّماً در دوام ياد او كوشش مىكند، تا مولايش به ياد او بوده، و در دنيا و آخرت او را به ذكر و ياد خود مشرّف سازد. آيا به معناى گفته شاعر توجّه نمىكنى آنجا كه دربارهى معشوقهى فانى خويش مىگويد:
يَوَدُّ بِأَنْ يُمْسِىَ مَرْيضاً لَعَلَّها وَ يَهْتَزُّ لِلْمَعْرُوفِ فى طَلَبِ الْعُلى اِذا سَمِعَتْ عَنْهُ، بِشَكْوىً تُراسِلُهُ لِتُذْكَرَ يَوْماً عِنْدَ سَلْمى شَمآئِلُهُ
- عاشق دوست دارد كه شب را با مريضى سپرى نمايد، تا شايد وقتى معشوقهاش [سَلْمى ]خبر او را شنيد، شكوه و گلهاى به سوى او بفرستد.
و در جستجوى بلند پايگى و شرافت، به سوى نيكى حركت مىكند، تا خلق و خوى پاكيزه و فضايلش روزى در نزد سلْمى ذكر شود.
و لذا بندگان عارف و مؤدّب و فرهيخته همواره مىكوشند كه بسيار به ياد مولاى خويش كه پيوسته آنان را مىبيند باشند، تا او نيز از ايشان ياد كند؛ و يا به فضل و كرم خويش از آنان خشنود گردد، و يا آنان را خشنود سازد.
ادب حضور از فلاح السائل
صفحات: 1· 2
فرم در حال بارگذاری ...
فید نظر برای این مطلب