10
شهریور

پاسخ اشكالات كندي به قرآن

پاسخ اشكالات كندي به قرآن
اسحاق بن حنين كندي مردي نصراني و مانند پدرش حنين بن اسحاق از فيلسوفان مشهور است كه به موجب آشنايي به زبان يوناني و سرياني، فلسفه يونان را به عربي ترجمه كرد. فرزند وي يعقوب بن اسحاق نيز بزرگترين حكيم عرب است كه جملگي نزد خلفاي عباسي با عزت و احترام مي‌زيستند.
كندي فيلسوف نامي عراق در زمان خويش دست به تأليف كتابي زد كه به نظر خود تناقضات قرآن را در آن گرد آورده بود. او چون با فلسفه و مسائل عقلي و افكار حكماي يونان سر و كار داشت بر طبق معمول با حقايق آسماني و موضوعات ديني چندان ميانه‌اي نداشت و به موجب غروري كه با خواندن فلسفه به او دست داده بود به تعاليم مذهبي به ديدة حقارت مي‌نگريست. اسحاق كندي آن چنان سرگرم كار كتاب «تناقضات قرآن» شده بود كه بكلي از مردم كناره گرفته، پيوسته در منزل با اهتمام زياد به آن مي‌پرداخت.
روزي يكي از شاگردان او در سامرا به حضور امام حسن عسكري ـ عليه السّلام ـ شرفياب شد. حضرت به وي فرمود:‚ در ميان شما شاگردان اسحاق كندي يك مرد رشيد با شهامتي پيدا نمي‌شود كه اين مرد را از كاري كه پيش گرفته باز دارد؟ شاگرد مزبور گفت: ما چگونه در اين خصوص به وي اعتراض كنيم يا در مباحث علمي ديگري كه استادي چون او بدان پرداخته است ايراد بگيريم! او استاد بزرگ و نامداري است و ما توانايي گفتگو با او را نداريم.
حضرت فرمود: اگر من چيزي به تو القا كنم مي‌تواني به او برساني و درست به وي بفهماني؟
گفت: آري. فرمود: نزد استادت برو و با وي الفت بگير و تا مي‌تواني در اظهار ارادت و اخلاص و خدمتگزاري نسبت به او كوتاهي نكن، تا جايي كه كاملاً مورد نظر وي واقع شوي و او هم لطف و عنايت خاصي نسبت به تو پيدا كند. وقتي كاملاً با هم انس گرفتيد به وي بگو: مسئله‌اي به نظرم رسيده است مي‌خواهم آن را از شما سؤال كند، «آيا امكان دارد كلامي كه شما از قرآن گرفته و نزد خود معني كرده‌ايد، گويندة آن، معني ديگري از آن اراده كرده باشد»؟ او خواهد گفت: آري ممكن است و چنين چيزي از نظر عقل رو است. آنگاه به وي بگو: اي استاد، شايد خداوند آن قسمت از قرآن را كه شما نزد خود معني كرده‌ايد، عكس آن را اراده نموده باشد، و آنچه شما پنداشتيد، معني آيه و مقصود خداوند كه گوينده آن است، نباشد.
آن شاگرد از نزد حضرت رخصت خواست و به خانه استاد خود اسحاق كندي رفت و بر طبق دستور حضرت امام حسن عسكري ـ عليه السّلام ـ با وي رفت و آمد زياد نمود تا ميان آنان انس كامل برقرار گرديد. روزي از فرصت استفاده نمود و موضوع را به همان گونه كه حضرت تعليم داده بود با وي در ميان گذارد. همين كه فيلسوف نامي پرسش شاگرد را شنيد، فكري كرد و گفت: بار ديگر سؤال خود را تكرار كن. شاگرد سؤال را تكرار نمود و استاد فيلسوف مدتي دربارة آن انديشيد و ديد از نظر لغت و عقل چنين احتمالي هست و ممكن است آنچه وي از فلان آيه قرآن فهميده و پنداشته است كه با آيه ديگر منافات دارد، منظور صاحب قرآن غير از آن باشد.
سرانجام فيلسوف نامبرده شاگرد دانشمند خود را مخاطب ساخت و اين گفتگو ميان آنها واقع شد.
فيلسوف: تو را سوگند مي‌دهم بگو اين سؤال را چه كسي به تو آموخت؟
شاگرد: به دلم خطور كرد.
فيلسوف: نه، چنين نيست. اين گونه سخن از مانند چون تويي سر نمي‌زند. تو هنوز به مرحله‌اي نرسيده‌اي كه چنين مطلبي را درك كني. راست بگو آن را از كجا آورده و از چه كسي شنيده‌اي؟
شاگرد: اين موضوع را حضرت امام حسن عسكري ـ عليه السّلام ـ به من آموخت و امر كرد آن را با شما در ميان بگذارم.
فيلسوف: اكنون حقيقت را اظهار داشتي. آري اين گونه مطالب فقط از اين خاندان صادر مي‌شود.
سپس فيلسوف بزرگ عراق آنچه دربارة تناقضات قرآن نوشته و به نظر خود به كتاب آسماني مسلمانان ايراد گرفته بود همه را جمع كرد و در آتش افكند.
مناقب اين شهر آشوب، ج 4


free b2evolution skin
10
شهریور

قرآنِ طلاكوب را در راه خدا انفاق كرد

قرآنِ طلاكوب را در راه خدا انفاق كرد
«زبيده» از شيعبان و ارادتمندان حضرت موسي بن جعفر (ع) بود، وي همسر «هارون الرّشيد» و يكي از ثروتمندان عصر خود به شمار مي‎رفت. يكي از اموال او سي جزء‌ قرآن بود كه در نود قسمت با زر نوشته و اطرافش طلا كاري شده بود.
يك روز در حالي كه قرآن تذهيب شده خود را مي‎خواند به اين آيه شريفه رسيد «شما هركز به مقام نيكوكاران و خاصان خدا نخواهيد رسيد مگر آن كه از آنچه دوست مي‎داريد در راه خدا انفاق كنيد».
«لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّون».
با خود فكر كرد چه چيزي از دارايي‎اش را بيشتر از همه چيز دوست دارد، به نظرش رسيد كه قرآن زركوب از همه چيز ديگر نزدش عزيزتر است. به همين دليل تصميم گرفت آن قرآن را در راه خدا انفاق نمايد.
دستور داد استادي كه آن قرآن را درست كرده بيايد و طلاهايي را كه در قرآن بكار رفته در آورده، سپس آنها را در راه خدا انفاق كرد.

انديشه قم


free b2evolution skin
10
شهریور

اخلاق رسول خدا قرآن است

اخلاق رسول خدا قرآن است
عالم بزرگ و عارف رباني ملّا محمدتقي مجلسي رضوان اللّه تعالي عليه مي‎نويسد:
آنچه اين بنده از دوران رياضت و خودسازي دريافته‎ام، مربوط است به زماني كه به مطالعه تفسير اشتغال داشتم، شبي در بين خواب و بيداري حضرت محمد (ص) را مشاهده كردم، با خود گفتم شايسته است در كمالات و اخلاق آن حضرت خوب دقّت كنم، هر چه بيشتر دقّت كردم عظمت و نورانيت آن جناب گسترده‎تر مي‎شد، به طوري كه نورش همه جا را فرا گرفت، در اين هنگام بيدار شدم، به من الهام شد كه خلق رسول خدا قرآن مي‎باشد، بايد در قرآن بينديشم، پس هر چه بيشتر در آيه‎اي دقت مي‎كردم، حقايق بيشتري نصيبم مي‎شد، تا اينكه يك دفعه حقايق فراواني بر قلبم فرود آمد، پس در هر آيه‎اي كه تدبّر مي‎كردم چنين موهبتي بر من عطا مي‎شد، البتّه تصديق اين مطلب براي كسي كه به چنين توفيقي دست نيافته، دشوار بلكه عادتاً غير ممكن است، ليكن مقصود من راهنمايي و ارشاد برادران في اللّه مي‎باشد.
روضة المتقين, ج 13


free b2evolution skin
10
شهریور

وقايع

 10 شهريور - آغاز عمليات كربلاي 2 (1365ش)

عمليات متوسط كربلاي 2 با رمز يا اباعبداللَّه الحسين(ع) در جبهه شمالي حاج عمران و در وسعت تقريبي 50 كيلومتر مربع با اهداف انهدام نيروهاي دشمن، تسلط بر ارتفاعات منطقه و كمك به تداوم مبارزه مسلمانان شمال عراق، صورت گرفت. در اين عمليات پس از درگيري سختي كه بين نيروهاي دو طرف ايجاد مي‏شود، برخي از ارتفاعات از دست مزدوران خارج گرديد و دشمن كه از تصرف مناطق حساس مايوس شده بود، در نهايت درماندگي، عليه رزمندگان اسلام، دست به حمله شيميايي زد. در نهايت، دشمن با از دست دادن ارتفاعات حساس منطقه و مواضع مهم، با به كارگيري نيروهاي پياده و آتش توپخانه، فشار سنگيني بر نيروي اسلام وارد آورد كه با مقاومت جان بركفان اسلام مواجه گرديد. آتش نبرد كربلاي 2، پس از چند روز درگيري سخت به تدريج به خاموشي گراييد. در اين عمليات، شهيد كاوه، فرمانده دلاور لشكر ويژه شهدا، شهادت را در آغوش كشيد. در عمليات كربلاي 2، ضمن تصرف ارتفاعات منطقه توسط نيروهاي اسلام و انهدام تجهيزات دشمن، تعداد سه هزار نفر از نيروهاي بعثي، كشته و زخمي شده و دويست نفر ديگر به اسارت درآمدند.


free b2evolution skin
9
شهریور

پاداش قدم های نمازگذار به سمت مسجد

پاداش قدم های نمازگذار به سمت مسجد

قال رَسُولُ اللّهِ - صلي الله عليه وآله - : مَنْ مَشي إلي مَسْجِد مِنْ مَساجِدِ اللّهِ، فَلَهُ بِكُّلِ خُطْوَة خَطاها حَتّي يَرْجِعَ إلي مَنْزِلِهِ، عَشْرُ حَسَنات، وَ مَحي عَنْهُ عَشْرُ سَيِّئات، وَ رَفَعَ لَهُ عَشْرُ دَرَجات.

«وسائل الشّيعة، ج 5، ص 201»

رسول خدا - صلي الله عليه و آله - فرمود: هر كس قدمي به سوي يكي از مساجد خداوند بردارد، براي هر قدم ثواب ده حسنه مي باشد تا برگردد به منزل خود، و ده خطا از لغزش هايش پاك مي شود، همچنين در پيشگاه خداوند ده درجه ترفيع مي يابد.

به نقل از سایت اندیشه قم


free b2evolution skin