27
شهریور

چند نکته در باره ظهور امام زمان علیه السلام

قدرت تخریبی سربازان امام زمان عجل الله تعالي عليه
در رابطه با قدرت سربازان امام زمان علیه السلام آمده:
« اگر سربازان امام زمان علیه السلام میان ممالک شرق و غرب وارد شوند در مدّت یک ساعت آنها را فانی می کنند و آهن در آنان اثر ندارد و کارشان را مختل نمی نماید.»
اعلام ظهور به تمام زبان های دنیا
یکی از معجزات و خوارق عادات در رابطه با ظهور حضرت مهدی علیه السلام این است که مردم جهان ندایی از عالم بالا می شنوند که منادی معرّف حضرت مهدی عج است ولی به اختلاف نقل شده که متقی هندی تمام اختلافات را در باب اول از کتاب (البرهان فی علامات المهدی آخرالزمان) آورده است:
در بعضی از احادیث آمده که یک منادی از آسمان ندا می دهد و می گوید:« انَّ امیرکم فلان»
و در جای دیگر می نویسد: رسول خدا (ص) فرمود:« ملکی بر فراز سرش ندا می دهد: انَّ هذا مهدی فاتبعوه»
در جای دیگر آورده: منادی از آسمان ندا می دهد: انَّ الحق فی آل محمد
ولی معجزه عجیب تر اینکه از کتاب عقد الدرر نقل کرده: یعنی که ندا را همه ی اهل زمین می شنوند و اهل هر لغتی به لغت خود آن را می شنود.
تعداد زنانی که از یاران امام زمان هستند
در حدیثی امام محمد باقر علیه السلام فرمود:« به خدا قسم که سیصد و ده و اندی نفر می آیند که در میان آنها پنجاه زن هست و اینها در مکه جمع می شوند.»
تجمع یکشبه در مکه مکرمه
از امام حضرت صادق علیه السلام روایت است که فرمود:
« زمانی که به امام علیه السلام فرمان ظهور برسد خدا را با اسم اعظمش می خواند و همه ی یارانش از سراسر جهان گرد می آیند که یاران پرچمدار او هستند ، گروهی از انها شبانه از رختخوابشان ناپدید می شوند و صبح در مکه حاضر می گردند و برخی از انها آشکارا دیده می شوند.»
منبع:معجزات امام زمان (عج)
مولف: محمد مهدی تاج لنگرودی


free b2evolution skin
27
شهریور

چرا وقتی نام «قائم» برده می‌شود، شیعیان می‌ایستند؟

چرا وقتی نام «قائم» برده می‌شود، شیعیان می‌ایستند؟

(بسم الله الرحمن الرحیم)

یکی از اعمالی که در بین شیعیان مرسوم و معمول بوده است، این است که چون نام «قائم» علیه‌السلام برده می‌شود، اهل مجلس، بلند می‌شوند. اگرچه دلیلی مسلم بر وجوب قیام به‌هنگام ذکر این لفظ در دست نیست، اما در این حد می‌توان گفت که این امر در بین مردم، به‌عنوان یک عمل مستحب، ریشه‌ای مذهبی دارد و در حقیقت اظهار ادب و احترام به آن امام عزیز است.عظمت و بزرگی حضرت امام زمان بر ما روشن است و وقتی که انسان در مقابل یک انسان کامل آن هم امام خود قرار می‌گیرد، ادب و احترام و محبّت قلبی ایجاب می‌کند که انسان ارادت کامل خود را نسبت به آقا و سرور خود ابراز کند و در روایات وارد شده است که اگر در هر جا نام امام زمان برده شود، حضرت همزمان به آن مکان و آن اشخاص توجه می‌کنند و خوب است که در مقابل حضرت، ما هم با بلندشدن و سر پا ایستادن خودمان، ابراز محبّت و اظهار آمادگی قیام و اظهار احترام داشته باشیم.[۱]

این عمل اقتدا به سیره امامان نیز هست؛ مرحوم میرزا حسین نوری در این باره می‌نویسد:
بعضی از دانشمندان نقل کرده‌اند که این مطلب را از عالم متبحر، سید عبدالله سبط محدث جزائری سؤال کردند و ایشان جواب داد که در خبری از امام صادق علیه‌السلام نقل شده است: روزی در مجلس ایشان نام مبارک حضرت مهدی علیه‌السلام برده شد و امام به جهت تعظیم و احترام از جای برخاست.[۲]
و در روایت دیگر آمده است روزی شاعر معروف اهل‌بیت، دعبل خزاعی خدمت امام رضا علیه‌السلام رسید و اشعارش را قرائت کرد. وقتی به ابیاتی که درباره امام زمان سروده بود، رسید، حضرت دست خود را بر سر خویش گذارد و به احترام از جای برخاست.[۳] سپس فرمود: ای خزاعی بدان که روح‌القدس این دو بیت را بر زبانت جاری ساخته است. خداوند دیدنش را به تو روزی گرداند و تو را با او محشور گرداند. آن حضرت صد دینار به دعبل عطا کرد.[۴]

میرزای نوری اضافه می‌کند:
روایت شده است وقتی نام حضرت حجة‌بن‌الحسن عليه السلام در مجلس امام رضا علیهم‌السلام برده شد، آن حضرت از جای برخاست و دست مبارکش را روی سرش گذاشت و فرمود: «اللهم عجل فرجه و سهل مخرجه».[۵]
این عمل در عصر امام صادق علیه‌السلام نیز سابقه داشته است. از امام صادق سؤال شد: چرا هنگام شنیدن نام امام‌ زمان عليه السلام از جای خود برمی‌خیزیم؟ حضرت فرمود صاحب‌الامر غیبتی بسیار طولانی دارد و از کثرت لطف و محبتی که به دوستانش دارد هرکس وی را به لقب قائم ـ که اشاره به دولت کریمه او و اظهار تأثری است از غیبت او ـ یاد کند، آن حضرت هم نظر لطفی به او خواهند نمود و چون در این حال مورد توجه امام واقع می‌شود سزاوار است از باب احترام به پا خیزد و از خدا تعجیل در فرجش را مسألت نماید.[۶]
پس این بلندشدن و قیام‌نمودن هنگام بردن نام قائم آل‌محمد علیيهم  السلام خود ریشه مذهبی دارد و ابراز ارادت و محبّت نسبت به امام عصر است.

آیت‌الله سید محمود طالقانی می‌گوید:
این دستور قیام،‌ شاید (فقط) برای احترام نباشد، والّا باید برای خدا و رسول مکرم، هم به قیام احترام کرد، بلکه دستور آمادگی و فراهم‌کردن مقدمات نهضت جهانی و در صف ایستادن برای پشتبانی از این حقیقت است… این‌همه فشار و مصیبت، تأکید از آغاز حکومت دودمان دنائت و رذالت‌ اُموی،‌ تا جنگ‌های صلیبی و حمله مغول و اختناق و تعدیل‌های دولت‌های استعماری، بر سر هر ملتی وارد می‌آمد، خاکسترش هم به باد فنا رفته بود، لیکن دینی که پیشوایان حق آن دستور می‌‌دهند که چون اسم صریح «قائم» مؤسس دولت حقه‌ اسلام، برده می‌شود، به‌پا بایستید و آمادگی خود را برای انجام تمام دستورات اعلام کنید و خود را همیشه نیرومند و مقتدر نشان دهید، هیچ‌وقت نخواهید مرد».[۷]

معرفی منابع برای مطالعه بیشتر
• وظایف منتظران امام عصر، عبدالرحمن انصاری؛
• وظایف مؤمنین در عصر غیبت، سید علی مؤذن؛
• پیوند معنوی با ساحت قدس مهدوی، همدانی؛
• انتظارات حضرت مهدی از شیعیان، سید جواد رضوی؛
• وظایف الشیعه فی زمن الغیبة، زاده حسینی؛

پی‌نوشت‌ها
۱. انوار نعمانیة، نعمت‌الله، جزایری، ج۳، ص۵۲؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۵۱، ص۳۱.
۲. نجم‌الثاقب، محدث نوری، ص۴۴۴.
۳. منتخب‌الاثر، لطف‌الله صافی، ص۵۰۵.
۴. مناقب آل‌ابی‌طالب، ابن شهر آشوب، ج۴، ص۳۳۹.
۵. منتخب‌الاثر، لطف‌الله صافی، ص۵۰۵.
۶. دادگستر جهان، ابراهیم امینی، ص۱۲۵، به نقل از الزام‌الناصب، یزدی حائری، ج۱، ص۲۷۱.
۷. خورشید مغرب، محمدرضا حکیمی، ص۲۶۴.

 


free b2evolution skin
27
شهریور

کرامتی از آقا امام رضا علیه السلام

کرامتی از آقا امام رضا علیه السلام


یکی از روحانیون مورد اعتماد مولف از قول دوست روحانی خود نقل کرد و گفت: من از حرم مطهر خارج شدم ، ناگهان به خانمی – که قبل از من از حرم خارج شده بود – در مسیر راه برخوردم و دیدم همینکه از بست و محیط بارگاه خارج شد ، چادرش را از سر برداشته ، داخل کیف دستی خود گذاشت.
من که گستاخی او را نتوانستم تحمل کنم گفتم: خانم! مگر حجاب فقط در حرم باید باشد؟
او با کمال احترام و ادب گفت: آقا من مسلمان نیستم. نصرانی هستم.
گفتم: پس در حرم چه می کردی؟ گفت: آمده بودم از حضرت رضا علیه السلام تشکر کنم. پرسیدم: برای چه؟
گفت: پسرم فلج بود هرچه او را برای معالجه نزد پزشکان بردم سودی نبخشید بالاخره با همان حال به مدرسه رفت. همکلاسانش او را به معالجه تشویق کردند . او در جواب آنان گفته بود مادرم مرا برای معالجه نزد پزشکان متخصص برده اما سودی نبخشیده است. همکلاسانش گفتند: برو به مادرت بگو تو را به حرم مطهر حضرت رضا علیه السلام ببرد تا شفا بگیری.
همینکه پسرم از مدرسه بازگشت ، گریان گفت: مادر گفتی مرا پیش همه ی پزشکان برده ای . اما هنوز مرا به مشهد امام رضا (ع) و نزد آن امام که همکلاسانم می گویند مریضها را شفا می بخشد نبرده ای.
گفتم: پسرم! امام رضا مسلمانان را ویزیت می کند؛ به خاطر اینکه ما نصرانی هستیم تو را ویزیت نخواهد کرد.
اما او با اصرار تمام می گفت: تو مرا ببر ؛ مرا هم ویزیت می کند . ولی من انکار می کردم و باز او اصرار ، بالاخره گریان به بستر خود رفت.
چون نیمه شب فرا رسید صدا زد: مامان! مامان! بیا ! . من با شتاب رفتم . گفت: مامان! دیدی آن آقا ، مرا هم ویزیت کرد. او خودش به خانه ی ما آمد و گفت:« به مادرت بگو هرکه در خانه ی ما بیاید او را ویزیت می کنیم.»
دوستان را کجا کنی محروم؟ تو که با دشمن این نظر داری؟
منبع: 53 داستان از کرامات حضرت رضا علیه السلام ص 153
مولف: موسی خسروی


free b2evolution skin
27
شهریور

حضرت مهدی عج:« ممنونم به یادمان بودی»

حضرت مهدی عج:« ممنونم به یادمان بودی»
یکی ازسادات بزرگوار و طلاب علوم دینی نقل کردند:
شب های ماه رجب و شعبان سال 1416 هجری قمری برنامه ای داشتم که طبق آن هر شب برای فرج امام زمان علیه السلام چند مرتبه سوره ی یاسین می خواندم و این کار را ادامه می دادم. بعضی از شب ها تعداد بیشتری می خواندم. یک شب این کار را بالای سر مطهر حضرت رضا علیه السلام انجام دادم. حال خوشی به من دست داده بود و گویا حضرت رضا علیه السلام را می دیدم که به من لبخند می زند.
به خانه رفتم ، همین که خوابم برد دیدم در اتاق باز شد و حضرت بقیّت الله علیه السلام که بسیار جوان بودند وارد اتاق شدند. من که تازه خوابم برده بود فرصت بلند شدن پیدا نکردم- شاید هم خودشان اینطور می خواستند- در همان حال که دراز کشیده بودم تشریف آوردند و بالای سرم نشستند و در حالی که دست به سرم می کشیدند از من تفقّد کردند و با من مهربانی فرمودند: « ممنونم که به یاد من بودی و برای فرجم دعا کردی.»
منبع: کراماتی از مهدی موعود عج ص 79
مولف: زینب محمودی


free b2evolution skin
27
شهریور

گاندی و لنگه کفش

گویند روزی گاندی در حین سوار شدن به قطار یک لنگه کفشش درآمد و روی خط آهن افتاد. او به خاطر حرکت قطار نتوانست پیاده شده و آن را بردارد. در همان لحظه گاندی با خونسردی لنگه دیگر کفشش را از پای درآورد و آن را در مقابل دیدگان حیرت زده اطرافیان طوری به عقب پرتاب کرد که نزدیک لنگه کفش قبلی افتاد.

یکی از همسفرانش علت امر را پرسید. گاندی خندید و در جواب گفت: مرد بینوائی که لنگه کفش قبلی را پیدا کند، حالا می تواند لنگه دیگر آن را نیز برداشته و از آن استفاده نماید


free b2evolution skin