5
مهر

متوكل و شمشير هندى عجيب او

متوكل و شمشير هندى عجيب او

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ

از عجائب روزگار آنكه روزى در مجلس متوكل سخن از شمشيرها و اوصاف آنها بود، يكنفر گفت : به من خبر داده اند كه در بصره نزد مردى شمشيرى است هندى كه نظير ندارد، متوكل كه مشتاق آن شمشير شده بود به فرماندار بصره رسيد نوشت : اين شمشير را مردى از اهالى يمن خريده است ، متوكل فرمان داد تا به دنبال آن در يمن رفتند و آنرا خريدند، عبيداللّه بن يحيى با شمشير وارد شد و گفت كه آنرا به ده هزار درهم خريده است ! متوكل از اينكه آنرا به دست آورده خوشحال شد و خدا را سپاس گفت ، سپس آنرا بيرون كشيد و پسنديد، هر كدام از اطرافيان سخنانى در مدح آن گفتند، متوكل آنرا زير بستر خود گذاشت .
فردا كه شد به وزير خود فتح گفت : غلامى را كه نسبت به دلاورى و شجاعت او اطمينان دارى بياور، اين شمشير را به او بدهم تا با اين شمشير بالاى سر من باشد و تا من نشسته ام از من جدا نشود. هنوز سخن او تمام نشده بود كه غلامى به نام باغر آمد، فتح گفت :اى فرمانرواى مؤمنين از شجاعت و دلاورى اين باغر برايم تعريف كرده اند و او براى هدف شما مناسب است ، متوكل او را خواست و شمشير را به او داد و دستور داد تا مقام او افزايش و حقوق او دو برابر شود.
راوى گويد: به خدا سوگند آن شمشير از غلاف خارج نشد هرگز مگر در همان شبى كه باغر متوكل را با همان شمشير كشت

نام كتاب : پيشگوئيهاى امير المؤمنين عليه السلام

مؤ لف : سيد محمد نجفى يزدى


free b2evolution skin
5
مهر

تو گوئى همى بينم اولاد خويش

تو گوئى همى بينم اولاد خويش

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ

در ديوان اشعارى كه منسوب به حضرت امير عليه السّلام است ، خطاب به فرزند گرامى خويش امام حسين عليه السّلام مى فرمايد:
حسين اذا كنت فى بلدة غريبا فعا شر بآدابها
يعنى : اى حسين وقتى در شهرى سفر كردى به آداب آنجا عمل كن .
تا آنكه در ادامه مى فرمايد:
كانى بنفسى و اعقابها و بالكربلاء و محرابها
فتخضب منا اللحى بالدما خضاب العروس باثوابها
يعنى : گويا خودم و نسل خودم و كربلا و محراب آن را مى بينم كه محاسنها با خون رنگين شود همچون رنگ (سرخ )لاله


نام كتاب : پيشگوئيهاى امير المؤمنين عليه السلام

مؤ لف : سيد محمد نجفى يزدى


free b2evolution skin
5
مهر

پيروزى سيدالشهداء در صفين و گريه حضرت امير عليه السّلام


پيروزى سيدالشهداء در صفين و گريه حضرت امير عليه السّلام

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ

عبدالله بن قيس گويد: در جنگ صفين با اميرالمؤمنين عليه السّلام بودم كه ابو ايوب اعور (از سران سپاه معاويه و دشمنان حضرت على عليه السّلام كه حضرت در قنوت نماز او را نفرين مى كرد) آب را تسخير كرد و لشكر حضرت را از آب منع نمود.
سپاهيان حضرت از تشنگى شكايت كردند، اميرالمؤمنين عده اى را فرستاد تا آب را آزاد كنند اما نتوانستند، حضرت ناراحت شد.
ابا عبدالله الحسين عرض كرد: پدر اجازه مى دهيد من بروم و آب را آزاد كنم ، حضرت فرمود: برو پسرم ، امام حسين عليه السّلام بر آن سپاه حمله برد و آب را آزاد كرد، و پيروزمندانه نزد پدر آمد و خبر پيروزى را آورد.
(اما مردم ديدند كه ) حضرت گريه كرد، گفتند: يا اميرالمؤمنين چه چيزى شما را مى گرياند؟ با اينكه اين پيروزى از بركت حسين عليه السّلام است ؟
حضرت فرمود: به ياد آوردم كه او كشته مى شود در سرزمين كربلا با حال تشنگى ، اسب او همهمه كنان مى گريزد و مى گويد: ((الظليمة الظليمة لامة قتلت ابن بنت نبيها؛ يعنى : امان ، امان ، از ظلم امتى كه پسر دختر پيامبرشان را مى كشند.))


نام كتاب : پيشگوئيهاى امير المؤمنين عليه السلام

مؤ لف : سيد محمد نجفى يزدى


free b2evolution skin
5
مهر

امام زمان (عجل الله تعالي عليه ) لحظات آخر زندگى سيدالشهداء را شرح مى دهد

امام زمان (عجل الله تعالي عليه ) لحظات آخر زندگى سيدالشهداء را شرح مى دهد

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ

مؤ لف گويد: حضرت امير عليه السّلام به لحظات جانسوز ساعت آخر عمر سيدالشهداء آنگاه كه از زين در اثر نيزه دشمن بر زمين افتاد اشاره نموده است .
و در زيارت ناحيه كه منسوب به امام زمان (عجل الله تعالي عليه ) است مى خوانيم :
((و اسرع فرسك شاردا الى خيامك قاصدا مهمما باكيا فلما راءين النساء جوادك مخزيا و نظرن سرجك عليه ملويا برزن من الخدور ناشرات الشعور على الخدود لاطمات الوجوه سافرات و العويل داعيات و بعد العز مذللات و الى مصرعك مبادرات و الشمر جالس على صدرك ، مولغ سيفه على نحرك قابض على شيبتك بيده ذابح لك بمنهده قد سكنت حواسك و خفيت انفاسك و رفع على القناة راءسك  يعنى : اسب تو شتابان آمد به آهنگ سراپرده هاى تو شيهه زنان و گريان و چون زنان آن اسب را زبون ديدند و زين را بر آن واژگون ، از پرده بيرون آمدند، موى بر روى ريخته و پريشان كرده و سيلى بر رخسار زنان و رويها گشوده شيون كنان  سوى قتلگاه تو شتابان ، شمر بر سينه تو نشسته و شمشير بر گلوى تو نهاده محاسن تو را به دست گرفته و با تيغ هندى …، (تو را ذبح مى كند) حواس تو خاموش و دم فروبسته و سر مطهر تو را بالاى نيزه زدند. ))


نام كتاب : پيشگوئيهاى امير المؤمنين عليه السلام

مؤ لف : سيد محمد نجفى يزدى



free b2evolution skin
5
مهر

اى گريه هر مؤمن و فضيلت گريه بر سيدالشهداء عليه السّلام

اى گريه هر مؤمن و فضيلت گريه بر سيدالشهداء عليه السّلام

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ

امام صادق عليه السّلام فرمود كه اميرالمؤمنين عليه السّلام نگاهى به امام حسين عليه السّلام نموده و فرمود:
اى گريه هر مؤمن ، حسين عليه السّلام عرض كرد: اى پدر مرا مى گوئى ؟ فرمود: بله اى پسرك من .
و در روايت ديگر فرمود: همانا حسين عليه السّلام كشته مى شود كشته شدنى (مظلومانه ) و من مى شناسم آن خاكى را كه بر آن كشته مى گردد، آن مكان نزديك دو نهر است .
امام سجاد عليه السّلام فرمود: هر مؤمنى كه چشمهايش براى كشته شدن حسين بن على عليه السّلام اشكى بريزد به گونه اى كه بر رخسارش روان شود خداوند به واسطه اين اشك مدتهاى طولانى او را در غرفه هاى بهشت جاى دهد، و هر مؤمنى كه چشمهاى او به خاطر ستمى كه از دشمن ما در دنيا به ما رسيده است گريان شود و اشك او بر گونه اش روان شود، خداوند او را در جايگاه صدق در بهشت جاى دهد، و هر مؤمنى كه به خاطر ما صدمه اى ببيند و چشمهايش اشك آلود شود و اشكش بخاطر تلخى اذيتى كه براى ما متحمل مى شود بر گونه اش روان شود، خداوند صدمات را از او در قيامت برطرف و او را از خشم خود و آتش جهنم در امان خواهد داشت


free b2evolution skin
 
مداحی های محرم