7
مهر

حضرت اباالفضل العباس علمدار کربلا

 عباس بن على بن ابى طالب (عليهم السلام) مُكنى به ابوالفضل ومادرش فاطمه كلابيه مكناة به ام البنين مى باشد. در سال 26 هجرى متولد شد.آن حضرت را سقا و قمر بنى هاشم و صاحب لواء الحسين لقب داده اند .

 

 

 


سيره

در مقاتل آمده است : عباس (عليه السلام) مردى خوش قامت بود و هنگام سوار شدن بر اسب هاى بلند قامت پاهايش بر زمين مى كشيد ، به فرموده امام صادق (عليه السلام) وى داراى بصيرت و خردى نافذ و ايمانى استوار بوده.شخصيتى كه لشكر دشمن در واقعه كربلا آن جناب را ركن بزرگ سپاه امام حسين (عليه السلام) مى دانسته و لذا به عناوين مختلف تلاش مى كرده كه او را از امام جدا سازند كه گاهى عبداللّه بن حزام را به عنوان اخذ امان نامه از ابن زياد جهت او وادار مى كرده كه وى را به آن سوى بكشند، و روزى شمربن ذى الجوشن بلحاظ قرابتى كه با آن جناب داشته صدا زده: خواهر زاده هايم، عباس و برادرانش كجايند؟ امّا حضرت ابوالفضل(عليه السلام) آگاه تر از اين بود كه به اين امور اعتنا كند و اين نداها را پاسخ دهد.حضرت ابى الفضل كه در ركاب برادرش حضرت ابى عبداللّه الحسين (عليه السلام) در كربلا بود ضمن مدت هشت روز حضور آنها در آن سرزمين امور مهمه‌اى را كه به آسايش و امنيت اهل بيت امام (عليه السلام) مربوط بوده از قبيل نگهبانى خيمه‌ها و تهيه آب در ايام محاصره و قطع آب كه از روز هفتم محرم شروع شد ، بعهده داشته است، هنگامى كه تشنگى بر اهل بیت امام حسين (عليه السلام) شدت يافت آن بزرگوار در رأس سى سوار با فداكارى شگرفى سى مشك آب جهت تشنگان به خرگاه رساند.

 

 

 

مرحوم شيخ مفيد نقل مى كند عصر نهم محرم ناگهان عمر سعد لشكر خود را آماده ساخت و اعلان جنگ داد و با جمع لشكر در نزديكى خیمه گاه امام حسين (عليه السلام) صف زدند ، در آن حال حضرت جلو خيمه مخصوص خود نشسته و شمشير را بدامن نهاده (از خستگى) بخواب رفته بود كه صداى همهمه سپاه و شيهه اسبان بگوش خواهرش زينب (عليها السلام) رسيد ، برادر را بيدار كرد ، حضرت سربرداشت و فرمود: هم اكنون پيغمبر (صلى الله عليه وآله) را بخواب ديدم كه فرمود: اى حسين ما در انتظار توايم. زينب (عليها السلام) چون شنيد سيلى بصورت زد و گفت: اى واى! حضرت او را دلدارى نموده او را بسكوت امر كرد و سپس فرمود: اى عباس سوار شو و بنزد اينها برو و از آنها بپرس چه مى خواهيد؟ حضرت ابى الفضل با بيست سوار بسوى آنها شتافت و از آنها سبب پرسيد. گفتند: امير ما را فرمان داده كه يا تسليم شويد و يا آماده نبرد باشيد.

 

 

عباس ماجرا را به برادر ابلاغ نمود. حضرت فرمود: به آنها بگو يك امشب را بما مهلت دهيد كه به نماز و تلاوت قرآن بپردازيم و فردا آماده‌ايم. عباس پيام برادر را به آنها رساند و آنها پذيرفتند. عباس آخرين كس از ياران امام بود كه به شهادت رسيد واين امر نشان دهنده كمال وفادارى وهمدردى با برادر ميباشد، حتى برادران را پيش از خود به ميدان فرستاد كه خود آخرين كسى باشد كه با برادرش امام حسين ودر كنار آن حضرت باشد.

 

 

 


در مقاتل آمده است كه چون تشنگى بر امام واهل بيت (عليهم السلام) شدت يافت از برادر در خواست عزيمت به جنگ نمود لكن امام فرمود : تو پرچم دار من هستى ولى برو وبراى اهل بيت (عليهم السلام) آب بياور ،عباس (عليه السلام) به طرف فرات حركت نمود وچون سپاه به خوبى عباس را مىشناخت از ترس راه را برايش باز نمود وحضرت چون به آب رسيد خواست آب بنوشد ولى بياد تشنگى امام افتاد آب را ريخت و مشك را پر نموده واز راه نخلستان عازم خيمه ها گرديد هر كس كه به وى نزديك مىشد كشته مى گشت تا اينكه بدست زيد بن ورقاء وحكيم بن طفيل (با تفصيلى كه در كتب مقاتل آمده) بشهادت رسيد. نقل است كه روزى امام سجاد (عليه السلام) به عبيداللّه بن عباس فرزند ابى الفضل نگاهى كرد واشك از چشمان مباركش سرازير گشت سپس فرمود: هيچ روزى سخت تر از روز احد بر پيغمبر نگذشت كه عموئى مانند حمزه اسداللّه واسد رسوله از دست بداد وپس از آن روز موته كه پسر عمش جعفر را از دست داد، اما روزى چون روز حسين نبود كه سى هزار نفر او را محاصره نمودند وخود را مسلمان مى پنداشتند وهمه بكشتن او نزد خدا تقرب مىجستند در حالى كه او آنها را بياد خدا مى آورد وآنان را موعظه مىنمود ولى سودى نبخشيد وسرانجام او را مظلوم كشتند. سپس فرمود: خدا رحمت كند عمويم عباس را كه دينش را بر جانش برگزيد وآزمايشى شگفت بداد وخويشتن را فداى برادر ساخت تا اينكه دستهايش قطع شد وخداوند بجاى آن، دو بال به وى كرامت نمود كه در بهشت با ملائكه پرواز ميكند مانند جعفر، وعباس را نزد خدا مقامى است كه همه شهدا بر آن رشك برند.


شهادت

روز دهم محرم سال 61 هجرى يه شهادت رسيد وهنگام شهادت سى و چهار سال از عمر شريفش مى گذشت.

 

منبع:

ابوالفضل العباس (عليه السلام)


free b2evolution skin
7
مهر

یا اباعبدالله

#وبلاگ_فانوس

1506706664___.jpg


free b2evolution skin
4
مهر

آرایش ویژه شبهای محرم !!!

عزایی که با عروسی اشتباه گرفته شده
آرایش ویژه شب‌های محرم!
چند روز پیش پیامکی در میان مردم دست به دست می گشت با این متن: «اخرین و جدیدترین مدل مو، رنگ، مش، دیزاین ناخن، گریم،میك آپ عروس. تاتو و…. را فقط چند روز دیگر پشت دسته های عزاداری ببینید!!!» پیامکی که خنده ی تلخی را بر لب خوانندگانش می آورد و گویای یکی از بدعت هایی است که در سالهای اخیر در مراسم عزاداری محرم دیده می شود.

 

 



 تبیان: وقتی که عقربه های ساعت، عدد نه را نشان می دهد، مریم و مرجان که چند ساعتی را مقابل آیینه به ارایش مو و صورت خود پرداخته اند به همراه مادر و احتمالا خاله و سایر دختران فامیل و در و همسایه راه خیابان های شهر را در پیش می گیرند تا به اصطلاح در عزاداری سالار شهیدان شرکت کنند. در این میان اما تنها نکته ای که به آن فکر نمی کنند این است که برای حضور در مراسم عزاداری باید مناسک آن را هم به جای اورد تا لاقل ظاهرشان شبیه به زمانی نباشد که به عروسی می روند!

 

 

 

وقتی جایگاه صاحب مجلس رعایت نمی شود

اگر دخترکان و زنان بزک کرده پیش از حضور در مراسم عزاداری عاشورا، برای لحظه ای به جایگاه بزرگمردی بیندیشند که در سالگرد شهادت جوانمردانه اش حضور دارند، شاید کمی به خود آمده و دست از این آرایش ها و پوشش های نامتناسب بردارند. اما مثل اینکه دهه محرم برای عده ای بهانه ای برای برگزاری کارناوال های شبانه و پوشش و آرایش های نابهنجار و نامناسب شده است تا به این بهانه در خیابان های حضور پیدا کرده و خودنمایی کنند.

 

 

 

موی بلوند و پوست برنزه در ردای مشکی

یکی از تصاویر محرم در سالهای اخیر، جمعی از دختران و زنانی هستند که با موهای بلوند که تنها قسمتی از آن با شال کوچک مشکی پوشیده شده است، پوست های برنزه و آرایش های غلیط در پیاده روها و خیابان های شهر حضور پیدا می کنند و به تماشای مراسم عزاداری می پردازند. این حضور بی پرده اما بیش از اینکه در راستای عزاداری باشد، می تواند توجه عزاداران را به سوگواری خالص دور کند.

 

 

 

وقتی نظارت خانواده ها کمرنگ می شود

یکی دیگر از اتفاقاتی که در شبهای محرم به وقوع می پیوندد این است که برخی از دختران و پسران نوجوان به بهانه حضور در مراسم عزاداری ، ساعاتی از شب را که در سایر روزهای سال بدون حضور خانواده نمی توانستند بیرون از خانه به سر ببرند، در خیابان های سپری می کند و در خلا نظارتی خانواده ها ممکن است در خیابان های شلوغ شهر در چنین شب های گرفتار روابطی بشوند که در ادامه خطراتی را برایشان در پی داشته باشد.

 

 

 

آشنایی های خیابانی و شب های محرم

یکی دیگر از اتفاقاتی که در شبهای محرم به وقوع می پیوندد، آشنایی های خیابانی است که به واسطه بیرون ماندن های شبانه دختران و پسران اتفاق می افتد، اشنایی هایی که در بیشتر موارد به دوستی های مقطعی و دور از نظارت خانواده های می انجامد و به آسیب های دنباله داری را برای خانواده های و نوجوانان به دنبال می آورد و همین مسائل است که لزوم نظارت بیشتر خانواده ها به حضور شبانه فرزندانشان در این خیابان ها را پر رنگ تر می کند.

تب مانکنی در شب های محرم

البته در کنار دختران و زنان بدحجابی که در مراسم عزاداری سالار شهیدان دیده می شوند، بسیار هم هستند پسرانی که با مدل های موهای آنچنانی و لباس های نامناسب در این مراسم شرکت می کنند، چه عزاداران درون دستجات که به زنجیرزنی و سینه زنی می پردازند و چه پسرانی که با ظواهری که بیشتر برای خودنمایی آراسته شده راه مراسم غزاداری را پیش می گیرند و انگاری بیش از اینکه به دنبال سوگواری باشند، قصد جلب توجه از تماشاگران غیرهمجنس خود دارند. این روزها هم در میان پسران جوان عزادار امام حسین بسیارند پسرانی که با مدل موهای فشن و لباس های تنگ و نامناسب تنها برای تماشا کردن و تماشا شدن قدم در خیابان ها می گذارند.

لزوم فرهنگسازی رسانه ای در خصوص حجاب

به رغم برخوردهای سلبی نیروی انتظامی در مسئله حجاب در قالب گشت ارشاد و طرح های امنیت اخلاقی اما در نهایت این برخوردها نتوانست تاثیر چندانی بر روند بی حجابی دختران و بانوان بگذارد و هنوز هم که هنور است، اگر ترس از گشت ارشاد و پلیس و دستگیری نباشد، بی حجابی بسیار پر رنگ تر در معابر عمومی شهر دیده خواهد شد. زمان محرم هم استثنایی برای این مسئله همیشگی نیست و در این میان نه نیروی انتظامی که نهادهای فرهنگسازی مانند رسانه ها هستند که باید تمهیدی بیندینشد تا خود دختران و زنان به نسبت به لزوم حجاب و تاثیر آن در مصونیت در اجتماع اگاهی پیدا کنند، نه اینکه با ارعاب و تهدید مردم را به نوع خاصی از حجاب مجبور شوند.

 

 

 

این شب هایی که مردم با یاد سالار شهیدان در مراسم عزاداری امام حسین شرکت می کنند و در میان این گریه ها و عزاداری ها به دنبال حاجت خود می گردند، چه بهتر است که جوانان هم برای حضور در این محافل کمی رعایت صاحب مجلس را کرده و با پوشش و حجابی در این مجلس حضور به هم برسانند که بتوانند به بهترین نحو از ثواب این شبها بهره مند شوند.

 

 منبع:

فردا نیوز

 


free b2evolution skin
3
مهر

عبادت آزادگان

قالَحُسَيْنِ بن علىّ(عليه السلام):

 

إنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللهَ رَغْبَةً فَتِلْكَ عِبادَةُ التُّجارِ، وَ إنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللهَ رَهْبَةً فَتِلْكَ عِبادَةُ الْعَبْيدِ، وَ إنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللهَ شُكْراً فَتِلْكَ عِبادَةٌ الْأحْرارِ، وَ هِيَ أفْضَلُ الْعِبادَةِ.

 

 

 

 
همانا عدّه اى خداوند متعال را به جهت طمع و آرزوى بهشت عبادت مى كنند كه آن يك معامله و تجارت خواهد بود و عدّه اى ديگر از روى ترس خداوند را عبادت و ستايش مى كنند كه همانند عبادت و اطاعت نوكر از ارباب باشد و طائفه اى هم به عنوان شكر و سپاس از روى معرفت، خداوند متعال را عبادت و ستايش مى نمايند; و اين نوع،عبادت آزادگان است كه بهترين عبادات مى باشد.

 

منبع:

- تحف العقول:
ص 177، بحارالأنوار: ج 75، ص 117، ح 5.

 


free b2evolution skin
1
مهر

دفاع مقدس

هوالقدوس 

در بستر پرشتاب انقلاب اسلامي ، آنچه كه به عنوان عاملي مشخص و بارز از ميان بقيه عوامل نمود معين تري مي يابد ، عامل همگاني و فراگير بودن انقلاب اسلامي است ،‌عاملي كه بالطبع مي بايست فرهنگ شهادت در ميان تمامي اين اقشار ملت و مسئولين گسترش يابد تا اين عامل موضوعيت پيدا كند ! 

 

 

 

در اين باره از مهمترين خصوصيات و ويژگيهاي برجسته اين انقلاب كه از ميان تمامي انقلابات دنيا ممتاز و جدا مي شود ‌ مكتبي ‌ بودن به همراه ‌سازش ناپذيري آن در لواي شعار ‌نه شرقي ، نه غربي ‌است ، با توجه به اين كه انقلاب اسلامي به عنوان يك رخداد تازه كليه محاسبات و موازنات و معادلات حاكم بر جهان را در صحنه بين المللي بر هم ريخت و اين همه از رهبريت نمونه آن كه هم اكنون در وجود مبارك حضرت آيت الله العظمي امام خميني تجسم يافته است ،‌انقلاب اسلامي را الگو و اسوه نموده و مصداق اين آيه شريفه و جعلناكم ، امه وسطا گشته است 

 

 

 

الف = مقابله تروريسم به عنوان يكي از شگردهاي استكبار جهاني با فرهنگ فراگير شهادت طلبي 

با اين حال دشمن در پي فروپاشي بنيادهاي چنين انقلابي از اون پيروزي بر آمده است ، انقلابي كه توانسته است تمامي قلوب داغديده مسلمين جهان را به خود جذب نمايد و به مثابه شمعي شود كه پروانه ها به دور آن گرد بيايند 

نتيجتاً اين تلاش كه براي از هم ريختن بنيانهاي ساخت بناي انقلاب اسلامي است ، مي بايست از يك روند محاسبه شود برخوردار باشد روندي كه متكي است بر ارزيابي ها و تلاشهاي پرگسترده استكبار بين المللي كه از سالها تجربه استعماري برخوردار است 

با اين تحليل ، مي توان دريافت كه چرا دشمن در پي ترور و به شهادت رسانيدن مسئولين به عنوان يك سياست مشخص برمي آيد و اين را بالطبع مي بايست از طريق عوامل به كار گماشته شده خويش كه سر در مزدوري امپرياليسم غرب و شرق خوابانيده اند صورت پذيرد 

در اين رابطه ،‌نكته اي كه ضرور به نظر مي رسد اين است استكبار بين المللي دريافت كه مي بايست كادرهاي مجرب يك انقلاب را از پيكره آن دور سازد ، چه پيروزي حركت هر ملتي به ويژه ملتهاي مسلمان در گروي مكتبي غني و تحقق شرايط و اصول و اركان خاص به خود است و آن اصلي كه مي تواند پيروزي ملتي را به ارمغان آورد ، طبعاً نيز مي بايست در راستاي يك ارزيابي همه جانبه و اساسي و گسترده از شرايط عيني جامعه و ملهم شود از منبع لايزال وحي باشد

 

 

 

در اين باره به راحتي و صريح مي توان گفت كه تنها اصل و نيز عمده ترين اصلي كه مي تواند پيروزي و حتي تداوم انقلاب و حركتي را ضمانت قاطعانه نمايد و ملت را در بدترين شرايط و محاصره هاي شيطاني مقاوم گرداند ،‌ اصل مكفي بودن كليه نيازها و كادرهاي اساسي يك مبارزه مكتبي است بالطبع اركان اين اصل رابطه اي گسست ناپذير با كل جريان مبارزه و انقلاب خواهد داشت 

بدينسان در انقلاب اسلامي ، كادر و نياز اساسي آن در دو سر فصل عمده تقسيم مي شود ، كادر و عنصري كه مي تواند انقلاب اسلامي را از خلاء و آفت شكست مصون و محفوظ بدارد ، وجود رهبريتي الهي است و نيازهاي اساسي يك انقلاب در كنار رهبريتي الهي كه هم اكنون در ولايت فقيه به عنوان متعالي ترين ارزش تبلور يافته است در ابعاد فرهنگي ، عقيدتي ، اطلاعاتي ،‌ سياسي ،‌تشكيلاتي ، نظامي و اقتصادي نمود مي يابد ، البته در اين باره مي بايست براي تربيت كادرهاي ذيصلاح يك انقلاب از قبل برنامه ريزي و پيش بيني نمود و حركتهاي آينده خويش را بر طبق تحليلي مشخص استوار و تنظيم ساخت تا نهضت از گزند انحرافات و كژيها و دچار شدن به دامهاي گسترده و ويرانگر استكبار بين المللي مصون مانده و از خطر نفوذ عوامل اطلاعاتي و منحرف در درون رهبريت آن و حتي در پيكره نهضت به دور و بدون دخالت و جاذبه هاي شياطين جهاني به مسير دراز مدت و بنيادين خويش ادامه دهد ! بنابراين با ترسيم چنين تحليلي از انقلاب اسلامي به طور قاطع مي توان گفت كه نكات تحليلي فوق در يك چهارچوب مشخص اصولي گنجانده مي شود و جايگاه واقعي هر انقلاب اسلامي چنين است ، از طرفي آن چيزي كه انقلاب اسلامي را از حيطه اين تحليلها فراتر برده و علاوه بر مردمي ، سياسي به همراه رهبريت الهي ، به او خصوصيت ويژگي و قداست خاصي مي بخشد ويژگي شهادت طلبي در حد متعالي آن است ! 

 

 

 

چه آنچه مسلم است يكي از عوامل مهم و موثر در پيروزي ملتها بر استكبار جهاني پختگي و تجاربي است كه در طول مبارزات و پيروزيها و شكست هاي متوالي آنان در طول تاريخ به دست آمده و به صورت نصب العين و رهنمود مي تواند در مبارزات آينده آنان رهگشا باشد و بسياري از لغزشها و اشتباهات گذشته را جلوگيري نمايد 

عامل مهم ديگري كه در اين باره مي تواند به انقلاب اسلامي قداست بخشد و جايگاه واقعي او را در مقام شايسته اي قرار دهد ، اتكا به امدادهاي غيبي و باور اين ذهنيت كه انقلاب اسلامي علاوه بر اين عوامل پيروزي آفرين و كارساز پشتوانه و اتكا و عاملي غيبي ، الهي كه از منبع وحي سرچشمه مي گيرد ، برخوردار است 

و به اعتقاد ما نكته مهم در همين جاست كه در ضمن اين كه انقلاب اسلامي در يك تحليل اصولي و صحيح قابل فهم و پياده شدن است در معيارهاي تحليلي ابعاد وحي گونه كاملاً مي گنجد 

اكنون مطلب اينجاست كه اين عامل در انقلاب اسلامي در بعد فرهنگ شهادت طلبي كه همگاني و فراگير شده است در حد عالي آن نمود يافته است ، حال اگر دشمن كه ذكر آن رفت تمامي تلاش خويش را براي فروپاشي بنيادهاي اين انقلاب به كار ببندد ،‌نه تنها موفق نخواهد شد ، بلكه در اضمحلال و شكست و نوميدي قرار مي گيرد و در همين باره تذكر اين مطلب رفت كه هرچند انقلاب اسلامي در مصاف سياست ترور استكبار جهاني قرار گرفته بود ، ليك بر همگان واضح گرديد با توجه به اين اكنون جاي مطهري ها و بهشتي ها و قدوسي ها و … خالي است ، اما انقلاب اسلامي با از دست دادن شخصيتها در روند خويش تعمق يافته تر از مراحل پيشين خود تداوم يافت ،‌استمرار و تداومي كه براي انديشه هاي پوسيده تمدنهاي چپ و راست و مفسرين دروغپرداز غيرقابل باور بود و به راستي چه تعبير زيبايي نسبت به واقعه 7 تير به عنوان انقلاب سوم داده شده است 

چه آگاهي و بينش و شناخت امت مسلمان و شهيدپرور ايران نسبت به حيله هاي سياسي و فريب ها و ترور و تخريب هاي استكبار جهاني در امتداد ساليان سياه حاكميت و فرماندهان و پادشاهان و نمايندگان آن استعمار ، نوعي حضور ذهن نسبت به تمامي اين سياست هاي آزمون شده كهن بين المللي در اشكال شرقي و غربي آنان فراهم ساخته ، كه در جزر و مدها و نوسانات سياسي اين زمان رهگشاي بسياري از مشكلات يك انقلاب و مبارزه مكتبي و مردمي است 

و دقيقاً به همين خاطر است كه سياست ترور استكبار جهاني در مقابله انقلاب اسلامي ملت ما را آبديده تر مي كند و اينجاست كه در مطالعه رخدادها و حوادث و لحظه لحظه وقايع پرشكوه انقلاب اسلامي ، اين حركت كور دشمن را به عنوان يك سرفصل نوين و به عبارتي انقلاب سوم مي شناسيم ! 

اكنون براساس اين تحليل است كه قدوسي ها هرچند جايشان در انقلاب اسلامي خالي است ،‌اما اين فرهنگ شهادت طلبي انقلاب را از نبود اين شخصيتها پر مي كند و عمده مطلب همين است كه محاسبات دشمن غدار بين المللي در اين باره به هم ريخت 

 

 

 

ب= شهداي بيدارگر اقاليم قبله
 

اكنون ما بار سهمگين رسالت بر دوش و نور اميد وحي بر دل ، به دنبال كاروان پرصلابت و خسته جان روحانيت متعهد ، اين رهروان راستين انبيا عظام ره مي سپاريم ، مي رويم تا از منزل كنون خويش به سرمنزل سعادت فرو نشينيم و گام برمي داريم تا بتوانيم با انتشار و بيان ابعاد اخلاقي ، عاطفي ، معنوي و جذبه هاي روحاني و استقامت و صبر و توكل و اخلاص اينان ، كه يكي از برجسته ترين اين كاروان ، شهيد آيت الله علي قدوسي دام عزه و الشهاده است ، به سر منزل مقصود رسيم ، چه سر منزل ما ،‌مقصود و نهايت راه ما ،‌ هدف غايي و نشان منتهاي ما و سرانجام مسير ما ، كاستن رسالت سهمگين از ترسيم ساختن سيماي زيباي اين فرشته شمايلان شهيد است سيمايي كه قلم قادر به تصوير آن نيست ، ليك به والقلم و ما يسطرون ‌ اميدي ضعيف در نهان ما ايجاد مي گردد ، و بدين شكل واداشته مي شويم تا با نهايت شرمساري در قبال دو چيز ، عظمت بلند شهيد و رسالت والايي كه بر پشت حمل مي كنيم ، قلم به دست گيريم و دفتر تاريخ را در مقابل ديدگان اشك آلود با گلويي بغض گرفته بگشاييم و بر مركب خون زنيم تا بدينسان كتيبه اي ساخته شود ، شايد حداقل اثر آن ، كاستن دردهايمان از كمبود جاي بلند او باشد 

اكنون با اين توصيف بهتر است از روند يك راست قامت جاودان ياد تاريخ و از سرو بلند قامت هميشه ياد و سرفراز مكتب پرده برداريم اگر ما نكنيم و دست به اين مقصود نيازيم ، چه كساني چنين كنند ؟ 

 

 

  اين نوشته كوتاه برخاسته از مجموع آن درياي بيكراني است كه جهت باز شناساندن شخصيتي والا قطره اي از آن را در رود جاري حركت پرصلابت و امواج خروشان اين امت روان ساخته ايم 

چه اينان كساني بوده اند كه سالها در سنگر مبارزه و در راستاي حركت خدايي خويش ، درخت تنومندي شدند و به مثابه گلهاي سر سبدي گشتند كه پر كردن جاي خالي تمامي اين شهيدان رسالتي بس سهمگين براي ما ماندگان پديدار مي سازد 

اين است گوشه اي از شخصيت بلند مرتبه چنين روحاني والا مقامي كه در يادواره اش نشسته ايم 

و اين گونه است كه در تاريخ سراسر افتخار اسلام 

والسلام علينا و علي الشهدا و الصديقين

  منبع:

شهید قدوسی، عدالت در خون


free b2evolution skin