18
تیر

رشحاتی از قلم

اسماعیل و ابراهیم به راه افتاده اند. سجاده ای به وسعت تمامی زمین، در قربان گاه پسر، رو به راه شده است. ابراهیم در برابر رسالت خویش، خم می شود و رکوع می کند تا تیزی شمشیر خویش را دو برابر کند و تحفه ای را که برای اثبات صداقت خویش پیش کش آورده است، تقدیم کند؛ ولی شمشیر با حلق اسماعیل در نمی آمیزد و سرانجام، سربلندی انسان در بلندترین قله تاریخ دلدادگی اش اتفاق می افتد.

ابراهیم! امتحان تو، بلندای سقف عشق را در معماری بندگی نشان داد و خدا تو را استعاره کرد برای عبرت مدعیان ایمان.

 

سالک راه عشق، پلک های بسته می خواهد و قلب روشن. آنجا صحنه عاقلانه ترین جنون های دلدادگی ست؛ جایی که آنچه هست، معرفت است؛ نه مصلحت. در این مسیر، روح من، اسماعیل من است و برای ابراهیم شدن، تیغی تیزتر از «فراموشی خود» ندارم. به راستی، تنها کسانی فراموش نمی شوند که خود را از یاد ببرند.

بارالها! نفس خویش را در هر لحظه «رمی جمرات» می کنم تا هر آنچه جز تو در من تجسم شود، محکوم به نابودی باشد.

الهی! حجّ درونی ام را به قربانی کردن نفس پایان ده تا اسماعیل وجودم را که در من به ودیعه نهاده ای، باهمان معصومیت کودکانه به دیدار تو آورم.

 

 

خوشا به قربان گاه عشق رفتن

ذبیح کوی منا

سر ارادت ما و آستان حضرت دوست

ابراهیم من هستم

فصل قرب

عطش عشق در گلوی دل

اوج بندگی / عید قربان

گلبرگ ایام:عید قربان

امتحانی پیروزمند

آزمون عشق

 

 

عید قربان در کلام بزرگان
فرا رسیدن عید بزرگ اسلامی قربان را به همه مسلمین تبریک عرض می کنم. عیدی که انسان های آگاه را به یاد قربانگاه ابراهیمی می اندازد، قربانگاهی که درس فداکاری و جهاد را در راه خدای بزرگ ـ را ـ به فرزندان آدم و اصفیاء و اولیای خدا می دهد. عمق جنبه های توحیدی و سیاسی این عمل را جز انبیای عظام و اولیاء کرام علیهم الصلوة والسلام و خاصه عباداللّه کس دیگری نمی تواند ادراک کند.

 

 

این پدر توحید و بت شکن جهان به ما و همه انسان ها آموخت که قربانی در راه خدا پیش از آنکه جنبه توحیدی و عبادی داشته باشد جنبه های سیاسی و ارزش های اجتماعی دارد. به همه ما ذریه آدم فهماند که مکه و منی قربانگاه عاشقان است و اینجا محل نشر توحید ونفی شرک،که دلبستگی به جان و عزیزان نیز شرک است. به فرزندان آدم درس آموزنده جهاد در راه حق را داد که از این مکان عظیم نیز فداکاری و از خود گذشتن را به جهانیان ابلاغ کنید. به جهانیان بگوئید در راه حق و اقامه عدل الهی و کوتاه کردن دست مشرکان زمان باید سر از پا نشناخت و از هر چیزی حتی مثل اسمعیل ذبیح اللّه گذشت که حق جاودانه شود. این بت شکن و فرزند عزیزش بت شکن دیگر سید انبیاء محمد مصطفی صلی اللّه علیه و آله و سلم به بشریت آموختند که بت ها هرچه هست باید شکسته شود.

 

 

فلسفه عید قربان و قربانی
اسماعیل بن مسلم سکونی، از جعفر بن محمّد، از پدران بزرگوارش، از قول پیامبر خدا(صلی الله علیه وآله) نقل کرده که فرمود: قربانی برای آن واجب شد که بینوایان، از گوشت به وسعت و نوا برسند (و سیر شوند). پس به آنان بخورانید.

ابوبصیر می گوید: محضر مبارک امام صادق(علیه السلام) گفتم: سرّ جعل و تشریع قربانی چیست؟

حضرت فرمودند: خداوند متعال هنگام ریختن اوّلین قطره خون حیوان به زمین، صاحب قربانی را می بخشد. این یکی از علل تشریع قربانی است.

 

 

دیگر آن که، بدین وسیله اهل تقوی از غیر متقی ممتاز می شوند و تنها عمل ایشان مقبول واقع می شود; چنانکه خداوند در قرآن فرمود: «هرگز به رضای خدا نخواهد رسید و مقبول درگاهش واقع نخواهد شد گوشت حیواناتی که نه تصدّق داده شده و نه خونش را ریخته اند. بلکه آن تقوای صاحب این قربانی ها مقبول درگاهش می باشد.» سپس در تأیید این حکمت (حکمت دوّم)، امام علیه السلام فرمودند: بنگر چگونه خداوند متعال قربانی هابیل را پذیرفت و قربانی قابیل را ردّ کرد و این نبود جز به خاطر آن که هابیل اهل تقوی و قابیل فاقد آن بود.

منبع حوزه نت


free b2evolution skin
17
تیر

سه توصیه برای شب عرفه

مرحوم آیت الله حاج آقا مجتبی تهرانی (ره) از مراجع فقید تقلید، در ایام حیات با برکت خود همواره با رهنمودهایی که برگرفته از معارف عمیق دینی است چراغ راهی برای اقشار مختلف مردم به ویژه نسل جوان بود و در مناسبت های مختلف برای استفاده از فرصت های معنوی توصیه هایی می کردند.

 اول؛ در شب عرفه توبه مقبول است، یعنی آنهایی که از اشفاق کم دارند، امشب بیایند و استفاده کنند. بحث خصوصیت زمانی است. در روایت داریم که در شب عرفه دعا مستجاب است. روایت داریم کسانی که اشفاق می خواهند، از امشب استفاده کنند. کارهایی بود که جنبه های جمعی و سرنوشتی برای انسان داشت. عبادات در شب عرفه از نظر پاداش افزودگی دارد. چه افزودگی دارد؟ عبادت در شب عرفه معادل صد و هفتاد سال عبادت است. چه موقعیت خوبی است! امام ‫صادق (علیه السلام) فرمود: «مَنْ لَمْ یُغْفَرْ لَهُ فِی شَهْرِ رَمَضَانَ لَمْ یُغْفَرْ إِلَی قَابِلٍ إِلَّا أَنْ یَشْهَدَ عَرَفَةَ»؛ کسانی که از ماه رمضان عقب مانده بودند و در ماه رمضان نتوانستند کاری کنند و نتوانستند از مغفرت ماه مبارک رمضان بهره بگیرند، بهترین فرصتشان عرفه است. شب و روز عرفه از نظر فضیلت بهترین فرصت است.

 


مهم بودن دعا در حق دیگران در شب و روز عرفه
لذا می خواهم سفارش کنم نه تنها دعا برای خودتان بلکه برای غیر هم دعا کنید. هم در مورد روز عرفه و هم شب عرفه این مطلب را داریم که برای غیر دعا کنید. اگر برای غیر دعا کنید، خدا صد هزار برابر به شما عنایت می کند. هر دعایی که برای دیگری می کنید، صد هزار برابر به شما عنایت می‫ کند. یکی از اصحاب ائمه عبدالله بن جندب است. دوست او دید در عرفه هر چه دعا کرد، برای غیر دعا کرد. گفت آقا! روز تمام شد و آفتاب غروب کرد. برای خودت چیزی بخواه! گفت از مولایم موسی‫ بن‫ جعفر (علیه السلام) شنیدم که برای غیر دعا کردن صد هزار برابر بهتر از برای خود دعا کردن است. صد هزار برابر مقبول را رها نمی کنم تا یکی برای خودم بخواهم که معلوم نیست قبول شود.

 

زیارت امام حسین (علیه السلام) از مهمترین اعمال این شب و روز
از آداب امشب و فردا زیارت امام حسین (علیه السلام) است. روایات زیادی داریم. در یک روایت معروف امام صادق (علیه السلام) فرمود: «إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی یَتَجَلَّی لِزُوَّارِ قَبْرِ الْحُسَیْنِ قَبْلَ أَهْلِ عَرَفَاتٍ»؛ خدا روز عرفه قبل از آنکه به حاجیان تجلی کند، به زوار امام حسین (علیه السلام) تجلی می کند. «یَقْضِی حَوَائِجَهُمْ وَ یَغْفِرُ ذُنُوبَهُمْ وَ یُشَفِّعُهُمْ فِی مَسَائِلِهِمْ ثُمَّ یَأتِی بِأَهْلِ عَرَفَاتٍ فَیَفْعَلُ بِهِمْ ذَلِکَ»؛ حاجت هایشان را بر می آورد. گناهانشان را می‫ آمرزد و تقاضاهایشان را می پذیرد. بعد خدا سراغ اهل عرفات می ‫رود. می خواستم این روایت را عرض کنم که امام‫ صادق (علیه السلام) فرمود: «مَنْ زَارَ الْحُسَیْنَ بْنَ عَلِیٍ عَلَیهِ السَّلَامُ یَوْمَ عَرَفَةَ»؛ در روایت قبل لفظ قبر امام حسین (علیه السلام) بود اما در این روایت می‫ فرماید هر کس در روز عرفه امام حسین (علیه السلام) را زیارت کند. «مِنَ القَرِیبِ وَ مِنَ البَعِیدِ کَتَبَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ أَلْفَ أَلْفِ حِجَّةٍ»؛ خداوند برای او یک میلیون حج با امام ‫زمان (عجل الله تعالی) می نویسد. «وَ أَلْفَ أَلْفِ عُمْرَةٍ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ»؛ یک میلیون عمره با پیغمبر (صلی الله علیه وآله و سلم) می‫ نویسد. «وَ عِتْقَ أَلْفِ أَلْفِ نَسَمَةٍ»؛ مثل این است که یک میلیون بنده در راه خدا آزاد کند. یک میلیون اسب از اموالش در راه خدا فی سبیل الله بدهد. «وَ سَمَّاهُ اللَّهُ عَبْدِیَ الصِّدِّیقُ»؛ خدا وقتی می خواهد صدایش بکند، می‫ گوید ای بندۀ صدیق من! «آمِن بِوَعْدِی»؛ به وعده هایی که به تو دادم، ایمان بیاور.

 

روایتی از خود امام حسین (علیه السلام) بخوانم. حضرت این جمله را مکرر می فرمود: «مَثَلُ الإِحسَانِ مَثَلُ المَطَرِ»؛ مَثل احسان مثل باران است. «یُصِیبُ البِرَّ و الفَاجِرِ»؛ یعنی باران که می ‫آید هم به خوب ها هم به بدها اصابت می کند. جهت این است که امام حسین (علیه سلام) باب واسعۀ رحمت حق است. امام حسین (علیه السلام) سریع الرضاست. به همین دلیل سفارش شده که در روز عرفه که روز دعاست، خودت را به کربلا متصل کنی. وقتی متصل شدی، باران رحمت و احسان حق می بارد و بِرّ و فاجر را می گیرد. اگر چه فاجرها بد هستند اما چون دوست و زائر امام حسین (علیه السلام) هستند، باران رحمت حق بر آنها هم نازل می ‫شود، لذا از این موقعیت استفاده کنید.

امشب خودتان را جای مسلم بن عقیل (علیه السلام) بگذارید / علت گریه حضرت مسلم (علیه السلام) در لحظات شهادت و تقاضای او از دشمن!

من دو تا کلمه بیشتر نمی گویم. وقتی زیارت امام حسین (علیه السلام) را امشب و فردا می خوانید، فقط روی این جمله دقت کنید. «یَا لَیتَنِی کُنتُ مَعَکُم»؛ اهل عرفان یک حرف خوب دارند. اهل معرفت می‫ گوید وقتی این جمله رو می‫ گویی، خودت را در مکان اصحاب امام حسین (علیه السلام) قرار بده. «یَا لَیتَنِی کُنتُ مَعَکُم»؛ یعنی چه؟ یعنی ای کاش من با مسلم ‫بن‫ عقیل بودم. امشب به حسب نقل، شب وفات مسلم‫ بن‫ عقیل است. واقعاً این طور باشد که خودت را جای مسلم بگذار و این جمله را بگو.

 

مسلم چه خصوصیتی داشت؟ ایشان اولین صحابه ای است که در راه حسین (علیه السلام) به شهادت رسید. مسلم روز عرفه در دو موقعیت یاد امام حسین (علیه السلام) کرد. اولین زائر امام حسین (علیه السلام) در روز عرفه حضرت‫ مسلم است. یک جا موقعی بود که حضرت‫ مسلم را دستگیر کردند. محمد‫ بن‫ اشعث به اصطلاح خودش به حضرت‫ مسلم (علیه السلام) امان داد. حضرت‫ مسلم (علیه السلام) شروع کرد گریه کردن.

محمد بن‫ اشعث گفت: من از تو بعید می دانستم برای چنین هدف بزرگی این طور خودت را کوچک کنی و گریه کنی. گفت نه، «لَا أَبکِی لِنَفسِی»؛ من برای خودم گریه نمی کنم. «أَبکِی لِلحُسَینِ»؛ من برای امام حسین (علیه السلام) گریه می کنم. خودم فدای حسین! من به امام حسین (علیه السلام) نوشتم بیا. دست زن و بچه ‫اش را گرفته و دارد می ‫آید. من از تو یک تقاضا دارم. حضرت‫ مسلم از دشمن تقاضا می کند.

_-_-_—♥️ ♥️ ♥️—_-_-_

عـرفـه آمــده و بـاز صـدایم کردی دست دوزی

میهمـان حـرمِ جود و سخـایم کردی

فرصت دیگری آمـد که مـرا عفو کنی

تا ببخشی گنهـم را تو صدایم کردی

 

 

یک نامه بنویس و دست یک امینی بده و برای امام حسین (علیه السلام) بفرست. بگو مسلم گفت: نیا. زن و بچه را نیاور. این یک مورد بود. مورد دوم موقعی بود که حضرت‫ مسلم را بالای دارالاماره بردند. قاتل ایستاده است. یک وقت دید حضرت‫ مسلم رو به سوی حجاز کرد: «السَّلَامُ عَلَیکَ یَا أَبَا عبدالله».

 

_-_—♥️ ♥️ ♥️—_-_-_

می‎خواهم در ابری‎ترین لحظه‎ها فریاد بزنم و از باران عرفه سیراب شوم . . .

_-_-_—♥️ ♥️ ♥️—_-_-_

خدایا

آن گاه که جان ها و اندیشه ها از نسیم فرح بخش نام و یادت سرشار است

بگذار در برکه عرفه، خود را از زنگار غفلت و معصیت شست وشو دهیم . . .

_-_-_—♥️ ♥️ ♥️—_-_-_

عرفه، روزی به زیبایی شب قدر است و دریایی به وسعت بخشش الهی.

اگر دل به این دریا زدی ما را هم یاد کن . . .

 

_-_-_—♥️ ♥️ ♥️—_-_-_

خوشا آن بنده با عهد و پیوند / که دارد بازگشتی با خداوند

به کام خویش اگر چندی رود راه / چو باز آید نیاز آرد به درگاه . . .

_-_-_—♥️ ♥️ ♥️—_-_-_

حاجیان گرم دعا و زائر اصلی برفت

رفته سمت کربلای پر بلا امشب حسین

اگر باشد گناه عالمینم

چه غم دارم که غمخوار حسینم

_-_-_—♥️ ♥️ ♥️—_-_-_

اللهم اجعل غنای فی نفسی

خدایا بی نیازی را در نفسم قرار ده


منبع حوزه نت


free b2evolution skin
15
تیر

گنجینه معارف( آثار اطاعت از خداوند ، صلاح بندگان، اسرار نماز ، سخن از مهدی(عج) در معراج)

آثار اطاعت از خداوند 
امام باقر علیه السلام فرمود: خداوند به داود علیه السلام وحی کرد که: ای داود، به قومت از جانب من ابلاغ کن که هر کدام از بندگانم را که به اطاعت خود امر می کنم و او اطاعت می کند، بر من حق است که من نیز از آنان اطاعت کنم و آنها را در اطاعت خود یاری دهم. اگر چیزی از من بخواهند به آنان می دهم و اگر دعایی کنند اجابت می کنم. اگر به من توسل جویند آنان را حفظ می کنم و اگر از من طلب کفایت نمایند، همه امور آنان را کفایت می کنم. اگر به من توکل نمایند من ایشان را حفظ می کنم و اگر همه مخلوقات قصد او را کنند، من در برابر آنها حایل می شوم.

 

 
صلاح بندگان 
امام باقر عَلَیهِ السَّلَامُ به نقل از پیامبر اکرم صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ فرمود:

خداوند عزّ و جلّ فرموده است: به راستی بعضی از بندگان مؤمن من، چیزی بهتر از بی نیازی، توسعه در زندگی و صحّت بدن به صلاحشان نیست، مگر آن که، پس آنها را مبتلا و آزمایش می نمایم به وسیله ثروت، گشایش در زندگی و تندرستی در وجودشان؛ و امور دین و معتقداتشان را اصلاح خواهم نمود.

بعضی دیگر از بندگان آنهایی هستند که به مصلحت امور دین ایشان نیست مگر فقر، ته دستی و مریضی های جسمی، پس ایشان را به بیچارگی، تنگدستی و امراض جسمی مبتلایشان می گردانم؛ و بدین صورت امر دینشان اصلاح خواهد شد.

حضرت افزود: خداوند فرموده است: و من داناتر و آگاه ترم به آنچه که صلاح امور دین و دنیای بندگانم باشد.

 

 

و به راستی بعضی بندگان مؤمن در عبادت من جدّیت و تلاش می کنند، پس از رختخواب و خواب لذیذ خود بر می خیزند و برای من با تهجّد شبانه عبادت می کنند و خود را در عبادت من خسته می نمایند، پس ایشان را در یکی دو شب به بی حالی و خواب آلودگی مبتلا می نمایم با این که بر ایشان نظر رحمت دارم، سپس شب را به صبح می آورند و بر می خیزند در حالتی که خود را ملامت و سر زنش می کنند.

و اگر او را با آنچه که می خواهد و علاقه دارد رهایش کنیم دچار خودخواهی و عُجب گشته و چنین حالتی او را در فتنه خودبینی می اندازد و اعمال و عبادات او سبب بدبختی و هلاکتش می گردد که حتّی در حال تقصیر و کوتاهی هم از وجود خود راضی می گردد تا جایی که گمان می کند که برترین عبادت کنندگان است، و در عبادت خدا از حدّ تقصیر تجاوز می کند و از من دور می گردد با این که گمان می کند به من نزدیک است، پس عمل کنندگان مؤمن در اعمال خودشان به ثواب من تکیه و اعتماد نکنند.

به درستی که ایشان اگر تلاش و کوشش کنند و خود را در عبادت من به خستگی بیندازند، باز هم در عبادت من تقصیر و کوتاهی کرده و به حقیقت محتوای عبادت من نرسیده و به آنچه از کرامات و نعمت های بهشتی آرزو می کنند دست نخواهند یافت؛ و لکن اگر به رحمت من وثوق نموده و به فضل من امیدوار باشند و به حُسن ظنّ من اطمینان کنند، رحمت من در چنین حالتی نصیبشان خواهد شد و از بهشت رضوان من به ایشان خواهد رسید و آمرزش و بخشش من شاملشان می گردد، که همانا من خدای بخشاینده و مهربان هستم و به آن نامیده شده ام.

 

 

 

 

اسرار نماز
امام صادق علیه السلام نقل کرده وقتی حضرت رسول صلی الله علیه و آله به معراج رفت، به وی وحی شد: ای محمد، به صاد (آبی بود که از سمت راست عرش خداوند جاری شده) نزدیک شو، محل سجدگاهت را بشوی و پاک کن و برای خداوندت درود بفرست. حضرت محمد صلی الله علیه و آله به صاد نزدیک شد. بعد خدا به وی وحی کرد: رویت را بشوی. چون تو می خواهی عظمت من را تماشا کنی.

بعد هم بازوهایت را بشوی. چون تو کلام مرا با دستت می گیری. بعد هم به سرت مسح بکش با رطوبت همان آبی که در دستهایت مانده، بعد هم با دست راست به پشت پای راست و با دست چپ به پشت پای چپ مسح بکش. چون من مبارک کردم تو را و تو در جایی قدم برمی داری که تاکنون پای کسی بدین جا نرسیده است.

بعد هم خداوند فرمود: ای محمد، رو به حجر الاسود بایست و به تعداد حجابهایم برایم تکبیر بگو. چون حجابها هفت تا بودند لذا تکبیرها هم در نماز هفت تا شدند. بعد هم خداوند فرمود: ای محمد. نام مرا ببر و بلافاصله فرمود: به من حمد هم بکن. وقتی که حضرت محمد صلی الله علیه و آله فرمود: «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ»، شروع به شکر و سپاس نمود. خداوند فرمود: ذکر مرا ناتمام گذاردی، دوباره بخوان. بعد هم خداوند فرمود: ای محمد، این کلمات را بخوان «اللَّهُ أَحَدٌ، اللَّهُ الصَّمَدُ، لَمْ یلِدْ وَ لَمْ یولَدْ، وَ لَمْ یکنْ لَهُ کفُواً أَحَدٌ».

بعد هم خداوند وحی می فرماید: به رکوع برو ای محمد. حضرت محمد صلی الله علیه و آله به رکوع می رود. بعد وحی آمد: در حالی که حضرت محمد صلی الله علیه و آله در رکوع بود، بگو: «سُبْحَانَ ربّی الْعَظِیمِ وَ بِحَمْدِهِ». حضرت محمّد صلی الله علیه و آله سه مرتبه این را تکرار می کند. بعد خطاب می رسد که: سرت را از رکوع بردار و برای خداوندت سجده کن. حضرت محمد صلی الله علیه و آله از رکوع بلند می شود. خداوند می فرماید: ای محمد، به سجده بیفت. حضرت محمّد صلی الله علیه و آله با دست و پایش به زمین می افتد و سرش را به زمین می گذارد. خطاب می آید بگو: «سُبْحَانَ رَبِّی الْأَعْلَی وَ بِحَمْدِهِ». حضرت محمّد صلی الله علیه و آله سه مرتبه آن را می گوید. بعد خطاب می آید:

 

 

سرت را از سجده بردار و در حال نشستن باش. وقتی که حضرت سرش را از سجده برمی دارد، به عظمت خداوند نگاه کرد که برایش تجلی کرده بود. دوباره حضرت محمد صلی الله علیه و آله بی اختیار به سجده رفت.

خداوند به وی فرمود: بلند شو. وقتی که حضرت محمّد صلی الله علیه و آله سر پا می ایستد، خطاب می آید: بخوان، همان سوره را که قبلا خواندی. بعد هم وحی می فرماید که: إِنَّا أَنْزَلْناهُ را بخوان. چون این سوره بیانگر نسبت تو و اهل بیت تو به خداوند تا روز قیامت می باشد. بعد هم حضرت محمد صلی الله علیه و آله در مرتبه دوم در رکوع و سجود، همان کارها را کرد که در رکعت اول کرده بود. بعد خطاب آمد: ای محمد، سرت را بردار، خداوند تو را ثابت نمود. وقتی که حضرت محمد صلی الله علیه و آله خواست بلند شود، خطاب آمد: ای محمد، بنشین. حضرت نشست. بعد خداوند فرمود: نعمتهای مرا که به تو داده ام به یاد آور و نام مرا ذکر کن. بعد هم الهام کرد که بگو: «بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَی کلُّهَا لِلَّهِ» بعد هم خداوند فرمود: ای محمد، بر خودت صلوات بفرست و بر اهل بیتت هم صلوات بفرست. بعد حضرت محمد صلی الله علیه و آله متوجه سمت راستش شد، دید چند تن از ملائکه و انبیاء و پیامبران بزرگ در کنارش هستند. به حضرت محمد صلی الله علیه و آله گفته شد: ای محمد، بر آنان سلام بفرست. لذا حضرت محمد صلی الله علیه و آله فرمود: «السَّلَامُ عَلَیکمْ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکاتُهُ». بعد خداوند فرمود: من سلام و رحمت و برکات به تو و به اولادت می فرستم. بعد خداوند به حضرت محمد صلی الله علیه و آله وحی کرد که: متوجه سمت چپ نباشد.

 

 

 سخن از مهدی(عج) در معراج
ابن عباس از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل کرده که حضرت فرمود: وقتی در شب معراج به آسمان هفتم رسیدم و از آنجا به سدره المنتهی و از آنجا هم به سوی حجابهای نوری رفتم، خداوند مرا صدا کرده فرمود: ای محمد، تو بنده منی و من خدای تو هستم. پس برای من خاضع باش و به من عبادت کن و به من توکل نما. بدرستی که من از حیث بندگی و دوستی و رسالت تو راضی هستم و به برادرت علی هم خلافت دادم و او را باب علم قرار دادم. پس او حجت من بر بندگانم و امام برای خلقم می باشد.

بوسیله او دوستان و دشمنان من شناخته می شوند (یعنی هر کس او را دوست بدارد و به امامت او معتقد باشد دوست من است و هر کس او را بامامت قبول نکند و با وی دشمنی نماید دشمن من است). باز هم بوسیله او حزب من از حزب شیطان تمیز داده می شود. بوسیله او دین من قوام پیدا می کند و احکام من نافذ می باشد و حدود قوانین من معلوم و محفوظ می گردد. و به خاطر تو و او و امامان از صلب او به بندگانم رحم می کنم. و بوسیله مهدی قائم از شما، زمین خود را آباد می کنم که تسبیح و تقدیس و تکبیر و تمجید من در زمان او زیادتر می شود.

و بوسیله او (مهدی قائم) روی زمین را از دشمنانم پاک می کنم و اولیای خود را وارث زمین می کنم و بوسیله او سخنان کافران را پایین می آورم و کلمه من والاتر می شود و به خاطر او من بندگان کشورها را دوست می دارم. و به خاطر او با مشیت خودم همه خزاین و دفینه های داخل زمین را بیرون می ریزم و با اراده خودم او را به پنهانیها و آشکارها آگاه می کنم و با ملائکه خودم او را تأیید می نمایم تا بتواند امر مرا در روی زمین نافذ کند و دین مرا بلندتر سازد. آن امامان والی حق من هستند و مهدی هم بنده صادق من می باشد.

 

منبع حوزه نت


free b2evolution skin
13
تیر

اوقات فراغت شایسته

فراغت شایسته
در فرهنگ اسلامی، فراغت به معنای بی کاری، بطالت و تنبلی وجود ندارد. انسان مسلمان نمی تواند وقت را به بیهودگی بگذراند.خداوند کریم به حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم می فرماید:

«اِنَّ مَعَ العُسرِ یُسراً، فاذا فَرَغْتَ فَانْصَبْ وَ اِلی رَبِّکَ فَارْغَبْ»؛ همانا همراه سختی ها، آسانی و آسودگی است؛ پس هرگاه فراغت پیدا کردی، خود را به کار دیگری مشغول کن و تن پروری و تنبلی پیشه مکن و به سوی خدا و رضایت او رغبت کن.

در اینکه منظور از «فَانْصَبْ» چه کاری است، مفسّران نظرات مختلفی ابراز داشته اند. آنچه لازم به ذکر است، اینکه فراغت شایسته و سالم در فرهنگ قرآن، تنبلی و بی کار نشستن نیست.

در یکی از دعاهای امام سجّاد علیه السلام می خوانیم:

«اِنْ قدّرت لنا فراغاً من شغلٍ فاجعله فراغ سلامة لا تُدرکنا فیه تبعة و لاتلحقنا فیه سئمة؛ خداوندا! هرگاه برای ما فراغتی از کارها مقدّر نموده باشی، پس آن را با سلامتی (از آفات) قرارده که در آن به گناهی آلوده نشویم و خستگی به ما رو نیاورد.»

نکته جالب در سخن امام سجاد علیه السلام اینکه فراغتِ به معنای بطالت، خستگی و فرسودگی ایجاد می کند و روح و جسم را آزار می دهد. و این نکته ای است که پدر و مادر و تمام دست اندرکاران اوقات فراغت باید به آن توجّه داشته باشند که همیشه فرزندانشان را به کارهای متنوّع مشغول کنند. امام باقر علیه السلام در روایتی می فرماید:

حضرت موسی علیه السلام در مقام مناجات عرض کرد: پروردگارا! مبغوض ترین بندگان تو کدامند؟ خداوند فرمود: «جیفةٌ باللّیل و بطال بالنّهار آنان که همه شب را همچون مردار و در روز بی کار هستند.»

البته در سخنان امامان علیهم السلام ـ از جمله کلام امام سجاد علیه السلام ـ از یک نوع فراغت سخن گفته شده که «فراغتِ ممدوح» است. آن حضرت از خداوند می خواهد که طعم شیرین چنین فراغتی را با وسعت در رزق و روزی به او بچشاند: «و أذقنی طعم الفراغ لما تُحِبُّ بِسَعَةٍ من سَعَتِک…».

بسیاری از سختی ها و رنج های ما، که موجب فشارهای روحی و روانی ما می شوند، از زیاده طلبی و حرص و طمعِ زیاد ناشی می گردند. حضرت از خدا می خواهد که با وسعت در روزی که خداوند به او عطا می کند، طعم و مزّه فراغت و آسودگی را به او بچشاند؛ زیرا این امور، انسان را آن چنان مشغول می کند که از یاد و ذکر خدا غافل می شود .

منبع حوزه نت


free b2evolution skin
10
تیر

ازدواج حضرت علی (علیه السلام) و حضرت فاطمه (سلام الله علیها ) پیوند آسمانی)

حضرت علی (علیه السلام) که برای خواستگاری دختر پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) به خانه ایشان رفته بود، خواسته خود را اینگونه بیان کرد: «پدر و مادرم فدای شما، وقتی خردسال بودم مرا از عمویتان ابوطالب و فاطمه بنت اسد گرفتید. با غذای خود و به اخلاق و منش خود بزرگم کردید. نیکی و دل سوزی شما درباره من از پدر و مادرم بیشتر و بهتر بود. تربیت و هدایتم به دست شما بوده و شما ای رسول خدا به خدا سوگند ذخیره دنیا و آخرتم می باشید. ای رسول خدا! اکنون که بزرگ شده ام، دوست دارم خانه و همسری داشته باشم تا در سایه انس با او، آرامش یابم. آمده ام تا دخترتان فاطمه را از شما خواستگاری کنم. آیا مرا می پذیرید؟» چهره پیامبر، همانند گل شکفته شد. گویا انتظار این لحظه را می کشید. خوشحال شد، ولی جواب قطعی را برعهده فاطمه (سلام الله علیها) گذاشتند.

 

آخرین ماه از یک سال قمری با بهترین روز خلقت و پیوندی آسمانی آغاز می شود، یکم ذی الحجه یادآور روزی در تاریخ اسلام است که بانوی دو عالم در سن 9 سالگی ولایت علی ابن ابیطالب را بر خود قبول کرده است. سالگرد ازدواج این دو نور عالم رخداد عظیمی است که به تعبیر امام خمینی (ره) اشاعه نور این خانواده عالم را روشن کرده است. از این روی اول ذی الحجه مصادف با سالگرد ازدواج حضرت زهرا (سلام الله علیها) و حضرت امیرالمونین (علیه السلام) روز مبارکی است که بیشترین زوج های جوان پیوند خودشان را در این روز رقم می زنند. ازدواج حضرت علی علیه‌السلام و حضرت فاطمه (سلام الله علیها) چگونه رقم خورد؟

 

مراسم خواستگاری امام علی (علیه السلام) از حضرت زهرا (سلام الله علیها)
هنگامی که حضرت علی علیه السلام برای خواستگاری فاطمه علیهاالسلام رفت، حضرت حدود 9 سال داشتند و پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) در خانه ام سلمه بود. امام علی (علیه السلام) وقتی درب خانه را زد پیش از آنکه خودشان را از پشت پرده معرفی کنند، پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) اذن ورود را به خانه دادند و گفتند: «درب را باز کنید. کسی پشت درب است که محبوب خدا و رسول محسوب می شود.»

 

 

علی (علیه السلام) وارد منزل شدند و سلام کردند و از روی شرم چشمانشان را بر زمین دوختند و شرم از پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) مانع گفتن خواسته اشان شد. پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) که خود حالات رفتاری و روحی امام علی (علیه السلام) باخبر بود، سکوت را شکستند و فرمودند: «می بینم برای حاجتی اینجا آمده ای. خواسته ات را بر زبان آور و آنچه در دل داری بازگو که خواسته ات پیش من پذیرفته است».

 

 

حضرت علی(علیه السلام) که برای خواستگاری دختر پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) به خانه ایشان رفته بود، خواسته خود را اینگونه بیان کرد: «پدر و مادرم فدای شما، وقتی خردسال بودم مرا از عمویتان ابوطالب و فاطمه بنت اسد گرفتید. با غذای خود و به اخلاق و منش خود بزرگم کردید. نیکی و دل سوزی شما درباره من از پدر و مادرم بیشتر و بهتر بود. تربیت و هدایتم به دست شما بوده و شما ای رسول خدا به خدا سوگند ذخیره دنیا و آخرتم می باشید. ای رسول خدا! اکنون که بزرگ شده ام، دوست دارم خانه و همسری داشته باشم تا در سایه انس با او، آرامش یابم. آمده ام تا دخترتان فاطمه را از شما خواستگاری کنم. آیا مرا می پذیرید؟» چهره پیامبر، همانند گل شکفته شد. گویا انتظار این لحظه را می کشید. خوشحال شد، ولی جواب قطعی را برعهده فاطمه (علیها السلام) گذاشتند.

 

 

پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) ماجرای خواستگاری امام علی (علیه السلام) را برای دخترش بازگو کرد، خانه ناگهان غرق در سکوت شد و حضرت فاطمه (سلام الله علیها) از سر حیا ساکت ماند و حرفی نزدند. به ناگاه بانگ تکبیر پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) بلند شد: «اللّه اکبر! فاطمه راضی است. سکوت او نشانه رضایت اوست».

 

 

مهر علی (علیه السلام)؛ مهریه زهرا (سلام الله علیها)
مشخص کردن میزان مهریه، از شرایط عقد در اسلام است. حضرت محمد (صلی الله علیه وآله وسلم) که نخستین مجری دستورات اسلام بود، در پیوند دخترش با حضرت علی (علیه السلام)، از داماد آینده اش پرسید: آیا برای این ازدواج اندوخته ای داری؟ علی (علیه السلام) پاسخ داد: شما از وضعیت من به خوبی آگاهید. تمام دارایی من شمشیر، زره و شتر آبکشم است. پیامبر فرمود: شمشیرت را برای جهاد در راه خدا نیاز داری؛ شتر هم برای انجام کار های روزمره و امرار معاش می خواهی؛ ولی این زره (پیراهن جنگی) رابفروش و پولش را برایم بیاور. علی (علیه السلام) زره را به پانصد درهم فروخت و پول را به عنوان مهریه همسرش نزد پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) آورد تا برای ازدواجشان هزینه کند. بدین ترتیب مهریه برترین بانوی دنیا تعیین شد و پیام مهرآفرین آن برای همه دختران مسلمان باقی ماند. این مبلغ به عنوان سنت قرار گرفت و هر یک از اهل بیت (علیهم‌السلام) میزان مهریه همسران خود را به همین مقدار مشخص می کردند .

 

 

ساده ترین مراسم خطبه عقد
برای اجرای خطبه عقد، علی (علیه السلام) به دستور پیامبر به مسجد رفت. همچنین پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) به بلال دستور داد که مهاجر و انصار را در مسجد گرد آورد. پس از مدت کوتاهی همگی در مسجد جمع شدند. پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) بر منبر مسجد نشست و در حضور شاهدان، خطبه عقد برترین بانوی اسلام را در مسجد مدینه جاری فرمود. سپس برای عروس و داماد دست به دعا برداشت و فرمود: «خداوند برای شما مبارک گرداند و اجتماعتان را پاینده بدارد.»

 

 

دوره نامزدی حضرت علی (علیه السلام) و حضرت زهرا (سلام الله علیها) چقدر طول کشید؟
امام علی (علیه السلام) در خاطره ای زیبا، پایان دوره نامزدی اش را چنین بیان می کند: یک ماه از اجرای خطبه عقدمان گذشت. در این یک ماه با رسول خدا ( صلی الله علیه وآله وسلم) نماز می خواندم و به خانه ام برمی گشتم و در این یک ماه درباره ازدواج سخنی به ایشان نگفتم. پس از یک ماه، همسران پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) به من گفتند: نمی خواهی درباره آوردن فاطمه به خانه خودت با پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) صحبت کنیم؟ گفتم صحبت کنید. آن ها به محضر حضرت رفتند و عرض کردند: علی (علیه السلام) دوست دارد همسرش را به خانه ببرد، چشم فاطمه را به دیدار شوهرش روشن کن! پیامبر پرسید: چرا خود علی (علیه السلام) همسرش را از من نمی خواهد؟ ماتوقع داشتیم که خودش اقدام کند. من عرض کردم: ای رسول خدا! حیا و شرم مرا از سخن گفتن در این باره باز می دارد. پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم) با شنیدن این سخنان، با برگزاری مراسم ازدواج موافقت کرده، به همسران خود دستور تهیه مقدمات آن را داد.

 

 

 

منبع حوزه نت

 

 


free b2evolution skin
 
مداحی های محرم