6
دی

آيا زيبايي ملاك برتري است؟

يكي از مسائلي كه برخي از جوانان را رنج ميدهد و گاه احساس حقارت ميكنند و مشكلاتي را براي خود و ديگران مهيا ميسازند مسئله زيبايي است.

گاه اين مشكل از خانواده بوجود مي آيد، مادر و پدر، برادر و خواهر، دائي و… ميگويند فلاني از فلاني زيباتر است، فلاني زشت است، او روي دستمان ميماند، اگرچه اينگونه اهانتها حتي به فرزند خود گناه كبيره اي است كه تداركش در دنيا و آخرت مشكل است.پدر و مادر و… حق ندارند اينگونه اهانتهايي داشته باشند، زيرا اسلام نكاتي را يادآور شده است كه موجب زيبائي كودك ميگردد.ممكن است پدر و مادر مقصّر باشند يا اينكه آب و هوا، غذا و حوادث پيش بيني نشده و… دست بدست هم بدهند و يك دختر يا پسر نامتناسبي را تحويل دهند.البته اين نكته قابل تذكر است كه ديدگاه هر فردي از نظر ظاهري زيبائي در يك خصوصيتي جلوه ميكند، زيبائي هم از نظر افراد متفاوت است ممكن است يك صورت بنظر فردي غيرقابل تحمّل باشد و براي ديگري خيلي هم جذاب و گيرا باشد.البته به نظر اسلام ملاك ارزش و برتري مسائل زودگذر و ظاهري نيست اگرچه به اين امور هم بي توجه نيست، بلكه نهادهاي پاينده و قابل افزايش مورد توجه است، آن چيزها ارزش است كه زمينه ساز قوام و پايداري خانواده و نيز سبب تقرب و نزديكي بخدا باشد.

زيبائي چهره، چشم و ابرو، لب و دهان، و بيني، سفيدي يا سبزه بودن زن و مرد، خوش اندام بودن و… كه ظاهراً ديده ميشود در صورتي ارزنده است كه در درون فرد ايمان، وقار، ادب، صداقت، پاكي و… قرار داشته باشد و گرنه خود اين مسائل زمينه ساز از هم گسستن خانواده ميگردد.

چه بسا افرادي بخاطر ظاهر جذاب پيوند زندگي خود را آغاز كرده اند ولي چون از نظر معنوي ضعف داشته اند به ورطه سقوط و پرتگاه بدبختي كشيده شده اند، آنان كه گمان ميكنند اين عوامل ظاهري ارزشمند است و بايد فقط ملاك پيوندها اين باشد سخت در اشتباه هستند

منبع چشم نگاه چشمک محمد حسین حق جو


free b2evolution skin
5
دی

حاکمیت انسان بر انسان به جای حاکمیت خدا بر انسان

روی کار آمدن ابابکر شروع فرهنگی بود که در آن آدمیان به فکر حاکمیت بر یکدیگر افتادند. حاکمیت خدا بر مردم تبدیل شد به حاکمیت مردم بر مردم.

بر اساس بعثت نبی اکرم بنا بود پیامبرخدا صلی الله علیه و آله حکم خدا را به مردم بنمایاند تا مردم با تدبّر در حکم خدا، تلاش کنند هر چه بهتر آن را در جامعة خود پیاده کنند. آری باید مسلمانان مجلس شورای اسلامی هم تشکیل دهند تا قوانینی را برای به وجودآمدن بستر اجرای حکم خدا فراهم آورند، ولی آنچه باعث استحکام و بقای جامعه می شود حاکمیت حکم اَحد بر کثرت ها است. شروع حاکمیت ابابکر، شروع حذف حاکمیت خدا بود. لذا به بهانه این که مردم علی علیه السلام را نمی خواهند حاکمیت امام معصوم را از جامعه حذف کردند.یعنی پای مردم را به میان کشیدند تا بدین بهانه حضور خدا را حذف کنند. بر فرض هم چنین بود که گفتند، آیا نباید شرایط پذیرش علی علیه السلام را فراهم می کردند؟

گریه فاطمه زهرا علیها السلام باید به گوش فلک می رسید، باید می آمدند، می گفتند: ای فاطمه یا روز گریه کن یا شب! باید بشریت عمق فاجعه را بفهمد. دوباره به این جمله دقّت کنید؛ «روی کار آمدن ابابکر شروع فرهنگی بود که آدمیان به فکر حاکمیت بر یکدیگر افتادند». بنا بود علی علیه السلام حاکم شود و حاکمیت علی علیه السلام یعنی حاکمیت معصوم، و معصوم؛ یعنی کسی که نفس امّاره ندارد و عبد محض خداست. یعنی هر چه خدا به قلب مبارک او می نهد می تواند بدون این که نفس امّاره اش در آن تصرف کند به بشریت بدهد. اگر قرار شد آدمیان بر یکدیگر حکومت کنند، هر کس که حاکم شد، باید قدرتش از بقیّه بیشتر باشد. ولی اگر خدا حکومت کند، کسی که حاکم می شود، اصلاً قدرت ندارد؛ چراکه به مردم بدهکارتر می شود. امیر المؤمنین علیه السلام گریه می کرد که خدایا! مرا ببخش، نکند کوتاه آمده باشم.

داستان آن زن را شنیده اید که مشک آبی را به دوش می کشید و به حضرت علی علیه السلام نفرین می کرد، حضرت از او پرسیدند: مگر چه شده است که به علی نفرین می کنی؟ گفت شوهرم شهید شده است و کسی کمکم نمی کند (ظاهراً شوهرش در لیست شهدای جنگ از قلم افتاده بود). حضرت، مشک آب را برایش به خانه بردند و سریعاً برگشتند مقداری آرد و گوشت و خرما برایش بردند. قرار شد آن زن آرد را خمیر کند تا نان بپزند و حضرت گوشت ها را کباب کردند و دهان بچّه ها می گذاشتند و می گفتند: علی را ببخشید. بعد حضرت مشغول پختن نان شدند و در این حال صورتشان را نزدیک آتش می بردند و می گفتند: ای علی! از آتش جهنم بترس و در حق یتیمان کوتاهی نکن. آری معصوم نه تنها قدرتی برای خود قائل نیست، بلکه دائماً خود را بدهکار می داند.

با روی کار آمدن ابابکر آدمیان به فکر حکومت بر یکدیگر افتادند و خودشان دست به قانون گذاری زدند و قانون آسمانی را به نفع قانون زندگی زمینی کنار گذاشتند. اگر تمام پیامبران در یک شهر جمع شوند، چون قلب همه آن ها قلب الهی و جایگاه سخن حق است، دیگر حکومت مردم بر مردم و حکومت خدا بر مردم، فرقی ندارد و مردم سالاری دینی یعنی همین.

منبع بصیرت فاطمه زهرا علیه السلام در ریشه یابی آفات حذف حاکمیت دینی از مدیریت جهان/ طاهرزاده، اصغر، 


free b2evolution skin
5
دی

کیفیت پوشش حضرت زهرا علیهاالسلام

حضرت فاطمه علیهاالسلام برحسب ضرورت و به خاطر دفاع از حریم ولایت و امامت، ناگزیر از رفتن به مسجد و افشاگری جنایت های ستمگران شد.

حضرت زهرا علیهاالسلام به منظور دادخواهی و تظلّم، مطالب ارزنده خود را با هیبت، صلابت و جبروت، چنان ایراد فرمود که همچون صاعقه دلها را پُر از هول و هراس کرد. کیفیّت پوشش و حجاب آن بزرگوار هنگام رفتن به مسجد و ایراد خطابه این چنین بود:چون به فاطمه علیهاالسلام خبر رسید که تصمیم جدّی بر غصب فدک، خلافت و امامت گرفته شده، مقنعه بلند خود را پوشید و چادر (پوشش کامل و سرتاسری) را به بر گرفت و در حالی به راه افتاد که گروهی از بانوان از نزدیکانش اطراف آن بزرگوار را گرفته بودند (تا شناخته نشود) و در هنگام قدم برداشتن، دامن چادر خود را زیر قدم ها می آورد.

راه رفتن آن حضرت همانند راه رفتن رسول اللّه صلی الله علیه و آله وسلم بود. صدّیقه کبری علیهاالسلام با چنین وضعی به مسجد وارد شد در حالی که مهاجرین و انصار اجتماع نموده پرده و حجابی میان زنان و مردان حایل گردید و آنان را از هم جدا کرد. آنگاه حضرت زهرا علیهاالسلام، خطابه کوبنده و افشاگر خود را با صلابت و جبروت ایراد فرمود.

منبع حجاب عزت است یا اسارت؟ محمد صادق ذبیحی.


free b2evolution skin
5
دی

حجاب از نظر قرآن

۱ (به زنان بگو: همانند جاهليت اول مواضع زينت خود را جلوي نامحرمان نمايش ندهند)

2 (اي پيامبر! به زنان و دخترانت، و به زنان پيروانت بگو: روپوشهايشان را بر خود بپوشند، اين بهتر است از آنكه در نظر نامحرمان شناخته شوند، تا ناراحت نباشند)

3 (به زنان مسلمان بگو: چشمان خود را از نامحرمان بپوشند، و ناموس خويشتن را از غيره شوهران حفظ كنند، و زينت خود و زيبائيهاي اندام خود را، مگر آن اندازه كه خود ظاهر است(مانند انگشتر و كف دست و گردي صورت اگر خوف زياني در كار نباشد)، نمايان نسازند، جز در برابر شوهران، يا پدران، يا پدران شوهران، يا فرزندان خود، يا فرزندان شوهران، يا برادران خود، يا پسران برادر خود، يا پسران خواهر خود، يا زنان خود(يعني زنان مسلمان) يا نوكران زرخريد خود، يا مردان پير كه ديگر هوي و هوسي در آنان نيست، يا كودكان بي تميزي كه با زنان آشنا نشده اند، و به آنان بگو كه: هنگام راه رفتن، پاهاي خود را به زمين نزنند، تا زينتهاي پنهان ايشان آشكار شود)

4 (و اگر زنان در بازار خريد و فروش مي كنند و شما دربارة جنسي از آنان پرسش كرديد، بايستي از پس حجاب و پوشش باشد)

در طول سيزده قرن زن مسلمان با شرافت و انسانيت در كانون گرم خانواده با امنيت و رفاه زندگي كرده در خانواده پر صفائي مي زيست روابط دوستانه ميان فرد فردشان برقرار بود، همگي يك دل و يك جان براي تأمين زندگاني بهتري مي كوشيدند.در آن زمانها خانواده از سلامتي جسم و جان و اخلاق پسنديده، پاكي و پاكيزگي، عزت و شرافت برخوردار بود. اينها هم از هنگامي آغاز شد كه خداوند، پيامبر عظيم الشأن خود را به جامعة انسانها ارزاني داشت، اين گرمي و صفا تا نيم قرن پيش در خانواده ها مشاهده مي شد، ولي امان از آنگاه كه دشمنان ديرينة اسلام و استعمارگران خارجي در ممالك اسلامي رخنه كردند، و از آن روز كه مسلمانان دانسته يا ندانسته برنامه هاي كفاراستعمارگر را بر زندگي خود حكومت دادند، و برخي از دولتهاي اسلامي! با قدرت هر چه تمام تر در توسعه و اجراي اين برنامه ها و قوانين وارداتي كوشيدند.

مسلمانان نادان و فريب خورده برنامه هاي آسماني قرآن و احكام حياتبخش اسلام را نفهميده از زندگي دور كردند، و برنامه ها و قوانين ستمگرانه و استعماري دشمنان را از صميم جان پذيرفتند، از اين مقدمه يك قرن نگذشت كه يكباره خود را در دامهاي استعمار و انواع و اقسام نكبتها و بدبختيها مشاهده كردنديكي از نمونه هاي بارز اين دامها استعماري دام خطرناك (بي حجابي) است، مسئله اي كه زنان مسلمان و به دنبال آن ملت مسلمان را در سياهچال نكبت و فساد سقوط قرار داد … بطوري كه هيچ شهري و هيچ قريه، و هيچ !بياباني را نمي يابي مگر آنكه از درد اين مصيبت و فساد اين نكبت مي نالند، ولي براي ملتي كه در منجلاب فساد غرق شده اين ناله ها چه مي شود!؟

اگر ملت اسلام بخواهند از اين مفاسد و بدبختيها نجات يابند، چاره اي جز اين نيست كه همانند صدر اسلام برنامه ها ي اسلام را به مورد اجراء گذارند، و قوانين آسماني قرآن را در تمام شئون زندگي خود حكومت دهند.

اين چند برگ به قسمتي از مفاسد بيشمار(بي حجابي) كه موجب بدبختي ملت مسلمان شده است اشاره مي كند، اميد است كه خواندن اين جزوه سبب بيداري زن و مرد مسلمان شده قدمي در راه ريشه كن ساختن اين ننگ بزرگ از سرزمين هاي اسلامي باشد، و تا زنان پاك سرشت مسلمان پردة عفت و حجاب را محكم به خود بپيچند، و زير بار ننگ خانمان سوز بي عفتي و بي حجابي نروند، و از اين رهگذر ملت مسلمان از زن و مرد، كوچك و بزرگ، در پرتوي پاكدامني و امنيت كامل به زندگي شرافت مندانة اسلامي به سعادت دنيا و آخرت نائل گردند.

منبع مفاسد بي حجابي/نوشته صادق شيرازي


free b2evolution skin
5
دی

حسد

از رذیله های خانمان برانداز و ایمان سوز و دشمن ساز، «حسد» است. حسد، حسود را به دشمنی می افکند و مایۀ رنج دائمی او می شود. به قول سعدی:

توانم آنکه نیازارم اندرونِ کسی حسود را چه کنم؟ کو ز خود به رنج در است


چگونه می توان بر این رذیله غالب شد و خود را از چنگ آن رهاند؟ رهنمودهایی که در روایات آمده است، چنین است:

اول، توجه به عواقب سوء حسد و سرانجامِ تلخ حسودان، چه ابلیس، چه قابیل و چه همۀ حسودان دیگر، حتی فرزندان یعقوب که بر یوسف حسد می بردند.

دوم، توجه به افراد محروم تر از خود، تا قدر نعمت ها و داشته ها را بداند و به برخورداران، حسد نورزد.

سوم، توجه به عذاب اخرویِ صاحبان این صفت و کیفر گناهانی که از رهگذر همین رذیلۀ اخلاقی، دامنگیر حسود می شود.

چهارم، نیکی به محسود و ابراز محبت و دوستی به او، تا آن کینه ها و بدخواهی های حسودانه و درونی به تدریج از بین برود.

پنجم، توجه به اینکه زیان حسد، نخست به خودِ حسود می رسد. امام صادق علیه السلام فرمودند: «حسود، پیش از آنکه به محسود زیان برساند، به خودش ضرر می زند؛ مثل ابلیس که با حسدش، برای آدم، اِجتبا و برگزیدگی را فراهم آورد و برای خودش، لعنت ابدی را.» حسد هرجا که آتش برفروزد *** هم اول، صاحب خود را بسوزد.

ششم، ازبین بردن زمینه های حسد و صفات بدی مانند حرص، طمع، تکبر، فرومایگی، جهل و کینه که موجب حسد می شوند.

منبع راه های درمان رذایل اخلاقی / جواد محدثی.


free b2evolution skin