2
بهمن

ایام مقدس

اگرچه اجزاء زمان همانند یکدیگرند، خداوند متعال برخی امور یکسان را از طریق اعطای حرمت و قداست افزونتری به آنها، از ویژگی خاصی برخوردار ساخته که دیگر امور از این خصوصیت بی بهره اند

امتیاز دادن به پاره ای از ماهها به لحاظ برخورداری این ایام از حرمتی بیشتر، از آن جهت است که خداوند متعال حرمت را در این اوقات سخت تر و ناخوشایندتر از هتک حرمت در سایر ماهها مقدر فرموده که عصیان در برابر حق و ارتکاب گناه در چنین ایامی مجازاتی شدیدتر در پی داشته و اعمال حسنه در آنها پاداشی دو چندان را برای صاحبش به ارمغان می آورد، برخی مؤمنان و وارستگان به درک و حرمت نهادن چنین اوقاتی شائقند و سعی بر آن دارند که از طریق ذکر، عبادت و دعا این مقطع از زمان را احیا کرده و در واقع یک تمایل درونی برای برخورداری از فضائل چنین لحظاتی گرانبها را در خود احساس می نمایند و به شکوفایی آن مبادرت می ورزند، وقتی خداوند متعال خواستار آن است که با بنده خود از در دوستی و عاطفه درآید او را در اوقات و فرصت های پرفضیلت با اعمالی برتر، والا و شایسته مشغول می نماید بنابراین آن که آهنگ دریافت مهر الهی را در اعماق قلب خویش می پروراند ضرورت دارد تمام توان خویش را به کار گیرد تا در چنین اوقات فروزانی در غفلت به سر نبرد چرا که چنان اوقات شریفی موسم خیرات و سوداگری هایی است که منافع فراوانی را برای او به دنبال می آورد، در غیر این صورت از پیروزی و رستگاری محروم می ماند و از قافله پرهیزگاران فاصله می گیرد .

منبع حوزه نت


free b2evolution skin
2
بهمن

درباره روزگار

وَ قَالَ ( علیه السلام ) : الدَّهْرُ یُخْلِقُ الْأَبْدَانَ وَ یُجَدِّدُ الْآمَالَ وَ یُقَرِّبُ الْمَنِیَّةَ وَ یُبَاعِدُ الْأُمْنِیَّةَ .

امام علیه السلام فرموده است: روزگار بدنها را فرسوده می سازد (پیر می نماید) و (با کمی آسایش) آرزوها را تازه و نو می کند، و (با گردش خود) مرگ را نزدیک می گرداند، و (با نزدیک شدن مرگ) آرزوها را دور می سازد.مَنْ ظَفِرَ بِهِ نَصِبَ وَ مَنْ فَاتَهُ تَعِبَ.هر که به روزگار فیروزی یافت (کالای آن را به دست آورد برای نگاهداری وافزونیش) به رنج افتاد، و هر که آن را نیافت (بر اثر نداشتن) به سختی گرفتار شد (خلاصه روزگار برای ناکام یا کامیاب سرای رنج و آزار است، پس خردمند به آن دل نبندد و فریب نخورد). 

منبع نهج البلاغه حکمت شماره ۶۹


free b2evolution skin
2
بهمن

زیادهروی در دین

یا اَهْلَ الْکِتَابِ لاَتَغْلُواْ فِی دِینِکُمْ وَ لاَتَقُولُواْ عَلَی اللّهِ إِلاّ الْحَقِّ. (نساء: 171) ای اهل کتاب! در دین خود زیادهروی مکنید و درباره خدا جز [سخن] درست مگویید.

غلو، در لغت به معنای تجاوز از حد همراه با زیادهروی و مسئله ای است که درباره پیشوایان دین ها و مذهب های گوناگون امکانپذیر است. این امر، یکی از مهمترین سرچشمه های گمراهی در هر دین است و منشأ آن نیز از اینجاست که آدمی به خویشتن علاقه دارد. در نتیجه، به رهبران و پیشوایانی که برای خویش انتخاب کرده، علاقه دارد و می خواهد آنها را بیش از آنچه هستند، بزرگ نشان دهد تا از این راه، بر بزرگی خود و دین انتخابیاش بیفزاید. گاه نیز زیاده روی در باور داشتن به پیشوایان، با این انگیزه صورت می پذیرد که افرادی می پندارند با غلو کردن در حق پیشوایان، ایمان و علاقه و عشق خود نسبت به شایستگی آنان را نشان داده اند. در صورتیکه غلو، همواره عیبی بزرگ را به همراه دارد و آن اینکه، ریشه اصلی مذهب یعنی خداپرستی و توحید را ویران می کند و شأن والای خداوند، در نگاه مردمان پایین میآید. ازاین روست که در اسلام، درباره زیادهروی کردن ها به شدت سخت گیری شده و در قرآن نیز هشدارهای صریحی در این زمینه آمده است .به جز آیه نخست این بخش که در آن هشدار صریح الهی در این باره آمده است، آیه هایی نیز بهطور تلویحی به این مسئله هشدار دادهاند. ازجمله، آیه هایی که در آن یهودیان و مسیحیان توبیخ شدهاند که چرا عزیر پیامبر یا حضرت مسیح را پسر خدا پنداشتهاند و با این کار، به کافران شباهت یافته و از حق بازگشتهاند.

از مجموع آیه های موجود در این باره، چنین استفاده میشود که قرآن مجید، به مخاطبان خود از اهل اسلام نیز درباره غلو هشدار داده است و با ذکر این نکته که اهل کتاب با سخنان غلو آمیز خویش، به کافران شبیه شدهاند، مسلمانان را از ابراز کردن باورهای غلوآمیز حذر داده است. این هشداردهی در روایت های پیامبراکرم صلی الله علیه و آله نیز با صراحت بیشتری آمده است، چنان که در حدیثی از آن حضرت می خوانی«إیّاکُمْ والغُلُوَّ فی الدین؛ از غلو کردن در دین بپرهیزید.»امامان شیعه نیز با سخنان و نکته های بسیار رسا و آشکار، بیزاری خود را از افرادی که درباره آنها غلو میکردند، ابراز داشتند. این افراد که به غالی مشهور بودند، می پنداشتند خدا امور جهان، از جمله خلق و رزق و اماته و احیا را به ائمه واگذار کرده است یا علم ائمه را عین علم خدا میدانستند که ائمه نیز در برابر این افراد، برائت خویش را به آشکارا و نهانی بیان می کردند و نه تنها شیعیان را از ابراز اینگونه باورها برحذر می داشتند، بلکه درباره همصحبتی و همنشینی شیعیان خویش با غالیان نیز هشدار می دادند.

منبع هشدارها و تحذیرهای قرآنی/ حمیدرضا حبیب اللهی


free b2evolution skin
2
بهمن

کفران بعضی آیه ها و ایمان داشتن به برخی دیگر

کفران بعضی آیه ها و ایمان داشتن به برخی دیگر
إِنَّ الَّذِینَ یَکْفُرُونَ بِاللّهِ وَ رُسُلِهِ وَ یُرِیدُونَ اَن یُفَرِّقُواْ بَیْنَ اللّهِ وَ رُسُلِهِ وَ یقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَ نَکْفُرُ بِبَعْضٍ وَ یُرِیدُونَ اَن یَتَّخِذُواْ بَیْنَ ذَلِکَ سَبِیلاً أُوْلَ_ئِکَ هُمُ الْکَافِرُونَ حَقًّا وَ أَعْتَدْنَا لِلْکَافِرِینَ عَذَابًا مُّهِینًا. (نساء: 150و151)

🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺

کسانی که به خدا و پیامبرش کفر می ورزند و میخواهند میان خدا و پیامبران او جدایی اندازند و میگویند: ما به بعضی ایمان داریم و بعضی را انکار میکنیم و می خواهند میان این دو نفر راهی برای خود اختیار کنند، آنان به راستی کافرند و ما برای کافران، عذابی خفتبار آماده کردهایم.

1- البته بر اساس دیگر آیه های قرآن، بخشایش گناهان مشروط به توبه کردن و اهل ایمان و صلاح شدن است، چنانکه در آیه 119 سوره نحل چنین آمده: «ثُمَّ إِنَّ رَبَّکَ لِلَّذِینَ عَمِلُواْ السُّوءَ بِجَهَالَهٍ ثُمَّ تَابُواْ مِنْ بَعْدِ ذَلِکَ وَأَصْلَحُواْ إِنَّ رَبَّکَ مِن بَعْدِهَا لَغَفُورٌ رَّحِیمٌ؛ پروردگار تو درباره کسانی که به نادانی مرتکب گناه شده، سپس توبه کرده و به صلاح آمدهاند، البته پروردگارت پس از آن آمرزنده و مهربان است».

🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺

از جمله مفاهیمی که قرآن درباره آن هشدارهای جدی داده است، چشمپوشی کردن از بعضی نشانه ها و دستورهای الهی و ایمان داشتن به برخی دیگر است. طبع بشر چنین است که همیشه به دنبال دینداری آسان است و دینی را میخواهد که منافع او را به خطر نیندازد، ولی اگر در جایی تضاد آشکاری میان خواسته های او و احکام و دستورهای دین پدید آمد، اینجاست که شیطان با فریبکاریهای خود، انسان را گمراه میسازد و کاری میکند که با توجیه های گوناگون، احکامی از دین را که به زیان اوست، کنار بگذارد و بقیه را محترم بشمارد و بدان ایمان داشته باشد. این عمل، کاری است که پیشینه تاریخی نیز دارد و در زمان پیامبر و حتی پیش از آن، یهودیان به آن دچار بودند و قرآن مجید در دو موضع به آن اشاره کرده است.

در آیه 84 سوره بقره پس از آنکه خداوند تعدادی از تعهدها و میثاق هایی را که بنیاسرائیل به رعایت آنها فرمان گرفته بودند، بیان میکند، در ادامه می فرماید که شما میثاق و عهد خویش را زیر پا گذاشتید و یکدیگر را به قتل رساندید و عده ای از شما عده ای دیگر را از دیار خود بیرون راندند. آنگاه می فرماید:

أَفَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْکِتَابِ وَ تَکْفُرُونَ بِبَعْضٍ فَمَا جَزَاءُ مَن یَفْعَلُ ذَلِکَ مِنْکُمْ إِلّاَ خِزْیٌ فِی الْحَیَاهِ الدُّنْیَا وَ یَوْمَ الْقِیَامَهِ یُرَدُّونَ إِلَی أَشَدِّ الْعَذَابِ وَ مَا اللّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ. (بقره: 85)

آیا شما به بعضی از کتاب [تورات] ایمان می آورید و به بعضی دیگر کفر می ورزید؟ پس جزای هر یک از شما که چنین کند، جز خواری در زندگی دنیا چیزی نخواهد بود و روز رستاخیز، ایشان را به سختترین عذاب ها باز برند و خداوند از آنچه انجام می دهید غافل نیست.

🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺

در این آیه، به آشکارترین هشدارها که همان ذکر فرجام بسیار شوم این عمل است، اشاره شده است.در آیه ابتدای بحث نیز خداوند به کسانی که میگویند به برخی از نشانه ها ایمان می آوریم و به برخی کافر میشویم، نسبت کفر حقیقی داده و عذاب خوارکننده برایشان آماده کرده است. این، هشداری جدی به کسانی است که به پندار خام خویش فکر می کنند که می توانند هر آنچه از دستورهای دین را که دلخواهشان بود، برگزینند و آنچه را به دلخواهشان نبود یا با منافعشان سازگاری نداشت، رها کنند.

منبع هشدارها و تحذیرهای قرآنی/ حمیدرضا حبیب اللهی


free b2evolution skin
1
بهمن

ناامیدی از رحمت خدا

لاَتَیْاَسُواْ مِن رَّوْحِ اللّهِ إِنَّهُ لاَیَیْاَسُ مِن رَّوْحِ اللّهِ إِلّا الْقَوْمُ الْکَافِرُونَ. (یوسف: 87)از رحمت حق ناامید مباشید؛ زیرا جز گروه کافران، کسی از رحمت حق ناامید نمی شود.

ناامیدی از رحمت الهی، از جمله مسائلی است که خداوند آن را نکوهش کرده و درباره دچار شدن به آن هشدار داده است؛ زیرا اگر امید به بخشایش خداوند در کسی به کلی از بین برود، این امر، زمینه ساز گناهان بزرگ و روی گردانی همیشگی بنده از خداوند خواهد بود، به گونه ای که باب توبه را به روی خود بسته می بیند و روز به روز از خداوند دورتر می شود. بدین ترتیب، خداوند در چند آیه، مستقیم و غیرمستقیم، درباره ناامید شدن بندگان از رحمت الهی هشدار داده است: از جمله می فرماید:

قُلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ اَسْرَفُوا عَلَی اَنفُسِهِمْ لاَ تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَهِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ. (زمر: 53)بگو ای بندگان من که بر خویشتن زیادهروی روا داشتهاید، از رحمت خدا نومید مشوید. در حقیقت، خدا همه گناهان را می آمرزد که او آمرزنده مهربان است خداوند در این آیه، بخشایش همه گناهان را به خواست خویش ممکن دانسته است. پس دیگر جای ناامیدی نیست.همچنین در آیههای 55 و 56 سوره حجر، به حضرت ابراهیم(علیه السلام) از سوی فرشتگان این گونه خطاب می شود:

فَلاَ تَکُن مِّنَ الْقَانِطِینَ قَالَ وَ مَن یَقْنَطُ مِنرَّحْمَهِ رَبِّهِ إِلاَّ الضَّآلُّونَ.از نومیدان مباش. (ابراهیم) گفت: و چه کسی جز گمراهان از رحمت پروردگارش نومید می شود.در این آیه ناامیدی از رحمت حق، کردار گمراهان شمرده شده است.از آیه ای نیز که در ابتدا آورده شد و از زبان یعقوب(علیه السلام) به فرزندانش نقل می شود، چنین درمییابیم که ناامیدی از رحمت خدا، برابر است با کفر و گمراهی که این خود، جدیترین هشدار درباره مسئله ناامیدی از رحمت حق است.

منبع هشدارها و تحذیرهای قرآنی ٫ حمیدرضا حبیب اللهی


free b2evolution skin