4
شهریور

چند نمونه از دلایل امامت حضرت رضا علیه السلام

چند نمونه از دلایل امامت حضرت رضا علیه السلام


1- تصریح و اشارات امام کاظم علیه السلام بر امامت حضرت رضا علیه السلام ؛این مطلب را جمع کثیرىنقل کرده اند از جمله از اصحاب نزدیک و مورد اطمینان و صاحبانعلم و تقوا و فقهاىشیعیان امام کاظم علیه السلام که به نقل آن پرداخته اند، عبارتند از:
داوودبن کثیر رِقّى ، محمّد بن اسحاق بن عمّار، علىّ بن یقطین ، نعیم قابوسى و افراد دیگرکه ذکر آنان به طول مى انجامد.
داوود رِقّى مى گوید: به اباابراهیم امام کاظم علیه السلام عرض کردم : فدایت شوم ! سنّ وسالم زیاد شده و پیر شده ام، دستم را بگیر و از آتش دوزخ مرا نجات بده ،بعد از توصاحب اختیار ما یعنى امام ما کیست ؟
آن حضرت اشاره به پسرش امام رضا علیهالسلام کرد و فرمود:هذا صاحِبُکُمْمِنْبَعْدِى؛ امام شما بعد از من این پسرم مى باشد.
2- محمّدبن اسحاق مى گوید: به ابوالحسن اوّل امام کاظم علیه السلام عرض ‍ کردم : آیا مرا به کسى که دینم را از او بگیرم،راهنمایى نمى کنى ؟
در پاسخ فرمود:آن راهنما این پسرم على علیه السلام است. روزى پدرم امام صادق علیه السلام دستمرا گرفت و کنار قبر پیامبر صلّى اللّه علیه و آله و سلّم برد و به من فرمود:پسر جان ! خداوند متعال در قرآن مىفرماید:… اِنّى جاعِلٌ فِى الاَْرْضِ خَلِیفَة …؛ من در روى زمین جانشین وحاکمى قرار خواهم داد، خداوند وقتى سخنى مىگوید و وعده اى مى دهد، به آن وفا مى کند
3- نعیم بن صحاف مى گوید: من و هشام بن حَکَم و علىّ بن یقطین در بغدادبودیم ،على بن یقطین گفت : در حضور عبد صالح امام کاظم علیه السلام بودم ، بهمن فرمود:اى على بن یقطین ! این على ،سرور فرزندان من است ، بدان که من کُنیه خودم یعنى ابوالحسن را به او عطا کردم .
و در روایت دیگر آمده است که : هشام بن حَکَم پس از شنیدن این سخن از على بن یقطین دستش را بر پیشانى خود زد وگفت : راستى چه گفتى ؟ او چه فرمود؟!. على بن یقطین در پاسخ گفت :سوگند به خدا! آنچه گفتم امام کاظم علیهالسلام فرمود.
آنگاه هشام گفت :سوگند به خدا! امر امامت بعد از اوامام هفتم همان است که به حضرت رضا علیه السلام واگذار شده است .
4- نعیم قابوسى مى گوید: امام کاظم علیه السلام فرمود:پسرم على ،بزرگترین فرزند و برگزیده ترین فرزندانم ومحبوبترین آنان در نزدم مى باشد واو به جفرمى نگرد و هیچ کس جزپیامبر یا وصىّ پیامبر به جفر نمى نگرد.

 


free b2evolution skin
4
شهریور

مقام مادر حضرت رضا علیه السلام

مقام مادر حضرت رضا علیه السلام


مادر ارجمند حضرت رضا علیه السلام بانویی از اهالی مغرب به نام تکتم که حمیده خاتون مادر امام کاظک علیه السلام با او آشنا شد . و او را به همسری فرزندش امام کاظم علیه السلام انتخاب نمود. تکتم در خانواده امامت نجمه نامیده شد.
او از بهترین زنان از نظر عقل و دین بود، و از همه بیشتر به صاحبش حمیده، احترام می کرد.
روایت شده: حمیده در عالم خواب، حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم را دید، آن حضرت به حمیده فرمود: «ای حمیده نجمه را به پسرت موسی بن جعفر علیه السلام ببخش، همانا به زودی پسرت، از او دارای پسری خواهد شد که بهترین مردم روی زمین است.»
حمیده، پس از این خواب، نجمه را به پسرش بخشید[و از آن هنگام نجمه، همسر امام کاظم علیه السلام گردید] هنگامی که حضرت رضا علیه السلام از او متولد شد امام کاظم علیه السلام نجمه را «طاهره» نامید.
حضرت نجمه علیها السلام به قدری به عبادت و مناجات با خدا علاقه داشت که در آن مدتی که حضرت رضا علیه السلام شیر می داد به بستگان فرمود: با یافتن دایه مرا کمک کنید
از او سوال شد مگر شیرت کم شده؟
در پاسخ فرمود: سوگند به خدا دروغ نمی گویم شیرم کم نشده ولی برای من ذکرهایی از نماز و تسبیح هست که از هنگام پرستاری و شیردادن به این نوزاد، لز عباداتم کاسته شده است کمک می خواهم تا به عبادات و مناجاتم برسم.
این بانوی مکرمه در مشربه ام ابراهیم در مدینه منوره مدفون می باشد

 


free b2evolution skin
4
شهریور

حديث

امام عسكرى عليه السلام :

إِنَّ الْمُؤْمِنَ نَعْرِفُهُ بِسيماهُ، وَ نَعْرِفُ الْمُنافِقَ بِميسَمِهِ؛

مؤمن را از سيمايش مى شناسيم و منافق را از نشانه هايش.

الخرائج والجرائح، ج2، ص 737، ح50


free b2evolution skin
4
شهریور

حديث

امام هادى عليه السلام :

[اَلْمُؤْمِنُ] يُحْسِنُ وَيَبْكي كَما أَنَّ الْمُنافِقُ يُسيى ءُ وَ يَضْحَكُ؛

مؤمن خوبى مى كند و مى گريد، ولى منافق بدى مى كند و مى خندد.

ارشاد القلوب الی الصواب (دیلمی )ج1 ص 135


free b2evolution skin
4
شهریور

حديث

امام رضا عليه السلام :

إِنَّ اللّه يُؤَخِّرُ إِجابَةَ الْمُؤْمِنِ شَوْقا إلى دُعائِهِ وَيَقُولُ: صَوتٌ اُحِبُّ أَنْ أَسْمَعَهُ، وَيُعَجِّلُ إجابَةَ دُعاءِ الْمُنافِقِ وَيَقُولُ: صَوْتٌ أَكْرَهُ سَماعَهُ؛

خداوند اجابت دعاى مؤمن را به شوق (شنيدن) دعايش به تأخير مى اندازد و مى گويد: «صدايى است كه دوست دارم آن را بشنوم» و در اجابت دعاى منافق عجله مى كند و مى گويد: صدايى است كه از شنيدنش بدم مى آيد.

مستدرک الوسایل و مستنبط المسایل ، ج 5 ، ص 194 - فقه الرضا عليه السلام ، ص 345


free b2evolution skin
 
مداحی های محرم