9
خرداد

اخلاق پیامبر(ص) مرا به اسلام جذب کرد

یک بانوی تازه مسلمان و شیعه کانادایی گفت: فمنیسم تنها ابزاری برای فریب زنان است که ساخته ایدئولوژی غربی است.جامعه غربی می خواهد زن ابتدا ظاهر خود را به نمایش بگذارد تا شخصیتش را، و همه همانگونه رفتار می کنند تا در جامعه پذیرفته شوند. این ها عقاید و افکاری است که فمنیسم به زن غربی القا می کند و در واقع با این افکار، زنان را فریب می دهد.

 

 


خانم “جنة الحیدری” بانوی تازه مسلمان و شیعه کانادایی است که در اونتاریو به همراه همسر و فرزند کوچکش زندگی می کند. وی نویسنده و تصویرگر کتب کودکان است. داستان آخرین کتاب وی با نام “اولین حجاب ضحی” به تازگی به اتمام رسیده و ایشان در حال حاضر به تصویرگری این کتاب مشغول است. طبق گفته خودش این کتاب داستان دختربچه مسلمانی است که برای اولین بار بعد از رسیدن به سن تکلیف شرعی حضور با حجاب در جامعه را تجربه می کند. وی همچنین مدیریت سایتی را بر عهده دارد که تازه مسلمانان سراسر جهان را با افراد تحصیل کرده در رشته های اسلامی مرتبط می کند تا اطلاعات لازم در مورد دین مبین اسلام به ایشان داده شود. خانم حیدری صاحب دو فرزند پسر است و همسر ایشان از شیعیان عراق است که مدت زمانی را در شهر مقدس قم زندگی می کرده است.
 
برای شروع از ایشان پرسیدم چه زمانی با دین اسلام آشنا شدند؟
در پاسخ گفت سال 2000 –سال 1379- طی یک عمل جراحی سزارین تجربه تلخی داشتم که نقطه عطفی در زندگانی ام بود. سال 2000 بود که برای به دنیا آمدن فرزند دومم مجبور به انجام عمل جراحی سزارین شدم. پیش از به دنیا آمدن فرزند دومم از همسر کانادی ام جدا شده بودم و دو فرزند پسر و تنها سرپرست دو فرزند بودن شرایط روحی و زندگی ام را دچار اختلال فراوان کرده بود.به دلیل اشتباه پزشکان در محاسبه دوز لازم برای بیهوشی درمیانه عمل سزارین کم کم به هوش آمدم و آرام آرام درد عمل را حس می کردم تا جایی که چشمانم باز شد و قادر به دیدن پزشکان و پرستاران شده و از شدت درد فریاد می کشیدم و گریه می کردم. آنقدر درد و زجر عمل زیاد بود که فکر کردم دیگر زنده نخواهم ماند. 
 
پیشتر به عنوان یک مسیحی به وجود روح و خالق اعتقاد داشتم. پیش زمینه خانوادگی من مسیحی پروتستان بود که اعتقادات زیادی به احکام دین نداشتند و در واقع خانواده متدینی نبودیم، اما با تعلیمات دین مسیحیت به روح اعتقاد داشتیم. در میانه عمل سزارین که کم کم به هوش می آمدم حس کردم که روحم در حال جدا شدن از بدنم است و همین حس من را ترساند چراکه معتقد بودم هنگام مرگ روح از بدن جدا می شود. لحظات بسیار سخت و دردناکی بود اما خوشبختانه با کمک پزشکانی که متوجه به هوش آمدنم شدند نجات یافتم. این اتفاق تاثیر بسیاری بر روحیات و دیدگاه من گذاشت طوری که مرا ترغیب به تحقیق راجع به روح، مرگ و خالق کرد. آن روزها کارهای بسیاری داشتم. باید به تنهایی از دو فرزندم مراقبت می کردم از طرف دیگر علاقه و تشنگی وافری در یافتن مطالب جدید داشتم که برای آن کتب فراوانی را جستجو کرده و در اینترنت نیز به جستجو پیرامون مساله خالق و روح می پرداختم. برای سرگرم کردن فرزند بزرگترم برایش بازی های آنلاین آماده می کردم. از طرفی جستجو پیرامون روح و خالق مرا به سوی مطالعه ادیان مختلف سوق داده و بوداییسم، مسیحیت، یهودیت و اسلام ادیانی بودند که در مورد احکام و اعتقادات آنان مطالعه کردم.
 
به دنبال دین یا مذهب خاصی نبودم اما همواره به خدا اعتقاد داشتم و بعد از آن تجربه نزدیک به مرگ درجریان عمل سزارین اعتقادم به خداوند و خالق بیشتر از پیش تقویت شده بود. در میان تحقیقاتم دین و اعتقادات اسلامی را نیز مطالعه می کردم و از آنجا که برایم جدید بود بسیار کنجکاو بودم تا بیشتر درباره آن بدانم. در میان جستجوها و در میان کتب بسیاری که می خواندم با کتابی برخورد کردم که ترجمه کتب مسلمانان بود. ترجمه انگلیسی از قرآن کریم مرا به خودش جذب کرد.  جملات بسیاری درمورد روح و خالق در این کتاب وجود داشت.
 
خلق و خوی پیامبر اسلام (ص) دیدگاهم به اسلام و مسلمانان را تغییر داد.پیش از اسلام آوردن توسط رسانه های مختلف این طور به من القا شده بود که مسلمانان مردمی خشن و دوستدار خشونت هستند که هرگز به زنان احترام نمی گذارند اما آنچه در زندگانی پیامبر(ص) و اهل بیتش دیده می شود و آنچه تعالیم اسلامی می آموزد کاملا متفاوت است.
 
همزمان با این دوران بازی های آنلاین برای فرزندم آماده می کردم و خودم هم همبازی وی می شدم. یکی از اشخاصی که طرف دیگر بازی بود مرد مسلمانی از قم بود. وی اصالتا عراقی، شیعه و سید بود اما مدتی بود که در شهر قم زندگی می کرد. کنجکاوی های آن روز من مرا ترغیب کرد تا با وی در مورد اسلام صحبت کنم. به بهانه بازی انلاین با ایشان درمورد دین و خدا و اعتقاد به روح صحبت می کردم. در طی صحبت با ایشان پی بردم وی شخصی بسیار روشنفکر و در عین حال مذهبی است. ایشان در طی گفتگو صبورانه مبانی اسلام را تا حدی برایم تشریح می کرد و هرگز از موضع بالاتر به من نگاه نمی کرد. هرگز طوری با من رفتار نکرد که از گذشته خودم و آن چه که بودم احساس خجالتی داشته باشم. هرگز این مساله را به رخم نمی کشید که من یک زن غربی، مسن تر، مطلقه و صاحب دو فرزند هستم. دو سال بعد ایشان به کانادا سفر کردند و همدیگر را ملاقات کردیم و این ملاقات منجر به ازدواج ما شد. در تمام مدت دو سالی که پیش از ملاقاتمان در تماس بودیم سید نافع حیدری، نه تنها مذهب تشیع را به من معرفی کرد بلکه در مورد مذاهب و ادیان دیگر برایم سخن می گفت. من پیش از ملاقات وی به اسلام محمدی ایمان آورده و مذهب تشیع را برگزیدم و در تمام مدتی که تازه مسلمان شده بودم راهنمایی های این مرد سیدعراقی همراهم بود.
 
 برترین الگوی اخلاقی بندگان خدا را می توان در حضرت محمد (ص) پیدا کرد. این که پیامبر اسلام یک یتیم بی سواد بوده اما در عین حال فضایل اخلاقی برجسته ای داشته مرا به خویش جذب کرد. کتب فراوانی در مورد پیامبر اسلام(ص) مطالعه کردم در میان مطالب خوانده شده احترامی که ایشان به همسر خویش خدیجه کبری قایل بودند به من این دید را می دهد که اسلام نگاه متفاوتی از ادیان و مکاتب دیگر به رابطه بشری دارد. با بیشتر دانستن از پیامبر اسلام و خصوصیات والای اخلاقی ایشان بیشتر با اسلام رابطه درونی برقرار کردم. حجاب این ارمغان را برای من داشت که دیگر حس رقابت با دیگر زنان را نداشته باشم. 
 
از این بانوی تازه مسلمان در مورد کنار آمدن ایشان با حجاب اسلامی سوال شد 
وی در پاسخ گفت: من همیشه در کانادا زندگی کردم و فضای جامعه و خانوادگی من حجاب را نمی پذیرفت. از طرفی خودم هم با این مساله مانوس نبودم. تاثیر رسانه ها و تبلیغات نیز قابل چشم پوشی نبود.  اما با پذیرش اسلام باید حجاب را رعایت می کردم و از آنجا که همواره در زندگی فردی متکی به نفس بودم توانستم با این مساله کنار بیایم ولی ابتدا با پوششی در جامعه ظاهر می شدم که برای اطرافیانم قال پذیرش بود. لباس های بگی (گشاد) که در جامعه ما معمول است می پوشیدم اما رفته رفته همانطور که به مطالعاتم پیرامون اسلام ادامه می دادم به مساله فمنیسم، حقوق زنان که در غرب همواره مورد تبلیغ است اندیشیدم.
 
همواره به زنان غربی گفته می شود که برای آزادی باید آزادی پوشش داشته باشید، هرآنچه می پسندید پوشیده، تحریک آمیز باشید و توجهات را به خود جلب کنید. در غرب این ایده کاملا عادی و معمول است چراکه بدین وسیله نشان می دهید شما یک زن محکم و مستقل هستید و  در عین حال امنیت داشته و همواره زن مسئول هستید. وقتی دختران ما بزرگ می شوند دیگران به آنان این طور می آموزند که نباید آنچه خداوند به شما داده را پنهان کنید. بگذارید دنیا زیبایی شما را ببیند. این عبارات وسیله ایست برای سوق دادن زنان به سوی خودنمایی. همین مساله منجر به آرایش در زنان و پوشش های خودنمایانه می شود. گفته می شود شرم آور است که زنی خودش را بپوشاند و جامعه می خواهد زن ابتدا ظاهر خود را به نمایش بگذارد تا شخصیتش را و همه همانگونه رفتار می کنند تا در جامعه پذیرفته شوند. این ها عقاید و افکاری است که فمنیسم به زن غربی القا می کند و در واقع با این افکار، زنان را فریب می دهد.
 
وقتی به گذشته خویش نگاه می کنم می بینم  کاملا ذهن شویی شده بودم. گرچه فرد متکی به نفسی بودم اما همچنان می خواستم جامعه مرا ببیند و از این راه مرا بپذیرد. تصور می کردم چطور ممکن است کسی را انتخاب کنند بدون این که وی را در لباس های مد ببینند از طرفی فکر می کردم زنانی که پوشش سراسری دارند زنان افسرده و مظلومی هستند.
 
اولین باری که در جامعه با حجاب ظاهر شدم برایم بسیار سخت بود. هیچ زن مسلمان و با حجاب دیگری در اطراف من زندگی نمی کرد.  اما من می خواستم این بار به جامعه نشان دهم که من مسلمان شده و در راهی که قدم گذاشتم محکم هستم. اما بعدها به این نتیجه رسیدم که حجاب ارزشی است برای خودم چرا که وسیله ای است برای نزدیک تر شدن من به خالقم. حتی زمانی که با نگاه های سنگین جامعه و یا القاب زشت ایشان مواجه می شدم باز حجاب را دوست داشتم. رفته رفته به این نتیجه رسیدم که دیگر جامعه اطرافم به چشم یک شیء به من نگاه نمی کرد و زنان اطرافم به من به چشم یک رقیب نمی نگریستند و همین مرا در حفظ این پوشش آرام کرد. 
 
به عنوان سخن آخر خانم حیدری گفت که معتقد است هر فردی به دنبال حقیقتی است که برای آن پاسخی بیابد. حال چه آن فرد مسلمان باشد و چه کافر. فرد پاسخی برای خواسته درونی خویش می یابد و آن اسلام است و فرد دیگری پاسخی می یابد که کفر است. من فکر می کنم پاسخ هایی که منجر به کفر می شود دلایل علمی نیست چراکه علم حقیقی حقایق را روشن می کند اما دلایلی که فرد را به کفر منتهی می کنند تنها وی را آرام کرده اند. همان طور که دلایلی فردی را به اسلام هدایت می کند آن شخص را به آرامش برای یافتن پاسخ سوالهایش رسانده است.

منبع:مهرنیوز


free b2evolution skin
8
خرداد

جدایی سیاست از حکومت

امام خمینی رحمه الله علیه:

در بعض از روحانیان و متدینان بیخبر از اسلام تاثیر گذاشته كه حتی دخالت در حكومت و سیاست را به مثابه یك گناه و فسق می دانستند و شایدبعضی بدانند! و این فاجعه بزرگی است كه اسلام مبتلای به آن بود.

در جواب باید گفت:كه نقشه موذیانه دارند و اسلام را از حكومت و سیاست جدا می دانند. باید به این نادانان گفت كه قرآن كریم و سنت رسول الله - صلی الله علیه و آله و سلم - آنقدر كه در حكومت و سیاست احكام دارند در سایر چیزها ندارند؛بلكه بسیار از احكام عبادی اسلام ، عبادی - سیاسی است كه غفلت از آنها این مصیبتها را به بار آورده . پیغمبر اسلام “صلی الله علیه و آله و سلم ” تشكیل حكومت داد مثل سایر حكومتهای جهان لكن با انگیزه بسط عدالت اجتماعی . و خلفای اول اسلامی حكومتهای وسیع داشته اند و حكومت علی بن ابیطالب - علیه السلام - نیز با همان انگیزه ، به طور وسیعتر و گسترده تر از واضحات تاریخ است . و پس از آن بتدریج حكومت به اسم اسلام بوده ؛ و اكنون نیز مدعیان حكومت اسلامی به پیروی از اسلام و رسول اكرم - صلی الله علیه و آله - بسیارند.

#بازخوانی_اندیشه_امام


free b2evolution skin
8
خرداد

مایوس نمودن ملتها

امام خمینی رحمه الله علیه:

از توطئه های مهمی كه در قرن اخیر، خصوصا در دهه های معاصر، وبویژه پس از پیروزی انقلاب آشكارا به چشم می خورد، تبلیغات دامنه دار با ابعاد مختلف برای مایوس نمودن ملتها و خصوص ملت فداكار ایران از اسلام است .گاهی ناشیانه و با صراحت به اینكه احكام اسلام كه 1400 سال قبل وضع شده است نمی تواند در عصر حاضر كشورها را اداره كند، یا آنكه اسلام یك دین ارتجاعی است و با هر نوآوری و مظاهر تمدن مخالف است

در جواب باید گفت از حكومت و قانون و سیاست یا اطلاع ندارند یاغرضمندانه خود را به بی اطلاعی می زنند. زیرا اجرای قوانین بر معیار قسط وعدل و جلوگیری از ستمگری و حكومت جائرانه و بسط عدالت فردی واجتماعی و منع از فساد و فحشا و انواع كجرویها، و آزادی بر معیار عقل و عدل و استقلال و خودكفایی و جلوگیری از استعمار و استثمار و استعباد، و حدود وقصاص و تعزیرات بر میزان عدل برای جلوگیری از فساد و تباهی یك جامعه ، و سیاست و راه بردن جامعه به موازین عقل و عدل و انصاف و صدها ازاین قبیل ، چیزهایی نیست كه با مرور زمان در طول تاریخ بشر و زندگی اجتماعی كهنه شود. این دعوی به مثابه آن است كه گفته شود قواعد عقلی و ریاضی درقرن حاضر باید عوض شود و به جای آن قواعد دیگر نشانده شود. اگر در صدر خلقت ، عدالت اجتماعی باید جاری شود و از ستمگری و چپاول و قتل بایدجلوگیری شود، امروز چون قرن اتم است آن روش كهنه شده ! و ادعای آنكه اسلام با نوآوردها مخالف است - همان سان كه محمدرضا پهلوی مخلوع می گفت كه اینان می خواهند با چهارپایان در این عصر سفر كنند - یك اتهام ابلهانه بیش نیست . زیرا اگر مراد از مظاهر تمدن و نوآوردها، اختراعات وابتكارات و صنعتهای پیشرفته كه در پیشرفت و تمدن بشر دخالت دارد، هیچ گاه اسلام و هیچ مذهب توحیدی با آن مخالفت نكرده و نخواهد كرد بلكه علم وصنعت مورد تاكید اسلام و قرآن مجید است . و اگر مراد از تجدد و تمدن به آن معنی است كه بعضی روشنفكران حرفه ای می گویند كه آزادی در تمام منكرات و فحشا حتی همجنس بازی و از این قبیل ، تمام ادیان آسمانی و دانشمندان وعقلا با آن مخالفند گرچه غرب و شرقزدگان به تقلید كوركورانه آن را ترویج می كنند.

#باز خوانی_اندیشه_امام


free b2evolution skin
8
خرداد

وحدت کلمه

امام خمینی رحمه الله علیه : اینجانب به همه نسلهای حاضر و آینده وصیت می كنم كه اگر بخواهید اسلام و حكومت الله برقرار باشد و دست استعمار و استثمارگران خارج و داخل ازكشورتان قطع شود، این انگیزه الهی را كه خداوند تعالی در قرآن كریم بر آن سفارش فرموده است از دست ندهید؛ و در مقابل این انگیزه كه رمز پیروزی وبقای آن است ، فراموشی هدف و تفرقه و اختلاف است . بی جهت نیست كه بوقهای تبلیغاتی در سراسر جهان و ولیده های بومی آنان تمام توان خود راصرف شایعه ها و دروغهای تفرقه افكن نموده اند و میلیاردها دلار برای آن صرف می كنند. بی انگیزه نیست سفرهای دائمی مخالفان جمهوری اسلامی به منطقه . و مع الاسف در بین آنان از سردمداران و حكومتهای بعض كشورهای اسلامی ، كه جز به منافع شخص خود فكر نمی كنند و چشم و گوش بسته تسلیم امریكا هستند دیده می شود؛ و بعض از روحانی نماها نیز به آنان ملحقند.

امروز و در آتیه نیز آنچه برای ملت ایران ومسلمانان جهان باید مطرح باشد واهمیت آن را در نظر گیرند، خنثی كردن تبلیغات تفرقه افكن خانه برانداز است .توصیه اینجانب به مسلمین و خصوص ایرانیان بویژه در عصر حاضر، آن است كه در مقابل این توطئه ها عكس العمل نشان داده و به انسجام و وحدت خود، به هر راه ممكن افزایش دهند و كفار و منافقان را مایوس نمایند.

#بازخوانی_اندیشه_امام


free b2evolution skin
8
خرداد

رمز بقای انقلاب اسلامی

امام خمینی رحمه الله علیه : بی تردید رمز بقای انقلاب اسلامی همان رمز پیروزی است ؛ و رمزپیروزی را ملت می داند و نسلهای آینده در تاریخ خواهند خواند كه دو ركن اصلی آن : انگیزه الهی و مقصد عالی حكومت اسلامی ؛ و اجتماع ملت درسراسر كشور با وحدت كلمه برای همان انگیزه و مقصد.

#بازخوانی_اندیشه_امام


free b2evolution skin
 
مداحی های محرم