سفر هفتاد ساله به سوى جهنم
شيخ عارف محيى الدين عربى در باب شصتم فتوحات ، و صدر المتاءلهين در اسفار روايت نقل كرده اند كه : روزى رسول خدا (ص ) با يارانى در مسجد نشسته بودند كه آواز سهمگين فرو افتادن چيزى را شنيدند پس ترسيدند. رسول خدا (ص ) گفت : مى دانيد آواز چيست ؟ گفتند: خدا و رسولش دانايند. رسول خدا (ص ) گفت : سنگى از بالاى جهنم هفتاد سال است كه افتاده و اينك به قعر جهنم رسيده است و اين آواز هولناك از سقوط آن سنگ برخاست . پس هنوز رسول خدا (ص ) از كلام خود فارغ نشده بود كه از خانه منافقى صداى گريه اهل و عيالش بلند شد كه آن منافق در آن وقت بمرد و هفتاد سال عمر او بود و رسول الله گفت : الله اكبر! سپس شيخ گويد كه : علماى صحابه از اين گفتار رسول خدا (ص ) دريافتند كه اين حجر آن منافق است و وى از آن روزى كه آفريده شد به سوى جهنم مى رفت تا آن كه عمرش به هفتاد رسيد و چون بمرد در قعر جهنم قرار گرفت . خداوند فرمود: ان المنافقين فى الدرك الاءسفل من النار پس آن صدا را شنيدند تا عبرت بگيرند.
پندهاى آموزنده و حكيمانه استاد علامه حسن زاده آملى