برای حضور قلب دائمی در محضر خدا آقا ببخشید برای حضور قلب دائمی،(بطوری) که آدم همیشه خودش را در محضر خدا بداند، چه کاری انجام بدهد؟
اسباب محبت خدا را در خودش ایجاد بکند باید کاری بکند که دوستی خدا را در خودش زیاد بکند کسی این غایت را در نظر داشته باشد، بخواهد دوستی اش، محبتش زیادتر بشود من گمان می کنم چیزی آسان تر از صلوات زیاد نیست عاشقانه صلوات بفرستد؛ می فهمد چطور محبتش زیاد می شود اما به شرط عقیده که بفهمد که این ها می کشد او را به سمت معشوق خودش و محبوب خودش بله، خدا می داند که چه هست در این صلوات
از حضرت صادق(علیهالسلام) روایت شده: هرکه چهل صبحگاه این عهد را بخواند، از یاوران قائم ما باشد و اگر پیش از ظهور آن حضرت از دنیا برود، خدا او را از قبر بیرون آورد که در خدمت آن حضرت باشد و حقتعالی بر هر کلمه هزار حسنه به او کرامت فرماید و هزار گناه از او محو سازد و آن عهد این است:
خدایا ای پروردگار نور بزرگ و پروردگار کرسی بلند و پروردگار دریای جوشان و فرو فرستنده تورات و انجیل و زبور و پروردگار سایه و حرارت خورشید و نازل کننده قرآن بزرگ و پروردگار فرشتگان مقرّب و پیامبران و رسولان.
خدایا از تو میخواهم به ذات بزرگوارت و به نور روی نوربخشت و فرمانروایی دیرینهات، ای زنده و پا برجای دائم، از تو میخواهم به حق نامت که به آن آسمانها و زمینها روشن شد و به حق نامت که پیشینیان و پسینیان به آن شایسته میشوند، ای زنده پیش از هر زنده، ای زنده پس از هر زنده، ای زنده در آن وقتی که زندهای نبود، ای زنده کننده مردگان و میراننده زندگان، ای زنده، معبودی جز تو نیست؛
خدایا برسان به مولای ما امام راهنمای راهیافته، قیام کننده به فرمانت که درودهای خدا بر او و پدران پاکش، از سوی همه مردان و زنان مؤمن، در مشرقهای زمین و مغربهایش، همواریها و کوههایش، خشکیها و دریاهایش و از طرف من و پدر و مادرم، از درودها به وزن عرش خدا و امتداد کلماتش و آنچه دانشش برشمرده و کتابش به آن احاطه یافته.
خدایا در صبح این روز و تا زندگی کنم از روزهایم، برای آن حضرت بر عهدهام، عهد و پیمان و بیعت تجدید میکنم که از آن، رو نگردانم و هیچگاه دست برندارم. خدایا مرا، از یاران و مددکاران و دفاعکنندگان از او قرار ده و از شتابندگان به سویش، در برآوردن خواستههایش و اطاعتکنندگان اَوامرش و مدافعان حضرتش و پیشگیرندگان به سوی خواستهاش و کشتهشدگان در پیشگاهش؛
خدایا اگر بین من و او مرگی که بر بندگانت حتم و قطعی ساختی حائل شد، کفن پوشیده از قبر مرا بیرون آور، با شمشیر از نیام برکشیده و نیزه برهنه، پاسخگو به دعوت آن دعوتکننده، در میان شهرنشین و بادیهنشین. خدایا آن جمال با رشادت و پیشانی ستوده را به من بنمایان و با نگاهی از من به او، دیدهام را سرمه بنه و در گشایش امرش شتاب کن و راه آمدنش را آسان گردان و شیوه و روشش را وسعت بخش و مرا به راهش درآور و فرمانش را نافذ کن و پشتش را محکم گردان،
خدایا به دست او کشورهایت را آباد کن و بندگانت را به وسیله او زنده فرما، به درستی که تو فرمودی و گفتهات حق است که: «در خشکی و دریا به سبب آنچه [از اعمال زشت] که مردم به دست خود مرتکب شدند تباهی و فتنه آشکار شده است»، خدایا ولیات و فرزند دختر پیامبرت که به نام رسولت نامیده شده، برای ما آشکار کن تا به چیزی از باطل دست نیابد، مگر آن را از هم بپاشد و حق را پابرجا و ثابت نماید؛
خدایا او را قرار ده پناهگاهی برای ستمدیدگان از بندگانت و یاور برای کسی که یاری برای خود جز تو نمییابد و تجدیدکننده آنچه از احکام کتابت تعطیل شده و محکمکننده آنچه از نشانههای دینت و روشهای پیامبرت (درود خدا بر او و خاندانش) رسیده است و او را قرار ده، خدایا، از آنان که از حمله متجاوزان، نگاهش داری،
خدایا پیامبرت محمّد (درود خدا بر او و خاندانش) را به دیدار او و کسانی که بر پایه دعوتش از او پیروی کردند شاد کن و پس از او به درماندگی ما رحم فرما، خدایا این اندوه را از این امت به حضور آن حضرت برطرف کن و در ظهورش برای ما شتاب فرما که دیگران ظهورش را دور میبینند و ما نزدیک میبینیم، به مهربانیات ای مهربانترین مهربانان.
💖
آنگاه «سه بار» بر ران راست خود دست میزنی و در هر مرتبه میگویی: الْعَجَلَ الْعَجَلَ يَا مَوْلايَ يَا صاحِبَ الزَّمانِ. شتاب کن، شتاب کن، ای مولای من! ای صاحب الزمان
خانهای که یک فرد مسلمان در آن قرآن تلاوت میکند، برای اهل آسمان نورانی دیده میشود، همچنان که مردم دنیا در آسمان ستارهی درخشان را میبینند.
- خداوند بر خلق خویش، درکلام خودش تجلّی کرده است، ولی آنان خدا را نمیبینند.
- هرجوان مؤمنی که قرآن بخواند، قرآن با گوشت و خون او در می آمیزد و خداوند او را با فرشتگان بزرگوارهمراه میسازد و قرآن روز قیامت نگهدارندهی او [از دوزخ] خواهدبود.
- خدای متعال قرآن را برای زمانی خاص یا مردمی خاص قرار نداده است. از این رو قرآن در هر زمان تازه است و نزد هرقومی شاداب است تا روز قیامت.
صوت حجت السلام عالی - تعجّب امام صادق علیه السّلام از چهارچیز
تعجب امام صادق علیه السّلام از چهارچیز:
امام صادق (علیه السلام) میفرمایند: در شگفتم برای کسی که از چهار چیز بیم دارد، چگونه به چهار چیز پناه نمیبرد؟
در شگفتم برای کسی که ترس بر او غلبه کرده، چگونه به ذکر « حَسْبُنَا اَللّٰهُ وَ نِعْمَ اَلْوَکِیلُ » پناه نمیبرد؛
زیرا به تحقیق شنیدم که خداوند عزوجل به دنبال ذکر یادشده فرمود: پس (آنکسانیکه به عزم جهاد خارج گشتند و تخویف شیاطین در آنها اثر نکرد و به ذکر فوق تمسک جستند) همراه با نعمتی از جانب خداوند (عافیت) و چیزی زائد بر آن (سود در تجارت) بازگشتند و هیچگونه بدی به آنان نرسید.
و در شگفتم برای کسیکه اندوهگین است، چگونه به ذکر « لاٰ إِلٰهَ إِلاّٰ أَنْتَ سُبْحٰانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ اَلظّٰالِمِینَ» پناه نمیبرد؛
زیرا به تحقیق شنیدم که خداوند عزوجل به دنبال ذکر فوق فرمود: پس ما (یونس را در اثر تمسک به ذکر یاد شده) از اندوه نجات دادیم و همینگونه مؤمنین را نجات میبخشیم .
و در شگفتم برای کسیکه مورد مکر و حیله واقع شده، چگونه به ذکر « وَ أُفَوِّضُ أَمْرِی إِلَى اَللّٰهِ إِنَّ اَللّٰهَ بَصِیرٌ بِالْعِبٰادِ» پناه نمیبرد؛
زیرا به تحقیق شنیدم که خداوند عزوجل به دنبال ذکر فوق فرمود: پس خداوند (موسی را در اثر ذکر یادشده) از شرّ و مکر فرعونیان مصون داشت .
و در شگفتم برای کسیکه طالب دنیا و زیباییهای دنیاست، چگونه به ذکر « مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ لاٰ قُوَّةَ إِلاّٰ بِاللّٰهِ » پناه نمیبرد؛
زیرا به تحقیق شنیدم که خداوند عزوجل بعد از ذکر یادشده (از زبان مردی که فاقد نعمتهای دنیوی بود، خطاب به مردی که از آن نعمتها بهرهمند بود) فرمود: اگر تو مرا به مال و فرزند، کمتر از خود میدانی، پس امید است خداوند مرا بهتر از باغ تو بدهد.
به فرمودهی امام صادق علیه السلام این چهار ذکر را بگو:
برای غلبه بر ترس: « حَسْبُنَا اَللّٰهُ وَ نِعْمَ اَلْوَکِیلُ »
برای غلبه بر اندوه: « لاٰ إِلٰهَ إِلاّٰ أَنْتَ سُبْحٰانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ اَلظّٰالِمِینَ»
برای غلبه بر مکر و حیلهی دیگران: « وَ أُفَوِّضُ أَمْرِی إِلَى اَللّٰهِ إِنَّ اَللّٰهَ بَصِیرٌ بِالْعِبٰادِ»
برای طلب دنیا و زیباییهای آن: « مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ لاٰ قُوَّةَ إِلاّٰ بِاللّٰهِ » پ.ن ۱. بیانات امام خامنهای - ۲۴ فروردین ۱۳۹۳ ۲. من لا یحضرهالفقیه، ج۴، ص۳۹۲ و الأمالی (للصدوق) ، ترجمه کمره ای، ج ۱ ، ص ۶.