شگفتی های روح آدمی
شگفتی های روح آدمی
به رگ های درونی انسان پاره گوشتی آویخته كه شگرف ترین اعضای درونی اوست و آن قلب است كه چیزهایی از حكمت و چیزهایی متفاوت با آن در او وجود دارد.
پس اگر در دل امیدی پدید آید، طمع آن را خوار گرداند و اگر طمع بر آن هجوم آورد، حرص آن را تباه سازد و اگر نومیدی بر آن چیره شود، تاسف خوردن، آن را از پای در آورد.
اگر خشمناك شود، كینه توزی آن فزونی یابد و آرام نگیرد. اگر به خشنودی دست یابد، خویشتن داری را از یاد برد و اگر ترس، آن را فراگیرد، پرهیز كردن آن را مشغول سازد.
اگر به گشایشی برسد، دچار غفلت زدگی شود و اگر مالی به دست آورد، بی نیازی، آن را به سركشی كشاند و اگر مصیبت ناگواری به آن رسد، بی صبری رسوایش كند و اگر به تهیدستی مبتلا گردد، بلاها او را مشغول سازد.
اگر گرسنگی او را بی تاب كند، ناتوانی آن را از پای در آورد و اگر زیادی سیر شود، سیری، آن را زیان رساند. پس هر گونه كندروی برای آن زیانبار و هرگونه تندروی برای آن فساد آفرین است.
حكمت (108) نهج البلاغه