4
مهر

كتابى كه حوادث آينده در آن ثبت بود

يشگوئيهاى اميرالمؤمنين عليه السلام از حوادث آينده كه بعد از حضرت به وقوع پيوسته است .
كتابى كه حوادث آينده در آن ثبت بود

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ

سليم بن قيس گويد: وقتى امام حسين عليه السلام به شهادت رسيد ابن عباس به شدت گريه كرد و سپس گفت : چه چيزها كه اين امت بعد از پيامبرش ديد!
خدايا من تو را شاهد مى گيرم كه من دوستدار على بن ابى طالب و فرزندانش هستم و از دشمنان او و دشمنان فرزندانش بيزارم و در مقابل دين آنان تسليم هستم .
ابن عباس گفت : روزى در ذى قار خدمت امير المومنين وارد شدم . حضرت كتابى را برايم بيرون آورد و فرمود: اى ابن عباس ، اين كتابى است كه پيامبر عليه السلام بر من املا فرموده و دست خط خودم است .
عرض كردم : يا امير المومنين ، آنرا برايم بخوان . حضرت آنرا خواند و در آن بود همه آنچه از زمان رحلت پيامبر تا زمان شهادت امام حسين اتفاق افتاده و اينكه چگونه كشته مى شود و چه كسى او را مى كشد و چه كسى او را يارى مى كند و چه كسانى همراه او شهيد مى شدند؟ سپس آن حضرت به شدت گريه كرد و مرا به گريه درآورد.
از جمله آنچه برايم خواند اين بود كه با خود آن حضرت چه مى كنند، و چگونه حضرت زهرا عليها السلام شهيد مى شود، و چگونه پسرش امام حسن عليه السلام به شهادت مى رسد و چگونه اين امت به او مكر و حيله مى كنند.
وقتى كيفيت قتل امام حسين عليه السلام را خواند بسيار گريست : و سپس ‍ آن كتاب را بست ، و بقيه آنچه تا روز قيامت واقع مى شود باقى ماند.
در آن كتاب از جمله آنچه حضرت برايم خواند - جريان ابوبكر و عمر و عثمان و اينكه هر يك از آنان چقدر حكومت مى كنند و اينكه با على عليه السلام چگونه بيعت مى شود، و واقعه جمل و شورش عايشه و طلحه و زبير، و واقعه صفين و كسانى كه در آن كشته مى شوند، و واقعه نهروان و جريان حكمين ، و حكومت معاويه و كسانى از شيعه كه به دست معاويه كشته مى شوند، و برنامه اى كه مردم نسبت به امام حسين عليه السلام انجام مى دهند، و جريان يزيد تا آنجا كه منتهى به قتل امام حسين عليه السلام شد.
من همه اينها را از اميرالمؤمنين عليه السلام شنيدم ، و همانطور كه حضرت خوانده بود بدون كم و زياد واقع شد. من خط آن حضرت را مى شناختم و در آن كتاب ديدم كه تغيير نكرده و زرد نشده بود.
وقتى حضرت آن كتاب را بست عرض كردم : يا اميرالمؤمنين ، اى كاش ‍ بقيه كتاب را هم برايم مى خواندى و فرمود: نه ، ولى برايت نقل مى كنم .
مانع من اين است كه آنچه ما از خاندان و فرزندان تو خواهيم ديد در آن آمده است و مسئله فجيعى است كه ما را مى كشند و با ما عداوت مى ورزند و حكومتى بد و قدرتى شوم دارند.
دوست ندارم آنها را بشنوى و غمناك شوى و تو را ناراحت كند، ولى براى تو نقل مى كنم .
پيامبر صلى الله عليه و آله هنگام رحلتش دست مرا گرفت و برايم هزار باب از علم گشود كه از هر بابى هزار باب باز مى شد. در اين حال ابوبكر و عمر به من نگاه مى كردند و آن حضرت به اين مطلب اشاره مى فرمود.
وقتى بيرون آمدم آن دو به من گفتند: پيامبر به تو چه گفت ؟ من هم سخن آن حضرت را براى آنان نقل كردم . آنان دست خود را تكان دادند و سخن مرا تكرار كردند. سپس پشت كردند در حالى كه سخن مرا تكرار مى كردند و با دوستان خود اشاره مى نمودند.
اى ابن عباس ، (فرزندم ) حسن از كوفه همراه فلان تعداد جمعيت به استثناى يك نفر نزد تو مى آيد. اى ابن عباس وقتى حكومت بنى اميه از بين برود اولين گروه از بنى هاشم كه به حكومت مى رسند فرزندان تو هستند، و كارهايى مى كنند.
ابن عباس گفت : بودن نسخه آن كتاب نزد من محبوب تر بود از آنچه آفتاب بر آن تابيده

نام كتاب : پيشگوئيهاى امير المؤمنين عليه السلام

مؤ لف : سيد محمد نجفى يزدى


free b2evolution skin
4
مهر

پيشگوئى پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله در مورد خوارج نهروان

پيشگوئى پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله در مورد خوارج نهروان

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ

از ابو سعيد خدرى روايت است كه گفت : روزى وقتى پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله مالى را ميان ما تقسيم كرد ذوالخويصرة (حرقوص بن زهير يا ذوالثدية ) كه مردى از بنى تميم بود آمد و گفت : يا رسول الله با عدالت تقسيم كن ، حضرت فرمود: واى بر تو من اگر عادل نباشم ، پس عادل كيست ؟ اگر من عادل باشم تو زيان كرده اى .
عمر گفت اجازه بده گردنش را بزنم ؟ حضرت فرمود: رهايش كن ، او يارانى دارد كه شما نماز و روزه خود را در برابر نماز و روزه آنها ناچيز مى شماريد، قرآن مى خوانند ولى هنوز از گلوى آنها برنيامده مانند تيرى كه از كمان بگذرد از دين خارج مى شوند، تير و شمشيرشان آلوده به خون  است كه يكى از بازوانش مانند سينه زن مى باشد. اينان وقتى مسلمانان دچار تفرقه مى شوند سر به شورش برمى دارند.
ابو سعيد راوى خبر گويد: شاهد باش كه من اين را از پيامبر صلى الله عليه و آله شنيدم و گواهى مى دهم كه على ابن ابيطالب با آنها مى جنگد و من نيز با او خواهم بود. سپس آن مرد را آوردند و من نگاه كردم ديدم همانطور است كه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرموده است

نام كتاب : پيشگوئيهاى امير المؤمنين عليه السلام

مؤ لف : سيد محمد نجفى يزدى


free b2evolution skin
4
مهر

مذاكره عجيب ميثم و حبيب و رشيد

مذاكره عجيب ميثم و حبيب و رشيد

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ

روزى ميثم سوار بر اسب مى رفت كه حبيب بن مظاهر اسدى (شهيد فداكار كربلا) كه در ميان بنى اسد بود به استقبال ميثم آمد، هر دو سوار به هم نزديك شدند به گونه اى كه گردن اسبهاى آنها نزديك هم بود و با هم سخن مى گفتند.

ادامه »


free b2evolution skin
4
مهر

پيشگوئى ميثم در مورد مرگ معاويه

پيشگوئى ميثم در مورد مرگ معاويه

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ

ابو خالد تمار گويد: روز جمعه اى بود كه با ميثم تمار بر روى رودخانه فرات بوديم ناگهان بادى وزيد، ميثم بيرون آمد و بعد از نگاه به باد گفت : كشتى را محكم داريد كه اين بادى تند است ، همين ساعت معاويه مرد.
يك هفته گذشت ، در جمعه آينده پيكى از شام آمد وقتى از او جوياى حال شدم گفت : اوضاع مردم خوب است ولى معاويه مرد و مردم با يزيد بيعت كرده اند، پرسيدم : در چه روزى مرد؟ گفت : روز جمعه


نام كتاب : پيشگوئيهاى امير المؤمنين عليه السلام

مؤ لف : سيد محمد نجفى يزدى


free b2evolution skin
4
مهر

معاويه نمى ميرد تا آنكه صليب برگردن آويزد

معاويه نمى ميرد تا آنكه صليب برگردن آويزد

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ

علامه مجلسى قدس سرّه روايت كند كه اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود: پسر هند (يعنى معاويه ) نمى ميرد تا اينكه صليب برگردن خود آويزان كند و همچنان شد كه حضرت فرموده بود.

ادامه »


free b2evolution skin
 
مداحی های محرم