اتمام حجت زيد بن ارقم با غدير
1. زيد بن ارقم كسى است كه در غدير بالاى سر پيامبر صلّى اللّه عليه و اله شاخههاى درختان را بالا گرفته بود تا به هنگام سخنرانى به آن حضرت برخورد نكند. طبعا او هنگام معرفى و بلند كردن امير المؤمنين عليه السّلام توسط پيامبر صلّى اللّه عليه و اله نزديكتر از همه شاهد ماجرا بود. او كسى است كه متن كامل خطبۀ مفصل پيامبر صلّى اللّه عليه و اله در غدير را به خاطر سپرد و براى نسلهاى بعد نقل كرد. 2
2. شخصى مانند زيد بن ارقم كه در غدير اين مقدار به پيامبر صلّى اللّه عليه و اله نزديك بود در موقعيت حساسى نياز به شهادت او دربارۀ غدير بود. در كوفه امير المؤمنين عليه السّلام از او خواست تا برخيزد و دربارۀ غدير در پيشگاه مردم شهادت دهد. ولى او برنخاست و شهادت نداد و ادعا كرد غدير را فراموش كرده است! ! !
در آنجا امير المؤمنين عليه السّلام فرمود: اگر دروغ مىگويى خدا چشمانت را كور كند. او از مجلس بيرون نرفته كور شد و بين مردم به نفرين شدۀ امير المؤمنين عليه السّلام شناخته شد. او بعد از ديدن اين معجزه قسم ياد كرد از آن پس هركس دربارۀ غدير بپرسد آنچه را ديده و شنيده بيان كند و شهادت دهد. 3
3. برادر زيد بن ارقم مىگويد: روزى با زيد نشسته بوديم كه اسب سوارى از سفر رسيده، آمد و سلام كرد و سراغ زيد را گرفت و به او گفت: من از منطقۀ فسطاط مصر آمدهام تا حديثى را كه از پيامبر صلّى اللّه عليه و اله به ياد دارى از تو سؤال كنم و آن حديث غدير در ولايت على بن ابى طالب عليه السّلام است. زيد ضمن بيان مفصلى از ماجراى غدير گفت: پيامبر صلّى اللّه عليه و اله در غدير بر فراز منبر فرمود: اى مردم، چه كسى بر شما از خودتان صاحب اختيارتر است؟ گفتند: خدا و رسولش. فرمود: «خدايا شاهد باش، و تو اى جبرئيل شاهد باش» و اين را سه مرتبه فرمود. سپس دست على بن ابى طالب عليه السّلام را گرفت و او را به سوى خود بلند كرد و فرمود: «من كنت مولاه فعلىّ مولاه. . .» ، و اين را نيز سه مرتبه فرمود. 1
1) . اسرار غدير، ص 295-296.
2) . العدد القوية، ص 169؛ التحصين، ص 578؛ الصراط المستقيم، ج 1، ص 301.
3) . بحار الانوار، ج 31، ص 447؛ ج 37، ص 199؛ الغدير، ج 1، ص 93.
درسى از خطبه غدير
1) . بحار الانوار، ج 37، ص 152.