اهميت و فوايد زيارت عاشورا
اهميت و فوايد زيارت عاشورا چيست؟
درباره زيارت حضرت سيدالشهدا روايات فراوانى وجود دارد(1) و در خصوص زيارت عاشوراى معروف، احاديث متعددى از امام باقر (ع) و امام صادق (ع) نقل شده است.(2) امام باقر (ع) اين زيارت را به يكى از اصحابش به نام «علقمة بن محمد حضرى» آموزش داده است.
از آن جا كه زيارت نوعى اعلام موضع و مشخص كردن خط فكرى است و آثار سازنده عجيبى دارد، آنچه به عنوان متن زيارتى خوانده مىشود، از نظر محتوا و جهت دهى، از حساسيتى ويژه برخوردار است. به همين جهت ائمه (ع) با آموختن نحوه زيارت به ياران خود، به اين عمل سازنده جهت و غناى بيشترى بخشيدهاند به گونهاى كه زيارتنامههاى رسيده از معصومان (ع)- مانند زيارت جامعه كبيره، عاشورا، آل ياسين و ناحيه مقدسه- گنجينهاى از تعاليم و آموزشهاى عالى آنان است.
زيارت عاشورا- كه از تعاليم امام باقر (ع) است- به سبب آثار سازنده فردى و اجتماعى و بيان مواضع فكرى و عقيدتى شيعه و نشانه گرفتن خط انحراف، اهميت ويژه دارد. شمارى از دستاوردهاى اين زيارت عبارت است از:
1. ايجاد پيوند معنوى با خاندان عصمت و تشديد علاقه و محبت به آنان
اين محبت موجب مىشود، زائر آن بزرگان را الگوى خويش سازد و در جهت همسويى فكرى و عملى با آنان بكوشد همچنان كه در قسمتى از زيارت، از خدا مىخواهد زندگى و مرگش را يكسره همانند آنان قرار دهد: «اللهم اجعل محياى محيا محمد و آل محمد و مماتى ممات محمد و آل محمد».
از آنجا كه اين محبت به خاطر خداوند است- و خاندان عصمت از آن جهت كهالهى و منسوب به اويند، محبوب واقع شدهاند- مايه تقّرب به خداوند است. در قسمتى از زيارت چنين مىخوانيم: «اللهم انى اتقرب اليك بالموالاة لنبيك و ال نبيك».
2. پيدايش روحيه ظلم ستيزى در زائر
تكرار لعن و نفرين بر ستمگران در اين زيارت، موجب پيدايش روحيه ظلم ستيزى در زائر مىشود. او با اعلام برائت و نفرت از ستمگران و ابراز محبتبه پيروان حق و دوستان خاندان عصمت، پايه هاى ايمان دينى خود را مستحكم مىكند. مگر ايمان چيزى جز حب و بغض در راه خدا است: «هل الايمان الا الحب و البغض»؟ مؤمن واقعى در برابر ستم بىموضع نيست. از ستمگر نفرت و انزجار آشكارى دارد و با مظلوم و جبهه حق اعلام همراهى مىكند: «يا اباعبدالله انى سلم لمن سالمكم و حرب لمن حاربكم».
3. دورى جستن از خط انحراف
در اين زيارت، ريشههاى ظلم هدف قرار مىگيرد: «فلعن الله امةً اسست اساس الظلم و الجور عليكم اهل البيت و لعن الله امة دفعتكم عن مقامكم و ازالتكم عن مراتبكم التى رتبكم الله فيها». ستمى كه در عاشورا تحقق يافت، در قلب تاريخ ستم ريشه دارد. اين ظلم يك حلقه از حلقه هاى ستمى است كه باانحراف مسير اصيل خلافت آغاز شد.
4. الهام گرفتن، درس آموختن و الگو قرار دادن اسوههاى هدايت
در اين زيارت آمده است: «فاسئل الله الذى اكرمنى بمعرفتكم و معرفة اوليائكم ورزقنى البرائة من اعدائكم، ان يجعلنى معكم فى الدنيا و الآخرة و ان يثبت لى عندكم قدم صدق فى الدنيا و الاخرة». زائر پس از آنكه به حق معرفت پيدا كرد و ستم و ستمگر را شناخت و از آنان دورى جست، با ثبات قدم در مكتب خاندان عصمت و پيروى عملى از آنان، خود را در مسير سعادت دنيا و آخرت قرار مىدهد يعنى، اسوهها و الگوهاى هدايت را- كه از سوى خداوند منصوب شدهاند- سرمشق خود قرار مىدهد و همگامى با آنان را مىطلبد.
5. ترويج روحيه شهادت طلبى و ايثار و فداكارى در راه خدا
6. احياى مكتب و راه و هدف خاندان عصمت
پي نوشت :
(1) كامل الزيارات، ص 081.
(2) بحارالانوار، ج 101، ص 290 اقبال الاعمال، ص 38 شيخ طوسى، مصباح المتهجد، صص 538 و 542 و 547.
متن وصيت نامه امام حسين (عليه السلام)
متن وصيت نامه امام حسين (عليه السلام)
« بسم الله الرحمن الرحيم …؛ اين وصيت حسينبيعلي است به برادرش محمد حنفيه. حسين گواهي ميدهد به توحيد و يگانگي خداوند و اين که براي خدا شريکي نيست و محمد (ص) بنده و فرستاده اوست و آئين حق ( اسلام ) را از سوي خدا ( براي جهانيان ) آورده است و شهادت ميدهد که بهشت و دوزخ حق است و روز جزا بدون شک به وقوع خواهد پيوست و خداوند همه انسانها را در چنين روزي زنده خواهد نمود. »
امام در وصيت نامهاش پس از بيان عقيده خويش درباره توحيد و نبوت و معاد، هدف خود را از اين سفر اين چنين بيان نمود:
« من نه از روي خودخواهي و يا براي خوشگذراني و نه براي فساد و ستمگري از شهر خود بيرون آمدم؛ بلکه هدف من از اين سفر، امر به معروف و نهي از منکر و خواستهام از اين حرکت، اصلاح مفاسد امت و احياي سنت و قانون جدّم، رسول خدا (ص) و راه و رسم پدرم، عليبنابيطالب (ع) است. پس هر کس اين حقيقت را از من بپذيرد ( و از من پيروي کند ) راه خدا را پذيرفته است و هر کس رد کند ( و از من پيروي نکند ) من با صبر و استقامت ( راه خود را ) را در پيش خواهم گرفت تا خداوند در ميان من و بنياميه حکم کند که او بهترين حاکم است.
و برادر ! اين است وصيت من به تو و توفيق از طرف خداست. بر او توکل ميکنم و برگشتم به سوي اوست. »
منبع: بحارالانوار، 44/329
آسمان به سرخي طلوع ميکرد و به سرخي غروب
آسمان به سرخي طلوع ميکرد و به سرخي غروب
سوره ی مبارکه مريم: آيه7
يَا زَكَرِيَّا إِنَّا نُبَشِّرُكَ بِغُلَامٍ اسْمُهُ يَحْيَى لَمْ نَجْعَل لَّهُ مِن قَبْلُ سَمِيًّا(7)
اى زكريا! ما تو را به فرزندى بشارت مىدهيم كه نامش «يحيى» است و پيش از اين، همنامى براى او قرار ندادهايم! (7)
امام صادق عليهالسلام فرمود:
ما از قبل براي او همنامي قرار نداديم، حسينبنعلي عليهما السلام و يحييبن زکريا است که از قبل همنامي نداشتند و آسمان فقط بر آن دو چهل روز گريست. گفته شد: گريستنش چگونه بود؟ فرمود:
به سرخي طلوع ميکرد و به سرخي نيز غروب مينمود.
عاشورا در نگاه قرآن
امام حسين(علیه السلام) ميدانستند كه شهيد ميشوند ولي باز هم با پاي خويش به سوي قتلگاه رفتند.
امام حسين(علیه السلام) ميدانستند كه شهيد ميشوند ولي باز هم با پاي خويش به سوي قتلگاه رفتند.
بر اساس احاديث و روايات شيعي علم امام(ع) موهبتي الهي است و نه اكتسابي؛ بدين صورت كه هرگاه هر چه را بخواهد بداند، ميداند. خداوند متعال ميفرمايد:
عالم الغيب فلا يظهر علي غيبه احداً الّا من ارتضي من رسولٍ.[1]
اين آيه نشان ميدهد كه اختصاص علم غيب به خداوند به اين معني است كه غيب را مستقلاً و از پيش خود ـ با لذات ـ كسي جز خدا نميداند، ولي ممكن است پيامبر با رضايت پروردگار متعال، بداند و نيز ممكن است ديگر انسانها به تعليم پيامبران از آن آگاهي يابند.
نكتهي قابل توجه، اين است كه علم موهبتي ياد شده تخلف ناپذير ميباشد، زيرا علم ثبت شده در لوح محفوظ آگاهي به چيزي است كه قضاي حتمي خداوند بدان تعلق گرفته است.