28
مهر

امر به معروف

امر به معروف

از قوي ترين عواملي که سرور آزادگان عليه السلام به خاطر آنها قيام کرد، برپا داشتن «امر به معروف و نهي از منکر» بود که از پايه هاي اساسي اين دين مي باشد و در درجه اول، امام درباره آن مسؤوليت دارد.
امام عليه السلام در وصيت به برادرش «ابن حنفيه» که علل قيامش بر ضد يزيد را در آن توضيح داده، اين مطلب را بيان کرده است، آن حضرت عليه السلام فرمود: «من نه خود سرانه و بيهوده خارج شده ام، نه ستمکار و نه مفسد، بلکه براي طلب اصلاح در امّت جدّم خارج شده ام، مي خواهم امر به معروف و نهي از منکر کنم».
امام عليه السلام به ميدانهاي جهاد شتافت تا اين بناي بلند را که زندگي شرافتمندانه در اسلام، بر آن بنا شده است، به پاي دارد؛ بنايي که پايه هايش در روزگار حکومت اموي و يران گشته بود؛ زيرا در زمان آنان، معروف، منکر شده بود و منکر، معروف و امام در بسياري از مواضع بر آنان اعتراض نمود که از جمله آنها سخنراني درخشان آن حضرت در برابر مهاجرين و انصار بوده است که بازماندن آنان از نصرت حق و بر اندازي باطل و ترجيح دادن آسودگي را محکوم کرد .
از آنچه آن حضرت عليه السلام در روز عاشورا در برابر ياران و اهل بيتش در اين زمينه فرموده است، اين بود که: «آيا نمي بينيد به حق عمل نمي شود و از باطل دوري نمي گردد تا مؤمن به لقاي پروردگارش راغب گردد».
آن حضرت، مرگ را بر زندگي ترجيح داد؛ زيرا حق را ديد که متلاشي گشته و باطل گسترش يافته بود.

علل به وقوع پیوستن قیام عاشورا


free b2evolution skin
28
مهر

عزت و كرامت

عزت و كرامت

از مهمترين عواملي که سرور آزادگان به خاطر آنها قيام کرد، «عزت و کرامت» بود؛ زيرا امويان مي خواستند وي را مجبور به خواري و ذلّت کنند و آن حضرت نپذيرفت جز اينکه با عزّت، در زير سايه شمشيرها و نيزه ها زندگي کند، خود آن حضرت در روز عاشورا اين مطلب را چنين بيان فرمود:
«همانا اين بد نسب فرزند بدنسب، دو چيز را معرفي کرده است؛ شمشيرکشيدن و يا خوار گشتن، هيهات که ما خواري را بپذيريم، خداوند و رسولش و جانهاي بزرگ منش و همتهاي بلند آن را براي ما نمي پذيرند که اطاعت از فرومايگان را بر شهادت همچون بزرگان، ترجيح دهيم…».
و باز آن حضرت عليه السلام فرمود: «مرگ را چيزي جز سعادت نمي بينم و زندگي با ستمکاران را جز فريبي نمي شناسم…».
آن حضرت، با لباني پرخنده، در راه بزرگ منشي و عزت خويش، مرگ را در آغوش کشيد و همه چيز را به خاطر آزادي و کرامت خود، قرباني نمود.

علل به وقوع پیوستن قیام عاشورا


free b2evolution skin
28
مهر

حيله و سفاكي امويان

حيله و سفاكي امويان

امام حسين عليه السلام يقين داشت که امويان، وي را رها نخواهند کرد و از حيله و خيانت نسبت به آن حضرت، دست برنخواهند داشت، حتي اگر با آنها صلح کند و بيعت نمايد زيرا:

الف - امام، درخشان ترين شخصيت درجهان اسلام بود و مسلمانان در درون خويش، نسبت به وي دوستي و ارادتي خالص داشتند؛ زيرا آن حضرت، نوه پيامبرشان بود و سرور جوانان اهل بهشت و طبيعي بود که براي امويان، تحمل پذير نبود که شخصيتي با نفوذي قوي و جايگاهي بلند در همه زمينه ها وجود داشته باشد؛ زيرا اين امر، خطري بر قدرت و سطنتشان به حساب مي آمد.
ب - امويان نسبت به پيامبر صلي الله عليه و آله کينه داشتند؛ زيرا آن حضرت در واقعه بدر، آنان را به کشتن داد و شکست و ننگ را نصيب آنها کرد، يزيد منتظر فرصتي براي گرفتن انتقام از اهل بيت پيامبر صلي الله عليه و آله بود تا انتقام بدر را از آنها بگيرد.
راويان مي گويند که وي مي گفت:
لست من خندف ان لم انتقم من بني احمد ما کان فعل
«من از خندف نيستم اگر از فرزندان احمد، انتقام کارهايش را نگيرم».
هنگامي که انتقام خود را گرفت و کينه هايش را با قتل عام آنها فرونشاند، شروع به زمزمه کرد و مي گفت:

قد قتلنا القرم من ساداتهم وعدلناه ببدر فاعتدل
«ما بزرگ بزرگانشان را کشتيم و با بدر، برابر نموديم و برابر شد».
ج - امويان به مکر و پيمان شکني شناخته شده بودند، زيرا امام حسن عليه السلام با معاويه مصالحه نمود و خلافت را به وي سپرد، با وجود اين، معاويه به وي خيانت کرد و او را مسموم ساخت و به قتل رساند و نيز آنان به مسلم بن عقيل، امان دادند و نسبت به وي خيانت کردند…

امام حسين عليه السلام اعلام کرد که بني اميه، او را رها نخواهند کرد. آن حضرت عليه السلام به برادرش «محمد بن حنفيه» مي گويد: «اگر وارد سوراخ خزنده اي از خزندگان شوم، مرا بيرون مي آوردند و مي کشند». نيز حضرتش عليه السلام به «جعفر بن سليمان ضيعي» فرمود: «به خدا! مرا رها نخواهند کرد تا اين علقه (يعني قلب مبارکش) را از درونم خارج کنند».
امام عليه السلام برگزيد که بر عليه آنان، اعلام جنگ کند و به مرگي شرافتمندانه بميرد که تخت سلطنت آنها را به لرزه آورد و جبروت و طغيانشان را نابود سازد.
اينها برخي از عواملي است که سرور آزادگان را و اداشت تا بر ضد حکومت يزيد، دست به انقلاب بزند.

علل به وقوع پیوستن قیام عاشورا

 


free b2evolution skin
28
مهر

نظريه اي کینه توزانه و بي ارزش درباره علت قیام عاشورا

نظريه اي کینه توزانه و بي ارزش درباره علت قیام عاشورا

گروهي از متعصبان بني اميه، قيام امام عليه السلام بر عليه يزيد را قيامي به خاطر سلطنت و دستيابي به ثروتهاي کشور دانسته اند، اين نظريه بر کينه آنان نسبت به امام عليه السلام دلالت دارد به خاطر پيروزيهاي برجسته اي که آن حضرت در نهضت مبارکش به دست آورد که هيچ مصلح اجتماعي در روي زمين، چنين پيروزيهايي به دست نياورده است.
شايد بعضي از آنان به خاطر جهلشان نسبت به حقيقت نهضت حسيني و عدم آگاهي از علل آن معذور باشند؛ زيرا امام به يقين مي دانست که انقلابش در صحنه هاي نظامي شکست خواهد خورد؛ زيرا خصمش، از پشتيباني ارتشي فراوان با قدرت و نيرويي بسيار، برخوردار بود ولي آن حضرت هيچ نيروي نظامي نداشت تا سلطنت را به دست آورد و اگر آن گونه که مي گويند، هدفش سلطنت بود، هنگام شنيدن خبر کشته شدن سفيرش، «مسلم بن عقيل» و برگشتن کوفه بر ضد وي، به حجاز و يا جاي ديگري باز مي گشت و از نو براي رسيدن به هدفش شروع به فعاليّت مي کرد تا به مقصدش دست يابد.
امام مي دانست که اوضاع موجود، همه به نفع بني اميه بوده و هيچ چيزي از آنها در پشتيباني وي و يا به منفعت او نبوده است.
«ابن خلدون» مي گويد: «شکست حسين عليه السلام، امري حتمي بود؛ زيرا حسين، قدرتي نداشت که او را در شکست دادن امويان موفق سازد؛ چون طوايف «مضر» براي قريش تعصب داشتند و تعصب قريش براي خاندان عبد مناف و تعصب خاندان عبد مناف براي بني اميه بود و قريش اين را براي آنها مي دانستند و ديگر مردمان نيز منکر آن نيستند» (12) .
انقلاب امام، به خاطر هدفي بود که اين ظرفيت و اختيار از دست داده ها نمي توانند آن را بينديشند. زيرا قيام آن حضرت بر ضد حکومت يزيد، به خاطر حمايت از ارزشهاي اسلامي و ارزشهاي والا از دست امويان است که با تيشه به ريشه آنها حمله برده بودند…
يکي از نويسندگان معاصر مي گويد: «ما حق داريم بپرسيم که هدف حسين عليه السلام چه بوده و آن حضرت براي چه مطلبي فعاليت داشته است؟ اگر هدف آن حضرت، هدفي شخصي براي ساقط کردن يزيد بود تا خود، خلافتي را که مورد نظرش بود، در اختيار گيرد، اين اصرار را در حضرتش نمي ديديم که مي خواست به سوي کوفه برود علي رغم اينکه مردم از دور او پراکنده شده و به ابن زياد تسليم گشته و براي روبه رو شدن و از بين بردن وي، با تعداد بسيار، سلاح به دست گرفته بودند. کوتاه نظرترين مردم مي دانست که سرنوشت آن حضرت از آنچه کارش بدان انجاميد متفاوت نبود، اگر حسين تا اين درجه از کوته نظري بود، به مکه باز مي گشت تا از نو براي رسيدن به منصب خلافت تلاش کند… و اگر هدفش در آغاز کار رسيدن به منصب خلافت بود و هنگامي که خبر کشته شدن عموزاده اش به وي رسيد، سفر خود را براي گرفتن انتقام از قاتلانش به خاطر اجابت خواسته خانواده و نزديکانش ادامه داد، - آن گونه که بعضي از محققان ادعا کرده اند -، اگر هدفش اين مي بود، در مي يافت گروهي که همراه وي براي گرفتن انتقام خارج شده و تعدادشان از نود نفر مرد، زن و کودک تجاوز نمي نموده است، به چيزي از آن هدف نمي رسيدند و همه آنها از بين مي رفتند و خود حضرت نيز، جان خود را به صورت قرباني کم ارزشي در ميدان انتقام گرفتن، فدا مي کردند.
از اين گذشته، وظيفه او براي انتقام گرفتن اين بود که برگردد تا صفهاي ياران و خويشانش را جمع کند و با شمار عظيمي از افراد خشمگين و انتقامجو پيش آيد.
بنابراين، مسأله، مسأله انتقام جويي و هدف، هدفي شخصي نبوده، بلکه مطلب، مطلب امّت است و ماجرا براي حق بوده و اقدام، اقدامي فداکارانه بود که مي خواست از خويشتن مثالي براي جانبازي و فداکاري ارائه نمايد، اصرار حسين عليه السلام براي رفتن به سوي کوفه، پس از آگاه شدن از عقب رفتن مردم آنجا و دست کشيدن آنان از جهاد، تنها براي اين بود که با شهادت خود، پرچمي
برافرازد که آن اندک مردماني که همچنان به ارزشها ايمان داشتند و از ميان رهبران، کسي را مي جستند که راه تلاش در مبارزه را به آنان نشان دهد… و نيز براي تحريک وجدان انسانهاي و امانده اي که برجاي نشسته و از نگهداري حقوق و رعايت منافعشان، بازمانده بودند».
اين سخن، واقعيت درخشاني را که امام حسين عليه السلام به خاطر آن مبارزه کرده بود، در بر مي گيرد؛ زيرا آن حضرت، هيچگونه منفعت شخصي را مد نظر نداشت، بلکه هدفش صلاح امّت و نگهداري آنان از دست امويان بوده است.

پاورقي:

 

(12) مقدمه، ص171، قاعده 30.

علل به وقوع پیوستن قیام عاشورا


free b2evolution skin
28
مهر

ريشه كن ساختن بدعتها

ريشه كن ساختن بدعتها

حکومت اموي به گسترش بدعتها ميان مسلمين، همت گماشت که هدفي جز نابودي اسلام و شکست آن نداشته است، امام عليه السلام در نامه اي که براي اهل بصره فرستاد، به اين موضوع اشاره کرده، فرمود: «سنّت، از بين برده شده
و بدعت، زنده گشته است» (11) .
امام عليه السلام به پاخاست تا بدعتهاي جاهلي را که امويون ايجاد کرده بودند، نابود سازد و سنّت جدّش را که آنان از بين برده بودند، زنده نمايد، بنابراين، نهضت جاويدانش، براي نابودي جاهليت و بر افراشتن پرچم اسلام بوده است.

علل به وقوع پیوستن قیام عاشورا

 

(11) طبري، تاريخ 357 / 5.


free b2evolution skin
 
مداحی های محرم