17
مرداد

آداب16

فضيلت و آثار دعا از ديدگاه قرآن‏
1 - خداوند - جلّ جلاله - مى‏فرمايد:
قُلْ: ما يَعْبَؤُا بِكُمْ رَبّى‏، لَوْلا دُعآؤُكُمْ. فَقَدْ كَذَّبْتُمْ، فَسَوْفَ يَكُونُ لِزاماً.56
- بگو: اگر دعايتان نبود، پروردگارتان چه اعتنايى به شما داشت، زيرا مسلّماً شما تكذيب نموديد، و لذا تكذيبتان همواره ملازم شما خواهد بود.
خداوند در اين آيه شريفه براى مخاطبَين آن هيچ جايگاه و مقامى در صورتى كه دعا نداشته باشد، قرار نداده؛ بنابراين، از اين كلام فهميده مى‏شود كه جايگاه و منزلت انسان در نزد خداوند - جلّ جلاله - به اندازه‏ى دعا، و ارزش او به قدر اهتمام به مناجات و خواندن اوست.
شايد كسى اشكال كند بگويد: مراد از دعا در اين آيه، عبادت و پرستش خداوند است؛ ولى اين درست نيست، بلكه حقّ همانى است كه راويان مورد اعتماد از امامان و سروران ما (عليهم‏السلام) روايت كرده‏اند كه مقصود از دعا در اين آيه، بدون كم و كاست همان دعايى است كه در عرف شرع فهميده مى‏شود.
2 - خداوند - جلّ جلاله - مى‏فرمايد:
فَلَوْلا إِذْ جآءَهُمْ بَأْسُنا، تَضَرَّعُوا، وَلكِنْ قَسَتْ قُلُوبُهُمْ.57
- پس اى كاش هنگامى كه سختى و ناگوارى از سوى ما به آنان مى‏رسيد، تضرّع و زارى مى‏نمودند، ليكن دلهايشان قساوت پيدا نموده و سنگدل گرديده بودند.
خداوند - جلّ جلاله - در اين آيه شريفه هشدار مى‏دهد كه اگر كافران تضرّع و زارى مى‏نمودند، خداوند سختى و ناگوارى و خشم و عذاب و عقاب خويش را از آنان برمى‏داشت، و ناراحتيهاى آنان را برطرف مى‏نمود.
ملاحظه مى‏شود كه خداوند نفرمود: اى كاش وقتى سختى و ناگوارى از ناحيه‏ى ما به سوى آنان مى‏آمد، نماز مى‏خواندند، يا روزه مى‏گرفتند، يا حجّ بجا مى‏آوردند، يا قرآن قرائت مى‏نمودند، و اين خود به صراحت مطلب را براى اهل فهم از برجستگان روشن مى‏نمايد.
3 - باز از جمله آيات، وعده‏ى پاكيزه خداوند - جلّ جلاله - است به اينكه: دعا، كليد رسيدن به آمال و آرزوهاست. آنجا كه مى‏فرمايد:
وَ إِذا سَأَلَكَ عِبادى عَنّى، فَإِنّى قَريبٌ، أُجيبُ دَعْوَةَ الدّاعِ إِذا دَعانِ.58
- و هرگاه كه بندگانم درباره‏ى من بپرسند، بگو: كه من نزديكم، و دعاى هر دعا كننده را هنگامى كه مرا بخواند، اجابت مى‏كنم.
4 - و نيز در اين باره است فرمايش ديگر خداوند - جلَّ جلاله - كه مى‏فرمايد:
أُدْعُونى أَسْتَجِبْ لَكُمْ، إِنَّ الَّذينَ يَسْتَكْبِرُوُنَ عَنْ عِبادَتى، سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرينَ.59
- مرا بخوانيد تا دعايتان را براى شما اجابت كنم، به راستى كسانى كه از پرستش و عبادت من گردنكشى مى‏كنند، با حالت خوارى و ذلّت وارد جهنّم خواهند شد.
خداوند - جلّ جلاله - با اين آيه شريفه توجّه مى‏دهد كه ترك كردن دعا، استكبار و گردنكشى از پرستش و عبادت او، و نيز سبب داخل شدن در آتش جهنّم و عذاب خوار كننده‏ى آن است.
از امام صادق (عليه السلام) روايت شده كه مراد از عبادتى كه انسان از آن گردنكشى مى‏نمايد در اين آيه، همان دعا است، و اينكه هركس با وجود اين دستور آن را ترك كند، از مستكبران و گردنكشان خواهد بود.
5 - تنها بخشى از آياتى كه ذكر شد، براى عارفان كفايت مى‏كند، و اگر نبود در فضيلت دعا، جز فرمايش خداوند - جلّ جلاله - به سرور پيامبران - صلوات اللَّه عليه و آله - آنجا كه مى‏فرمايد:
واصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بالْغَداوَةِ وَالْعَشِىِّ، يُريدُونَ وَجْهَهُ، وَلاتَعْدُ عَيْناكَ عنَْهُمْ.60
- و خويشتن را با كسانى كه صبح و شام پروردگارشان را مى‏خوانند، در حالى كه تنها خشنودى او را اراده نموده‏اند، به صبر و شكيبايى وادار كن، و مبادا چشمانت را از آنان بردارى.
كفايت مى‏كرد، و اين امر بزرگى است؛ زيرا اين خطاب در مقام ستايش و مدح كسانى كه صبح و شام به درگاه پروردگار دعا مى‏كنند، صادر شده و خداوند - جلّ جلاله - به خاطر دعاى آنان در صبح و شام به رسولش (صلى الله على و آله و سلم) امر فرموده كه پيوسته ملازم آنان بوده، و چشمان شريفش را از مصاحبت و همنشينى با ايشان بر ندارد.


free b2evolution skin
17
مرداد

حكايت24

هدايت شدن هزار نفر با راهنمايى‏هاى ادريس عليه‏السلام‏

ادريس همچنان با بيانات شيوا و اندرزهاى دلپذير و هشدارهاى كوبنده، قوم خود را به سوى خدا دعوت ميكرد. در اين مسير با طايفه‏اى از قوم خود ملاقات نمود كه همه بت پرست بودند و در انواع انحراف‏ها و گمراهى‏ها گرفتار بودند. ادريس به اندرز و نصيحت آن‏ها پرداخت و آن‏ها را از انجام گناه سرزنش نموده و از عواقب گناه هشدار داد و به سوى خدا دعوت كرد. آن‏ها يكى پس از ديگرى تحت تأثير قرار گرفته و به او پيوستند. نخست تعداد هدايت‏شدگان به هفت نفر و سپس به هفتاد نفر رسيد. به همين ترتيب يكى پس از ديگرى هدايت شدند تا به هفتصد نفر و سپس به هزار نفر رسيدند.

ادريس از ميان آن‏ها صد نفر از برترين‏ها را برگزيد، و از ميان صد نفر، هفتاد نفر، و از ميان هفتاد نفر ده نفر، و از ميان ده نفر، هفت نفر را انتخاب نمود. ادريس با اين هفت نفر ممتاز، دست به دعا برداشتند و به راز و نياز با خدا پرداختند، خداوند به ادريس وحى كرد، و او و همراهانش را به عبادت دعوت نمود، آن‏ها همچنان با ادريس به عبادت الهى پرداختند تا زمانى كه خداوند روح ادريس عليه‏السلام را به ملأ اعلى برد.(76)

قصه هاي قرآني محمدي اشتهاردي


free b2evolution skin
17
مرداد

حكايت23

قسمتى از سنت‏ها و دستورهاى ادريس عليه‏السلام‏

اى انسان‏ها! بدانيد و باور كنيد كه تقوا و پرهيزگارى، حكمت بزرگ و نعمت عظيم، و عامل كشاننده به نيكى و سعادت و كليد درهاى خير و فهم و عقل است، زيرا خداوند هنگامى كه بنده‏اى را دوست بدارد، عقل را به او مى‏بخشد.

بسيارى از اوقاتِ خود را به راز و نياز و دعا با خدا بپردازيد و در خداپرستى و در راه خدا تعاون و همكارى نماييد، كه اگر خداوند همدلى و همكارى شما را بنگرد، خواسته‏هايتان را بر مى‏آورد و شما را به آرزوهايتان مى‏رساند و از عطاياى فراوان و فناناپذيرش بهره‏مند مى‏سازد.

هنگامى كه روزه گرفتيد، نفوس خود را از هر گونه ناپاكى‏ها پاك كنيد و با قلب‏هاى صاف و خالص و بى شائبه براى خدا روزه بگيريد، زيرا خداوند به زودى دل‏هاى ناخالص و تيره را قفل مى‏كند. همراه روزه گرفتن و خودددارى از غذا و آب، اعضاء و جوارح خود را نيز از گناهان كنترل كنيد.

هنگامى كه به سجده افتاديد و سينه خود را در سجده بر زمين نهاديد، هرگونه افكار دنيا و انحرافات و نيرنگ و فكر خوردن غذاى حرام و دشمنى و كينه را از خود دور سازيد و از همه ناصافى‏ها خود را برهانيد.

خداوند متعال، پيامبران و اوليائش را به تاييد روح القدس اختصاص داد و آن‏ها را در پرتو همين موهبت بر اسرار و نهانى‏ها آگاه شدند و از فيض حكمت بهره‏مند گشتند، از گمراهى‏ها رهيده و به هدايت‏ها پيوستند، به طورى كه عظمت خداوند آن چنان در دلهايشان آشيانه گرفت كه دريافتند او وجود مطلق است و بر همه چيز احاطه دارد و هرگز نمى‏توان به كُنه ذاتش معرفت يافت.(75)

قصه هاي قرآني محمدي اشتهاردي


free b2evolution skin
17
مرداد

حكايت22

فرازهايى از اندرزهاى ادريس عليه‏السلام‏

اى انسان! گويى مرگ به سراغت آمده، ناله‏ات بلند شده، عرق پيشانيت سرازير گشته، لبهايت جمع شده، زبانت از حركت ايستاده، آب دهانت خشك گشته، سياهى چشمت به سفيدى دگرگون شده، دهانت كف كرده، همه بدنت به لرزه در آمده و با سختى‏ها و تلخى‏هاى مرگ دست به گريبان شده‏اى. سپس روحت از كالبدت خارج شده و در برابر اهل خانه‏ات جسد بدبويى شده‏اى و مايه عبرت ديگران گذشته‏اى. بنابراين هم اكنون به خودت پند بده و درباره مرگ و حقيقت آن عبرت بگير، كه خواه ناخواه به سراغت مى‏آيد و هر عمرى گرچه طولانى باشد به زودى به دست فنا سپرده مى‏شود.

اى انسان! بدان كه مرگ با آن همه دشوارى، نسبت به امور بعد از آن كه حوادث هولناك و پروحشت قيامت مى‏باشد آسان‏تر است، متوجه باش كه ايستادن در دادگاه عدل الهى براى حسابرسى و جزاى اعمال آن قدر سخت و طاقت‏فرسا است كه نيرومندترين نيرومندان نيز از شنيدن احوال آن ناتوانند.(74)

قصه هاي قرآني محمدي اشتهاردي


free b2evolution skin
17
مرداد

حكايت21

حضرت ادريس عليه‏السلام‏

يكى از پيامبران كه نامش در قرآن دو بار آمده‏(72) و در آيه 56 سوره مريم به عنوان پيامبر صديق ياد شده، حضرت ادريس است كه در اين جا نظر شما را به پاره‏اى از ويژگى‏هاى او جلب مى‏كنيم:

ادريس كه نام اصيلش اخنوخ است در نزديك كوفه در مكان فعلى مسجد سهله مى‏زيست. او خياط بود و مدت سيصد سال عمر نمود و با پنج واسطه به آدم عليه‏السلام مى‏رسد. سى صحيفه از كتاب‏هاى آسمانى بر او نازل گرديد. تا قبل از ايشان مردم براى پوشش بدن خود از پوست حيوانات استفاده مى‏كردند، او نخستين كسى بود كه خياطى كرد و طرز دوختن لباس را به انسان‏ها آموخت و از آن پس مردم به تدريج از لباس‏هاى دوخته شده استفاده مى‏كردند. او بلندقامت و تنومند و نخستين انسانى بود كه با قلم خط نوشت و بر علم نجوم و حساب و هيئت احاطه داشت و آن‏ها را تدريس مى‏كرد. كتاب‏هاى‏

آسمانى را به مردم مى‏آموخت و آن‏ها را از اندرزهاى خود بهره‏مند مى‏ساخت، از اين رو نام او را ادريس (كه از واژه درس گرفته شده) نهادند.

خداوند بعد از وفاتش، مقام ارجمندى در بهشت به او عنايت فرمود و او را از مواهب بهشتى بهره‏مند ساخت.

ادريس عليه‏السلام بسيار درباره عظمت خلقت مى‏انديشيد و با خود مى‏گفت: اين آسمان‏ها، زمين، خلايق عظيم، خورشيد، ماه، ستارگان، ابر، باران و ساير پديده‏ها داراى پروردگارى است كه آنها را تدبير نموده و سامان مى‏بخشد، بنابراين او را آن گونه كه سزاوار پرستش است، پرستش كن.(73)

قصه هاي قرآني محمدي اشتهاردي


free b2evolution skin
 
مداحی های محرم