توصیه های اخلاقی آیت الله العظمی بهجت (ره) 3
- خوب است انسان کار امروز را به فردا، بلکه کار هیچ ساعتی را به ساعت دیگر احاله نکند، مگر از روی عذر؛ وگرنه نمی داند که بعد از این ساعت چه طور می شود! [در محضر بهجت:1/335]
- وای بر ما اگر در خصوص خوردنیها و نوشیدنیها از حرام اجتناب نکنیم! زیرا همین غذاها است که منشأ علم و ایمان و یا کفر ما می شود! [در محضر بهجت:1/337]
- خدا می داند که غذا چه قدر در ایمان و کفر و اعمال خیرو شرّ انسان مدخلیت دارد! [در محضر بهجت:1/338]
- خداوند، بلا را خود می فرستد: (إذ جآءَهُم بَأسُنا) به جهت تضرع؛ یعنی تضرع و ابتهال را از عبد می خواهد و آن مطلوب است. [در محضر بهجت:1/340]
- اگر می خواهید از ناحیۀ دعا به جایی برسید، زبان حالتان این باشد: تسلیم خدا هستیم، هر چه بخواهد بکند، بنا داریم عمل به وظیفۀ بندگی کنیم. [در محضر بهجت:1/341]
- خدا می داند این حالت مراقبه و توجه، چه تأثیراتی در روح انسان و در تحصیل علم و معرفت دارد! [در محضر بهجت:1/354]
- در این مطلب جای شکّ نیست که اگر انسان بدان موفق باشد، برای او کافی است و تمام مطالب و نتایج ریاضات شاقّه و دشوار را دارد! و آن مطلب این است که: انسان خود را در محضر خدا ببیند و خدا را در همۀ احوال مطلع از خود و در همه جا حاضر و بر همۀ کارها و احوال خود، ناظر بداند. [در محضر بهجت:1/354]
- هر گام از ما تا هدف و مقصد اعلی، مسافتی داریم… باید سعی کنیم این مسافت را زیاد و بار خود را گرانتر و سنگیتر نکنیم… گناهان، موجب ازدیاد بار و بُعد مسافت ما تا مقصد است! [در محضر بهجت:1/356]
- این همه ابتلائات و گرفتاریهای ما در اثر ناشکری و کفران نعمتهای ما است. [در محضر بهجت:1/358]
- شُکر، موجب ازدیاد [فراوانی] نعمتها است، و اگر شکر نکردید، خبری از ازدیاد نیست. لذا اگر دیدیم ازدیاد نیست، شکّ نکنیم و بدانیم که شکر نیست. [در محضر بهجت:1/358]
- سپاسگزاری از نعمت، به معنای اطاعت خدا است که موجب افزایش نعمت می شود. کفران نعمت هم به معنای عصیان الهی و موجب عذاب از ناحیۀ او است. [در محضر بهجت:1/358]
- اگر بنده توجه و ارتباطش را از غیر خدا قطع کند، ارتباطش با خدا قهری است. [در محضر بهجت:1/369]
- اگر از علما دور شویم، کار ما از علاج گذشته است… منظور از عالم، عالمِ بالله و عالم دینی است نه معمّم. [در محضر بهجت:1/204]
- اگر بلند کردن صدای بلندگو به اندازه ای که هر کس خواست بخوابد نتواند بخوابد، خلاف سیرۀ متشرّعه است. [در محضر بهجت:2/22]
- با رعایت اخلاقیات و رفتار صحیح اسلامی، افراد غیر مسلمان هم به اسلام و مسلمانها گرایش پیدا می کنند. [در محضر بهجت:2/23]
- ما باید در حال رخاء [آسایش]، حالت ابتهال و تضرع و توسل داشته و ملتجی و شاکر باشیم، تا در حال شدت و گرفتاری به فریاد ما برسند؛ وگرنه همان بلا و گرفتاری به سراغ ما می آید. [در محضر بهجت:2/38]
- برای ادارۀ تمام جهان کافی است که انسان، عاقل و مؤمن و متدیّن باشد. دیانت و عقل، برای ادارۀ کرۀ زمین کفایت می کند. [در محضر بهجت:2/43]
- عدم انجام کارهای خیر از قبیل صدقات جاریه و ساختن بناهای خیریّۀ عامّ المنفعه، مساجد، حسینیّه ها، حمامات، مدارس، و بیمارستانها و… که امروزه مردم از آنها محروم هستند، از بی پولی نیست؛ بلکه از بی توفیقی ما است! [در محضر بهجت:2/54]
- آن چه از ما می پسندند، معرفت الله و خداشناسی است که موضوع آن اشرف موضوعات است، واز راه معرفت نفس نیز حاصل می شود. [در محضر بهجت:2/100]
- بلاهایی که بر ما وارد می شود، تمام رحمت است؛ حداقل باعث تکفیر گناهان می شود. [در محضر بهجت:2/101]
- این دعا خیلی عالی است که دستور داده شده است در زمان غیبت خوانده شود که: (یا اللهُ، یا رَحمانُ، یا رحیمُ، یا مُقَلِّبَ القُلُوبِ، ثَبِّت قَلبی علی دینک!: ای خدا، ای رحمت گستر، ای مهربان، ای گردانندۀ دلها، دل مرا بر دینت ثابت و استوار گردان!) [در محضر بهجت:2/102]
- الهام، مرتبۀ عالیه ای است مقارن با وحی، ما طالب نیستیم وگرنه فیض الهی منقطع نیست و نمی شود. [در محضر بهجت:2/108]
- خیلی خوب است که خدا به انسان چنین قوه و یقینی بدهد که برای غیر خدا محزون نشود! شجاعت و ایمان و استقامت قوی لازم دارد. [در محضر بهجت:2/120]
- (وَاجعَل قَلبی بِحُبِّکَ مُتَیِّماً: و دل مرا سرگشته و دیوانۀ عشق و محبت خود قرار ده.) نفی موضوع خودبینی است و این که پروانه بشود و به نور رسد و نور شود. از خدا بخواهیم با جذبات او از خود فارغ شویم و بی خود گردیم تا نفهمیم و خود را در برابر عظمتش گم کنیم. [در محضر بهجت:2/121]
- راستگویی، در دیدن رؤیای صادقانه و صفای روح خیلی مؤثر است. [در محضر بهجت:2/158]
- آیا می شود کسی با خدا و اولیای خدا ارتباط دینی و معنوی داشته باشد، ولی در مواقع مهمّه، دستگیری نشود و محذول گردد و راهنمایی نشود؟! [در محضر بهجت:2/162]
- در گرفتاریها و ابتلائات، انسان چاره ای جز توسل به خدا و پناه آوردنِ آن به آن و لحظه به لحظه به خدا ندارد! [در محضر بهجت:2/162]
- دنیاپرستان را بنگرید که به چه دل بسته اند و بر سر چه با هم نزاع دارند؛ به دنیایی از کاغذ و مقوا و خانۀ عنکبوت!… [در محضر بهجت:2/177]
- زهد، با داشتن دنیا منافات ندارد … میزان در زهد، دنیا داشتن یا نداشتن نیست؛ بلکه میزان دل بستن یا نبستن به دنیا است. [در محضر بهجت:2/178]
- باب رسیدن به کمالات و لقاء الله مفتوح است. حیف نیست این مراحل را که از راه بندگی حاصل می شود، نداشته و از آنها محروم باشیم؟! [در محضر بهجت:2/190]
- قلّت جمعیت حقّ و کثرت اهل باطل، نباید ما را در مسیر و پیمودن راه حقّ، مضطرب و دل سرد کند، یا باز دارد! [در محضر بهجت:2/191]
- نباید مغرور شویم! تا نزدیکی های وفات و تا زمانی که شیطان زنده است، انسان در مخاطره است! به خدا پناه می بریم. [در محضر بهجت:2/195]
- اگر انسان طرفةُ العینی به خود واگذار شود، از خدا جدا خواهد شد، و شیطان کار خود را کرده و انسان را فریب خواهد داد. [در محضر بهجت:2/195]
- وداع از این دنیا برای ما بسیار نزدیک است؛ ولی ما آن را بسیار دور می بینیم؛ وگرنه این قدر با هم نزاع نداشتیم. [در محضر بهجت:2/209]
- انسان با خود کاری می کند که هیچ دشمنی با او نمی کند و آن این که سرچشمۀ صلاح را تا روز قیامت خشک می کند! [در محضر بهجت:2/222]
- خداوند، ایمان کسانی را که در گرفتاریها ثابت قدم بمانند، تقویت می کند تا هیچ ابتلایی آنها را از پا در نیاورد و با ایمان و ذکر و انس با خدا از دنیا بروند. [در محضر بهجت:2/226]
- به چیزی غیر از توکّل و یاد خدا برای انسان، آرامش حاصل نمی شود. و چیزی غیر از اعراض از یاد خدا و غفلت، زندگی را تلخ و ناگوار نمی کند. [در محضر بهجت:2/246]
نویسنده: خلیل رنجبر