14
شهریور

كه يكى هست و هيچ نيست جز او!

پندهاي حكيمانه استاد علامه حسن زاده آملي

كه يكى هست و هيچ نيست جز او!

احد آن است كه جزء ندارد، واحد آن كه شريك ندارد. هر واحدى احد نيست مانند چيزهايى كه منحصر به فردند، چون عرش و كرسى و مثل جبرييل و ميكاييل كه در يك جزء با ديگران شريك اند، مثل عرش به يك معنى كه با ساير اجسام در جسميت ، و جبرييل با ساير ملايكه در جوهريت و تجرد. و خداوند در هيچ صفتى ذاتى با كسى شريك نيست . چون ذاتش ‍ مركب مى شود. و اگر گويى در وجود مشترك اند، گوييم كه هيهات با وجود او ديگران وجود ندارد!


free b2evolution skin
14
شهریور

غافل از نور مباش !

پندهاي حكيمانه استاد علامه حسن زاده آملي

غافل از نور مباش !

حضرت رسول (صلي الله عليه وآله وسلم ) فرمود: اللهم اجعل لى فى قلبى نورا و فى سمعى نورا و فى بصرى نورا چون اين نور حاصل شود خوشا به حالت عزيزم ! جد و جهد نما تا كاملى را بيابى و او تو را به راه اندازد و از حضيض نقصان به اوج كمال رساند، اين بيت را هم از اين كمترين بشنو: تحفه جان را چو سازى عقر راه قرب دوست
دوست را يابى به انواع عطايا و تحف

 


free b2evolution skin
14
شهریور

مزد خواستن حضرت ابراهيم و ديدنش ملكوت آسمانها و زمين

مزد خواستن حضرت ابراهيم و ديدنش ملكوت آسمانها و زمين

در كتاب جواهر السنيه از حضرت امام صادق عليه السلام روايت است كه فرمود در شبى از شبهاى ظلمانى كه هفت ساعت از شب گذشته بود حضرت ابراهيم على نبيا و اله و عليه السلام از خانه اش بيرون آمده متوجه درگاه الهى شد عرض كرد پروردگارا براى تو يك بيت و هفتاد مسجد بنا كرده ام ، از جانب پروردگار به ابراهيم ندا رسيد كه مزد تو در نزد من است ، ابراهيم به طرف آسمان و زمين و مشرق و مغرب و زير پا نظر انداخت چيزى نديد بار ديگر همان سخن را عرض كرد باز همان جواب را شنيد عرض كرد خدايا مزد من چيزى نرسيد پس ندا رسيد كه يا ابراهيم آيا شكم گرسنه اى از شيعيان على را سير كرده اى يا عورت يا بدن برهنه اى را از ايشان پوشانيده اى كه زيادى مزد مى طلبى ابراهيم عليه السلام عرض كرد پروردگارا آيا على به وجود آمده يا بعد از اين موجود خواهد شد ندا رسيد كه بعد از اين از ممكن غيب پا به مملكت وجود خواهد گذاشت يا ابراهيم آيا مى خواهى كه على را ببينى عرض كرد نعم يا رب پس حق تعالى رفع حجابها از پيش چشم او نمود سرادق عرش به نظرش درآمد و همين است كه خداوند در كلام خود مى فرمايد: (( و كذالك نرى ابراهيم ملكوت السموات و الارض )) همچنين است كه نموديم به ابراهيم ملكوت آنها و زمينها راحضرت ابراهيم قنديل بزرگى از قنديلهاى عرش را ديد عرض كرد الهى اين چند قنديل است حق تعالى فرمود در اين قنديل روح حبيب من محمد صلى الله عليه و آله است پس عرض كرد اين قنديل ديگر چيست ؟ فرمود كه در اين روح على بن ابيطالب است عليه السلام است عرض كرد اين قنديل ديگر چيست كه بعد از آن است خطاب رسيد كه در آن روح فاطمه زهرا عليها السلام دختر سيد انبياء المصطفى صلى الله عليه و آله است عرض كرد اين دو قنديل ديگر چيست ؟ خطاب رسيد كه در آن روح حسن و حسين عليه السلام كه اولاد گرامى ايشانند، عرض كرد اين قنديل ديگر كه بعد از ايشان است چيست ؟ خطاب آمد كه در آن ارواح نه گانه فرزندان محمد و على است پس عرض كرد: (( ما هذه القناديل المشبكة التى لايعلم عددها غيرك )) يعنى اين قنديلهاى مشبكه بسيار كه عدد آنها را كسى غير از تو نمى داند چيست ؟ خطاب رسيد كه در اينها ارواح بندگان صالح از شيعه هاى على هستند ابراهيم عرض كرد كه خدا مرا از شيعيان على گردان و اين است كه خداى تعالى مى فرمايد: (( و ان من شيعته لابراهيم )) يعنى از جمله شيعه على هر آينه ابراهيم است

داستانهايى از انوار آسمانى ، يوسفى

 


free b2evolution skin
14
شهریور

در احوال جوانى كه در حالت احتضار مورد عاق مادرش ‍ بود

در احوال جوانى كه در حالت احتضار مورد عاق مادرش ‍ بود

در حديث است كه جوانى در حالت احتضار بود و حضرت رسول اكرم صلى الله عليه و آله در نزدش تشريف داشت ، فرمود: بگو لااله الالله جوان قادر به سخن گفتن نبود.
حضرت از حضار سوال كرد كه اين جوان چه گناهى دارد كه زبانش بسته شده است ؟ گفتند: عاق مادرش است ، حضرت مادرش را احضار نمود، و به او فرمود: پسرت را حلال كن !
زن عرض كرد: پدر و مادرم فدايت باد چطور حلالش كنم ، كه زده چشم مرا كور كرده ! او را حلال نمى كنم ، حضرت فرمود: آيا راضى مى شوى پسرت را در آتش بسوزانند؟ عرض كرد: نه يا رسول الله !
سپس حلالش كرد، بعد جواب لب گشوده و كلمه لااله الاالله را به تلقين حضرت گفته و جانش را تسليم كرد

داستانهايى از انوار آسمانى ، يوسفى


free b2evolution skin
14
شهریور

كلمات قصار على (عليه السلام ) در معرفت نفس

پندهاي حكيمانه استاد علامه حسن زاده آملي

كلمات قصار على (عليه السلام ) در معرفت نفس 

1- بزرگ ترين نادانى ، نادانى انسان در كار نفس خودش است . 2- بزرگ ترين دانش ، خود شناسى است . 3- برترين خرد، شناسايى آدمى به نفس خود است ؛ پس هر كه خود را شناخت باخرد است ، و آنكه خود را نشناخت گمراه است . 4- زيرك كسى است كه خود را شناخت و كارهايش را خالص گردانيد. 5- عارف كسى است كه نفس خود را شناخت و آن را آزاد كرد و از هر چه كه دورش مى كند پاك گردانيد. 6- معرفت نفس نافع ترين دو معرفت است (معرفت آفاق و معرفت انفس ، سنريهم آياتنا فى الآفاق و فى انفسهم . 7- در شگفتم از كسى كه گمشده خود را مى جويد و خودش را گم كرده و نمى جويد! 8- غايت معرفت اين است كه آدمى خود را بشناسد. 9- كسى كه از خود آگاهى ندارد، چگونه از ديگرى آگاهى مى يابد؟ 10 آنكه خود را شناخت ، به نهايت هر آگاهى و دانش رسيد 11- هر كه نفس خود را شناخت با آن مجاهده مى كند، و آنكه نشناخت آن را مهمل مى گذارد. 12- خود شناسى ، سودمندترين شناسايى هاست . 13- آن كس كه به خود شناسى دست يافت به رستگارى بزرگ رسيده است . هر كس خود را شناخت پروردگارش را شناخت . 14- هر كس خود را شناخت پروردگارش را شناخت . 15- در شگفتم از كسى كه جاهل به خود است ، چگونه مى خواهد عارف به ربش شود.


free b2evolution skin
 
مداحی های محرم