15
تیر

مهم ترین چیزهایی که شایسته است به کودک آموزش دهیم چیست؟

مهم ترین مواد آموزشی که برای هر کودکی لازم است چنین است:

 

 

 

الف: باورهای توحیدی؛

کسی که خردسالی را تربیت کند تا بگوید «لا اله الا الله»، خداوند از او حساب نمی کشد.

ب: دوستی پیامبر (صلی الله علیه و آله) و خاندانش (علیهم السلام)؛

فرزندانتان را بر سه ویژگی تربیت کنید: دوستیِ پیامبرتان، دوستی اهل بیت (علیهم السلام) او و خواندن قرآن.

ج: واجبات، به ویژه نماز و روز؛

قرآن کریم می فرماید «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَ أَهْليكُمْ ناراً؛ ای کسانی که ایمان آورده اید! خود و خانواده تان را از آتش،نگه دارید»معنای آن چنین است که به آنان{خانواده} چیزهایی را بیاموزید که به وسیله آن از آتش، نجات یابند.

د: قرآن؛

یکی از حق های فرزند بر پدر آن است که «يُعَلِّمَهُ الْقُرْآن» پدر قرآن را به او بیاموزد. و کسی که پیش از بلوغ قرآن بخواند، به تحقیق، در کودکی به او حکمت داده شده است. و حق فرزند بر پدر آن است که اگر دختر بود سوره نور را به او تعلیم دهد.و به فرزندانتان سوره «یس» بیاموزید، زیرا این سوره، گل{باغ} قرآن است.

 

 

 

ه: نوشتن؛
یکی از حق های فرزند بر پدر آن است که پدر نوشتن را به کودک خویش بیاموزد.

و: بهداشت؛

روزی امام (علیه السلام) به فرزندش امام حسن مجتبی (علیه السلام) فرمود: پسرم! آیا به تو چهار نکته نیاموزم که به کمک آن ها از طب، بی نیاز شوی؟ گفت: چرا، ای امیرمومنان!

فرمود: بر سر سفره ننشین، مگر آن هنگام که گرسنه ای؛ و از سفره برنخیز، مگر درحالی که هنوز، میل به خوردن داری؛ خوب بجو؛ و به گاه خُفتن، به مستراح برو. اگر این چهار نکته را به کاربستی، از طب، بی نیاز می شوی. نیز لقمان حکیم به فرزندش چنین می گفت: فرزندم! چون معده از غذا پر شود، اندیشه فرو می خوابد و از کار می افتد و زبان حکمت گنگ می شود و اعضای بدن از عبادت بازمی مانند.
و امام حسین (علیه السلام) فرمود: پدرم امیر مؤمنان (علیه السلام) به ما دستور می داد که: هرگاه مسواک کردیم، آب ننوشیم، مگر آن که اول سه بار مضمضه کنیم. (آب دردهان بچرخانیم و دور بریزیم).

ز: حکمت های اخلاقی؛

روزی امیر مؤمنان (علیه السلام) از پسرش امام حسن مجتبی (علیه السلام) پرسید: فرزندم! عقل چیست؟ گفت: نگهداری آنچه در قلبت به ودیعه گذاشته ای. فرمود: بخل چیست؟ گفت: این که {مصرف} اندک را اسراف، و آنچه را انفاق کرده ای، از بین رفتن بدانی. فرمود: بی نیازی چیست؟ گفت: کمی ِ آرزوهایت و رضایت به آنچه تو را بسنده است؛ و… سپس حضرت علی (علیه السلام) فرمودند این حکمت ها را به فرزندانتان بیاموزید؛ چراکه مایه ی فزونیِ خِرد و دوراندیشی و صاحب نظر شدن است.

 

 

 

ح: شعرهای سودمند؛
امیر مؤمنان (علیه السلام) از این که شعر{پدرش} ابوطالب، روایت و تدوین شود، خُرسند می شد و می فرمود: آن را فراگیرید و به فرزندانتان یاد بدهید؛ چراکه او بر دین خدا بود و در آن، دانشِ بسیار است.

ط: شنا و تیراندازی:

به پسرانتان، شنا و تیراندازی یاد دهید و به دختر، ریسندگی.

منبع:گفتگوی صمیمانه با اهل بیت علیهم السلام در باره تربیت کودک/ رحمت پوریزدی.


free b2evolution skin
15
تیر

نمونه هايى برجسته از اخلاق امام علی عليه السلام‏

ميانجى شدن اميرمؤمنان عليه السلام‏
اميرالمؤمنين عليه السلام بر خرمافروشان می گذشت، ناگاه كنيزى را در حال گريه ديد، فرمود: سبب گريه ات چيست؟ گفت: آقايم مرا با يك درهم براى خريد خرما فرستاد، از اين شخص خرما را خريدم و نزد آقايم بردم، ولى نپسنديد، هنگامى كه به ايشان برگرداندم از پس گرفتن سر باز زد.
حضرت به خرمافروش گفت: اى بنده خدا! اين يك خدمتكار است و از خود اختيارى ندارد، درهمش را باز گردان و خرما را پس بگير، خرمافروش از جا برخاست و مشتى به حضرت زد.
مردم گفتند: [چه كردی] اين اميرالمؤمنين عليه السلام است؟! مرد از شدّت ترس به تنگى نفس افتاد و رنگ چهره اش زرد شد و خرما را از كنيز گرفت و درهم را به او باز گردانيد سپس گفت: اى اميرالمؤمنين! از من راضى شو، حضرت فرمود: چه چيزى بيشتر از اينكه ببينم تو خود را اصلاح كرده اى مرا راضى می كند؟
و كلام اميرالمؤمنين عليه السلام به اين صورت آمده است: من در صورتى از تو راضى می شوم كه حقوق مردم را تمام و كامل بپردازی.

 

 

 

توجه عاشقانه به يتيمان‏
وجود مبارك اميرالمؤمنين عليه السلام با اينكه به همه اوضاع و احوال كشور و مردمش آگاه بود و به ويژه يتيمان و مستمندان و بيوه زنان و نيازمندان را لحظه اى از نظر دور نمی داشت، ولى گاهى براى درس دادن به زمامداران و امت اسلام كارى را هم چون فردى عادى انجام می داد.
روزى امام عليه السلام زنى را ديد كه مشكى پر از آب به دوش می كشيد. مشك را از او گرفت و تا جايى كه آن زن بنا داشت، برد و آنگاه از وضع آن زن جويا شد، زن گفت: على بن ابى طالب شوهرم را به بعضى از مرزها فرستاد و كشته شد، برايم كودكانى يتيم به جا گذاشت و من براى اداره امور آنان چيزى ندارم، به اين خاطر ضرورت و احتياج مرا به انجام كار براى مردم ناچار كرد.
حضرت به خانه برگشت و هنگامى كه صبح شد سبدى از طعام براى آن خانواده با خود حمل كرد، بعضى از يارانش گفتند: آن را در اختيار من بگذار تا برايت بياورم، فرمود: چه كسى در قيامت بار سنگين مرا به جاى من حمل می كند؟
آنگاه به درِ خانه آن زن رفت و در زد. زن گفت: كيست كه در می زند؟
حضرت فرمود: همان عبدى هستم كه مشك پرآب را براى تو به دوش كشيد، در را باز كن كه چيزى براى كودكان همراه دارم. زن گفت: خدا از تو خشنود باشد و ميان من و على داورى كند!
حضرت وارد شد و فرمود: علاقه دارم پاداش الهى به دست آورم؛ ميان خمير كردن آرد و پختن نان و بازى كردن با كودكان يكى را انتخاب كن. زن گفت: من به پختن نان بيناترم و تواناتر، ولى اين تو و اين كودكان، با آنان بازى كن.
زن می گويد: من به سوى آرد رفتم و آن را خمير كردم و على عليه السلام به جانب گوشت رفت و آن را پخت و با دست مباركش گوشت پخته و خرما و خوراكى ديگرى به دهان كودكان می گذاشت، هرگاه كودكان چيزى از آن خوراكی ها را می خوردند می گفت: فرزندانم! على را از آنچه براى شما پيش آمده، حلال كنيد!
هنگامى كه آرد خمير شد، زن گفت: اى بنده خدا! تنور را روشن كن، على عليه السلام به جانب تنور شتافت و آن را شعله ور ساخت. چون تنور شعله كشيد صورتش را نزديك برد و حرارت آتش را به آن تماس داده، می گفت:
يا على! بچش، اين پاداش كسى است كه حق بيوه زنان و يتيمان را وا گذاشته.
ناگاه زنى (از زنان همسايه) على عليه السلام را ديد و او را شناخت و به مادر كودكان گفت: واى بر تو! اين امير مؤمنان است؛ زن به جانب حضرت شتافت و پی درپى می گفت: از شما بس شرمنده ام اى اميرمؤمنان! حضرت فرمود: من از تو بس شرمنده ام اى كنيز خدا كه در مورد تو كوتاهى كردم.

منبع: اهل بيت عليهم‏ السلام عرشيان فرش نشين، شیخ حسین انصاریان


free b2evolution skin
15
تیر

مناشدات امام حسين (ع) در مكّه درباره غدیر

يك سال قبل از مرگ معاويه، امام حسين عليه السّلام به همراه عبد اللَّه بن عباس و عبد اللَّه بن جعفر به حجّ رفتند. حضرت مردان و زنان بنى هاشم و دوستان و شيعيانشان را كه به حجّ آمده بودند و نيز گروهى از انصار را كه حضرت و اهل بيتش آنان را مى‏ شناختند جمع كردند. سپس افرادى را فرستادند و فرمودند: احدى از اصحاب پيامبر صلى اللَّه عليه و آله وسلم كه معروف به صلاح و عبادت هستند و امسال به حج آمده ‏اند را ترك نكنيد و آنها را نزد من جمع نمائيد».

 

 

 

در منى بيش از هفتصد نفر نزد آن حضرت در خيمه ‏اش جمع شدند كه اكثر آنان از تابعين بودند، و حدود دويست نفر از اصحاب پيامبر صلى اللَّه عليه و آله و سلم و ديگران بودند.
امام حسين عليه السّلام در مقابل آنان براى خطابه ايستاد و خدا را حمد و ثنا گفت و سپس فرمود:
امّا بعد، اين طغيانگر در باره ما و شيعيانمان آنچه ديديد و مى ‏دانيد و حاضر بوده‏ ايد روا داشت! من مى‏ خواهم از شما مطالبى را سؤال كنم، اگر راست گفتم مرا تصديق كنيد و اگر دروغ گفتم تكذيب كنيد.بحق خداوند بر شما و حق پيامبر و حق قرابتم با پيامبرتان، از شما مى‏ خواهم كه وصف اين مجلس مرا با خود ببريد و سخنان مرا بازگو كنيد و همه شما دعوت كنيد قبائلى را كه ياران شما هستند، آنان كه از آنها در امان هستيد و به آنان اطمينان داريد.

آنان را به آنچه از حق ما مى ‏دانيد دعوت كنيد كه من مى‏ترسم اين امر ولايت كهنه شود و حق از بين برود و مغلوب گردد، ولى خداوند نور خود را كامل خواهد كرد اگر چه كافران را خوش نيايد.
امام حسين عليه السّلام چيزى از آنچه خداوند در باره آنان از قرآن نازل كرده ترك نكرد مگر آنكه تلاوت نمود و تفسير كرد. و نيز چيزى از آنچه پيامبر صلى اللَّه عليه و آله در باره پدر و برادر و مادرش و خودش و اهل بيتش فرموده بود ترك نكرد مگر آنكه نقل نمود. در همه اينها صحابه مى‏ گفتند: «بخدا قسم آرى شنيده ‏ايم و شهادت مى ‏دهيم»، و تابعين مى‏ گفتند:
«بخدا قسم كسى از صحابه براى ما نقل كرده كه او را راستگو مى‏ دانيم و به او اطمينان داريم».
حضرت هم مى‏ فرمود: شما را بخدا قسم مى‏ دهم كه آن را براى كسانى كه به آنها و به دينشان اعتماد داريد نقل كنيد.

 

 

ادامه »


free b2evolution skin
15
تیر

دلیل عشق مردم به امام علی علیه السلام

امام علی (علیه السلام) می فرماید:
«ان الله فرض علی ائمه العدل، ان یقدروا انفسهم بضعفه الناس»:
«خداوند بر امامان دادگر، واجب کرده، که زندگی خویش را با ناتوانان مردم منطبق سازند». [1].
آنکه رنج فقر را لمس نکرده و هیچ سنخیتی با توده ی مستحق و محروم ندارد نمی تواند رهبری مستضعفین را بر علیه مستکبرین به عهده بگیرد، ولی وقتی امام و رهبر یک جامعه زندگی خود را با فقیرترین و محروم ترین مردم منطبق می کند، توده مردم با او احساس سنخیت و یگانگی می کند و او در اعماق جان توده ها نفوذ می کند، به گونه ای که حتی قرنها پس از مرگش می تواند با رهبری های خداگونه اش مستضعفین جهان را بر علیه مستکبرین بسیج نماید.

 

 


کلام ابن ابی الحدید درباره فلسفه ی عشق مردم به علی علیه السلام
ابن ابی الحدید در رابطه با فلسفه ی نفوذ خارق العاده ی امام علی (علیه السلام) در دل توده ها و عشق توصیف ناپذیر مردم نسبت به آن حضرت مطلب جالبی دارد که خلاصه آن را اینجا ذکر می کنیم:
می گوید روزی از ابوجعفر نقیب پرسیدم علت اینکه مردم این همه به علی (علیه السلام) عشق می ورزند چیست، ولی در پاسخ این سوال نمی خواهم از علم و شجاعت و فصاحت و سایر صفات و ویژگی هائی که خداوند به صورت کامل به او عنایت کرده، سخنی به میان آید؟.
سوال جالبی است، ابوجعفر ابتدا مقدمه ای ذکر می کند که اصولا توده ی مردم از زندگی دنیا دل خوشی ندارند، افراد شایسته و مستحق اکثرا محرومند و حتی بیشتر اوقات محتاج افراد ناشایسته، پس از تشریح این مقدمه می گوید:
«.. فمعلوم ان علیا علیه السلام کان مستحقا محروما، بل هو امیر المستحقین المحرومین و سیدهم و کبیرهم…»
«بدیهی است که علی (علیه السلام) خود مستحقی محروم بود، بلکه او امیر مستحقین محروم، و آقا و بزرگ آنها بود! و معلوم است که محرومین برای یکدیگر تعصب می ورزند و بر علیه دنیاداران می شورند، حال اگر یکی از این محرومین مردی پرارج و شریف و جامع فضائل انسانی باشد و در عین حال محروم و بزرگترین رنجها و مصائب را در جهان ببیند و بالاخره در محراب عبادت کشته شود و فرزندانش پس از وی شهید گردند و زنان خانواده اش به اسارت برده شوند و خاندانش گرفتار قتل و تبعید و فرار و زندان باشند، با توجه به اینکه همه ی آنها مردان با فضیلت و زاهد و عابد و سخی و برای خلق سودمند بودند.
«فهل یمکن الا یتعصب البشر کلهم مع هذا الشخص! و هل تستطیع القلوب الا تحبه و تهواه و تذوب فیه و تفنی فی عشقه؟!»:
آیاممکن است که تمام انسانها نسبت به چنین شخصی میل نورزند؟! و آیا دلها می توانند او رادوست نداشته باشند وهوای او نکنند؟! و در هوای او آب نگردند؟! و در عشق او فنا نشوند؟! … » [2].
پ ن:

[1] نهج البلاغه 209.
[2] شرح ابن ابی الحدید جلد 10 صقحه ی 225 -222 به طور خلاصه.
 
منبع: رمز تداوم انقلاب در نهج البلاغه
 


free b2evolution skin
14
تیر

دعای کمیل (دانلود متن، ترجمه و صوت)

دعاى كميل بن زياد عليه الرحمة و آن از ادعيه معروفه است و علامه مجلسى رحمة الله عليه فرموده كه آن بهترين دعاها است و آن دعاى خضر عليه السلام است حضرت امير المؤمنين عليه السلام آن را تعليم كميل كه از خواص اصحاب آن حضرت است فرموده در شب هاى نيمه شعبان و در هر شب جمعه خوانده مى ‏شود و براى كفايت از شر اعدا و فتح باب رزق و آمرزش گناهان نافع است و شيخ و سيد آن را نقل نموده ‏اند و من آن را از مصباح المتهجد نقل مى‏ كنم و آن دعاى شريف اين است‏

 

 



اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِرَحْمَتِكَ الَّتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْ‏ءٍ
خدايا از تو درخواست مي كنم بآن رحمت بى ‏انتهايت كه همه موجودات را فراگرفته است
وَ بِقُوَّتِكَ الَّتِي قَهَرْتَ بِهَا كُلَّ شَيْ‏ءٍ وَ خَضَعَ لَهَا كُلُّ شَيْ‏ءٍ وَ ذَلَّ لَهَا كُلُّ شَيْ‏ءٍ
و بتوانايى بى‏ حدت كه بر هر چيز مسلط و قاهر است و همه اشياء خاضع و مطيع اوست و تمام عزتها در مقابلش ذليل و زبون است
وَ بِجَبَرُوتِكَ الَّتِي غَلَبْتَ بِهَا كُلَّ شَيْ‏ءٍ
و به مقام جبروت و بزرگيت كه همه قدرتها برابر او مغلوب است
وَ بِعِزَّتِكَ الَّتِي لاَ يَقُومُ لَهَا شَيْ‏ءٌ
و به عزت و اقتدارت كه هر مقتدرى از مقاومتش عاجز است
وَ بِعَظَمَتِكَ الَّتِي مَلَأَتْ كُلَّ شَيْ‏ءٍ
و به عظمت و بزرگيت كه سراسر عالم را مشحون كرده است
وَ بِسُلْطَانِكَ الَّذِي عَلاَ كُلَّ شَيْ‏ءٍ
و به سلطنت و پادشاهيت كه بر تمام قواى عالم برترى دارد
وَ بِوَجْهِكَ الْبَاقِي بَعْدَ فَنَاءِ كُلِّ شَيْ‏ءٍ
و بذات پاكت كه پس از فناى همه موجودات باقى ابدى است
وَ بِأَسْمَائِكَ الَّتِي مَلَأَتْ (غَلَبَتْ) أَرْكَانَ كُلِّ شَيْ‏ءٍ
و بنامهاى مباركت كه در همه اركان عالم هستى تجلى كرده است
وَ بِعِلْمِكَ الَّذِي أَحَاطَ بِكُلِّ شَيْ‏ءٍ
و به علم ازليت كه بر تمام موجودات محيط است
وَ بِنُورِ وَجْهِكَ الَّذِي أَضَاءَ لَهُ كُلُّ شَيْ‏ءٍ
و به نور تجلى ذاتت كه همه عالم را روشن ساخته است
يَا نُورُ يَا قُدُّوسُ يَا أَوَّلَ الْأَوَّلِينَ وَ يَا آخِرَ الْآخِرِينَ‏
اى نور حقيقى و اى منزه از توصيف اى پيش از همه سلسله و بعد از همه موجودات پسين

 

 


اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي تَهْتِكُ الْعِصَمَ‏
خدايا ببخش آن گناهانى را كه پرده عصمتم را مى‏درد
اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي تُنْزِلُ النِّقَمَ‏
خدايا ببخش آن گناهانى را كه بر من كيفر عذاب نازل مى‏ كند
اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي تُغَيِّرُ النِّعَمَ‏
خدايا ببخش آن گناهانى را كه در نعمتت را به روى من مى‏ بندد
اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي تَحْبِسُ الدُّعَاءَ
خدايا ببخش آن گناهانى را كه مانع قبول دعاهايم مى ‏شود
اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي تُنْزِلُ الْبَلاَءَ
خدايا ببخش آن گناهانى را كه بر من بلا مى ‏فرستد
اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِي كُلَّ ذَنْبٍ أَذْنَبْتُهُ وَ كُلَّ خَطِيئَةٍ أَخْطَأْتُهَا
خدايا هر گناهى كه مرتكب شده ‏ام و هر خطايى از من سر زده همه را ببخش
اللَّهُمَّ إِنِّي أَتَقَرَّبُ إِلَيْكَ بِذِكْرِكَ وَ أَسْتَشْفِعُ بِكَ إِلَى نَفْسِكَ‏
اى خدا من به ياد تو بسوى تو تقرب مى ‏جويم و تو را سوى تو شفيع مى ‏آورم
وَ أَسْأَلُكَ بِجُودِكَ أَنْ تُدْنِيَنِي مِنْ قُرْبِكَ وَ أَنْ تُوزِعَنِي شُكْرَكَ وَ أَنْ تُلْهِمَنِي ذِكْرَكَ‏
و از درگاه جود و كرمت مسئلت مى ‏كنم كه مرا به مقام قرب خود نزديك سازى و شكر و سپاست را به من بياموزى و ذكر و توجه حضرتت را بر من الهام كنى

ادامه »


free b2evolution skin
 
مداحی های محرم