4
مهر

در اين مكان در آينده نهرى ايجاد مى شود

در اين مكان در آينده نهرى ايجاد مى شود

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ

اميرالمؤمنين با عده اى از اصحاب به خارج از كوفه حركت مى كرد كه فرمود: آيا اگر به شما خبر دهم كه روزگارى نمى گذرد تا اينكه در اين مكان نهرى ايجاد شده و در آن آب جارى مى شود آيا مرا تصديق مى كنيد؟ اصحاب گفتند: آيا چنين چيزى خواهد شد؟
حضرت فرمود: آرى به خدا قسم گويا نهرى را مى بينم در اين مكان كه در آن آب جارى است و كشتيها حركت مى كنند و مردم از آن استفاده مى برند، و همانگونه شد كه حضرت خبر داد


نام كتاب : پيشگوئيهاى امير المؤمنين عليه السلام

مؤ لف : سيد محمد نجفى يزدى


free b2evolution skin
4
مهر

پيشگوئى حضرت در مورد عمر طولانى مردى و ايجاد شهر بغداد

پيشگوئى حضرت در مورد عمر طولانى مردى و ايجاد شهر بغداد

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ

مردى بنام حسن بن ذكردان كه داراى عمرى طولانى بود و 325 سال از عمرش مى گذشت ، گويد: من اميرالمؤمنين را در شهر خودم در خواب ديدم و سپس به طرف مدينه (به شوق ديدار حضرت ) حركت كردم و در آنجا به دست حضرت مسلمان شدم و مرا حسن ناميد، احاديثى از آن حضرت شنيدم از جمله روزى به حضرت گفتم :
يا اميرالمؤمنين برايم دعا كن حضرت فرمود: اى فارسى عمر تو طولانى خواهد شد، و حركت خواهى كرد به طرف شهرى كه مردى از پسران عمويم عباس (منصور عباسى ) بنا مى كند و در آن زمان بغداد ناميده مى شود ولى به آن شهر نمى رسى و قبل از رسيدن به آن شهر در زمينى بنام مدائن وفات خواهى كرد!
و همانگونه شد كه حضرت خبر داده بود زيرا حسن بن ذكردان همان شب كه داخل مدائن شد فوت نمود و در يك پيشگوئى ديگر حضرت امير عليه السّلام از بغداد به عنوان زوراء نام برده فرمود: شهرى ايجاد مى شود كه نامش زوراء خواهد بود ميان دو رود دجله و فرات ، ساختمانهاى آن از گچ و آجر برافراشته و با طلا و نقره زينت شود


نام كتاب : پيشگوئيهاى امير المؤمنين عليه السلام

مؤ لف : سيد محمد نجفى يزدى


free b2evolution skin
4
مهر

تاريخچه مختصر ايجاد شهر بغداد

تاريخچه مختصر ايجاد شهر بغداد

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ

مؤ لف گويد: شهر بغداد در سال 135 هجرى به دستور منصور دوانيقى خليفه عباسى ساخته شد زيرا منصور نمى خواست در كوفه اقامت كند و از اهالى آنجا ناراضى بود زيرا سپاهيان را منحرف مى كردند، گويند در آن زمان كه به دنبال سرزمينى براى بناى شهرى جديد مى گشت ، يكى از لشكريان او در مدائن مريض شد و آنجا ماند، دكترى كه او را معالجه مى كرد از او در مورد حركت منصور پرسيد، آن سرباز گفت : منصور به دنبال جايگاهى براى ساختن شهرى جديد است .
دكتر گفت : ما در كتاب خود مى يابيم كه مردى بنام مقلاص شهرى ميان دجله و فرات بنا مى كند بنام زوراء… وقتى آن سرباز اين خبر را به منصور داد او گفت
به خدا سوگند كه نام من در بچگى مقلاص بود بعدا به فراموشى سپرده شد، آنگاه بعد از مشورت در مورد شرائط آب و هوائى و اقتصادى و نظامى و امور ديگر شهر را بنا كرد.
حضرت امير عليه السّلام در يك پيشگوئى كه از خلفاى بنى عباس نام برد و ما آن را بعدا ذكر مى كنيم از منصور به مقلاص تعبير نموده است .
امام صادق عليه السّلام فرمود: اميرالمؤمنين به زمين بغداد عبور كرد فرمود: نام اين زمين چيست ؟ گفتند: بغداد، فرمود: اينجا شهرى بنا مى شود آنگاه صفات آنرا بيان نمود، گويند: تازيانه حضرت (در اينجا) از دست مباركش افتاد، حضرت از نام اين سرزمين پرسيد گفتند: نامش ‍ بغداد است . فرمود: اينجا بنا مى شود و به مسجد تازيانه نامگذارى مى شود


نام كتاب : پيشگوئيهاى امير المؤمنين عليه السلام

مؤ لف : سيد محمد نجفى يزدى


free b2evolution skin
4
مهر

پيشگوئى حضرت در مورد بيعت شكنى مروان و حكومت اولاد او

پيشگوئى حضرت در مورد بيعت شكنى مروان و حكومت اولاد او

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ

بعد از جنگ جمل و شكست لشكر شورشيان ، عبدالله بن عباس نزد حضرت امير عليه السّلام آمد و گفت : يا اميرالمؤمنين حاجتى دارم .
حضرت فرمود: چه خوب آگاهم به حاجت تو، آمده اى تا براى (مروان ) بن حكم امان بگيرى ؟!
ابن عباس گفت : آرى مى خواهم به او امان دهيد، حضرت فرمود: به او امان دادم ، ولى او را بر ترك مركب خودت سوار كن و نزد من آور.
راوى گويد: ابن عباس او را آورد، قيافه مروان همچون بوزينه اى بود.
حضرت فرمود: آيا بيعت مى كنى ؟ عرض كرد: آرى و در دل است آنچه هست (يعنى دلم با شما نيست ) حضرت فرمود: خداوند به آنچه در دلهاست داناتر است
حضرت در ابتدا دست خود را جلو برد تا مروان با حضرت بيعت كند، ولى ناگهان دست خويش را عقب كشيد و فرمود: مرا نيازى به بيعت او نيست ، اين دست ، دست يهودى است (اهل پيمان نيست ) اگر بيست بار با من بيعت كند با دبرش آن را مى شكند، آنگاه به مروان فرمود:
اى پسر حكم در هيجان اين جنگ بر سر تو ترسيدم كه از بدنت جدا شود، نه به خدا قسم چنين نشود تا اينكه از نسل تو خارج شود فلان و فلان كه اين امت را آزار دهند و به شدت خوار كنند و جام صبر را به آنها بنوشانند.
و خواهيم ديد كه اولاد مروان به حكومت رسيدند و چه بلاها بر امت وارد كردند و مردم جز سوختن و ساختن چاره اى نداشتند، همچنانكه پيشگوئى حضرت در بيعت شكنى مروان به وقوع پيوست و او بعد از جنگ جمل و اظهار بيعت با حضرت ، به معاويه پيوست .


نام كتاب : پيشگوئيهاى امير المؤمنين عليه السلام

مؤ لف : سيد محمد نجفى يزدى


free b2evolution skin
4
مهر

پيشگوئى حضرت در مورد مروان و اولاد او و جنايات آنها

پيشگوئى حضرت در مورد مروان و اولاد او و جنايات آنها

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ

در يك پيشگوئى ديگر، اميرالمؤمنين عليه السّلام در مورد مروان و اولاد او فرمود: آگاه باشيد كه او (مروان ) را حكومتى است (بسيار كوتاه ) همانند ليسيدن سگ بينى خود را و اوست پدر چهار فرمانروا و زود باشد كه مردم از مروان و فرزندان او روز سرخى را ببيند.
حضرت امير عليه السّلام در اين كلام كوتاه خبر داد به اينكه مروان سرانجام به حكومت مى رسد ولى بسيار كوتاه ، اما مروان داراى شخصيتى بسيار پست و حقير بود، و از دشمنترين افراد نسبت به اميرالمؤمنين عليه السّلام بود، او مشهور به وزغ بن وزغ ، چلپاسه پسر چلپاسة و طريد بن طريد، يعنى رانده شده و تبعيدى پسر تبعيدى ، زيرا پيامبر هر دو را از مدينه تبعيد كرد، و در عين خباثت و شرارت و نفاق ، مردى است بسيار هتاك و بد دهن كه نسبت به امام مجتبى عليه السّلام و همچنين سب اميرالمؤمنين بى ادبيهاى فراوان دارد و ما برخى از حالات او را در كتاب اسرار عاشورا نگاشته ايم .
بارى وقتى پسر يزيد در شام از دنيا رفت ، مروان در شام بود، و با توطئه و همدستى عمروبن سعيد بن عاص مشروط بر آنكه بعد از مروان ، حكومت به او رسد، مروان را براى خلافت يارى داد، مروان گفت : بعد از خالد بن يزيد بن معاويه ، تو خليفه باش ، و او پذيرفت و عمروبن سعيد نيز كار خلافت او را هموار ساخت .


نام كتاب : پيشگوئيهاى امير المؤمنين عليه السلام

مؤ لف : سيد محمد نجفى يزدى


free b2evolution skin
 
مداحی های محرم