آنقدر براى هدايت شما رنج ديدم كه از زندگى سير شدم
آنقدر براى هدايت شما رنج ديدم كه از زندگى سير شدم
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ
ادامه : سوگند به خدا اگر مى توانستم چاره كلام و مراسله شما را بنمايم (به خلافت شما) حاضر نمى شدم ، آن قدر درباره هدايت شما رنج ديدم كه از زندگى خود سير شدم و بالاخره تمام گفتار مرا به استهزاء گرفتيد و به اين وسيله از حق فرار كرديد و به باطلى گرويديد كه خدا دينداران خود را به آن عزيز نفرموده و من مى دانم كه در نتيجه بى توجهى به گفتار من به غير زيان چيز ديگرى برايم نتيجه ندارد، هر وقت شما را به پيكار با دشمن خودتان دعوت كردم زمين گير شديد و از من درخواست تاءخير نموديد مانند كسى كه وام طولانى از كسى گرفته (و اكنون كه هنگام پرداخت رسيده باز هم مهلت ديگرى مى خواهد)