حافظ از خوف
(حافظ از خوف )
ابو حمزه ثمالى از حضرت ابى عبداللّه عليه السلام نقل كرد، من در مكّه بودم (…در اثناء حديثش گفت ):
فدايت شوم مى بينم اصحابمان را كه تربت حائر را براى استشفاء اخذ مى كنند، آيا اينكه مى گويند در اين تربت شفاء هست درست است ؟
(حافظ از خوف )
ابو حمزه ثمالى از حضرت ابى عبداللّه عليه السلام نقل كرد، من در مكّه بودم (…در اثناء حديثش گفت ):
فدايت شوم مى بينم اصحابمان را كه تربت حائر را براى استشفاء اخذ مى كنند، آيا اينكه مى گويند در اين تربت شفاء هست درست است ؟
(زمين مقدس )
(حضرت على بن الحسين عليه السلام ) فرمودند:
خداوند متعال بيست و چهار هزار سال قبل از اينكه زمين كعبه را خلق كند و آن را حرم قرار دهد، (زمين كربلاء را آفريد و آن را حرم امن و مبارك گردانيد) و هر گاه حق تعالى بخواهد، كره زمين را بلرزاند و حركتش دهد (شايد كنايه از قيامت باشد) (زمين كربلاء را همراه تربتش در حالى كه نورانى و شفاّف هست ، بالا برده و آن را در برترين باغ هاى بهشت قرار دهد و بهترين مسكن در آنجا مى گرداندش و ساكن نمى شود در آن مگر انبياء و مرسلين ).
(يا بجاى اين فقره فرمودند: و ساكن نمى شود در آن مگر رسولان و اولوالعزم ). (اين زمين بين باغ هاى بهشت مى درخشد). همان طورى كه ستاره در خشنده بين ستارگان نور افشانى مى نمايد، نور اين زمين چشم هاى اهل بهشت را تار مى كند و با صدائى بلند مى گويد:
(من زمين مقدّس و طيّب و پاكيزه و مباركى هستم كه سيدالشهداء عليه السلام و سرور جوانان اهل بهشت را در خود دارم .)(4)
بوى بهشت مى وزد از كربلاى تو
اى كشته اى كه جان دو عالم فداى تو
در حيرتم چه شد كه نشد آسمان خراب
وقتى شنيد ناله واغربتاى تو
رفتى بپاس حرمت كعبه به كربلا
شد كعبه حقيقى دل كربلاى تو
اجر هزار عمره و حج در طواف توست
اى مروه و صفا به فداى صفاى تو
با گفتن رضا بقضائك بقتلگاه
شد متحدّ رضاى خدا با رضاى تو
تو هر چه داشتى بخدا دادى ، حسين
فردا خداست جلّ جلال جزاى تو
نام كتاب : داستانهايى از خاك تربت امام حسين (ع)
نويسنده : شهيد احمد مير خلف زاده و على مير خلف زاده
عدم اختصاص به شيعه
از جمله چيزهايى كه موجب جاودانگى داستان غدير گشته و مفاد آن را ثابت و محقق ساخته است ، (عيد) قرار گرفتن آن است . روز غدير، عيد به شمار آمده و روز و شب آن همراه با عبادت و خشوع و جشن و نيكى به ضعيفان و توسعه بر خود و خانواده قرار گرفته است و مردم در اين جشن ، لباسهاى خوب و زينتهاى خود را مى پوشند.
هرگاه كه مردم به اينگونه امور گرايش داشته باشند، در پى عوامل آن رفته ، از راويان آن جستجو كرده و به سرودن و نقل كردن پيرامون آن مى پردازند و اينگونه در هر دوره اى ، همه ساله توجه نسلها به آن معطوف مى شود و همواره سندهاى واقعه و متون و اخبار مربوط به آن ، خوانده مى شود و ماندگار مى گردد.
براى يك پژوهشگر در اين مساله ، دو چيز آشكار مى گردد:
1 - اينكه اين عيد، تنها به شيعه مربوط نيست ؛ هرچند كه شيعه ، دلبستگى خاصى نسبت به آن دارد. فرقه هاى ديگر مسلمين هم در عيد گرفتن غدير، با شيعه شريكند و بزرگانى از غير شيعه در فضيلت اين روز و عيد بودنش به خاطر تعيين اميرالمؤ منين (ع ) به مقام والاى ولايت از سوى حضرت رسول (ص ) سخنانى ابراز كرده اند، چرا كه اين موسم ، موسم شادمانى هواداران على (ع ) است و به عنوان جانشين بلافصل پيامبرمي دانند.
كتب تاريخ ، درسهايى از اين عيد بر ما مى خواند و اينكه امت اسلامى در شرق و غرب ، در عيد بودن آن متفق اند و مصريان و مغربيان و عراقيان ، به جايگاه آن اعتنا و اهتمام داشته اند و روز غدير نزد آنان به عنوان روزى مشخص براى نماز، دعا، خطبه و مديحه خوانى مشهوربوده است و نامگذارى اين روز به عيد، مورد اتفاق بوده است .
ابن خلكان مى نويسد: پيامبر اكرم (ص ) هنگام بازگشت از مكه در حجة الوداع ، وقتى به غدير خم رسيد، ميان خود و على (ع ) عقد برادرى بست و او را براى خود، همچون هارون براى حضرت موسى (ع ) دانست و فرمود: (خدايا دوستدارانش را دوست بدار و دشمنانش را دشمن بدار، يارانش را ياور باشد و خواركنندگانش را خوار كن و شيعه را به اين روز، دلبستگى خاصى است .
سخن ابن خلكان را مسعودى هم تاييد كرده است ، آن جا كه مى گويد: (فرزندان على (ع ) و شيعيان او اين روز را بزرگ مى دارند.
ثعالبى نيز پس از آن كه شب غدير را از شبهاى مشهور نزد امت شمرده است ، مى نويسد: و اين ، شبى است كه فردايش پيامبر خدا (ص ) در غدير خم ، بر فراز جهاز شتران خطبه خواند و فرمود: (من كنت مولاه فعلى مولاه …) و شيعيان ، اين شب را گرامى داشته ، به احياء و عبادت مى پردازند.اين ، به خاطر عقيده شيعه بر اين نكته است كه نص صريح بر خلافت بلافصل اميرالمؤ منين (ع ) وجود دارد و شهرت اين شب به فضيلت و فرخندگى ، بر اساس اين باور است كه در صبح اين شب ، حادثه اى مهم و فضيلتى آشكار روى داده و آن روز را مشخص كرده و عيدى فرخنده ساخته است ، تا آن جا كه در سروده ها نيز در باب نيكويى و مسرت و جلوه ، به آن تشبيه مى كنند. تهنيت و شادباش گفتن ابوبكر و عمر و همسران پيامبر و صحابه آن حضرت ، به على (ع ) كه به فرمان پيامبر بود، از نشانه هاى ديگر عيد بودن اين روز است ، چرا كه تبريك و تهنيت ، از ويژگيهاى عيدها و روزهاى شادمانى است .
نام كتاب :عيد غدير در اسلام
تدوين و ترجمه : جواد محدثى
راه هاى رسيدن اركان خانواده به اهداف متعالى
1. توجه به اهداف ارزشمند؛
در هيچ حال والدين نبايد در تربيت فرزندان برومند از توجه به اهداف ارزشمند و متعالى غفلت بورزند؛ زيرا پدر و مادر پايه گذاران شخصيت فرزندان و معماران خوشبختى آنان هستند. آن ها بايد از موقعيت به دست آمده ، نهايت استفاده را ببرند و همواره شرايط مطلوب را از دست ندهند. حضرت على (عليه السلام ) مى فرمايند:
راه هاى ايجاد محيط آرام در خانواده
با تدابيرى مى توان محيط خانواده را صميمى كرد تا فرزندان درد دل هايشان را با والدين مطرح كنند و حرف هايشان را بزنند. اگر چيزى مى خواهند، از آنان بخواهند. گاهى مى شنويم كه پدرى با پسر جوانش دوست است يا با او به مسافرت مى رود، راه مى رود و درد دل مى كند؛ اما گاهى رابطه ها تشريفاتى است . احوالى پرسيده مى شود و به سلام و عليكى قانع هستند؛ يعنى آن قدر فاصله زياد است كه حرفى براى گفتن ندارند. صميميت وجود ندارد. براى ايجاد محيطى آرام و صميمى اصول زير مى تواند كارگشا باشد: