10
مهر

برخورد با فرزندان شهدا

برخورد با فرزندان شهدا
عـلـى (ع ) در رهـگذر, زنى را ديد كه مشك آبى بر دوش گرفته بودوبه خانه مى برد.
براى كمك پـيـش رفـت و مـشـك آب را از او گـرفت وبه خانه اش رساند.
در ضمن از وضع او سؤال كرد.
زن گـفـت :عـلى بن ابى طالب , شوهرم را به ماموريتى فرستاد كه در طى آن اوكشته شد.
اينك چند كـودك يـتـيـم بـراى من مانده است و قدرت اداره زندگى آنها را ندارم .
فقر باعث شده است كه خدمتكارى كنم …. عـلـى (ع ) بـازگشت و آن شب را با ناراحتى گذراند.
صبح روز بعد,ظرف غذايى را برداشت و به سوى خانه آن زن رفت .
در بين راه عده اى خواستند كه ظرف غذا را حمل كنند, اما هر بار حضرت مى فرمود: روزقيامت چه كسى اعمال مرا به دوش مى كشد؟ به خانه آن زن كه رسيد, در زد.
زن پشت در آمد و پرسيد: چه كسى هستيد؟ حـضـرت جـواب داد: كـسـى كه تو را كمك كرد و مشك آب را برايت آورد.
اينك براى كودكانت خوراكى آورده ام .
زن در را گشود و گفت : خداوند از تو راضى باشد و روز قيامت بين من و على بن ابى طالب حكم كند.
حضرت وارد شد و به زن فرمود: نان مى پزى يا كودكانت رانگاه مى دارى ؟ زن گفت : من در پختن نان تواناترم .
شما كودكان مرا نگاه داريد.
زن آرد را خـمـيـر كـرد و عـلى (ع ) گوشتى را كه همراه آورده بود كباب كرد و با خرما به اطفال خـورانـد.
به هر كودكى در كمال مهربانى و باعطوفت پدرى لقمه اى مى داد و مى فرمود: فرزندم , على را حلال كن .
خمير حاضر شد.
على (ع ) تنور را روشن كرد.
اتفاقا زنى كه على (ع ) را مى شناخت به آن منزل وارد شـد.
بـه مـحض آن كه حضرت راديد با عجله خود را به زن صاحبخانه رساند و گفت : واى بر تو! اين پيشواى مسلمانان على بن ابى طالب است .
زن كـه از كـلمات گله آميز خود سخت شرمنده و پشيمان شده بود,باشرمندگى به آن حضرت گفت : يا اميرالمؤمنين , از شماخجالت مى كشم , مرا عفو كنيد.
حضرت فرمود: از اين كه در كار تو و كودكانت كوتاهى شده است ,من خجالت مى كشم .

قمى , شيخ عباس،وقايع كربلا, چاپ مؤسسه مطبوعاتى حسينى .


free b2evolution skin
10
مهر

تفاوت استعدادها

تفاوت استعدادها
1.
گاليله در بچگى به ساختن ماشين آلات ساده علاقه داشت .
پدرش بر خلاف ميل او, وادارش كـرد كـه طـب بخواند.
او در اين راه ترقى نكرد.
سپس به آموختن رياضيات و فيزيك پرداخت .
در نـتيجه نبوغ خود را در نجوم و چيزهايى كه عقربك استعداد او را به حركت درمى آورد, ابراز نمود.
گاليله نخستين كسى بود كه اثبات كرد زمين به دور خورشيد مى گردد و نخستين كسى بود كه پاندول ساعت راساخت .
2.
تـولـستوى هنوز بچه بود كه به مطالعه علاقه پيدا كرد وكتاب هاى فلسفى زيادى را خواند.
او در ايـن دوران , سـعـى مـى كـردمسائل مهم زندگى را مطرح سازد و تا پايان عمر, اين مسائل در قلمروفكر او جريان داشت .
3.
جـرج مـورلند نقاش حيوانات , از شش سالگى , علاقه خود رابه نقاشى بروز داد.
او با اين كه در سـن 41 سـالـگـى زنـدگـى را بـدرود گـفـت ,آثـار گـرانـبـهايى در نقاشى از خود به يادگار گذارد.

قمى , شيخ عباس ،منتهى الامال , چاپ دوم , كانون انتشارات علمى ,1363 ش , ج1 .


free b2evolution skin
10
مهر

اولاد حقيقى امير كبير

اولاد حقيقى امير كبير
در مـاه صفر سال 1267 ه ق .

به امير كبير اطلاع دادند كه درپايتخت ,چند بيمار مبتلا به آبله پيدا شـده است كه سعى و كوشش براى بهبود آنهامؤثر واقع نشده است و آنها مرده اند.
امير از شنيدن ايـن خبر به شدت نگران شد و بى درنگ دستور داد كه در تمام شهر تهران و ولايات نزديك , برنامه آبـلـه كوبى اجرا شود تا بيمارى گسترش پيدانكند.
در آن روزها تزريق واكسن آبله و بيمارى هاى ديـگـر مـرسـوم نـبـود و مـردم راضى نبودند كه واكسن پيشگيرى اين بيمارى به آنها تزريق شود.
ازطرفى چند تن از مارگيرها و دعا نويس ها شايع كرده بودند كه تزريق واكسن , موجب نفوذ اجنه در خون مى شود و ممكن است شخص به جنون مبتلا شود.
چـنـد روز پـس از آغـاز آبـله كوبى به اميركبير خبردادند كه مردم به علت جهل حاضر نيستند كه واكـسـينه شوند.
اميركبير دستور داد كه هركس حاضر نشود آبله بكوبد, بايد پنج تومان جريمه به صندوق دولت بپردازد.
روزى پاره دوزى را كه طفلش بر اثر بيمارى آبله مرده بود, به نزد اوآوردند.
امير كه جسد طفل را نـگـريـست فرياد زد: ما كه براى نجات بچه هايتان آبله كوب فرستاديم , واى از جهل و نادانى شما مردم ! پس از آن اميركبير را گريه مجال نداد و هق هق گريست .
چندتن ازاطرافيان خواستند او را آرام كـنند, اما او گفت : ما مسؤول مرگ اين مردم هستيم .
اينها فرزندان حقيقى من هستند.
مسؤول نـادانى آنها نيزماهستيم .
اگر در هر كوى و برزن , مدرسه و كتابخانه داير شود,جهل ونادانى ريشه كن مى شود و مارگيرها و دعانويس ها مى روند دنبال كارشان .

صد حكايت تربيتي مرتضي بذرافشان


free b2evolution skin
10
مهر

شخصيت دادن به كودك

شخصيت دادن به كودك
على (ع ) مكرر در حضور مردم از فرزندان خود پرسش هاى علمى مى كرد و گاهى جواب سؤال هاى مـردم را بـه آنـهـا مـحـول مـى فـرمـود.
يـكـى از نـتـايج درخشان اين عمل , احترام به كودكان و بزرگداشت شخصيت آنان بود.
روزى عـلـى (ع ) از فـرزنـدان خـود حسن و حسين (ع )در چند موضوع سؤال هايى كرد و هر يك با عـبـاراتـى كوتاه , جواب هايى حكيمانه دادند.
آن گاه حضرت متوجه حا اعور كه در مجلس حاضر بود گرديدوفرمود: اين سخنان حكيمانه را به فرزندان خودتان بياموزيد, زيراموجب تقويت عقل و مل انديشى و صاحب نظرى آنان مى گردد.

مطهرى , مرتضى : تعليم و تربيت در اسلام , انتشارات الزهراء, 1362 ش .


free b2evolution skin
10
مهر

اثر تربيت در كودك

اثر تربيت در كودك
سـهـل شـوشترى از بزرگان عرفاست كه در سن هشتاد سالگى ,به سال 283ه.
ق از دنيا رفت .
او مـى گـويـد: مـن سـه سـاله بودم كه نيمه هاى شبى ديدم دايى ام محمدبن سوار از بستر خواب برخاسته و مشغول نماز شب است .
يك بار به من گفت : پسرم , آيا آن خداوندى كه تو راآفريده ياد نمى كنى ؟ گفتم : چگونه او را ياد كنم ؟ گفت : شب , هنگامى كه براى خواب در بسترت مى آرمى , سه بارازصميم دل بگو: خدا با من است و مـرا مى نگرد و من در محضر اوهستم .
چند شب همين گفتار را از ته دل گفتم .
سپس به من گـفـت :ايـن جـمـلـه ها را هر شب هفت بار بگو.
من چنين كردم .
شيرينى اين ذكردر دلم جاى گرفت .
پس از يك سال به من گفت : آنچه گفتم در تمام عمر تا آن گاه كه تو را در گور نهند از جان و دل بگو, كه همين ذكر ومعنويتش دست تو را در دو جهان بگيرد و نجات بخشد.
بـه ايـن تـرتـيـب نـور ايـمان به توحيد, در دوران كودكى در دلم راه يافت و بر سراسر قلبم چيره شد.

مـحمدى رى شهرى , محمدى : بهترين راه شناخت خدا, چاپ دوم , انتشارات ياسر, 1362 ش , ج1 .


free b2evolution skin
 
مداحی های محرم