6
آذر

عمه جان چادر ندارم


بعد از ظهر عاشورا وقتى خیمه هاى حضرت اباعبدالله الحسین (علیه السلام ) را آتش زدند و به فرمان حضرت سجاد (علیه السلام ) همه فرار کردند.
دخترکى از فرزندان امام حسین (علیه السلام ) مى گوید: من فرار مى کردم ، عربى ، مرا دنبال کرد و با نیزه به پشت من زد که بزمین افتادم ، آنگاه چنان گوشواره مرا کشیده ، که گوشم را درید و من بیهوش شدم ، وقتى بهوش آمدم دیدم عمه ام زینب سر مرا بدامن گرفته نوازش مى کند.


این دختر دلسوخته اى که آشیانه اش ویران شده ، به آتش کشیده شده ، پدرش و برادرانش شهید شدند، لب تشنه است ، سه روز است آب برویش ‍ بسته است ، وقتى به هوش آمد، نگفت : عمه تشنه ام ! نگفت : عمه گوشم مجروح است ! نگفت : عمه مرا تازیانه زدند! نگفت : پدرم کو! برادرم کو!…
فقط وقتى متوجه شد چادر بسر ندارد با گریه التماس کرد!

عمه جان چادر ندارم !! آیا چادرى ندارى که خود را با آن بپوشانم ؟
حضرت زینب (علیها السلام ) گریه کرد و فرمود: دخترم چیزى براى ما باقى نگذاشته اند!

گوهر صدف : ص.57


free b2evolution skin
6
آذر

عشق جوان کارگر به گوهرشاد خاتون

 گوهر شاد یکی از زنان باحجاب بوده همیشه نقاب به صورت داشته و خیلی هم مذهبی بود. او می‌خواست در کنار حرم امام رضا (علیه السلام) مسجدى بنا کند.

به همه کارگران و معماران اعلام کرد دستمزد شما را دو برابر مى دهم ولى شرطش این است که فقط با وضو کار کنید و در حال کار با یکدیگر مجادله و بد زبانى نکنید و با احترام رفتار کنید. و اخلاق اسلامى و یاد خدا را رعایت کنید. او به کسانى که به وسیله حیوانات مصالح و بار به محل مسجد می‌آورند علاوه بر دستور قبلى گفت سر راه حیوانات آب و علوفه قرار دهید و این زبان بسته‌ها را نزنید و بگذارید هرجا که تشنه و گرسنه بودند آب و علف بخورند. بر آن‌ها بار سنگین نزنید و آن‌ها را اذیت نکنید. اما من مزد شما را دو برابر مى دهم..

 

گوهرشاد هر روز به سرکشی کارگران به مسجد می‌رفت؛ روزى طبق معمول براى سرکشى کار‌ها به محل مسجد رفته بود، در اثر باد مقنعه و حجاب او کمى کنار رفت و یک کارگر جوانى چهره او را دید. جوان بیچاره دل از کف داد و عشق گوهرشاد صبر و طاقت از او ربود تا آنجا که بیمار شد و بیمارى او را به مرگ نزدیک کرد. چند روزی بود که به سر کار نمی‌رفت و گوهر شاد حال او را جویا شد. به او خبر دادند جوان بیمار شده لذا به عیادت او رفت..

چند روز گذشت و روز به روز حال جوان بد‌تر می‌شد. مادرش که احتمال از دست رفتن فرزند را جدى دید تصمیم گرفت جریان را به گوش ملکه گوهرشاد برساند. وگفت اگر جان خودم را هم از دست بدهم مهم نیست. او موضوع را به گوهرشاد گفت و منتظر عکس العمل گوهرشاد بود. ملکه بعد از شنیدن این حرف با خوشرویى گفت: اینکه مهم نیست چرا زود‌تر به من نگفتید تا از ناراحتى یک بنده خدا جلوگیرى کنیم؟ و به مادرش گفت برو به پسرت بگو من براى ازدواج با تو آماده هستم ولى قبل از آن باید دو کار صورت بگیرد. یکى اینکه مهر من چهل روز اعتکاف توست در این مسجد تازه ساز. اگر قبول دارى به مسجد برو و تا چهل روز فقط نماز و عبادت خدا را به جاى آور. و شرط دیگر این است که بعد از آماده شدن تو. من باید از شوهرم طلاق بگیرم. حال اگر تو شرط را مى پذیرى کار خود را شروع کن.
جوان عاشق وقتى پیغام گوهر شاد را شنید از این مژده درمان شد و گفت چهل روز که چیزى نیست اگر چهل سال هم بگویى حاضرم. جوان رفت و مشغول نماز در مسجد شد به امید اینکه پاداش نماز‌هایش ازدواج و وصال همسری زیبا بنام گوهرشاد باشد. روز چهلم گوهر شاد قاصدى فرستاد تا از حال جوان خبر بگیرد تا اگر آماده است او هم آماده طلاق باشد. قاصد به جوان گفت فردا چهل روز تو تمام مى شود و ملکه منتظر است تا اگر تو آماده هستى او هم شرط خود را انجام دهد. جوان عاشق که ابتدا با عشق گوهرشاد به نماز پرداخته و حالا پس از چهل روز حلاوت نماز کام او را شیرین کرده بود جواب داد: به گوهر شاد خانم بگوید اولا از شما ممنونم و دوم اینکه من دیگر نیازى به ازدواج با شما ندارم. قاصد گفت منظورت چیست؟ مگر تو عاشق گوهرشاد نبودى؟؟ جوان گفت آنوقت که عشق گوهرشاد من را بیمار و بى تاب کرد هنوز با معشوق حقیقى آشنا نشده بودم، ولى اکنون دلم به عشق خدا مى تپد و جز او معشوقى نمى خواهم. من با خدا مانوس شدم و فقط با او آرام می‌گیرم. اما از گوهر شاد هم ممنون هستم که مرا با خداوند آشنا کرد و او باعث شد تا معشوق حقیقى را پیدا کنم.. و آن جوان شد اولین پیش نماز مسجد گوهر شاد و کم کم مطالعات و درسش را ادامه داد و شد یک فقیه کامل و او کسی نیست جز آیت اله شیخ محمد صادق همدانی.

( منبع: گناه شناسی )


free b2evolution skin
6
آذر

مـرد زاهـد و ریـا کــار

مرد زاهدی، روزی به مهمانی شخصیتی بزرگ رفت. هنگام غذا خوردن فرا رسید. زاهد از عادت همیشگی غذا کمتر خورد .


بعد از غذا، نوبت نماز خواندن رسید. مرد زاهد به نماز ایستاد، اما بر خلاف همیشگی، نماز را طولانی به جا آورد. پس از آنکه به خانه رسید، از همسرش طعام خواست.
پسر او که همراهش بود، با تعجب پرسید: مگر در مهمانی به اندازه کافی غذا نخوردی؟پدر گفت: کم خوردم تا آدم پرخوری جلوه نکنم و برای روزهای آینده برای خود موقعیتی کسب کنم !
پسر با شنیدن شرح ریا کاری پدر به او گفت: پدر جان! نمازت را نیز قضا کن که چیزی نکردی که به کار آید !
در این باره امام صادق علیه السلام فرموده اند که: …کُلُّ الْبِرِّ مَقْبُولٌ إِلَّا مَا کَانَ رِئَاء…؛ تمام کارهای نیک مورد قبول خدا است جز عملی که از روی ریا باشد. (بحارالانوار، ج75، ص281)

 ( منبع: گناه شناسی )

 


free b2evolution skin
6
آذر

اصول عملي امام حسین(عليه السلام)



امام حسین (ع) گنجی از گنجهای عرش خدا بود که همه ارزشهای گرانبها را در خود جا داده بود و به زیبا‌ترین هنرهای آفرینش آراسته بود. گویی امام حسین (ع) خلاصة زیباییهای عالم بود. چنین وجود گرانقدری که خداوند گوهر وجودش را به قله‌های کمال رسانید و به فرموده قرآن از هر بدی پاک و پاکیزه گرداند، الگویی متعالی برای بشریت و بویژه عالم اسلام است. چه اینکه خودشان فرمودند: «فَلَکُم فی اُسوَةُ» وقتی شخصیتی الگو قرار گرفت، شناخت او یک ضرورت جدی خواهد بود. در اینجا به بررسی ابعاد وجودی آن حضرت می‌پردازیم تا نتیجه آن به عنوان منشور عملی شیعه فرا راه پیروان او قرار گیرد.


۱ـ عبادت: امام حسین (ع) چهره برگزیده عبادت کنندگان عصر خود بود. او در اوج عشق و معرفت خدا را می‌پرستید و لحظه لحظه‌های عمرش را صرف عبادت می‌کرد. و عبادت ایشان نه از سوی طمع و ترس، بلکه عبادت آزادگان بود که آن را بهترین نوع پرستش می‌دانستند.
۲ـ عرفان: امام (ع) چهره درخشان عالم عرفان بود. عرفان حسینی، عرفانی ناب، حرکت آفرین و شورانگیز است. عرفان حسینی‌‌ همان عرفان علوی و محمدی بود که بدون هرگونه ضعف و واسطه از سرچشمه‌های زلال و گوارای وحی نشأت می‌گرفت.

ادامه »


free b2evolution skin
6
آذر

پیشقدم شدن

 قال َحُسَیْنِ بن علىّ(علیه السلام): أیُّما إثْنَیْنِ جَرى بَیْنَهُما کَلامٌ، فَطَلِبَ أَحَدُهُما رِضَى الاْخَرِ، کانَ سابِقَهُ إلىَ الْجَنّةِ.

 

حضرت امام حسین (علیه السلام) فرمود: چنانچه دو نفر با یکدیگر نزاع و اختلاف نمایند و یکى از آن دو نفر، در صلح و آشتى پیشقدم شود، همان شخص سبقت گیرنده، جلوتر از دیگرى به بهشت وارد مى شود.
کشف الغمة فی معرفة الأئمة (ط - القدیمة)، ج‏2، ص: 33

 منبع: گناه شناسی


free b2evolution skin
 
مداحی های محرم