فصل اول :
بررسی زندگی شهید آیت الله دکتر سید محمد حسینی بهشتی و ابعاد گسترده آن یا به عبارتی پرداختن به سیره عملی ایشان با رویکردهای مختلف، قابل تحقیق و تحلیل است. با توجه به عنوان این کتاب، مهمترین محوری که در بررسی سیره عملی شهید بهشتی مد نظر قرار گرفته این است که وی در مباحث نظری دیدگاه هایی روشن و تعریف شده در پیوند بین سنت و تجدد مطرح نموده و در حیطه عمل نیز، تمامی اعمال و رفتار ایشان در بر گیرنده آن می باشد.
بر این اساس، زندگی ایشان در سه مرحله مورد توجه قرار گرفته است:
1- از تولد تا قم
2- از قم تا هامبورگ
3- از هامبورگ تا انقلاب اسلامی
1- از تولد تا قم
شهید بهشتی در دوم آبان 1307ش در اصفهان متولد شد و تا سال 1320 که به شهر قم عزیمت و هجرت نمود موفقیت های قابل توجهی را پشت سر گذاشت.در خانواده ای روحانی و اصیل رشد کرد و بر اساس خوابی که پدر بزرگ مادری اش نوید آن را داده بود، عنایت ویژه ای شامل حالش بود. در همان دوران کودکی با توجه به زمینه های علمی و تربیتی، موفقیت های قابل ملاحظه کسب نمود و از کوشاترین دانش آموزان دبستان ثروت و ممتاز ترین آنها در دبیرستان سعدی محسوب می شد. او که از چهار سالگی وارد عالم تعلیم و تربیت شده بود در دو درس زبان خارجی و ریاضی درخشش خاصی پیدا کرد. در واقع فراگیری علوم جدید و زبان خارجی از جمله اموری بود که وی شایستگی های ارزشمندی را در دوران دبیرستان در زمینه آنها به دست آورد.
با توجه به هوش سرشار و دقت نظری که در مسایل زمان خود داشت این علوم نمی توانست پاسخی قانع کننده به خواسته های او باشد. لذا در سال سوم دبیرستان به تحصیلات مدرسه ای خود پایان داد و وارد حوزه علمیه صدر اصفهان شد.
حضور او در مدرسه صدر نخستین گام در توجه به موازین ثابت دین بود. شدت علاقه مندی او برای حضور در این مکان علمی و محدودیت های فیزیکی و بعد مسافت منزل تا مدرسه به گونه ای بود که با کسب رضایت والدین به جز ایام تعطیل و جمعه ها، روزهای هفته را در مدرسه می ماند.
عوض کردن کدخدا
از همان آغازین سال های ورود به حوزه تنها کتاب های درسی نبود که او را به سوی شریعت نبوی و سنت رهنمون می کرد بلکه برخورداری از یک زندگی اجتماعی و تبلیغی نیز او را به سوی عمیق تر شدن و فهم کامل از دین و مردم هدایت می نمود. به طوری که در یکی از سفرهای تبلیغی در شانزده سالگی به یکی از روستاهای اصفهان، با شجاعت و مدیریتی کم نظیر مردم روستا را که از ظلم کدخدا به ستوه آمده بودند، به گونه ای رهبری کرد که آنها یکی از افراد شایسته را جایگزین نموده و کدخدای ظالم را از قدرت خلع ساختند.
روایت فوق، رفتاری است از طلبه ای شانزده ساله که با مدیریت و تدبیری شایسته و با تکیه بر نظرات مردم، باعث شد تا فردی لایق در رهبری یک روستای کوچک امکان حضور یابد.
حال اگر ایشان مانند خیلی از مبلغان دیگر تنها به ذكر آداب و ادعیه می پرداخت آیا می توانست در مبانی نظری چنین موفق و نظریه پرداز و صاحب فتواهایی بی مانند باشد؟ از این رو زمینه های ارائه نظریات فقهی او را باید در لابه لای سیره عملی و زندگی دینی اش جستجو کرد.
ایشان در اواخر سال های اقامت خود در اصفهان با وجود این که در سال اول و دوم دبیرستان زبان فرانسه خوانده بود، اقدام به فراگیری زبان انگلیسی نمود و این فصلی است معطوف به دیگر سرفصل های زندگی اش که او را معتقد ساخته بود که باید با فراگیری زبان دنیای جدید به استقبال شناخت
ساختار و تحولات آن رفت. این حرکت مقدمه ای لازم و پر اهمیت برای شناخت معارف بشری است که در مسیر دین پژوهی امری ضروری و جدانشدنی از معارف است.
پس از تحصیل دروس ادبیات، فقه، اصول و منطق که از دروس مقدماتی به شمار می آید، به عنوان دانش آموخته ای عالی و ممتاز به گونه ای که دیگر طلبه ها قادر به رقابت با او نبودند، رو به قم نهاد.
هجرت به قم
در شهریور 1325 وارد شهر قم شد و به فراگیری علوم حوزوی در مدرسه حجتیه ادامه داد و از محضر استادان بزرگی همچون آیت الله داماد و آیت الله اردکانی بهره جست.
درس خارج فقه و اصول را نزد استاد بنام آن زمان آیت الله داماد آغاز کرد و در بهار 1326 در محضر امام خمینی (ره) به شاگردی مشغول شد. به علاوه، وی از محضر حضرات آیات عظام بروجردی و محمدتقی خوانساری، نیز بهره مند گردید. و در جمع طلاب نمونه آن زمان یعنی مطهری، مشکینی، موسوی اردبیلی و موسی صدر، مقامی ممتاز یافت به طوری که توانست همزمان در قم و اصفهان به تدریس پردازد.
حضور در عرصه تبلیغ
از توجه به مسایل اجتماعی، که مهمترین شیوه در آن زمان شرکت در امر تبلیغ بود، غفلت نداشت و ترجیح می داد به مناطقی رود که دیگر طلبه ها تمایلی به رفتن به آن مکان ها نداشتند و هرگز اسیر دعوت و تشریفات نبود. در سال 1326 به همراه آقایان منتظری، مطهری و تنی چند از طلاب به هزینه آیت الله بروجردی به یکی از این روستاها رفتند و به امر تبلیغ مشغول شدند.
هنگامی که دروس حوزوی را به نحو احسن به پایان رساند به مقام اجتهاد نایل گشت که دو ویژگی آن را مزین و متفاوت با دیگران می ساخت: 1- آزاداندیشی در فقه 2- تحت تأثیر دیگران واقع نشدن و برخورداری از روحیه مستقل.
منبع: اسلام و مقتضیات زمان از دیدگاه شهید آیت الله دکتر سیدمحمد حسینی بهشتی/قاسمی، صدیقه، 1345-؛ باهمکاری بنیاد نشر آثار و اندیشه های شهید دکتر بهشتی.