21
شهریور

وقايع( صلح حدیبیه6 ق)

صلح حدیبیه (6 ق) (۲۸ دی القعده ۱٤۳٦)

داستان صلح حدیبیه

در سال ششم هجرت ماه ذی القعده پیغمبر اکرم (صلی اللّه علیه و آله ) به قصد عمره به سوی مکه حرکت کرده و همه مسلمانان را تشویق به شرکت در این سفر نمود ، اما گروهی خودداری کردند ، ولی جمع کثیری از مهاجران و انصار و اعراب بادیه نشین در خدمتش عازم مکه شدند .

این جمعیت که در حدود یکهزار و چهارصد نفر بودند همگی لباس ‍ احرام بر تن داشتند و جز شمشیر که اسلحه مسافران محسوب می شد هیچ سلاح جنگی با خود بر نداشتند .

تفسیر نمونه جلد 22 صفحه 11

هنگامی که پیامبر به ((عسفان )) در نزدیکی مکه رسید با خبر شد که قریش تصمیم گرفته اند از ورود او به مکه جلوگیری نمایند تا این که پیامبر (صلی اللّه علیه و آله ) به حدیبیه رسید (حدیبیه )) روستائی است در بیست کیلومتری مکه که به مناسبت چاه و یا درختی که در آنجا بوده ، به این نام نامیده می شد ،) حضرت فرمود همینجا توقف کنید ، عرض کردند در اینجا آبی وجود ندارد ، پیامبر (صلی اللّه علیه و آله ) از طریق اعجاز از چاهی که در آنجا بود آب برای یارانش فراهم ساخت .

در اینجا سفرائی میان قریش و پیامبر (صلی اللّه علیه و آله ) رفت و آمد کردند تا مشکل به نحوی حل شود ، سرانجام ((عروة ابن مسعود ثقفی )) که مرد هوشیاری بود از سوی قریش خدمت پیامبر (صلی اللّه علیه و آله ) آمد ، پیامبر (صلی اللّه علیه و آله ) فرمود من به قصد جنگ نیامده ام و تنها هدفم زیارت خانه خدا است ، ضمنا عروه در این ملاقات منظره وضوء گرفتن پیامبر (صلی اللّه علیه و آله ) را که اصحاب اجازه نمی دادند قطرهای از آب وضوی او به روی زمین بیفتد مشاهده کرد ، و هنگام بازگشت به قریش گفت : من به دربار کسری و قیصر و نجاشی رفته ام ، هرگز زمامداری را در میان قومش به عظمت محمد (صلی اللّه علیه و آله ) در میان یارانش ندیدم ، و اگر تصور کنید که آنها دست از محمد (صلی اللّه علیه و آله ) بردارند اشتباه بزرگی است ، شما با چنین افراد ایثارگری روبرو هستید ، تصمیمتان را بگیرید .

در این میان پیامبر (صلی اللّه علیه و آله ) به ((عمر)) پیشنهاد فرمود که به مکه رود و اشراف قریش را از هدف این سفر آگاه سازد ، عمر گفت قریش با من عداوت شدیدی دارند ، و من از آنها بیمناکم ، بهتر این است که عثمان به این کار مبادرت ورزد ، ((عثمان )) به سوی مکه آمد و چیزی نگذشت که در میان مسلمانان شایع شد او را کشته اند ، در اینجا پیامبر (صلی اللّه علیه و آله ) تصمیم به شدت عمل گرفت ، و در زیر درختی که در آنجا بود با یارانش تجدید بیعت کرد که به نام ((بیعت رضوان )) معروف شد ، و با آنان عهد بست که تا آخرین نفس مقاومت کنند ، ولی چیزی

تفسیر نمونه جلد 22 صفحه 12

نگذشت که عثمان سالم بازگشت و به دنبال او قریش ((سهیل ابن عمر)) را برای مصالحه خدمت پیامبر (صلی اللّه علیه و آله ) فرستادند ، ولی تاءکید کردند که امسال به هیچ وجه ورود او به مکه ممکن نیست .

بعد از صحبتهاي زیاد پیمان صلحی منعقد شد که یکی از موادش همین بود که مسلمانان آن سال را از عمره چشم بپوشند و سال آینده به مکه بیایند مشروط بر اینکه بیش از سه روز نمانند و سلاحی جز سلاح مسافر با خود نیاورند ، و مواد متعدد دیگری دائر بر امنیت جانی و مالی مسلمانان که از مدینه وارد مکه می شوند و همچنین 10 سال متارکه جنگ میان مسلمین و مشرکین و آزادی مسلمانان مکه در انجام فرائض ‍ مذهبی در آن گنجانیده شد .

این پیمان در حقیقت یک پیمان عدم تعرض همه جانبه بود که به جنگهای مداوم و مکرر بین مسلمانان و مشرکان موقتا پایان می داد .

((متن پیمان صلح )) از این قرار بود که پیامبر (صلی اللّه علیه و آله ) به علی (علیه السلام ) دستور داد بنویس :

((بسم الله الرحمن الرحیم )) : ((سهیل بن عمرو)) که نماینده مشرکان بود گفت : من با چنین جملهای آشنا نیستم ، بنویس بسمک اللهم !

پیامبر (صلی اللّه علیه و آله ) فرمود بنویس : بسمک اللهم .

سپس فرمود : بنویس این چیزی است که محمد رسول الله (صلی اللّه علیه و آله ) با سهیل بن عمرو مصالحه کرده ، ((سهیل )) گفت : ما اگر تو را ((رسول الله )) می دانستیم با تو جنگ نمی کردیم ، تنها اسم خودت ، و اسم پدرت را بنویس ، پیغمبر (صلی اللّه علیه و آله ) فرمود مانعی ندارد ، بنویس : این چیزی است که محمد بن عبد الله با سهیل بن عمرو صلح کرده که ده سال متارکه جنگ شود تا مردم امنیت خود را بازیابند .

علاوه بر این هر کس از قریش بدون اجازه ولیش نزد محمد بیاید (و مسلمان شود) او را بازگردانند ، و هر کس از آنها که با محمد هستند نزد قریش بازگردد

تفسیر نمونه جلد 22 صفحه 13

بازگرداندن او لازم نیست ! .

همه آزادند هر کس می خواهد در پیمان محمد وارد شود و هر کس ‍ میخواهد در پیمان قریش .

طرفین متعهدند که نسبت به یکدیگر خیانت نکنند (و جان و مال یکدیگر را محترم بشمارند) .

از این گذشته محمد امسال باز می گردد و وارد مکه نمی شود اما سال آینده ما به مدت سه روز از مکه بیرون می رویم و یارانش بیایند اما بیش ‍ از سه روز توقف نکنند (و مراسم عمره را انجام دهند و بازگردند) به شرط اینکه جز اسلحه مسافر یعنی شمشیر ، آن هم در غلاف سلاح دیگری به همراه نداشته باشند .

بر این پیمان صلح گروهی از مسلمانان و مشرکان گواهی داده ، و کاتب عهدنامه علی بن ابی طالب بود .**(تاریخ طبری) جلد 2 صفحه 281 (با مقداری تلخیص)***

مرحوم علامه مجلسی در بحار الانوار بعضی موارد دیگر نیز نقل کرده از جمله این که : اسلام در مکه باید آشکار باشد ، و کسی را مجبور در انتخاب مذهب نکنند و اذیت و آزاری به مسلمانان نرسانند .**(بحارالانوار) جلد 20 صفحه 352***

این مضمون در تعبیر سابق نیز اجمالا وجود داشت .

در اینجا پیامبر (صلی اللّه علیه و آله ) دستور داد شترهای قربانی را که به همراه آورده بودند در همانجا قربانی کنند ، سرهای خود را بتراشند و از احرام به در آیند .

اما این امر برای جمعی از مسلمانان سخت ناگوار بود ، چرا که بیرون آمدن از احرام بدون انجام مناسک عمره در نظر آنها امکان پذیر نبود ، ولی پیغمبر (صلی اللّه علیه و آله ) شخصا پیشگام شد ، و شتران قربانی را نحر فرمود ، و از احرام بیرون آمد ، و به

تفسیر نمونه جلد 22 صفحه 14

مسلمانان تفهیم نمود که این استثنائی است در قانون احرام و قربانی که از سوی خداوند قرار داده شده است .

مسلمین هنگامی که چنین دیدند تسلیم شدند و دستور پیامبر (صلی اللّه علیه و آله ) دقیقا اجرا شد و از همانجا آهنگ مدینه کردند ، اما کوهی از غم و اندوه بر قلب آنها سنگینی می نمود ، چرا که ظاهر قضیه مجموع این مسافرت یک ناکامی و شکست بود ولی خبر نداشتند که در پشت داستان صلح حدیبیه چه پیروزیهائی برای مسلمانان و آینده اسلام نهفته است ، و در همین هنگام بود که سوره فتح نازل شد و بشارت فتح عظیمی را به پیامبر گرامی اسلام داد .**(سیره ابن هشام) جلد 3 صفحه 321-324 ، (تفسیر مجمع البیان) ،(تفسیر فی ظلال) ،(کامل ابن اثیر جلد 2) و مدارک دیگر با تلخیص فراوان***
پیامدهای سیاسی و اجتماعی و مذهبی صلح حدیبیه

یک مقایسه اجمالی میان وضع مسلمانان در سال ششم هجرت (هنگام صلح حدیبیه ) و دو سال بعد که با ده هزار سرباز مجهز برای فتح مکه حرکت کردند تا به پیمانشکنی مشرکان پاسخ دندانشکنی دهند و سرانجام بدون کمترین برخورد نظامی مکه را گشودند چرا که قریش ‍ کمترین قدرت مقاومت در خود نمی دیدند نشان می دهد که بازتاب صلح حدیبیه تا چه حد گسترده بود .

به طور خلاصه مسلمانان از این صلح چند امتیاز و پیروزی مهم به شرح زیر به دست آوردند .

1 - عملا به فریبخوردگان مکه نشان دادند که آنها قصد کشتار ندارند و برای شهر مقدس مکه و خانه خدا احترام فراوان قائلند ، همین امر سبب جلب قلوب جمع کثیری به سوی اسلام شد .

2 - قریش برای اولین بار اسلام و مسلمین را به رسمیت شناختند مطلبی که

تفسیر نمونه جلد 22 صفحه 15

دلیل بر تثبیت موقعیت آنها در جزیره عربستان بود .

3 - بعد از صلح حدیبیه مسلمانان براحتی می توانستند همه جا رفت و آمد کنند ، و جان و مالشان محفوظ بماند ، و عملا با مشرکان از نزدیک تماس پیدا کردند تماسی که نتیجه اش شناخت بیشتر اسلام از سوی مشرکان و جلب توجه آنها به اسلام بود .

4 - بعد از صلح حدیبیه راه برای نشر اسلام در سراسر جزیره عرب گشوده شده ، و آوازه صلح طلبی پیامبر (صلی اللّه علیه و آله ) اقوام مختلفی را که برداشت غلطی از اسلام و شخص پیامبر (صلی اللّه علیه و آله ) داشتند به تجدید نظر وادار کرد ، و امکانات وسیعی از نظر تبلیغاتی به دست مسلمانان افتاد .

5 - صلح حدیبیه راه را برای گشودن ((خیبر)) و بر چیدن این غده سرطانی یهود که بالفعل و بالقوه خطر مهمی برای اسلام و مسلمین محسوب می شد هموار ساخت .

6 - اصولا وحشت قریش از درگیری با سپاه هزار و چهار صد نفری پیامبر (صلی اللّه علیه و آله ) که هیچ سلاح مهم جنگی با خود نداشتند و پذیرفتن شرائط صلح خود عامل مهمی برای تقویت روحیه طرفداران اسلام و شکست مخالفان بود که تا این اندازه از مسلمانان حساب بردند .

7 - بعد از ماجرای حدیبیه پیامبر (صلی اللّه علیه و آله ) نامه های متعددی به سران کشورهای بزرگ ایران و روم و حبشه ، و پادشاهان بزرگ جهان نوشت ، و آنها را به سوی اسلام دعوت کرد ، و این به خوبی نشان می دهد که تا چه حد صلح حدیبیه اعتماد به نفس به مسلمین داده بود که نه تنها در جزیره عرب که در دنیای بزرگ آن روز راه خود را به پیش می گشودند .

اکنون به تفسیر آیات باز می گردیم .

تفسیر نمونه جلد 22 صفحه 16

از آنچه گفته شد به خوبی می توان درک کرد که صلح حدیبیه به راستی فتح و پیروزی بزرگی برای اسلام و مسلمین بود ، و تعجب نیست که قرآن مجید از آن به عنوان فتح مبین یاد کند .

از این گذشته قرائن متعدد دیگری در دست است که این تفسیر را تایید می کند .

1 - جمله ((فتحنا)) به صورت فعل ماضی است نشان می دهد که این امر به هنگام نزول آیات تحقق یافته بود ، در حالی که چیزی جز صلح حدیبیه در کار نبود .

2 - زمان نزول این آیات که در بالا اشاره شد و آیات دیگر این سوره که مدح مؤمنان و ذم منافقان و مشرکان در ماجرای حدیبیه می کند مؤید دیگری بر این معنی است .

آیه 27 این سوره که تاءکید بر رؤیای صادقانه پیامبر (صلی اللّه علیه و آله ) کرده می گوید : مسلما در آینده وارد مسجد الحرام در نهایت امنیت خواهید شد ، و به انجام مناسک عمره می پردازید شاهد گویائی است بر اینکه این سوره و محتوای آن بعد از حدیبیه و قبل از فتح مکه بوده است .

3 - در روایات متعددی صلح حدیبیه به عنوان فتح مبین معرفی شده است از جمله :

در تفسیر ((جوامع الجوامع )) آمده است : هنگامی که پیامبر از حدیبیه باز می گشت (و سوره فتح نازل شد) یکی از اصحاب عرض ‍ کرد : ما هذا الفتح لقد صددنا عن البیت و صد هدینا : ((این چه فتحی است که ما را از زیارت خانه خدا باز داشتند و جلوی قربانی ما را گرفتند))؟!

پیامبر (صلی اللّه علیه و آله ) فرمود : بئس الکلام هذا ، بل هو اعظم الفتوح ، قد رضی المشرکين ان یدفعوکم عن بلادهم بالراع ، و یسئلوکم القضیة ، و رغبوا الیکم فی الامان و قد راءوا منکم ما کرهوا! : ((بد سخنی گفتی ، بلکه این بزرگترین پیروزی ما بود که مشرک ها راضی شدند بدون بر خورد خشونت آمیز

تفسیر نمونه جلد 22 صفحه 17

شما را از سرزمین خود دور کنند ، و به شما پیشنهاد صلح دهند ، و با آنهمه ناراحتی که قبلا دیده اند تمایل به ترک تعرض نشان دادند .**(جوامع الجامع) (مطابق نورالثقلین جلد 5 صفحه 48-حدیث)***

سپس پیامبر ناراحتیهائی که در بدر و احزاب تحمل کردند به آنها یادآور شد مسلمانان تصدیق کردند که این اعظم فتوح بوده است و آنها از روی ناآگاهی قضاوت کردند .**(تفسیر درالمنثور) جلد 6 صفحه 68***

زهری که از رجال معروف تابعین است می گوید : فتحی عظیمتر از صلح حدیبیه صورت نگرفت ، چرا که مشرکین با مسلمانان ارتباط یافتند و اسلام در قلوب آنها جایگزین شد و در عرض سه سال گروه عظیمی اسلام آوردند ، و جمعیت مسلمانان با آنها فزونی گرفت .**همان مدارک صفحه 109***

در این احادیث به گوشه هائی از امتیازاتی که به برکت صلح حدیبیه نصیب مسلمانان گردید اشاره شده است .

تنها در حدیثی از امام علی ابن موسی الرضا (علیهم السلام ) آمده است که : انا فتحنا بعد از فتح مکه نازل گشت .**(نورالثقلین) جلد 5 صفحه 48***

ولی از آنجا که صلح حدیبیه مقدمه ای برای فتح مکه در دو سال بعد شد توجیه این حدیث مشکل نخواهد بود .

یا به تعبیر دیگر صلح حدیبیه در کوتاه مدت سبب فتح خیبر (در سال هفتم هجرت ) و فراتر از آن سبب فتح مکه ، و نیز پیروزی اسلام در تمام صحنه جهان از نظر نفوذ در قلوب مردم بود .

و به این ترتیب می توان میان تفسیرهای چهارگانه را جمع کرد با این قید که محور اصلی را صلح حدیبیه تشکیل می دهد .

تفسیر نمونه جلد 22 صفحه 18
آیه 2-3

آیه و ترجمه

لِّیَغْفِرَ لَک اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِن ذَنبِک وَ مَا تَأَخَّرَ وَ یُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَیْک وَ یهْدِیَک صِرَطاً مُّستَقِیماً(2)

وَ یَنصرَک اللَّهُ نَصراً عَزِیزاً(3)

ترجمه :

2 - غرض این بود که خداوند گناهان گذشته و آیندهای را که به تو نسبت می دادند ببخشد و نعمتش را بر تو تمام کند ، و به راه راست هدایتت فرماید .

3 - و پیروزی شکست ناپذیری نصیب تو کند .

تفسیر نمونه ، جلد22
نویسنده: با همکاری جمعی از دانشمندان زیر نظر آیت الله مکارم شیرازی


free b2evolution skin


فرم در حال بارگذاری ...