نظام نوين جهانى و تهاجم فرهنگى
نظام نوين جهانى و تهاجم فرهنگى
واژه نظام نوين در جهان معاصر، پس تز فرو پاشى امپراتورى كمونيزم ، براى جهانيان مطرح گرديد. همانطور كه بيان شد، بنا به دلايل متعدد، از جمله حضور قدرتمند انقلاب اسلامى ، نظام دو قطبى حاكم بر بين الملل متلاشى گشت . بلوك سرمايه دارى غرب به سركردگى امريكا سعى دارد از اين فرصت طلايى به نفع خود استفاده نمايد بر اين اساس ، مساءله نظم نوين جهانى از طرف امريكا طرح ريزى و به دنيا اعلام مى شود. آنها با يك استدلال عوام فريبانه ، سقوط رژيم مخوف شوروى را حاصل تلاشها و زحمات خود قلمداد كرده امريكا را بعنوان قدرت فاتح و بلامنازع معرفى مى كنند. به اين صورت كه مى گويند: در نظام دو قطبى و جنگ سرد، نزاع و كشمكش اصلى بين امريكا و شوروى وجود داشته و با زحمات امريكا، قدرت شرق ، دچار ورشكستگى شد؛ بنابراين قدرت باقى مانده (امريكا) پيروز و غالب جهان است . در اين رابطه ، بوش رئيس جمهور سابق آمريكا در نطق سالانه خود در كنگره ، (ژانويه 1992 م ) چنين مى گويد:
اما كمونيزم در سال جارى مرد… واقعيتى وجود دارد كه من هيچ نگرانى از اعلام آن در مقابل جهان ندارم ، بار عمده جنگ بر دوش مردم امريكا بوده است كه در طى سالهاى طولانى جنگ سرد، ماليات پرداخته اند. آنان حق دارند كه بخش عمده غنايم اين جنگ را مطالبه كنند و… جهانى كه در روزگارى به دو اردوگاه مسلح تقسيم شده بود، امروز فقط يك قدرت فائق مطلق مى شناسد كه همان ايالات متحده امريكاست …
غرب تلاش مى كند با اين ظاهرسازيها، يك تهاجم فرهنگى جديد را آغاز نمايد. بخصوص امريكا كه ادعا دارد بعنوان يك قدرت برتر، از فرهنگ برتر نيز برخوردار است لذا اين فرهنگ بايد بر تمام جهان حاكم شود.
واضح است كه حاكميت فرهنگى امريكا بر جوامع ديگر نابودى و اضمحلال فرهنگهاى ملى و محلى را طلب مى كند؛ چون اگر فرهنگ اصيل يك ملت ، زنده و پرتوان باشد هيچ گاه اجازه حضور فرهنگ بيگانه را در سرزمين خويش نمى دهد. اينكه چگونه امريكا فرهنگ مبتذل و بعضا حيوانى خود را فرهنگ برتر معرفى مى كند، بحث مفصلى را مى طلبد كه در اين فرصت به آن نمى پردازيم . اما آنچه بعنوان واقعيت وجود دارد اين است كه غرب براى جايگزينى فرهنگ خود اقدامات گسترده اى را آغاز و با استفاده از ابزارهاى پيشرفته اطلاعاتى - خبرى مانند ويدئو، ماهواره و ديگر شبكه هاى ارتباطى ، براحتى مرزهاى ملى را پشت سر گذاشته و حتى در ميان خانه ها نيز رسوخ كرده است . دشمن براى پيشبرد اهداف خويش از حربه هايى چون حقوق بشر، امنيت جهانى ، آزادى بيان و قلم و امثال آن بهره مى گيرد، كه آخرين نمونه آن برپايى كنفرانس توسعه و جمعيت است كه در مصر برگزار شد و در آن مسايل مختلفى چون سقط جنين و آزادى همجنس بازى مورد بحث واقع شد. معلوم است كه برگزارى چنين كنفرانسى در خاورميانه كه مركز اسلام است ؛ اهداف شوم استعمار را براى ريشه كنى فرهنگ اسلامى در بر دارد.
بايد گفت ، اين شيوه جديد تهاجم فرهنگى و نظم جديد جهانى ، با همه خطراتى كه دارد، در نهايت محكوم به شكست است . چون بانيان نظم نوين جهانى ، اشتباهات گذشته را تكرار كرده و از واقعيات ، بسيار دور هستند. آنها شكست نظام كمونيستى را دليل بر پيروزى نظام سرمايه دارى قلمداد مى كنند و اين يك اشتباه محض است . فرو پاشى بلوك شرق بيانگر يك واقعيت انكارناپذير است و آن گرايش جهان ، به سوى يك نظام معقول و اخلاقى است كه تحمل چپاولگرى قدرتهاى ظالم را ندارد.
امروزه ملتها دريافته اند كه سعادت و خوشبختى آنها در زير سايه سلاحهاى مرگبار و حضور قلدر مآبانه شرق و غرب تاءمين نخواهد شد، و اين نشان دهنده سير تدريجى نظام جهانى به سوى يك نظم انسانى ، فطرى و اخلاقى است و مردم جهان آگاهانه و يا ناآگاهانه ، كنترل معنوى جهان را طلب مى كنند. اينكه مى گوييم ناآگاهانه ، منظور اين است كه بعضى از مردم جهان ، حتى در خود امريكا، از بى بند و بارى فرهنگى خسته شده و از زندگى مشحون از ابتذال خود، ماءيوس و نااميد شده اند و چون به راه نجات بخش حقيقى دسترسى ندارند به خرافاتى مثل هندوئيسم ، بودائيسم فالگيرى و امثال آن پناه آورده اند.
بطور قاطع مى توان گفت آنچه در آينده نزديك ، حرف اول را در جهان خواهد زد.
دين الهى اسلام است نه قدرت فائق نظامى ، فنى و اطلاعاتى .
تهاجم فرهنگى
نويسنده : معاونت انتشارات مركز فرهنگى سپاه پاسداران انقلاب اسلامي ايران
فرم در حال بارگذاری ...
فید نظر برای این مطلب