24
تیر

زیارت غدیریه امام هادی علیه السلام

زیارت غدیریه به سند های معتبر از حضرت هادی علیه السلام نقل شده است که با آن زیارت حضرت امیرالمومنین علیه السلام را در روز غدیر در سالی که معتصم آن حضرت را طلبیده بود زیارت کردند و کیفیت آن به این نحو است:

 

 

 

 

چون اراده زیارت نمایی بر بارگاه نورانی بایست و رخصت بخواه، و زیارت غدیریه را بخوان.

 


غدیر صادر شده است. محور این زیارت، تولی و تبری و محتوای آن بیان فضائل امام علی( علیه السلام ) است. زیارت غدیریه را در هر موقع از سال می توان خواند.
زمان صدور
معتصم خلیفه عباسی، امام هادی( علیه السلام ) را از مدینه به سامرا فرا خواند. در روز غدیر، امام به نجف رسید و امیرالمومنین( علیه السلام ) را زیارت کرد که متن آن به زیارت غدیریه مشهور است.

در کتاب های دعا و زیارت، زمان خواندن آن، روز عید غدیر ذکر شده است. شیخ عباس قمی هم با استناد به کلام عثمان بن سعید گفته است که این زیارت را در هر روز سال از نزدیک و دور می توان خواند.
سند زیارت
این زیارتنامه را ابن مشهدی از شاذان بن جبرئیل قمی از محمد بن علی طبری از ابوعلی طوسی از پدرش شیخ طوسی از شیخ مفید از ابن قولویه از کلینی از علی بن ابراهیم قمی از پدرش از حسین بن روح نوبختی و عثمان بن سعید عمری از امام حسن عسکری( علیه السلام ) از امام هادی ( علیه السلام ) روایت کرده اند. در وثاقت هیچ یک از راویان این زیارتنامه تردید نشده است. همچنین محدث قمی نوشته است که «کمتر حدیثی به قوت سند این زیارت نامه می رسد».

 

 

محور و محتوای زیارت
محور اصلی زیارت غدیریه، اصل تولی و تبری و محتوای اصلی آن بیان فضائل امام علی( علیه السلام ) است.

مهمترین بخش های این فضیلت ها عبارتند از:
فضیلت های قرآنی
در این زیارت بیش از 30 آیه آمده است که بیان فضایل امیرالمؤمنین( علیه السلام ) است؛ نظیر آیه لیله المبیت، آیه تبلیغ، آیه ولایت و …
فضیلت های حدیثی
در زیارت غدیریه به بیان فضایلی که پشتوانه روایی در منابع حدیثی شیعه واهل سنت دارد، اشاره شده است. مانند امیرالمؤمنین، سید الوصیین، وارث علم النّبیین، ولی ربّ العالمین، امین الله فی ارضه، سفیر الله فی خلقه، الحجّه البالغه علی عباده، دین الله القویم، صراط مستقیم، نبأ عظیم، اوّل من آمن باللّه، سید المسلمین، یعسوب المؤمنین، امام المتقین، قائد الغرّ المحجّلین، امام المّتقین، اوّل من صدّق بما انزل الله علی نبیه و…

فضیلت های تاریخی
این زیارت، مطالبی از رشادت های تاریخی امام علی( علیه السلام )و فداکاری های آن حضرت در راه دین اسلام را بیان کرده است. از جمله: جنگ بدر، احزاب، اُحد، جنگ حُنین، صفّین، جمل، نهروان و…

در این زیارت همچنین به ماجرای فدک، بیزاری از دشمنان ولایت و برائت از قاتلان امام حسین( علیه السلام ) و شهادت عمّار، شهادت حضرت علی( علیه السلام )و شهادت سیدالشّهدا علیه السلام اشاره شده است.

السَّلامُ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ رَسُولِ اللّٰهِ ، خاتَمِ النَّبِیِّینَ ،

سلام بر محمّد رسول خدا، خاتم پیامبران

وَسَیِّدِ الْمُرْسَلِینَ ، وَصَفْوَهِ رَبِّ الْعالَمِینَ ،

و سرور رسولان و برگزیده پروردگار جهانیان،

أَمِینِ اللّٰهِ عَلَىٰ وَحْیِهِ وَعَزائِمِ أَمْرِهِ ،وَالْخاتِمِ لِما سَبَقَ،وَالْفاتِحِ لِمَا اسْتُقْبِلَ،

امین خدا بر وحی و دستورات قطعی الهی و ختم کننده آنچه گذشته و گشاینده آنچه خواهد آمد

وَالْمُهَیْمِنِ عَلَىٰ ذٰلِکَ کُلِّهِ وَرَحْمَهُ اللّٰهِ وَبَرَکاتُهُ وَصَلَواتُهُ وَتَحِیَّاتُهُ .

و چیره بر همه این ها و رحمت و برکات و درودها و تحیات خدا بر او باد.

السَّلامُ عَلَىٰ أَنْبِیَاءِ اللّٰهِ وَرُسُلِهِ ،وَمَلائِکَتِهِ الْمُقَرَّبِینَ ، وَعِبَادِهِ الصَّالِحِینَ .

سلام بر پیامبران خدا و رسولانش و فرشتگان مقرّب و بندگان شایسته اش.

السَّلامُ عَلَیْکَ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ ، وَسَیِّدَ الْوَصِیِّینَ ،وَوَارِثَ عِلْمِ النَّبِیِّینَ ،

سلام بر تو ای امیرمؤمنان و سرور جانشینان و وارث دانش پیامبران

وَوَلِیَّ رَبِّ الْعالَمِینَ ،وَمَوْلایَ وَمَوْلَى الْمُؤْمِنِینَ وَرَحْمَهُ اللّٰهِ وَبَرَکَاتُهُ .

و ولی پروردگار جهانیان و مولای من و مولای مؤمنان و رحمت و برکات خدا بر او باد.

السَّلامُ عَلَیْکَ یَا مَوْلایَ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ ،یَا أَمِینَ اللّٰهِ فِی أَرْضِهِ ،

 

 

 

 

 

سلام بر تو ای مولای من ای امیرمؤمنان، ای امین خدا بر روی زمینش

وَسَفِیرَهُ فِی خَلْقِهِ ، وَحُجَّتَهُ الْبَالِغَهَ عَلَىٰ عِبَادِهِ؛

و سفیر او در خلقش و حجّت رسایش بر بندگان؛

السَّلامُ عَلَیْکَ یَا دِینَ اللّٰهِ الْقَوِیمَ،وَصِراطَهُ الْمُسْتَقِیمَ

سلام بر تو ای دین معتدل خدا و راه راستش،

السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا النَّبَأُ الْعَظِیمُ الَّذِی هُمْ فِیهِ مُخْتَلِفُونَ وَعَنْهُ یُسْأَلُونَ

سلام بر تو ای خبر بزرگی که آنها در آن اختلاف کردند و از آن بازخواست شوند،

السَّلامُ عَلَیْکَ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ ، آمَنْتَ بِاللّٰهِ وَهُمْ مُشْرِکُونَ ،

سلام بر تو ای امیرمؤمنان، به خدا ایمان آوردی، درحالی که مردم همه شرک می ورزیدند

وَصَدَّقْتَ بِالْحَقِّ وَهُمْ مُکَذِّبُونَ ،وَجاهَدْتَ فِی اللّٰهِ وَهُمْ مُحْجِمُونَ ،

و حق را تصدیق گفتی وقتی که آنان، آن را تکذیب می نمودند و جهاد کردی و آنان از جهاد عقب نشینی می کردند،

وَعَبَدْتَ اللّٰهَ مُخْلِصاً لَهُ الدِّینَ صابِراً مُحْتَسِباً حَتَّىٰ أَتَاکَ الْیَقِینُ ،

خدا را عبادت کردی، درحالی که خالص نمودی برای او دین را، برای او دین را، صبر کردی و به حساب خدا گذاشتی تا مرگ تو را دررسید،

أَلَا لَعْنَهُ اللّٰهِ عَلَى الظَّالِمِینَ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا سَیِّدَ الْمُسْلِمِینَ ،

آگاه باشید لعنت خدا بر ستمکاران. سلام بر تو ای آقای مسلمانان

وَیَعْسُوبَ الْمُؤْمِنِینَ ،وَ إِمامَ الْمُتَّقِینَ ، وَقائِدَ الْغُرِّ الْمُحَجَّلِینَ ،

و رئیس دین و پیشوای اهل تقوا و مقتدای سپید رویان

وَرَحْمَهُ اللّٰهِ وَبَرَکاتُهُ؛ أَشْهَدُ أَنَّکَ أَخُو رَسُولِ اللّٰهِ ،

و رحمت و برکات خدا بر تو باد؛ شهادت می دهم که تویی برادر رسول خدا،

وَوَصِیُّهُ ، وَوارِثُ عِلْمِهِ ،وَأَمِینُهُ عَلَىٰ شَرْعِهِ ، وَخَلِیفَتُهُ فِی أُمَّتِهِ ،

جانشین و وارث علمش و امین او بر قانونش و جانشین او در امّتش

وَأَوَّلُ مَنْ آمَنَ بِاللّٰهِ وَصَدَّقَ بِما أُنْزِلَ عَلَىٰ نَبِیِّهِ ،

و اوّل کسی که به خدا ایمان آورد و تصدیق کرد آنچه را نازل شده بود بر پیامبرش

وَأَشْهَدُ أَنَّهُ قَدْ بَلَّغَ عَنِ اللّٰهِ مَا أَنْزَلَهُ فِیکَ فَصَدَعَ بِأَمْرِهِ ،

و شهادت می دهم که آن حضرت همه آنچه را خدا درباره تو نازل کرد به مردم رساند و امر خدا را درباره تو

وَأَوْجَبَ عَلَىٰ أُمَّتِهِ فَرْضَ طاعَتِکَ وَوِلایَتِکَ ،

با صدای بلند اعلام کرد و بر امّتش حتمی بودن طاعت و ولایتت را واجب نمود

وَعَقَدَ عَلَیْهِمُ الْبَیْعَهَ لَکَ ، وَجَعَلَکَ أَوْلَىٰ بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ

و بیعت تو را بر عهده آنان نهاد و قرار داد و حضرتت را نسبت به مؤمنان سزاوارتر از خودشان،

کَما جَعَلَهُ اللّٰهُ کَذَلِکَ ، ثُمَّ أَشْهَدَ اللّٰهَ تَعَالىٰ عَلَیْهِمْ فَقالَ :

چنان که خدا خود او را این چنین قرار داد، سپس پیامبر اسلام خدا را بر مردم شاهد گرفت و فرمود:

أَلَسْتُ قَدْ بَلَّغْتُ ؟ فَقالُوا : اللّٰهُمَّ بَلىٰ فَقالَ : اللّٰهُمَّ اشْهَدْ وَکَفىٰ بِکَ شَهِیداً

آیا من آن نیستم که رساندم؟ همه گفتند: به خدا آری، پس

فرمود: خدایا گواه باش و تو برای گواهی

وَ حاکِماً بَیْنَ الْعِبادِ ،فَلَعَنَ اللّٰهُ جاحِدَ وِلایَتِکَ بَعْدَ الْإِقْرارِ ،

و حاکمیت بین بندگان بسی. پس خدا لعنت کند منکر ولایتت را بعد از اقرار

وَناکِثَ عَهْدِکَ بَعْدَ الْمِیثَاقِ ، وَأَشْهَدُ أَنَّکَ وَفَیْتَ بِعَهْدِ اللّٰهِ تَعالَىٰ

و شکننده پیمانت را پس از پیمان بستن و شهادت می دهم که تو به عهد خدای تعالی وفا کردی

وَأَنَّ اللّٰهَ تَعالَىٰ مُوفٍ لَکَ بِپعَهْدِهِ وَمَنْ أَوْفَىٰ بِما عاهَدَ عَلَیْهِ

و خدای تعالی وفا کننده به عهد خویش برای توست و هرکس به آن پیمانی که با خدا بسته وفا کند،

اللّٰهَ فَسَیُؤْتِیهِ أَجْراً عَظِیماً وَأَشْهَدُ أَنَّکَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ الْحَقُّ الَّذِی

خدا پاداش بزرگی به او خواهد داد و شهادت می دهم که تویی امیرمؤمنان آن حقّی که

نَطَقَ بِوِلایَتِکَ التَّنْزِیلُ ،وَأَخَذَ لَکَ الْعَهْدَ عَلَى الْأُمَّهِ بِذٰلِکَ الرَّسُولُ ،

قرآن به ولایتت گویا شد و رسول خدا در این زمینه برای تو از امّت پیمان گرفت

وَأَشْهَدُ أَنَّکَ وَعَمَّکَ وَأَخاکَ الَّذِینَ تاجَرْتُمُ اللّٰهَ بِنُفُوسِکُمْ فَأَ نْزَلَ اللّٰهُ فِیکُمْ:

و شهادت می دهم که تو و عمو و برادرت کسانی هستید که با خدا با جان هایتان معامله کردید، پس خدا این آیه را در حق شما نازل کرد:

إِنَّ اللّٰهَ اشْتَرىٰ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوٰالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّهَ

به درستی که خدا از مؤمنان خرید جان ها و اموالشان را که در عوض به آن بهشت برای آنان باشد،

یُقٰاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللّٰهِ فَیَقْتُلُونَ وَ یُقْتَلُونَ

در راه خدا پیکار می کنند، پس می کشند و کشته می شوند،

وَعْداً عَلَیْهِ حَقًّا فِی التَّوْرٰاهِ وَ الْإِنْجِیلِ وَ الْقُرْآنِ

وعده ای است بر او، محقق شده در تورات و انجیل و قرآن

وَ مَنْ أَوْفىٰ بِعَهْدِهِ مِنَ اللّٰهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَیْعِکُمُ الَّذِی بٰایَعْتُمْ بِهِ

و کیست که به عهد خود وفادارتر از خدا باشد، پس شادی کنید به معامله ای که انجام دادید

وَ ذٰلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ اَلتّٰائِبُونَ الْعٰابِدُونَ الْحٰامِدُونَ السّٰائِحُونَ

و این است آن رستگاری بزرگ، آنان اند توبه کنندگان، عبادت کنندگان، سپاس کنندگان، روزه گیران،

الرّٰاکِعُونَ السّٰاجِدُونَ الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النّٰاهُونَ عَنِ الْمُنْکَرِ

رکوع کنندگان، سجودکنندگان، امرکنندگان به معروف، نهی کنندگان از منکر

وَ الْحٰافِظُونَ لِحُدُودِ اللّٰهِ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنِینَ، أَشْهَدُ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ

و نگهبانان حدود خدا و به مؤمنان بشارت ده، شهادت می دهم ای امیرمؤمنان

أَنَّ الشَّاکَّ فِیکَ مَا آمَنَ بِالرَّسُولِ الْأَمِینِ ، وَأَنَّ الْعادِلَ بِکَ غَیْرَکَ

که شک کننده درباره تو به رسول امین ایمان نیاورده و اینکه روی گرداننده از ولایت تو به ولایت غیر،

عانِدٌ عَنِ الدِّینِ الْقَوِیمِ الَّذِی ارْتَضَاهُ لَنَا رَبُّ الْعَالَمِینَ ،

معاندانه روی گردان از دین است، دین میانه ای که پروردگار جهانیان برای ما پسندیده

وَأَکْمَلَهُ بِوِلایَتِکَ یَوْمَ الْغَدِیرِ ،وَأَشْهَدُ أَنَّکَ الْمَعْنِیُّ بِقَوْلِ الْعَزِیزِ الرَّحِیمِ :

و آن را روز غدیر به ولایت تو کامل نموده است و گواهی می دهم که مقصود تویی در این گفته خدای عزیز رحیم:

وَ أَنَّ هٰذٰا صِرٰاطِی مُسْتَقِیماً فَاتَّبِعُوهُ وَ لاٰ تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِکُمْ عَنْ سَبِیلِهِ

به حقیقت این است راه راست من، از آن پیروی کنید و راه های دیگر را پیروی ننمایید که شما را از راه او پراکنده کند،

ضَلَّ وَاللّٰهِ وَأَضَلَّ مَنِ اتَّبَعَ سِواکَ وَعَنَدَ عَنِ الْحَقِّ مَنْ عاداکَ؛

به خدا سوگند گمراه شد و گمراه کرد کسی که از غیر تو پیروی نمود و کسی که تو را دشمن داشت، ستیزه ورزان از حق روی گرداند؛

اللَّهُمَّ سَمِعْنَا لِأَمْرِکَ وَ أَطَعْنَا ،وَ اتَّبَعْنَا صِرَاطَکَ الْمُسْتَقِیمَ،

خدایا امرت را شنیدیم و اطاعت کردیم و راه راست تو را پیروی نمودیم،

فَاهْدِنَا رَبَّنَا، وَ لا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنَا إِلَى طَاعَتِکَ ،

پروردگارا ما را هدایت کن و دل هایمان را منحرف مساز بعد از اینکه ما را به طاعتت هدایت کردی

وَ اجْعَلْنَا مِنَ الشَّاکِرِینَ لِأَنْعُمِکَ،وَ أَشْهَدُ أَنَّکَ لَمْ تَزَلْ لِلْهَوَى مُخَالِفاً،

و ما را از سپاسگزاران نعمت هایت قرار ده و شهادت می دهم که تو پیوسته با هوای نفس مخالف

وَ لِلتُّقَى مُحَالِفاً، وَ عَلَى کَظْمِ الْغَیْظِ قَادِراً،وَ عَنِ النَّاسِ عَافِیاً غَافِراً،

و با پرهیزگاری هم پیمان و به فرو خوردن خشم توانا و گذشت کننده از مردم و آمرزنده آنان بودی

وَ إِذَا عُصِیَ اللَّهُ سَاخِطاً،وَ إِذَا أُطِیعَ اللَّهُ رَاضِیاً،وَ بِمَا عَهِدَ إِلَیْکَ عَامِلاً،

و زمانی که خدا معصیت می شود خشمناک و هنگامی که اطاعت می شود خشنودی؛ به آنچه خدا با تو پیمان بسته بود عامل بودی رَاعِیاً لِمَا اسْتُحْفِظْتَ،حَافِظاً لِمَا اسْتُودِعْتَ، مُبَلِّغاً مَا حُمِّلْتَ،

و آنچه نگهداری اش از تو خواسته شده بود رعایت نمودی و آنچه به تو سپرده شده بود حفظ کردی و آنچه از حق بر عهده ات نهاده شده بود رساندی

مُنْتَظِراً مَا وُعِدْتَ، وَ أَشْهَدُ أَنَّکَ مَا اتَّقَیْتَ ضَارِعاً،

و آنچه را به آن وعده داده شدی به انتظار نشستی و شهادت می دهم که از روی زبونی محافظه کاری نکردی

وَ لا أَمْسَکْتَ عَنْ حَقِّکَ جَازِعاً وَ لا أَحْجَمْتَ عَنْ مُجَاهَدَهِ غَاصِبِیکَ نَاکِلاً،

و در اثر بی تابی و عجز از گرفتن حقت باز نایستادی و به خاطر ترس و وحشت، از پیکار با غاصبان ولایتت قدم به عقب نگذاشتی

وَ لا أَظْهَرْتَ الرِّضَى بِخِلافِ مَا یُرْضِی اللَّهَ مُدَاهِناً،

و به علّت سستی بر خلاف آنچه خدا را خشنود می کند

وَ لا وَهَنْتَ لِمَا أَصَابَکَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ لا ضَعُفْتَ؛

اظهار خشنودی ننموده برای آنچه در راه خدا به تو در رسیده و سست نشدی؛

وَ لا اسْتَکَنْتَ عَنْ طَلَبِ حَقِّکَ مُرَاقِبا،

و به خاطر ترس و زبونی از خواستن حقّت ناتوان و درمانده نگشتی،

مَعَاذَ اللَّهِ أَنْ تَکُونَ کَذَلِکَ، بَلْ إِذْ ظُلِمْتَ احْتَسَبْتَ رَبَّکَ،

پناه به خدا از اینکه چنین باشی، بلکه زمانی که مورد ستم واقع شدی به حساب پروردگارت گذاشتی

وَ فَوَّضْتَ إِلَیْهِ أَمْرَکَ،وَ ذَکَّرْتَهُمْ فَمَا ادَّکَرُوا

و کارت را به او واگذار کردی و ستمکاران را پند دادی ولی نپذیرفتند

وَ وَعَظْتَهُمْ فَمَا اتَّعَظُوا ،وَ خَوَّفْتَهُمُ اللَّهَ فَمَا تَخَوَّفُوا ،

و اندرز دادی ولی قبول نکردند و آنان را از خدا ترساندی، ولی نترسیدند

وَ أَشْهَدُ أَنَّکَ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ جَاهَدْتَ فِی اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ ،

و شهادت می دهم که تو ای امیرمؤمنان در راه خدا به حق جهاد کردی

حَتَّى دَعَاکَ اللَّهُ إِلَى جِوَارِهِ وَ قَبَضَکَ إِلَیْهِ بِاخْتِیَارِهِ ،

تا اینکه خدا تو را به جوارش فرا خواند و به اختیارش تو را به جانب خود قبض روح کرد

وَ أَلْزَمَ أَعْدَاءَکَ الْحُجَّهَ بِقَتْلِهِمْ إِیَّاکَ ،لِتَکُونَ الْحُجَّهُ لَکَ عَلَیْهِمْ ،

و حجّتت را بر دشمنانت ختم کرد، با به قتل رساندن تو، تا حجّت به سود تو و بر زیان آنها باشد،

مَعَ مَا لَکَ مِنَ الْحُجَجِ الْبَالِغَهِ عَلَى جَمِیعِ خَلْقِهِ ؛

همراه با آنچه برای تو بود از حجّت های رسا بر همه خلق؛

السَّلامُ عَلَیْکَ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ ، عَبَدْتَ اللَّهَ مُخْلِصا وَ جَاهَدْتَ فِی اللَّهِ صَابِراً

سلام بر تو ای امیر مؤمنان، خدا را خالصانه عبادت کردی و صابرانه در راه خدا جهاد نمودی

وَ جُدْتَ بِنَفْسِکَ مُحْتَسِباً وَ عَمِلْتَ بِکِتَابِهِ وَ اتَّبَعْتَ سُنَّهَ نَبِیِّهِ

و به حساب خدا جانبازی کرد و به کتابش عمل نمودی و روش پیامبرش را پیروی کردی

وَ أَقَمْتَ الصَّلاهَ ، وَ آتَیْتَ الزَّکَاهَ وَ أَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ

و نماز را بپا داشتی و زکات را پرداختی و به معروف امر کردی

وَ نَهَیْتَ عَنِ الْمُنْکَرِ مَا اسْتَطَعْتَ ، مُبْتَغِیا مَا عِنْدَ اللَّهِ ، رَاغِباً فِیمَا وَعَدَ اللَّهُ

و تا توانستی از منکر نهی نمودی، طالب بودی آنچه را نزد خداست، راغب بودی در آنچه خدا وعده داد،

لا تَحْفِلُ بِالنَّوَائِبِ ،وَ لا تَهِنُ عِنْدَ الشَّدَائِدِ؛

کاسه صبرت از پیش آمدها لبریز نشد و هنگام سختی ها سست نگشتی؛

وَ لا تَحْجِمُ عَنْ مُحَارِبٍ ، أَفِکَ مَنْ نَسَبَ غَیْرَ ذَلِکَ إِلَیْکَ ،

از مقابل هیچ جنگجویی بازنگشتی، آنکه غیر این امور را به تو نسبت داد تهمت زد

وَ افْتَرَى بَاطِلاً عَلَیْکَ ،وَ أَوْلَى لِمَنْ عَنَدَ عَنْکَ ،

و به باطل دروغ بر تو بست و مرگ بر کسی که با اصرار بر مخالفت با تو از تو روی گرداند،

لَقَدْ جَاهَدْتَ فِی اللَّهِ حَقَّ الْجِهَادِ وَ صَبَرْتَ عَلَى الْأَذَى صَبْرَ احْتِسَابٍ ،

به راستی در راه خدا به حق جهاد کردی و بر آزار مردم به نیکی صبر کردی صبری به حساب خدا،

وَ أَنْتَ أَوَّلُ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ ،وَ صَلَّى لَهُ وَ جَاهَدَ

تویی اوّل کسی که به خدا ایمان آوردیو برای او نماز خواندی و جهاد کردی

وَ أَبْدَى صَفْحَتَهُ فِی دَارِ الشِّرْکِ ،وَ الْأَرْضُ مَشْحُونَهٌ ضَلالَهً

و خود را در خانه شرک برای حق آشکار نمودی، درحالی که زمین انباشته به گمراهی بود

وَ الشَّیْطَانُ یُعْبَدُ جَهْرَهً وَ أَنْتَ الْقَائِلُ:

و شیطان آشکارا عبادت می شد و تویی گوینده این سخن:

لا تَزِیدُنِی کَثْرَهُ النَّاسِ حَوْلِی عِزَّهً ، وَ لا تَفَرُّقُهُمْ عَنِّی وَحْشَهً ،

ثروت مردم در پیرامونم عزّتی به من نیفزاید و پراکنده شدنشان ترسی به من اضافه نکند،

وَ لَوْ أَسْلَمَنِی النَّاسُ جَمِیعاً ، لَمْ أَکُنْ مُتَضَرِّعاً ؛اعْتَصَمْتَ بِاللَّهِ فَعَزَزْتَ

اگر همه مردم از من دست بردارند، نالان نشوم، پناهنده به خدا شدی و عزّت یافتی،

وَ آثَرْتَ الْآخِرَهَ عَلَى الْأُولَى فَزَهِدْتَ ، وَ أَیَّدَکَ اللَّهُ وَ هَدَاکَ

آخرت را بر دنیا برگزیدی و پارسا گشتی، خدا تأییدت نمود و راهنمایی فرمود

وَ أَخْلَصَکَ وَ اجْتَبَاکَ ،فَمَا تَنَاقَضَتْ أَفْعَالُکَ وَ لا اخْتَلَفَتْ أَقْوَالُکَ

و در گردونه خلوص قرار داد و تو را برگزید، کردارهایت ضد و نقیض نشد، گفتارهایت اختلاف نیافت،

وَ لا تَقَلَّبَتْ أَحْوَالُکَ وَ لا ادَّعَیْتَ وَ لا افْتَرَیْتَ عَلَى اللَّهِ کَذِباً

حالاتت زیر و رو نگشت، ادعای بیهوده نکردی و بر خدا دروغ نبستی

وَ لا شَرِهْتَ إِلَى الْحُطَامِ وَ لا دَنَّسَکَ الْآثَامُ

و به متاع اندک دنیا طمع نورزیدی، گناهان تو را آلوده نساخت،

وَ لَمْ تَزَلْ عَلَى بَیِّنَهٍ مِنْ رَبِّکَ وَ یَقِینٍ مِنْ أَمْرِکَ تَهْدِی

همواره امورت بر پایه برهانی از سوی پروردگارت بود، در کارت بر یقین بودی،

إِلَى الْحَقِّ وَ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ

به سوی حق و راه مستقیم هدایت می نمودی،

أَشْهَدُ شَهَادَهَ حَقٍّ وَ أُقْسِمُ بِاللَّهِ قَسَمَ صِدْقٍ

شهادت می دهم شهادت حق و سوگند می خورم سوگند صدق

أَنَّ مُحَمَّداً وَ آلَهُ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ سَادَاتُ الْخَلْقِ ،

که محمّد و خاندانش (درود خدا بر آنان باد) سروران خلق اند

وَ أَنَّکَ مَوْلایَ وَ مَوْلَى الْمُؤْمِنِینَ؛ وَ أَنَّکَ عَبْدُ اللَّهِ وَ وَلِیُّهُ وَ أَخُو الرَّسُولِ

و اینکه تو مولای من و مولای همه مؤمنانی؛ تو بنده خدا و ولی او و برادر پیامبر

وَ وَصِیُّهُ وَ وَارِثُهُ وَ أَنَّهُ الْقَائِلُ لَکَ

و جانشین و وارث او هستی و او گوینده ی این سخن به حضرت توست

وَ الَّذِی بَعَثَنِی بِالْحَقِّ مَا آمَنَ بِی مَنْ کَفَرَ بِکَ ،

سوگند به کسی که مرا به حق برانگیخت به من ایمان نیاورد آنکه به تو کافر شد

وَ لا أَقَرَّ بِاللَّهِ مَنْ جَحَدَکَ وَ قَدْ ضَلَّ مَنْ صَدَّ عَنْکَ

و به خدا اقرار ننمود آنکه به انکار تو برخاست، گمراه شد کسی که مردم را از تو بازداشت

وَ لَمْ یَهْتَدِ إِلَى اللَّهِ وَ لا إِلَیَّ مَنْ لا یَهْتَدِی بِکَ

و به سوی خدا و به جانب من راه نیافت

وَ هُوَ قَوْلُ رَبِّی عَزَّ وَ جَلَّ: ﴿وَ إِنِّی لَغَفَّارٌ لِمَنْ تَابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صَالِحا﴾

و این گفتار پروردگار عزّوجل من است: من آمرزنده ام آن کس را که توبه کرد و ایمان آورد و عمل شایسته انجام داد،

ثُمَّ اهْتَدَى إِلَى وِلایَتِکَ. مَوْلایَ فَضْلُکَ لا یَخْفَى ، وَ نُورُکَ لا یُطْفَأُ ،

سپس به سوی ولایت تو راه یافت. مولای من فضل تو مخفی نمی ماند و نورت خاموش نگردد

وَ أَنَّ مَنْ جَحَدَکَ الظَّلُومُ الْأَشْقَى ؛ مَوْلایَ أَنْتَ الْحُجَّهُ عَلَى الْعِبَادِ

و آنکه تو را انکار کند ستمکار و بدبخت است، مولای من تو حجّت بر بندگانی

وَ الْهَادِی إِلَى الرَّشَادِ وَ الْعُدَّهُ لِلْمَعَادِ

و راهنمای به سوی راه راستی و ذخیره روز معادی،

مَوْلایَ لَقَدْ رَفَعَ اللَّهُ فِی الْأُولَى مَنْزِلَتَکَ

مولای من خدا مقامت را در دنیا بلندکرد

وَ أَعْلَى فِی الْآخِرَهِ دَرَجَتَکَ وَ بَصَّرَکَ مَا عَمِیَ عَلَى مَنْ خَالَفَکَ

و درجه ات را در آخرت والا گردانید و بینایت نمود به آنچه بر کسی که با تو مخالفت کرد

وَ حَالَ بَیْنَکَ وَ بَیْنَ مَوَاهِبِ اللَّهِ لَکَ؛ فَلَعَنَ اللَّهُ مُسْتَحِلِّی الْحُرْمَهِ مِنْکَ ،

پوشیده ماند و بین تو و موهبت های خدا حجاب شد؛ لعنت خدا بر حلال شمارندگان حرمتت

وَ ذَائِدِی الْحَقِّ عَنْکَ وَ أَشْهَدُ أَنَّهُمُ الْأَخْسَرُونَ ،

و دفع کنندگان حقّت و شهادت می دهم که آنان از زیانکارترین مردمی هستند

الَّذِینَ تَلْفَحُ وُجُوهَهُمُ النَّارُ وَ هُمْ فِیهَا کَالِحُونَ ،

که آتش، چهره آنان را می سوزاند و در میان دوزخ، زشت و عبوس هستند

وَ أَشْهَدُ أَنَّکَ مَا أَقْدَمْتَ وَ لا أَحْجَمْتَ وَ لا نَطَقْتَ

و شهادت می دهم که اقدام نکردی و قدم به عقب نگذاشتی و سخن نگفتی

وَ لا أَمْسَکْتَ إِلا بِأَمْرٍ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ ؛قُلْتَ:

و باز نایستادی مگر به فرمان خدا و رسولش. خودت فرمودی:

وَ الَّذِی نَفْسِی بِیَدِهِ لَقَدْ نَظَرَ إِلَیَّ

سوگند به آنکه جانم در دست اوست، به من نظر کرد،

رَسُولُ اللَّهِ ، صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ ،أَضْرِبُ بِالسَّیْفِ قُدْما ،

رسول خدا (درود خدا بر او و خاندانش باد) درحالی که پیش قدمانه شمشیر می زدم، ایشان به من فرمود:

فَقَالَ: یَا عَلِیُّ أَنْتَ مِنِّی بِمَنْزِلَهِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى إِلا أَنَّهُ لا نَبِیَّ بَعْدِی ،

ای علی تو نسبت به من به منزله هارونی نسبت به موسی، جز اینکه بعد از من پیغمبری نیست

وَ أُعْلِمُکَ أَنَّ مَوْتَکَ وَ حَیَاتَکَ مَعِی ،وَ عَلَى سُنَّتِی

و من تو را خبر می دهم که مرگ و زندگی تو با من و بر اساس راه و رسم من است،

فَوَ اللَّهِ مَا کَذِبْتُ وَ لا کُذِبْتُ وَ لا ضَلَلْتُ وَ لا ضُلَّ بِی ،

به خدا سوگند دروغ نگفتم و به من دروغ گفته نشد و گمراه نشدم و کسی به وسیله من گمراه نشده

وَ لا نَسِیتُ مَا عَهِدَ إِلَیَّ رَبِّی ، وَ إِنِّی لَعَلَى بَیِّنَهٍ مِنْ رَبِّی

و آنچه را پروردگارم با من عهد کرده فراموش نکردم، من بر برهانی از سوی پروردگارم هستم

بَیَّنَهَا لِنَبِیِّهِ وَ بَیَّنَهَا النَّبِیُّ لِی ،

که برای پیامبرش بیان نموده و پیامبر نیز برای من بیان داشته است

وَ إِنِّی لَعَلَى الطَّرِیقِ الْوَاضِحِ أَلْفِظُهُ لَفْظا صَدَقْتَ ،

و من به راستی بر راه روشن هستم که آن را صریح می گویم با صراحت تمام،

وَ اللَّهِ وَ قُلْتَ الْحَقَّ؛ فَلَعَنَ اللَّهُ مَنْ سَاوَاکَ بِمَنْ نَاوَاکَ ،

ای امیرمؤمنان به خدا سوگند راست گفتی و حق گفتی؛ پس خدا لعنت کند کسی را که تو را با آنکه با تو دشمنی کرد،

وَ اللَّهُ جَلَّ اسْمُهُ یَقُولُ: ﴿هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَ الَّذِینَ لا یَعْلَمُونَ﴾

برابر قرار داد درحالی که خدا می فرماید: آیا کسانی که می دانند، با کسانی که نمی دانند برابرند؟

فَلَعَنَ اللَّهُ مَنْ عَدَلَ بِکَ مَنْ فَرَضَ اللَّهُ عَلَیْهِ وِلایَتَکَ ،

پس خدا لعنت کند کسی را که مساوی تو قرار داد، آن کس را که خدا ولایتت را بر او واجب کرد

وَ أَنْتَ وَلِیُّ اللَّهِ وَ أَخُو رَسُولِهِ، وَ الذَّابُّ عَنْ دِینِهِ

و حال اینکه تو ولی خدایی و برادر رسول خدایی و دفاع کننده از دین خدایی و کسی هستی

وَ الَّذِی نَطَقَ الْقُرْآنُ بِتَفْضِیلِهِ ؛ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى:

که قرآن به برتری اش گویاست، خدای تعالی فرمود:

﴿وَ فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِینَ عَلَى الْقَاعِدِینَ أَجْراً عَظِیماً

خدا جهاد کنندگان را بر نشستگان برتری داد به اجری بزرگ،

دَرَجَاتٍ مِنْهُ وَ مَغْفِرَهً وَ رَحْمَهً وَ کَانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِیماً﴾

درجات و مغفرت و رحمت از جانب او برای جهادگنندگان است و خدا همواره آمرزنده و مهربان است

وَ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى : ﴿أَجَعَلْتُمْ سِقَایَهَ الْحَاجِّ وَ عِمَارَهَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ ،

و خدای تعالی فرمود: آیا آب دهی به حاجیان و آباد کردن در مسجد الحرام را قرار داده اید

کَمَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ ، وَ جَاهَدَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ

همانند آن کس که به خدا و روز جزا ایمان آورده و در راه خدا جهاد کرده است؟

لا یَسْتَوُونَ عِنْدَ اللَّهِ ،وَ اللَّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ؛

هرگز پیش خدا برابر نیستند، خدا گروه ستمکاران را هدایت نمی کند؛

الَّذِینَ آمَنُوا وَ هَاجَرُوا وَ جَاهَدُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ ،

آنانکه ایمان آوردند و هجرت کردند و در راه خدا جهاد کردند،

بِأَمْوَالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَهً عِنْدَ اللَّهِ

با اموال و جان هایشان از جهت مقام به نزد خدا برترند

وَ أُولَئِکَ هُمُ الْفَائِزُونَ ؛ یُبَشِّرُهُمْ رَبُّهُمْ بِرَحْمَهٍ مِنْهُ

و ایشان رستگاران اند، نویدشان می دهد پروردگارشان به رحمتی از جانب خود و خشنودی

وَ رِضْوَانٍ وَ جَنَّاتٍ لَهُمْ فِیهَا نَعِیمٌ مُقِیمٌ ،

و بهشت هایی که در آنها نعمت پایدار برای آنان باشد؛

خَالِدِینَ فِیهَا أَبَدا إِنَّ اللَّهَ عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظِیمٌ﴾،

در آن بهشت ها جاودان اند، به راستی که نزد خدا پاداشی بزرگ است؛

أَشْهَدُ أَنَّکَ الْمَخْصُوصُ بِمِدْحَهِ اللَّهِ الْمُخْلِصُ لِطَاعَهِ اللَّهِ ،

شهادت می دهم که تو به ستایش خدا مخصوص گشته ای و مخلص در طاعت خدایی،

لَمْ تَبْغِ بِالْهُدَى بَدَلا وَ لَمْ تُشْرِکْ بِعِبَادَهِ رَبِّکَ أَحَدا

برای هدایت جایگزینی نجستی و در بندگی پروردگارت احدی را شریک نساختی،

وَ أَنَّ اللَّهَ تَعَالَى اسْتَجَابَ لِنَبِیِّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ ،

خدای تعالی دعای پیامبرش (درود خدا بر او و خاندانش) را در حق تو اجابت کرد،

فِیکَ دَعْوَتَهُ ثُمَّ أَمَرَهُ بِإِظْهَارِ مَا أَوْلاکَ لِأُمَّتِهِ

سپس اظهار آنچه تو را سزاوار حکومت بر ملّتش کرده بود به او فرمان داد،

إِعْلاءً لِشَأْنِکَ وَ إِعْلانا لِبُرْهَانِکَ ،وَ دَحْضاً لِلْأَبَاطِیلِ

برای بالا بردن شأنت و علنی ساختن برهانت و دفع باطل ها

وَ قَطْعاً لِلْمَعَاذِیرِ فَلَمَّا أَشْفَقَ مِنْ فِتْنَهِ الْفَاسِقِینَ ،

و بریدن بهانه ها، پس زمانی که از آشوب اهل فسق بیمناک شد

وَ اتَّقَى فِیکَ الْمُنَافِقِینَ أَوْحَى إِلَیْهِ رَبُّ الْعَالَمِینَ:

و درباره تو در برابر منافقان محافظه کاری کرد، پروردگار جهانیان به او وحی کرد:

﴿یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ ، بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ ،

ای رسول! آنچه از پروردگارت به تو نازل شده به مردم برسان،

وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ ، وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ﴾؛

اگر انجام ندهی پیام خدا را نرسانده ای، خداتو را از مردم حفظ می کند؛

فَوَضَعَ عَلَى نَفْسِهِ أَوْزَارَ الْمَسِیرِ، وَ نَهَضَ فِی رَمْضَاءِ الْهَجِیرِ فَخَطَبَ ،

پس او بارهای سنگین سفر را بر دوش جان نهاد و در حرارت شدید نیمه روز برخاست، سخنرانی کرد

وَ أَسْمَعَ وَ نَادَى فَأَبْلَغَ ثُمَّ سَأَلَهُمْ أَجْمَعَ فَقَالَ هَلْ بَلَّغْتُ فَقَالُوا:

و شنواند و فریاد زد، پس پیام حق را رساند، سپس از همه آنها پرسید: آیا رساندم؟ گفتند:

اللَّهُمَّ بَلَى فَقَالَ: اللَّهُمَّ اشْهَدْ ثُمَّ قَالَ:

به خدا قسم آری. فرمود: خدایا شاهد 

باش؛ سپس به مردم خطاب کرد:

أَلَسْتُ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ

آیا من آن نیستم که به مؤمنان از خود آنان سزاوارترم؟

فَقَالُوا بَلَى فَأَخَذَ بِیَدِکَ وَ قَالَ :«مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَهَذَا عَلِیٌّ مَوْلاهُ ،

گفتند: آری، پس دست تو را گرفت و فرمود: هرکه من مولای اویم، پس این علی مولای اوست،

اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ ،

خدایا دوست بدار هر که او را دوست دارد و دشمن بدار هرکه او را دشمن دارد

وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ» .

و یاری کن کسی را که یاری اش کند و خوار کن هرکه خوارش سازد؛

فَمَا آمَنَ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فِیکَ عَلَى نَبِیِّهِ ،

پس به آنچه خدا درباره تو بر پیامبرش نازل کرد، ایمان نیاورد

إِلّا قَلِیلٌ وَ لا زَادَ أَکْثَرَهُمْ غَیْرَ تَخْسِیرٍ

جز عده ای اندک و اکثرشان را نیفزود جز زیانکاری،

وَ لَقَدْ أَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى فِیکَ مِنْ قَبْلُ وَ هُمْ کَارِهُونَ:

پیش از آن نیز خدا در حق تو این آیه را نازل

کرد درحالی که آنان دوست نداشتند:

﴿یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا مَنْ یَرْتَدَّ مِنْکُمْ عَنْ دِینِهِ

ای کسانی که ایمان آورده اید، هرکه از شما از دینش برگردد،

فَسَوْفَ یَأْتِی اللَّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ ،

خدا به زودی قومی را بیاورد که آنها را دوست دارد

وَ یُحِبُّونَهُ أَذِلَّهٍ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ أَعِزَّهٍ عَلَى الْکَافِرِینَ ،

و آنها هم خدا را دوست دارند، بر مؤمنان نرمند و بر کافران سخت،

یُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ لا یَخَافُونَ لَوْمَهَ لائِمٍ ،

در راه خدا جهاد کنند، از سرزنش سرزنش کنندگان نمی ترسند،

ذَلِکَ فَضْلُ اللَّهِ یُؤْتِیهِ مَنْ یَشَاءُ وَ اللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ ،

این است فضل خدا، به هر که بخواهد عنایت می کند، خدا گسترنده و دانا است.

إِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا

جز این نیست که شما ولی خدا و رسول او و همه آنانی هستی که ایمان آوردند

الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاهَ ، وَ یُؤْتُونَ الزَّکَاهَ وَ هُمْ رَاکِعُونَ ،

و آنانی که نماز را بر پا می دارند و زکات می دهند، درحالی که رکوع کننده اند

وَ مَنْ یَتَوَلَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا

و هر که با خدا و رسولش و کسانی که ایمان آوردند دوستی کند،

فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ ، رَبَّنَا آمَنَّا بِمَا أَنْزَلْتَ وَ اتَّبَعْنَا الرَّسُولَ ،

پس حزب خدا حزب پیروز است پروردگارا به آنچه نازل کردی ایمان آوردیم و از پیامبر پیروی نمودیم،

فَاکْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِینَ رَبَّنَا لا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنَا،

پس ما را با گواهان بنویس، پروردگارا دلهای ما را پس از آنکه

هدایتمان کردی منحرف مساز

وَ هَبْ لَنَا مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَهً إِنَّکَ أَنْتَ الْوَهَّابُ﴾ .

و به ما از نزد خود رحمتی ببخش که تو بسیار بخشنده ای،

اللَّهُمَّ إِنَّا نَعْلَمُ أَنَّ هَذَا هُوَ الْحَقُّ مِنْ عِنْدِکَ

خدایا ما می دانیم که این گفتار از نزد تو حق است،

فَالْعَنْ مَنْ عَارَضَهُ وَ اسْتَکْبَرَ وَ کَذَّبَ بِهِ وَ کَفَرَ ،

پس لعنت کن کسی را که با آن معارضه کرد و به آن کبر ورزید و آن را تکذیب کرد و کافر شد

﴿وَ سَیَعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُونَ﴾؛

و زود است بدانند کسانی که ستم کردند، به چه بازگشت گاهی برگردند؛

السَّلامُ عَلَیْکَ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ ، وَ سَیِّدَ الْوَصِیِّینَ وَ أَوَّلَ الْعَابِدِینَ ،

سلام بر تو ای امیرمؤمنان و سرور جانشینان و رأس عبادت کنندگان

وَ أَزْهَدَ الزَّاهِدِینَ وَ رَحْمَهُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ ،

و پارساترین پارسایان و رحمت خدا و برکات و درود ها و تحیاتش بر تو باد،

وَ صَلَوَاتُهُ وَ تَحِیَّاتُهُ ؛ أَنْتَ مُطْعِمُ الطَّعَامِ عَلَى حُبِّهِ ،

تویی خوراننده طعام در حال دوست داشتن آن،

مِسْکِیناً وَ یَتِیماً وَ أَسِیراً لِوَجْهِ اللَّهِ ،لا تُرِیدُ مِنْهُمْ جَزَاءً وَ لا شُکُورا ،

به درمانده و یتیم و اسیر، تنها به خاطر خشنودی خدا که از آنها پاداش و سپاسی نمی خواستی

وَ فِیکَ أَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى: ﴿وَ یُؤْثِرُونَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ کَانَ بِهِمْ خَصَاصَهٌ ،

و خدای تعالی در حق تو چنین گفت: دیگران را بر خود ترجیح می دهند، گرچه خود تهیدست باشند،

وَ مَنْ یُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ﴾ ؛

هرکه از بخل وجودش محفوظ ماند پس آنان اند از رستگاران،

وَ أَنْتَ الْکَاظِمُ لِلْغَیْظِ ، وَ الْعَافِی عَنِ النَّاسِ ،وَ اللَّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ ،

تویی فرو برنده خشم و گذشت کننده از مردم و خدا نیکوکاران را دوست دارد،

وَ أَنْتَ الصَّابِرُ فِی الْبَأْسَاءِ وَ الضَّرَّاءِ ، وَ حِینَ الْبَأْسِ

تویی صبر کننده در تنگدستی و پریشان حالی و به هنگام جنگ،

وَ أَنْتَ الْقَاسِمُ بِالسَّوِیَّهِ ، وَ الْعَادِلُ فِی الرَّعِیَّهِ ،

تویی بخش کننده به برابری و دادگر در میان ملّت

وَ الْعَالِمُ بِحُدُودِ اللَّهِ مِنْ جَمِیعِ الْبَرِیَّهِ ،

و آگاه به مقرّرات خدا، از میان همه انسان ها،

وَ اللَّهُ تَعَالَى أَخْبَرَ عَمَّا أَوْلاکَ مِنْ فَضْلِهِ بِقَوْلِهِ:

خدای تعالی خبر داد از آنچه سزاوار کرده تو را از فضلش به گفته اش:

﴿أَفَمَنْ کَانَ مُؤْمِنا کَمَنْ کَانَ فَاسِقا لا یَسْتَوُونَ؟

آیا کسی که مؤمن است همانند کسی است که فاسق است؟

! أَمَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ

هرگز برابر نیستند امّا کسانی که ایمان آوردند و کار شایسته کردند،

فَلَهُمْ جَنَّاتُ الْمَأْوَى ، نُزُلا بِمَا کَانُوا یَعْمَلُونَ﴾؛

برای آنهاست بهشت های خویش، جایگاه جهت پذیرایی به پاداش آنچه انجام دادند؛

وَ أَنْتَ الْمَخْصُوصُ بِعِلْمِ التَّنْزِیلِ ، وَ حُکْمِ التَّأْوِیلِ ،

و تویی اختصاص یافته به علم قرآن و حکم تأویل

وَ نَصِّ الرَّسُولِ ، وَ لَکَ الْمَوَاقِفُ الْمَشْهُودَهُ ،

و صریح گفتار پیامبر و تو راست موقعیت های گواهی شده

وَ الْمَقَامَاتُ الْمَشْهُورَهُ ، وَ الْأَیَّامُ الْمَذْکُورَهُ ،

و مقامات مشهور و روزهای یاد شده،

یَوْمَ بَدْرٍ وَ یَوْمَ الْأَحْزَابِ ، ﴿إِذْ زَاغَتِ الْأَبْصَارُ ،

روز بدر و روز احزاب آن زمان که چشم ها منحرف

وَ بَلَغَتِ الْقُلُوبُ الْحَنَاجِرَ ، وَ تَظُنُّونَ بِاللَّهِ الظُّنُونَا؛

و جان ها به گلو ها رسید و به خدا گمان می بردید، گمان های گوناگون،

هُنَالِکَ ابْتُلِیَ الْمُؤْمِنُونَ ، وَ زُلْزِلُوا زِلْزَالا شَدِیدا ؛

در آنجا اهل ایمان آزمایش شدند و دچار تزلزل روحی گشتند،

وَ إِذْ یَقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَ الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ ،

تزلزل سخت؛ آن هنگام اهل نفاق و آنان که در دل هایشان بیماری بود گفتند:

مَا وَعَدَنَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ إِلا غُرُورا ؛ وَ إِذْ قَالَتْ طَائِفَهٌ مِنْهُمْ:

خدا و رسولش جز فریب به ما وعده ندادند و در آن زمان

گروهی از آنان گفتند:

یَا أَهْلَ یَثْرِبَ لا مُقَامَ لَکُمْ فَارْجِعُوا ،

ای اهل مدینه جایی برای شما نیست، بازگردید

وَ یَسْتَأْذِنُ فَرِیقٌ مِنْهُمُ النَّبِیَّ یَقُولُونَ:

و جمعی از آنان از پیامبر اجازه می خواستند، می گفتند:

إِنَّ بُیُوتَنَا عَوْرَهٌ وَ مَا هِیَ بِعَوْرَهٍ إِنْ یُرِیدُونَ إِلا فِرَارا﴾؛

خانه های ما باز و بی حفاظ است و حال آنکه بی حفاظ نبود، آنان جز فرار از جنگ قصدی نداشتند؛

وَ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى: ﴿وَ لَمَّا رَأَى الْمُؤْمِنُونَ الْأَحْزَابَ قَالُوا:

و خدای تعالی فرمود: همین که اهل ایمان دسته های کفر و شرک را دیدند گفتند:

هَذَا مَا وَعَدَنَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ ، وَ صَدَقَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ ،

این همان است که خدا و رسولش به ما وعده داد، خدا و رسولش راست گفتند

وَ مَا زَادَهُمْ إِلا إِیمَانا وَ تَسْلِیما﴾، فَقَتَلْتَ عَمْرَهُمْ ،

و آنان را نیفزود مگر ایمان و تسلیم، پس «عمرو» قهرمان

وَ هَزَمْتَ جَمْعَهُمْ ، ﴿وَ رَدَّ اللَّهُ الَّذِینَ کَفَرُوا بِغَیْظِهِمْ

آنها را کشتی و جمع آنان را فراری دادی و خدا آنان را که کافر بودند با خشمشان بازگرداند،

لَمْ یَنَالُوا خَیْرا ، وَ کَفَى اللَّهُ الْمُؤْمِنِینَ الْقِتَالَ ، وَ کَانَ اللَّهُ قَوِیّا عَزِیزا﴾ ،

درحالی که به غنیمتی دست نیافتند و خدا جنگ را از اهل ایمان کفایت کرد و خدا نیرومند و عزیز است

وَ یَوْمَ أُحُدٍ ﴿إِذْ یُصْعِدُونَ وَ لا یَلْوُونَ عَلَى أَحَدٍ ،

و روز اُحُد هنگامی که از اطراف پیامبر فرار می کردند و به احدی اعتنا نمی نمودند

وَ الرَّسُولُ یَدْعُوهُمْ فِی أُخْرَاهُمْ﴾ وَ أَنْتَ تَذُودُ بُهَمَ الْمُشْرِکِینَ عَنِ النَّبِیِّ ،

و پیامبر آنان را از پشت سرشان به کار زار دعوت می کرد، تو بودی که مشرکان را برای حفظ پیامبر

ذَاتَ الْیَمِینِ وَ ذَاتَ الشِّمَالِ ،

به راست و چپ دفع می کردی

حَتَّى رَدَّهُمُ اللَّهُ تَعَالَى عَنْکُمَا خَائِفِینَ ،وَ نَصَرَ بِکَ الْخَاذِلِینَ ،

تا خدا گزند آنان را در حالی که ترسان بودند از شما دو بزرگوار برگرداند و شکست خوردگان را به وسیله تو یاری کرد

وَ یَوْمَ حُنَیْنٍ عَلَى مَا نَطَقَ بِهِ التَّنْزِیلُ:

و روز حنین، بنا بر آنچه قرآن در این آیه به آن گویا شد:

﴿إِذْ أَعْجَبَتْکُمْ کَثْرَتُکُمْ فَلَمْ تُغْنِ عَنْکُمْ شَیْئا ،

«زمانی که نفرات زیاد شما باعث شگفتی شما شد،

وَ ضَاقَتْ عَلَیْکُمُ الْأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ ،

ولی شما را به هیچ وجه بی نیاز نکرد و
زمین با آن فراخی اش بر شما تنگ شد،

ثُمَّ وَلَّیْتُمْ مُدْبِرِینَ ، ثُمَّ أَنْزَلَ اللَّهُ سَکِینَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ﴾

سپس روی گردانده فرار کردید آنگاه خدا آرامش خود را بر رسولش و بر مؤمنان نازل فرمود»

وَ الْمُؤْمِنُونَ أَنْتَ وَ مَنْ یَلِیکَ ، وَ عَمُّکَ الْعَبَّاسُ یُنَادِی الْمُنْهَزِمِینَ:

«مؤمنان» تو بودی و همراهانت و عمویت عباس [که] شکست خوردگان را صدا می زد:

یَا أَصْحَابَ سُورَهِ الْبَقَرَهِ ، یَا أَهْلَ بَیْعَهِ الشَّجَرَهِ ،

ای اصحاب سوره بقره، ای اهل بیعت شجره

حَتَّى اسْتَجَابَ لَهُ قَوْمٌ قَدْ کَفَیْتَهُمُ الْمَئُونَهَ ،

تا جماعتی به او پاسخ دادند که تو رنج آنها را کفایت کردی

وَ تَکَفَّلْتَ دُونَهُمُ الْمَعُونَهَ ، فَعَادُوا آیِسِینَ مِنَ الْمَثُوبَهِ ،

و به جای آنها کمک را عهده دار شدی، پس نومید از پاداش برگشتند

رَاجِینَ وَعْدَ اللَّهِ تَعَالَى بِالتَّوْبَهِ ، وَ ذَلِکَ قَوْلُ اللَّهِ جَلَّ ذِکْرُهُ :

و امیدوار به وعده خدای تعالی به توبه و این است سخن خدا که عظیم باد یادش:

﴿ثُمَّ یَتُوبُ اللَّهُ مِنْ بَعْدِ ذَلِکَ عَلَى مَنْ یَشَاءُ﴾

«آنگاه خدا توبه می پذیرد پس از آن، توبه کسی را که بخواهد»،

وَ أَنْتَ حَائِزٌ دَرَجَهَ الصَّبْرِ ، فَائِزٌ بِعَظِیمِ الْأَجْرِ ،

درحالی که تو درجه صبر را به دست آوردی و به مزد بزرگ پیروز شدی

وَ یَوْمَ خَیْبَرَ إِذْ أَظْهَرَ اللَّهُ خَوَرَ الْمُنَافِقِینَ ،

و روز خیبر که خدا شکست منافقان را آشکار کرد

وَ قَطَعَ دَابِرَ الْکَافِرِینَ ، وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ؛

و دنباله کافران را برید و سپاس خدای را پروردگار جهانیان،

﴿وَ لَقَدْ کَانُوا عَاهَدُوا اللَّهَ مِنْ قَبْلُ لا یُوَلُّونَ الْأَدْبَارَ ،وَ کَانَ عَهْدُ اللَّهِ مَسْئُولا﴾؛

درحالی که آنها از پیش با خدا پیمان بسته بودند که فرار نکنند و به یقین پیمان خدا مورد بازخواست است؛

مَوْلایَ أَنْتَ الْحُجَّهُ الْبَالِغَهُ ، وَ الْمَحَجَّهُ الْوَاضِحَهُ ، وَ النِّعْمَهُ السَّابِغَهُ ،

مولای من تویی حجّت رسا و راه روشن و نعمت کامل

وَ الْبُرْهَانُ الْمُنِیرُ ، فَهَنِیئاً لَکَ بِمَا آتَاکَ اللَّهُ مِنْ فَضْلٍ ،

و برهان تابناک، پس گوارا باد تو را، آنچه خدا از برتری به تو داد

وَ تَبّا لِشَانِئِکَ ذِی الْجَهْلِ ، شَهِدْتَ مَعَ النَّبِیِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ

و نابود باد دشمن نادانت، با پیامبر (درود خدا بر او و خاندانش)

جَمِیعَ حُرُوبِهِ وَ مَغَازِیهِ ، تَحْمِلُ الرَّایَهَ أَمَامَهُ ،

در تمام جنگ ها و لشکرکشی هایش حاضر بودی، پیشاپیش پرچم اسلام را به دوش می کشیدی

وَ تَضْرِبُ بِالسَّیْفِ قُدَّامَهُ ، ثُمَّ لِحَزْمِکَ الْمَشْهُورِ ، وَ بَصِیرَتِکَ فِی الْأُمُورِ ،

و در برابرش شمشیر می زدی، سپس تنها برای تدبیر و کاردانی مشهودت و بینایی ات در امور،

أَمَّرَکَ فِی الْمَوَاطِنِ وَ لَمْ یَکُنْ عَلَیْکَ أَمِیرٌ ،

در تمام میدان ها تو را به فرمانده ی می گماشت و امیری بر تو نبود،

وَ کَمْ مِنْ أَمْرٍ صَدَّکَ عَنْ إِمْضَاءِ عَزْمِکَ فِیهِ التُّقَى ،

چه بسیار کارهایی که تقوا مانع اجرای تصمیمت در آنها شد،

وَ اتَّبَعَ غَیْرُکَ فِی مِثْلِهِ الْهَوَى ،

اما جز تو در مثل آن از هوای نفس پیروی کرد،

فَظَنَّ الْجَاهِلُونَ أَنَّکَ عَجَزْتَ عَمَّا إِلَیْهِ انْتَهَى ،پس نادانان گمان کردند که تو از آنچه او به آن رسید عاجز شدی،

ضَلَّ وَ اللَّهِ الظَّانُّ لِذَلِکَ وَ مَا اهْتَدَى ،

به خدا قسم گمان کننده این چنین گمراه شد و راه نیافت

وَ لَقَدْ أَوْضَحْتَ مَا أَشْکَلَ مِنْ ذَلِکَ لِمَنْ تَوَهَّمَ وَ امْتَرَى ،

و تواضح ساختی آنچه مشکل شده بود از این امور، برای آن که توهّم و تردید کرد به گفتارت،

بِقَوْلِکَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْکَ: «قَدْ یَرَى الْحُوَّلُ الْقُلَّبُ وَجْهَ الْحِیلَهِ ،

درود خدا بر تو که فرمودی: گاهی انسان زبردست و چیره روی چاره را می بیند،

وَ دُونَهَا حَاجِزٌ مِنْ تَقْوَى اللَّهِ ،فَیَدَعُهَا رَأْیَ الْعَیْنِ ،

ولی در برابرش پرده ای از تقوای خداست، در نتیجه روی چاره را آشکار رها می کند،

وَ یَنْتَهِزُ فُرْصَتَهَا مَنْ لا حَرِیجَهَ لَهُ فِی الدِّینِ»؛

ولی فرصت آن را غنیمت می داند کسی در امر دین باکی ندارد؛

صَدَقْتَ وَ اللَّهِ ، وَ خَسِرَ الْمُبْطِلُونَ ،

به خدا سوگند راست گفتی و یاوه سرایان دچار زیان شدند،

وَ إِذْ مَاکَرَکَ النَّاکِثَانِ فَقَالا ،

هنگامی که آن دو عهد شکن [طلحه و زبیر] با تو به فریبکاری برخاستند و گفتند

نُرِیدُ الْعُمْرَهَ فَقُلْتَ لَهُمَا: «لَعَمْرُکُمَا مَا تُرِیدَانِ الْعُمْرَهَ ،

قصد عمره داریم، به آنان گفتی: به جان خودتان قسم قصد عمره ندارید،

لَکِنْ تُرِیدَانِ الْغَدْرَهَ»، فَأَخَذْتَ الْبَیْعَهَ عَلَیْهِمَا ،

بلکه قصد خیانت دارید، در نتیجه از آن دو نفر بیعت گرفتی

وَ جَدَّدْتَ الْمِیثَاقَ فَجَدَّا فِی النِّفَاقِ ،

و پیمان را محکم کردی، پس در نفاق کوشیدند،

فَلَمَّا نَبَّهْتَهُمَا عَلَى فِعْلِهِمَا ، أَغْفَلا وَ عَادَا وَ مَا انْتَفَعَا ،

زمانی که بر کار نادرستشان آگاهشان کردی، بی توجّهی کردند و به کار خویش بازگشتند،

وَ کَانَ عَاقِبَهُ أَمْرِهِمَا خُسْرا ؛

ولی بهره مند نشدند و سرانجام کار هر دو خسران شد؛

ثُمَّ تَلاهُمَا أَهْلُ الشَّامِ ، فَسِرْتَ إِلَیْهِمْ بَعْدَ الْإِعْذَارِ ،

سپس اهل شام خیانت آن دو را دنبال کردند و تو پس از بستن راه عذر بر آنان به سویشان حرکت کردی،

وَ هُمْ لا یَدِینُونَ دِینَ الْحَقِّ ، وَ لا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ ،

ولی آنها به دین حق گردن ننهادند و در قرآن تدبّر ننمودند،

هَمَجٌ رَعَاعٌ ضَالُّونَ ، وَ بِالَّذِی أُنْزِلَ عَلَى مُحَمَّدٍ فِیکَ کَافِرُونَ ،

بی خردان پست و گمراهان ناجوانمرد، به آنچه در حق تو بر محمّد نازل شده بود کافرند

وَ لِأَهْلِ الْخِلافِ عَلَیْکَ نَاصِرُونَ ، وَ قَدْ أَمَرَ اللَّهُ تَعَالَى بِاتِّبَاعِکَ ،

و یاوران مخالف تو، در حالی که خدا به پیروی از تو امر کرد

وَ نَدَبَ الْمُؤْمِنِینَ إِلَى نَصْرِکَ وَ قَالَ عَزَّوَجَلَّ:

و مؤمنان را به یاری تو فرا خواند و فرمود خدای عزّوجل:

﴿یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا ، اتَّقُوا اللَّهَ وَ کُونُوا مَعَ الصَّادِقِینَ﴾؛

ای کسانی که ایمان آورده اید خدا را پروا کنید و با راست گویان باشید؛

مَوْلایَ بِکَ ظَهَرَ الْحَقُّ ، وَ قَدْ نَبَذَهُ الْخَلْقُ ،

مولای من حق بر تو نمایان شد، درحالی که مردم آن را به یک سو انداختند

وَ أَوْضَحْتَ السُّنَنَ بَعْدَ الدُّرُوسِ وَ الطَّمْسِ ،

و تو روش های دینی را پس از کهنگی و نابودی آشکار ساختی،

فَلَکَ سَابِقَهُ الْجِهَادِ عَلَى تَصْدِیقِ التَّنْزِیلِ ؛

تو راست پیشینه جهاد بر پایه تصدیق به قرآن

وَ لَکَ فَضِیلَهُ الْجِهَادِ عَلَى تَحْقِیقِ التَّأْوِیلِ ،

و تو راست فضیلت جهاد بر پایه تحقّق تأویل

وَ عَدُوُّکَ عَدُوُّ اللَّهِ ، جَاحِدٌ لِرَسُولِ اللَّهِ ،

و دشمن تو دشمن خدا و انکار کننده رسول خدا است،

یَدْعُو بَاطِلاً وَ یَحْکُمُ جَائِرا ، وَ یَتَأَمَّرُ غَاصِباً

دعوت می کند دعوت باطل، حکومت می کند به ستم، فرمان می دهد غاصبانه،

وَ یَدْعُو حِزْبَهُ إِلَى النَّارِ وَ عَمَّارٌ یُجَاهِدُ وَ یُنَادِی بَیْنَ الصَّفَّیْنِ:

دار و دسته اش را به دوزخ می خواند، درحالی که عمّار جهاد می کرد و میان دو لشگر فریاد می زد:

الرَّوَاحَ الرَّوَاحَ إِلَى الْجَنَّهِ ، وَ لَمَّا اسْتَسْقَى فَسُقِیَ اللَّبَنَ ،

کوچ کنید، کوچ کنید به سوی بهشت و زمانی که آب خواست، با شیر سیراب شد

کَبَّرَ وَ قَالَ: قَالَ لِی رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ:

و تکبیر زد و گفت: رسول خدا (درود خدا بر او و خاندانش) به من فرمود:

آخِرُ شَرَابِکَ مِنَ الدُّنْیَا ضَیَاحٌ مِنْ لَبَنٍ

آخرین نوشیدنی ات از دنیا مخلوطی است از شیر

وَ تَقْتُلُکَ الْفِئَهُ الْبَاغِیَهُ؛فَاعْتَرَضَهُ أَبُو الْعَادِیَهِ الْفَزَارِیُّ فَقَتَلَهُ ،

و تو را گروه متجاوز به قتل می رساند؛ پس ابوالعادیه فزاری راه را بر عمّار گرفت و او را کشت،

فَعَلَى أَبِی الْعَادِیَهِ لَعْنَهُ اللَّهِ،وَ لَعْنَهُ مَلائِکَتِهِ وَ رُسُلِهِ أَجْمَعِینَ ،

بر ابوالعادیه لعنت خدا و لعنت فرشتگان خدا و همه پیامبران

وَ عَلَى مَنْ سَلَّ سَیْفَهُ عَلَیْکَ،وَ سَلَلْتَ سَیْفَکَ عَلَیْهِ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ ،

و لعنت بر کسی که شمشیر به روی تو کشید و تو به روی او شمشیر کشیدی ای امیرمؤمنان،

مِنَ الْمُشْرِکِینَ وَ الْمُنَافِقِینَ إِلَى یَوْمِ الدِّینِ،

از مشرکان و منافقان تا روز قیامت و بر آنکه خشنود شد

وَ عَلَى مَنْ رَضِیَ بِمَا سَاءَکَ وَ لَمْ یَکْرَهْهُ ،

به آنچه تو را غمگین ساخت و غم تو را ناخوش نداشت

وَ أَغْمَضَ عَیْنَهُ وَ لَمْ یُنْکِرْ ، أَوْ أَعَانَ عَلَیْکَ بِیَدٍ أَوْ لِسَانٍ،

و دیده برهم نهاد و بی تفاوت گذشت و علّت و عاملش را انکار نکرد یا علیه تو به دست و زبان کمک کرد

أَوْ قَعَدَ عَنْ نَصْرِکَ ،أَوْ خَذَلَ عَنِ الْجِهَادِ مَعَکَ ، أَوْ غَمَطَ فَضْلَکَ ،

یا از یاری ات دست کشید یا از جهاد نمودن به همراه تو، کناره گیری کرد یا فضل تو را کوچک شمرد

وَ جَحَدَ حَقَّکَ ، أَوْ عَدَلَ بِکَ مَنْ جَعَلَکَ اللَّهُ أَوْلَى بِهِ مِنْ نَفْسِهِ ،

و حقّت را انکار کرد یا با تو برابر نمود کسی را که خدا قرار داد تو را سزاوارتر به او از خود او،

وَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْکَ ، وَ رَحْمَهُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ ،

درود های خدا و رحمت و برکات

وَ سَلامُهُ وَ تَحِیَّاتُهُ ، وَ عَلَى الْأَئِمَّهِ مِنْ آلِکَ الطَّاهِرِینَ ،

و سلام و تحیاتش بر تو و بر امامان از خاندان پاک تو

إِنَّهُ حَمِیدٌ مَجِیدٌ؛وَ الْأَمْرُ الْأَعْجَبُ وَ الْخَطْبُ الْأَفْظَعُ بَعْدَ جَحْدِکَ حَقَّکَ

که خدا ستوده و بزرگوار است؛ و امر شگفت آور و مشکل جانگدازتر پس از انکار حق تو

غَصْبُ الصِّدِّیقَهِ الطَّاهِرَهِ الزَّهْرَاءِ سَیِّدَهِ النِّسَاءِ فَدَکا وَ رَدُّ شَهَادَتِکَ وَ شَهَادَهِ السَّیِّدَیْنِ سُلالَتِکَ

غصب فدک صدّیقه طاهره زهرا سرور زنان، و نپذیرفتن گواهى تو و گواهى دو سرور از نژادت

وَ عِتْرَهِ الْمُصْطَفَى صَلَّى اللَّهُ عَلَیْکُمْ وَ قَدْ أَعْلَى اللَّهُ تَعَالَى عَلَى الْأُمَّهِ دَرَجَتَکُمْ وَ رَفَعَ مَنْزِلَتَکُمْ

و عترت مصطفى است!! (درود خدا بر شما باد)، و حال آن که خدا درجه شما را بر امّت برتر گرداند، و منزلت شما را رفیع قرار داد،

وَ أَبَانَ فَضْلَکُمْ وَ شَرَّفَکُمْ عَلَى الْعَالَمِینَ فَأَذْهَبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ وَ طَهَّرَکُمْ تَطْهِیرا

و فضل و شرفتان را بر جهانیان آشکار ساخت، و پلیدى را از شما برد، و پاکتان ساخت پاک ساختنى ویژه،

قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِنَّ الْإِنْسَانَ خُلِقَ هَلُوعا إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعا وَ

خدا عزّ و جلّ فرمود: انسان بسیار حریص آفریده شده، چون گزندى به او در رسد بى صبرى کند،

إِذَا مَسَّهُ الْخَیْرُ مَنُوعا إِلا الْمُصَلِّینَ فَاسْتَثْنَى اللَّهُ تَعَالَى نَبِیَّهُ الْمُصْطَفَى وَ أَنْتَ یَا سَیِّدَ

و چون خیرى به او در رسد دریغ ورزد، جز نمازگزاران، پس خداى متعالى، پیامبر برگزیده اش را و تو را،

الْأَوْصِیَاءِ مِنْ جَمِیعِ الْخَلْقِ فَمَا أَعْمَهَ مَنْ ظَلَمَکَ عَنِ الْحَقِّ ،

اى سرور جانشیان از همه خلق استثنا کرد، پس آنان که به تو ستم کردند، چقدر از دیدن حق کور بودند،

ثُمَّ أَفْرَضُوکَ سَهْمَ ذَوِی الْقُرْبَى مَکْرا وَ أَحَادُوهُ عَنْ أَهْلِهِ جَوْرا فَلَمَّا آلَ الْأَمْرُ إِلَیْکَ

سپس سهم خویشان پیامبر را از باب فریب براى تو مقرّر داشتند، ولى به جور و ستم از اهلش برگرداندند

أَجْرَیْتَهُمْ عَلَى مَا أَجْرَیَا رَغْبَهً عَنْهُمَا بِمَا عِنْدَاللَّهِ لَکَ فَأَشْبَهَتْ مِحْنَتُکَ بِهِمَا مِحَنَ

چون حکومت به تو برگشت با خویشان پیامبر درحالى که از آن دو نفر روى گردان بودى، بخاطر پاداشى که نزد خدا براى تو بود،

الْأَنْبِیَاءِ عَلَیْهِمُ السَّلامُ عِنْدَ الْوَحْدَهِ وَ عَدَمِ الْأَنْصَارِ وَ أَشْبَهْتَ فِی الْبَیَاتِ عَلَى

به همان صورت عمل کردى که آن دو نفر عمل کردند،پس گرفتارى تو به آن دو نفر به گرفتارى پیامبران(درود خدا بر ایشان)در هنگام تنهایى و بى یاورى شبیه شد،

الْفِرَاشِ الذَّبِیحَ عَلَیْهِ السَّلامُ إِذْ أَجَبْتَ کَمَا أَجَابَ وَ أَطَعْتَ کَمَا أَطَاعَ إِسْمَاعِیلُ

و در آرمیدن در بستر پیامبر شبیه به اسماعیل ذبیح (درود بر او) شدى چه آن که تو نیز مانند او قبول کردى،

صَابِرا مُحْتَسِبا إِذْ قَالَ لَهُ یَا بُنَیَّ إِنِّی أَرَى فِی الْمَنَامِ أَنِّی أَذْبَحُکَ فَانْظُرْ مَا ذَا تَرَى قَالَ یَا

و اطاعت نمودى به همان صورت که اسماعیل صابرانه و پاداش خواهانه اطاعت کرد، وقتى که ابارهمى به و او گفت:«پسرم در خواب دیدم که ترا ذبح مى کنم، بنگر که رأى تو چیست»؟

أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِی إِنْ شَاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِینَ وَ کَذَلِکَ أَنْتَ لَمَّا أَبَاتَکَ النَّبِیُّ

گفت:«پدر به آنچه دستور داده شده اى اقدام کن، اگر خدا بخواهد مرا از بردباران خواهید یافت»،و تو نیز زمانى که پیامبر

صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ أَمَرَکَ أَنْ تَضْجَعَ فِی مَرْقَدِهِ وَاقِیا لَهُ بِنَفْسِکَ أَسْرَعْتَ إِلَى

(درود خدا بر او و خاندانش) در بسترش خواباندت و به تو فرمان داد در خوابگاهش بیارامى

و او را با جانت از شر دشمنانش حفظ کنى،

إِجَابَتِهِ مُطِیعا وَ لِنَفْسِکَ عَلَى الْقَتْلِ مُوَطِّنا،
رمانبردارانه به پذیرش دعوتش شتافتى، و خو را براى کشته شدن آماده کردى،

فَشَکَرَ اللَّهُ تَعَالَى طَاعَتَکَ وَ أَبَانَ عَنْ جَمِیلِ فِعْلِکَ بِقَوْلِهِ جَلَّ ذِکْرُهُ وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ

در نتیجه خدا از فرمان برداریت قدردانى کرد، و از کار زیبایت به گفتارش جلّ ذکره در قرآن پرده برداشت،آنجا که فرمود:«و از مردم کسى است

یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ ثُمَّ مِحْنَتُکَ یَوْمَ صِفِّینَ وَ قَدْ رُفِعَتِ الْمَصَاحِفُ حِیلَهً

که جانش را براى بدست آوردن خوشنودى خدا مى فروشد»سپس گرفتاریت در جنگ صفین، درحالى که قرآن ها از روى حیله

وَ مَکْرا فَأَعْرَضَ الشَّکُّ وَ عُزِفَ الْحَقُّ وَ اتُّبِعَ الظَّنُّ أَشْبَهَتْ مِحْنَهَ هَارُونَ إِذْ أَمَّرَهُ

و فریب به نیزه ها بالا رفته بود، در نتیجه شک و تردید پیدا شد ،و حق به یک سو افتاد، و از گمان پیروى شد، این گرفتارى ات شبیه

مُوسَى عَلَى قَوْمِهِ فَتَفَرَّقُوا عَنْهُ وَ هَارُونُ یُنَادِی بِهِمْ وَ یَقُولُ یَا قَوْمِ إِنَّمَا فُتِنْتُمْ بِهِ وَ إِنَّ

به گرفتارى هارون شد، زمانی که موسى او را بر قوم خود امارت داد، آنها از او پراکنده شدند، هارون بر سر آنان فریاد مى زد و مى گفت: اى مردم شما به گوساله آزمایش شده اید

رَبَّکُمُ الرَّحْمَنُ فَاتَّبِعُونِی وَ أَطِیعُوا أَمْرِی قَالُوا لَنْ نَبْرَحَ عَلَیْهِ عَاکِفِینَ حَتَّى یَرْجِعَ

به درستى که پروردگار شما خداى بخشنده است، از من پیروى کنید. و از دستورم پیروى نمایید، گفتند همچنان روى آور به گوساله خواهیم بود

إِلَیْنَا مُوسَى وَ کَذَلِکَ أَنْتَ لَمَّا رُفِعَتِ الْمَصَاحِفُ قُلْتَ یَا قَوْمِ إِنَّمَا فُتِنْتُمْ بِهَا وَ خُدِعْتُمْ

تا موسى به سوى ما بازگردد!! و همچنین تو اى امیر مومنان، همین که قرآنها بالا رفت گفتى: اى ملّت شما، به آن آزمایش شدید و گرفتار نیرنگ گشته اید،

فَعَصَوْکَ وَ خَالَفُوا عَلَیْکَ وَ اسْتَدْعَوْا نَصْبَ الْحَکَمَیْنِ فَأَبَیْتَ عَلَیْهِمْ وَ تَبَرَّأْتَ إِلَى

امّا از خواسته تو سرپیچى کردند، و با تو به مخالفت برخاستند، و گماشتن دو داور را از تو تقاضا نمودند، تو از تقاضاى آنان سرباز زدى، و از عمل آنان به سوى خدا بیزارى جستى،

اللَّهِ مِنْ فِعْلِهِمْ وَ فَوَّضْتَهُ إِلَیْهِمْ فَلَمَّا أَسْفَرَ الْحَقُّ وَ سَفِهَ الْمُنْکَرُ وَ اعْتَرَفُوا بِالزَّلَلِ وَ

و آن را به خودشان واگذاشتى، پس زمانى که حق آشکار شد، و خطاى منکر روشن گشت، و به لغزش و انحراف از راه حق اعتراف کردند،

الْجَوْرِ عَنِ الْقَصْدِ اخْتَلَفُوا مِنْ بَعْدِهِ وَ أَلْزَمُوکَ عَلَى سَفَهٍ التَّحْکِیمَ الَّذِی أَبَیْتَهُ وَ

پس از آن دچار اختلاف شدند، و از روى بى خردى تو را مجبور به پذیرفتن حکمیّت کردند، حکمیتى که از آن سرباز زدى و آنان مى خواستند و

أَحَبُّوهُ وَ حَظَرْتَهُ وَ أَبَاحُوا ذَنْبَهُمُ الَّذِی اقْتَرَفُوهُ،

تو از آن باز داشتى، روا دانستند گناهانشان را که مرتکب شدند،

وَ أَنْتَ عَلَى نَهْجِ بَصِیرَهٍ وَ هُدًى وَ هُمْ عَلَى سُنَنِ ضَلالَهٍ وَ عَمًى فَمَا زَالُوا عَلَى النِّفَاقِ مُصِرِّینَ

تو بر راه بینایى و هدایت بودى، و ایشان بر روش هاى گمراهى و کورى، همچنان بر نفاق اصرار داشتند،

وَ فِی الْغَیِّ مُتَرَدِّدِینَ حَتَّى أَذَاقَهُمُ اللَّهُ وَبَالَ أَمْرِهِمْ فَأَمَاتَ بِسَیْفِکَ مَنْ عَانَدَکَ فَشَقِیَ

و در گمراهى سرگردان بودند، تا خدا سنگینى کار ناپسندشان را به آنان چشاند، و کسى را که با
تو دشمنى کرد با شمشیرت به نابودى کشید،

وَ هَوَى وَ أَحْیَا بِحُجَّتِکَ مَنْ سَعِدَ فَهُدِیَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْکَ غَادِیَهً وَ رَائِحَهً وَ عَاکِفَهً

پس بدبخت و نگونسار شد، و با حجّت تو زنده کرد کسى را که سعادت یافت، و راهنمایى شد. درود خدا بر تو باد بامداد و شامگاه،

وَ ذَاهِبَهً فَمَا یُحِیطُ الْمَادِحُ وَصْفَکَ وَ لا یُحْبِطُ الطَّاعِنُ فَضْلَکَ أَنْتَ أَحْسَنُ الْخَلْقِ عِبَادَهً

در حضر و در سفر، بر وصفت مدح کننده اى احاطه نکند، و عیب جویى برترى ات را نابود ننماید، تو در عبادت بهترین خلقى،

وَ أَخْلَصُهُمْ زَهَادَهً وَ أَذَبُّهُمْ عَنِ الدِّینِ أَقَمْتَ حُدُودَ اللَّهِ بِجُهْدِکَ [بِجَهْدِکَ]

و در پارسایى خالص ترین آنانى، و در دفاع از دین سرسخت ترین ایشان، با کوششت حدود خدا را بپا داشتى،

را بپا داشتى،

وَ فَلَلْتَ عَسَاکِرَ الْمَارِقِینَ بِسَیْفِکَ تُخْمِدُ لَهَبَ الْحُرُوبِ بِبَنَانِکَ وَ تَهْتِکُ

سُتُورَ الشُّبَهِ بِبَیَانِکَ

و با شمشیرت اردوهاى خارج از دین را فرارى دادى، با سرانگشتهایت شعله جنگها را خاموش ساختى، و با بیانت پرده هاى شبه را دریدى،

وَ تَکْشِفُ لَبْسَ الْبَاطِلِ عَنْ صَرِیحِ الْحَقِّ لا تَأْخُذُکَ فِی اللَّهِ لَوْمَهُ لائِمٍ

و آمیختگى باطل را از حق روشن برطرف کردى، سرزنش هیچ سرزنش کننده اى تو را در راه خدا نگرفت،

وَ فِی مَدْحِ اللَّهِ تَعَالَى لَکَ غِنًى عَنْ مَدْحِ الْمَادِحِینَ وَ تَقْرِیظِ الْوَاصِفِینَ،

مدح خداى تعالى تو را بى نیاز کرد از مدح مدّاحان و ستایش و صف کنندگان،

قَالَ اللَّهُ تَعَالَى مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ

خداى تعالى فرمود: از مؤمنان مردانى هستند که
به آنچه با خدا بر آن پیمان بسته بودند صادقانه وفا کردند،

وَ مِنْهُمْ مَنْ یَنْتَظِرُ وَ مَا بَدَّلُوا تَبْدِیلا وَ لَمَّا رَأَیْتَ أَنْ قَتَلْتَ النَّاکِثِینَ وَ الْقَاسِطِینَ وَ

گروهى بر سر پیمان خود به شهادت رسیدند، و جمعى از آنان انتظار مى شکند، و به هیچ روى تغییر نکردند. زمانى که دیدى پیمان شکنان و ستمکاران

الْمَارِقِینَ وَ صَدَقَکَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَعْدَهُ فَأَوْفَیْتَ بِعَهْدِهِ قُلْتَ أَ مَا

و بیرون رفتگان از دین را کشتى، و رسول خدا(که درود خدا بر او و خاندانش باد)وعده اش را به تو راست گفته بود، و تو هم به عهدش وفا کردى، گفتى: آیا

آنَ أَنْ تُخْضَبَ هَذِهِ مِنْ هَذِهِ أَمْ مَتَى یُبْعَثُ أَشْقَاهَا وَاثِقا بِأَنَّکَ عَلَى بَیِّنَهٍ مِنْ رَبِّکَ وَ

وقت آن نرسیده که این محاسن به خون سر رنگین شود؟، با چه زمان بدبخت ترین این ملّت براى این کار برانگیخته مى شود،

بَصِیرَهٍ مِنْ أَمْرِکَ قَادِمٌ عَلَى اللَّهِ مُسْتَبْشِرٌ بِبَیْعِکَ الَّذِی بَایَعْتَهُ بِهِ وَ ذَلِکَ هُوَ الْفَوْزُ

اطمینان داشتى به اینکه بر پایه برهانى از پروردگارت و بصیرت از کارت هستى، وارد شونده بارگاه خدایى،شادان به معامله اى که انجام دادى، و این است آن راستگارى

الْعَظِیمُ اللَّهُمَّ الْعَنْ قَتَلَهَ أَنْبِیَائِکَ وَ أَوْصِیَاءِ أَنْبِیَائِکَ بِجَمِیعِ لَعَنَاتِکَ ،

بزرگ. خدایا کشندگان پیامبرانت، و جانشینان انبیایت را به تمام لعنت هایت لعنت کن،

وَ أَصْلِهِمْ حَرَّ نَارِکَ وَ الْعَنْ مَنْ غَصَبَ وَلِیَّکَ حَقَّهُ وَ أَنْکَرَ عَهْدَهُ وَ جَحَدَهُ بَعْدَ

و آنان را ملازم حرارت آتشت گردان، و لعنت کن کسى را که حقّ ولىّ ات را

غصب کرد، و پیمانش را انکار نمود،

الْیَقِینِ وَ الْإِقْرَارِ بِالْوِلایَهِ لَهُ یَوْمَ أَکْمَلْتَ لَهُ الدِّینَ اللَّهُمَّ الْعَنْ قَتَلَهَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ

و او را پس از یقین و اقرار به ولایتش روزى که دین را براى او کامل کردى منکر شد، خدایا قاتلان امیر مؤمنان و

مَنْ ظَلَمَهُ وَ أَشْیَاعَهُمْ وَ أَنْصَارَهُمْ اللَّهُمَّ الْعَنْ ظَالِمِی الْحُسَیْنِ وَ قَاتِلِیهِ وَ الْمُتَابِعِینَ عَدُوَّهُ

کسانى که به او ستم کردند، و پیروان و یاران آنان را لعنت کن. خدایا ستم کنندگان بر حسین را لعنت کن، و همچنین قاتلانش،

وَ نَاصِرِیهِ وَ الرَّاضِینَ بِقَتْلِهِ وَ خَاذِلِیهِ لَعْنا وَبِیلا اللَّهُمَّ الْعَنْ أَوَّلَ ظَالِمٍ ظَلَمَ آلَ مُحَمَّدٍ وَ

و پیروى کنندگان از دشمنش و یاوران دشمنش، و راضیان به قتلش، و دریغ کنندگان از یارى اش لعنتى شدید و سخت، خدایا لعنت کن اول ستمکارى که به خاندان محمّد ستم کرد،

مَانِعِیهِمْ حُقُوقَهُمْ اللَّهُمَّ خُصَّ أَوَّلَ ظَالِمٍ وَ غَاصِبٍ لِآلِ مُحَمَّدٍ بِاللَّعْنِ وَ کُلَّ مُسْتَنٍّ بِمَا

و آنان را از حقوقشان بازداشت، خدایا اوّل ستمکار و غاصب حق خاندان محمّد را به لعنت اختصاص ده،

سَنَّ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَهِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ [وَ آلِ مُحَمَّدٍ] خَاتَمِ النَّبِیِّینَ وَ عَلَى عَلِیٍّ سَیِّدِ

و هر پیروى کننده از آنچه او شیوه ساخت تا روز قیامت.خدایا درود فرست بر محمّد خاتم پیامبران، و بر على سرور

الْوَصِیِّینَ وَ آلِهِ الطَّاهِرِینَ وَ اجْعَلْنَا بِهِمْ مُتَمَسِّکِینَ وَ بِوِلایَتِهِمْ مِنَ الْفَائِزِینَ

اوصیا، و خاندان پاکش، و ما را قرار ده از متمسّکین به آنان، و از 

متمسّکین به آنان، و از کامیابان به ولایتشان،

الْآمِنِینَ الَّذِینَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ.

و ایمنانى که نه بیمى بر آنان است، و نه اندوهگین مى شوند.


free b2evolution skin
نظر از: یوری بویکا [بازدید کننده] 
یوری بویکا

سلام. وبلاگ خوبی دارید ان شاءالله که در راه تبلیغ دین مبین اسلام ثابت قدم و موفق باشید. عید غدیر خم رو تبریک میگم.

1401/04/27 @ 04:53
پاسخ از: فانوس [عضو] 

تشکر .عیدتان مبارک

1401/04/27 @ 09:04


فرم در حال بارگذاری ...

 
مداحی های محرم