22
آذر

گسستن بندهای اسارت نفس

با بررسی آثار تمدن های مختلف در می یابیم که حجاب از آداب و رسوم دیرینه تمدن های بشری بوده است. نقوشی که از نیاکان به جا مانده، از ارزشگذاری به حجاب در بیشتر اقوام و ملّت ها حکایت می کند. «در نقش هایی که از ایران باستان بر جای مانده، هیچ صورت زنی دیده نمی شود و ناامنی از ایشان نیز به نظر نمی رسد».

اسلام نیز با عبارت قرآنی «یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ ِلأَزْواجِکَ وَ بَناتِکَ وَ نِساءِ الْمُؤمِنینَ یُدْنینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ» (احزاب: 59)، به زنان مؤمن می آموزد که با پیروی از حکم پیامبر صلی الله علیه و آله پوشش های بلند (مانند چادر) بر خویش فرو افکنند تا شناخته نشوند و مورد آزار قرار نگیرند. از مجموع آیات و روایات اسلامی بر می آید که زن باید خود را از نامحرم پوشیده دارد و از هرگونه رفتار و سخن و لباس و عملی که نظر نامحرم را جلب کند، بپرهیزد تا کسانی که در قلبشان طمع وجود دارد، به آنان تمایل نکنند. امام باقر علیه السلام در هشداری می فرماید: «سخن گفتن با زن نامحرم، از دام های شیطان است».

 حجاب سدّی در برابر امیال هوسبازان است و باعث روآوری جوانان به ازدواج می شود. چنانچه بی حجابی و بی عفتی می تواند سبب گریز جوانان از ازدواج گردد. حجاب موجب خشنودی خداوند است؛ زیرا زن با حجاب خویش جلال خود را حفظ می کند و به راستی جمال و جلال زن در حجاب اوست. حجاب وسیله ای برای گسستن بندهای اسارت نفس و رهایی از آن است؛ حجاب نشانگر حیا و پاکی روح و روان زنان است و استقلال فرهنگی و دینی یک جامعه را به نمایش می گذارد و ایمان و اعتقاد زن را به خداوند سبحان نشان می دهد.زن با حجاب در تیررس هواهای نفسانی ناپاکان نیست. بنابراین، محبوب است و محبوب می ماند. زنان با حجاب چون مرواریدی در صدف عفافند که با ارزشند و گران بها. کوتاه سخن اینکه زنان با حجاب تنها بنده خدایند و سبب عزّت و سرافرازی خود و خانواده شان می باشند. ولی اینک در عصری قرار گرفته ایم که در فرهنگ غرب؛ عصر برهنگی و آزادی جنسی نام گرفته است. غربیان و غرب باوران، بی حجابی را جزیی از حقوق آزادی زنان به حساب می آورند. در این حال، سخن از حجاب برای آنان ناخوشایند و گاه به مثابه افسانه ای متعلق به زمان های گذشته است. به راستی کدامین راه برای زنان عزّت آفرین و شخصیت آور است. آیا اگر زنان مانند عروسکی بزک شده به جامعه بیایند و مردان هرزه به آنان چشم بدوزند و حرمت آنان را پایین آورند و زنان درگیر مسابقه خودنمایی شوند شخصیت آنان حفظ می شود یا وقتی که حرمت و احترام خود را در محیط خانواده حفظ کنند و عزّت و شخصیت خویش را پاس دارند؟

اساسا پوشش زنان سبب می شود تمتعات جنسی تنها در خانواده بوده و به حفظ و حراست از کیان اجتماعی و استفاده بهینه از نیروهای فعال آن کمک کند. در مقابل، حضور زنان بی حجاب و بدحجاب دل مردان را سست کرده و ایمانشان را می رباید و چه بسا باعث رکود در فعالیت های اجتماعی شود. حیا و حجاب زن تدبیری است که خود زن با الهامی فطری برای ارج نهادن به خود و جایگاهش به کار می بندد. زن با هوش و فراست می داند که خداوند مرد را مظهر عاشقی و زن را مظهر معشوقیت ساخته است، از این رو، زن با عفت و با حجاب بهتر می تواند مرد را مجذوب خویش ساخته و بر ارج و احترامش بیافزاید. لباس نشانگر حالات روحی، ایمانی و شخصیت افراد است. زنان پوشیده در گوهر عفاف، از درونی پاک و اعتقادی قوی خبر می دهند. زنان دین دار، خود را برای شوهر می آرایند و از هرگونه حرکات و پوشش های جلف و سبک دوری می گزینند. زن به لحاظ فطری، به زینت و آرایش تمایل دارد. اگر این غریزه مهار نشود، می تواند به خاستگاهی برای انحراف تبدیل شود. وقتی اصالت و ارزش انسان ها به لباس باشد، آدمی برای تهیه آن به هرگونه تحقیری تن می دهد و گوهر گران بهای خویش را از یاد می برد. زن بی حجاب و بدحجاب به جای خداپرستی، مدپرستی می کند و ارزش های وجودی خویش را در برابر چشم ها می نهد و خود را بی ارزش می سازد.

منبع:تاثیر پوشش اسلامی در مهار غریزه جنسی/حسین مهدی زاده


free b2evolution skin


فرم در حال بارگذاری ...