کودک و تربیت دینی
تربیت دینی کودکان یکی از مسایل مهمّ زندگی است، زیرا فطرت خداجوی کودکان همراه با حسّ کنجکاوی بتدریج رشد می کند، و باید قانونمند شده و تربیت گردد.
بسیاری از مردم فرزندان خود را بگونه ای تربیت می کنند که همانند انها فکر کنند، زندگی کنند، و با اداب و رسوم خانواده و قبیله و فامیل هر چند بی ارزش انها عادت کنند، و انها را رعایت نمایند. که اگر جوانی چنین نبود می گویند: تو فرزند ما نیستی! ! در صورتی که امام علی علیه السلام در چگونگی تربیت فرزند بسیار واقع نگر بود و فرمود:(لا تُقْسِروا اوْلادَکمْ عَلی ادابِکم، فَاِنَّهُم مَخْلوُقوُنَ لِزَمانٍ غَیْرِ زَمانِکم؛ فرزندان خود را بر اداب و رسوم خود مجبور نسازید، زیرا انان به روزگاری غیر از روزگار شما تعلّق دارند).چون انسان ها همواره در حال رشد و تکامل بوده، و نوع و سیستم زندگی، راههای تولید و کشف و اختراع و روابط اجتماعی در حال دگرگونی است. ما باید فرزندان خود را با واقعیّت ها اشنا کنیم، تا در هر شرایطی، و در هر جامعه ای، حقیقت را درک کنند، درست بیاندیشند، و واقع گرا باشند، پس نباید در قالب های ذهنی از پیش تعیین شده قرار گیرند.
تربیت دینی کودک
تربیت دینی کودکان یکی از مسایل مهمّ زندگی است، زیرا فطرت خداجوی کودکان همراه با حسّ کنجکاوی بتدریج رشد می کند، و باید قانونمند شده و تربیت گردد. امام علی علیه السلام نسبت به تربیت دینی کودکان فرمود: (مَرُّوا صِبْیانِکمْ بِالصَّلاهِ اِذا بَلَغُوا سَبْعَ سَنین وَ اضْرِبُوهُمْ عَلَی تَرْکها اِذا بَلَغُوا تِسْعَ سِنینَ، وَ تَفَرَّقُوا فی مَضاجِعِهُمْ اِذا بَلَغُوا عَشْرَ سِنینَ؛ کودکان را در سنّ 7 سالگی به نماز تمرین دهید تا عادت کنند و اگر در سنّ 9 سالگی نماز را ترک کردند انها را بزنید، و در سنّ 10 سالگی بستر خواب بچّه ها را جدا کنید.)در این رهنمود نورانی، مسایل مهمّی مورد توجّه امام علی علیه السلام است، مانند:
تربیت دینی کودک از سنّ 7 سالگی،
برخورد با کودک در سنّ 9 سالگی،
احتیاط در تربیت جنسی کودکان در سنّ 10 سالگی، که در یک رختخواب نخوابند.
قلب نوجوان چونان زمین کاشته نشده، اماده پذیرش هر بذری است که در ان پاشیده شود. پس در تربیت تو شتاب کردم، پیش از ان که دل تو سخت شود، و عقل تو به چیز دیگری مشغول گردد، تا به استقبال کارهایی بروی که صاحبان تجربه، زحمت ازمون ان را کشیده اند، و تو را از تلاش و یافتن بی نیاز ساخته اند.
شرایط تنبیه کودکان
تنبیه بدنی کودکان را کسی مجاز نمی شمارد، گرچه کودکان بزهکار را باید تنبیه کرد و کودکانی که با برخوردهایشان وضع مدرسه و کلاس را بهم می ریزند و مانع رشد دیگران می شوند را باید تنبیه کرد. که امام علی علیه السلام نسبت به کودکان بدرفتار و بزهکار بیش از سه ضربت را اجازه نمی فرمود. روزی جمعی از کودکان که در مسابقه خط نویسی شرکت کرده بودند و دفترچه های خود را خدمت امام علی علیه السلام اوردند تا قضاوت و تشویق گردند، امام علی علیه السلام خطاب به کودکان فرمود:(اَبْلِغُوا مُعَلِّمُکمْ اِنْ ضَرَبَکمْ فَوْقَ ثَلاثِ ضَرَباتٍ فی الاْدَبِ اُقْتُصَّ مِنْهُ؛ به معلّم خود این پیام را برسانید که اگر بیش از سه ضربه بر شما بزند، قصاص خواهد شد).
روش بازداری کودک
برای امام علی علیه السلام چند مشک عسل به عنوان بیت المال اوردند، و چند روزی گذشت، وقتی حضرت خواست ان را تقسیم کند، متوجّه شد که عسل یکی از مشک ها دست خورده است. قنبر را فراخواند، و قاطعانه پرسید: چه کسی از این مشک، عسل برداشت؟ قنبر گفت: یکی از بچّه های شما. امام علی علیه السلام در اینجا دو کار مهمّ انجام داد که از نظر روانشناسی تربیتی، بسیار ارزشمند است:
اوّل اینکه آن کودک را نکوهش کرد.
دوّم انکه تنها به سرزنش و نکوهش اکتفاء نکرد. بلکه مقداری پول به قنبر داد و فرمود: برو در بازار یک رطل از بهترین عسل خریداری کن و بیاور تا بچّه ها بخورند. چون سیر باشند دست به مشک عسل بیت المال، نمی زنند. یعنی برای باز داری کودک، تنها تنبیه و سرکوفت کافی نیست، باید زمینه های مناسب برای بازداری را فراهم کرد، وقتی در منزل عسل باشد، و کودک از ان بخورد، دیگر به مشک عسل بیت المال دست نمی زند. هم اکنون بسیاری از پدران فقط بچه ها را سرکوفت می زنند، و از عملی باز می دارند، امّا راه حلِّ مناسبی ارایه نمی دهند، یک روش جایگزین معرّفی نمی کنند، که در سرگردانی کودکان بی تاثیر نیست.
شتاب در تربیت کودک
یکی دیگر از روش های تربیت، شتاب در بازسازی و اموزش و تربیت کودک است. پدران و مادران و دیگر مربّیان تربیتی باید در تربیت کودک شتاب کنند زیرا زمینه های یادگیری و بازپروری و تربیت در سنین کودکی بیشتر از دیگر مراحل عمر فراهم است که فرمود: (پسرم! هنگامی که دیدم سالیانی از من گذشت، و توانایی رو به کاستی رفت، به نوشتن وصیّت برای تو شتاب کردم، و ارزش های اخلاقی را برای تو بر شمردم، پیش از ان که اجل فرا رسد، و رازهای درونم را به تو منتقل نکرده باشم، و در نظرم کاهشی پدید اید چنان که در جسمم پدید امد، و پیش از ان که خواهش ها و دگرگونی های دنیا به تو هجوم اورند، و پذیرش و اطاعت مشکل گردد، زیرا قلب نوجوان چونان زمین کاشته نشده، اماده پذیرش هر بذری است که در ان پاشیده شود. پس در تربیت تو شتاب کردم، پیش از ان که دل تو سخت شود، و عقل تو به چیز دیگری مشغول گردد، تا به استقبال کارهایی بروی که صاحبان تجربه، زحمت ازمون ان را کشیده اند، و تو را از تلاش و یافتن بی نیاز ساخته اند، و ان چه از تجربیّات انها نصیب ما شد، به تو هم رسیده، و برخی از تجربیّاتی که بر ما پنهان مانده بود برای شما روشن گردد).
تربیت هایی با رنگ و بوی دینی
رشد فکر دینی کودک
یکی از ابعاد تربیت، رشد فکر دینی کودک است که همراه با رشد حِسّ کنجکاوی باید خداشناسی و دیگر مبانی اعتقادی را به کودکان اموخت. امام علی علیه السلام کودکان خود را در سنین اغازین زندگی به خداشناسی و توحید اشنا می ساخت. در اینجا توجّه به یک حادثه ظریف و اعتقادی لازم است:
زمانی که عبّاس و زینب، دو فرزند علی علیه السلام در سنین کودکی بودند، روزی علی علیه السلام به فرزند خود عبّاس فرمود: فرزندم بگو: یک. عبّاس گفت: یک. حضرت فرمود: بگو دو. عبّاس گفت: خجالت می کشم با زبانی که یک گفتم، دو بگویم. امام علی علیه السلام از عقل و هوش و درایت فرزند خود بسیار مسرور شده، چشمان فرزند خود را بوسید. انگاه به زینب کبری که در طرف چپ قرار گرفته بود نگاه کرد. برای باز داری کودک، تنها تنبیه و سرکوفت کافی نیست، باید زمینه های مناسب برای بازداری را فراهم کرد، وقتی در منزل عسل باشد، و کودک از ان بخورد، دیگر به مشک عسل بیت المال دست نمی زند.زینب پرسید: پدرجان ایا ما را دوست داری؟ امام علی علیه السلام فرمود: اری دخترم، فرزندان ما جگر گوشه هایمان هستند. زینب گفت: پدرجان دو محبّت که در قلب مۆ من جمع نمی گردد: حُبِّ خُدا و حُبِّ اولاد، و اگر از محبّت ما گریزی نیست، پس عطوفت و شفقّت از انِ ما و محبّت خالصانه از انِ خداست. این سبب شد که مِهر و عاطفه علی علیه السلام به ان دو فزونی گیرد.
تشویق کودک
امام علی علیه السلام فنِّ خطابه و سخنوری را به فرزندان خود می اموخت. در یکی از شب های عید، امام علی علیه السلام خطاب به فرزندش امام مجتبی علیه السلام فرمود: برخیز و برای مادران و برادران و خواهران خود سخنرانی کن. امّا امام مجتبی علیه السلام در حضور پدر خجالت می کشید. امام علی علیه السلام برای اینکه فرزندش اسوده خاطر برخیزد و خطابه ایراد کند از اطاق خارج شد و روبروی درب ورودی منزل ایستاده، سخنان فرزند را زیر نظر داشت. امام مجتبی علیه السلام برخاست و با حمد و ستایش خدا، سخن اغاز کرد، و به جدّش رسول خدا درود فرستاد و انگاه با سخنرانی جالبی نظر همگان را به خود جلب کرد، در پایان سخنرانی او، امام وارد اطاق شد، امام حسن علیه السلام را در اغوش کشید و از خطابه زیبای او تشکر کرد.
منبع : الگوهای رفتاری امام علی علیه السلام، ج 13 , دشتی، محمّد
فرم در حال بارگذاری ...
فید نظر برای این مطلب