19
دی

نگاهی به سوی آسمان معنویت

شما باید از خودتان بپرسید که چرا حضرت در خطبه شان با این که بنای اعتراض به وضع سیاسی زمانة خود را دارند، چشم ما را به سوی آسمان می اندازند؟ از این کار حضرت باید بفهمیم که اگر شیعه هم باشیم و با تفکر شیعی هم حاکم شویم، ولی چشممان زمینی باشد، کنار فاطمه علیها السلام نخواهیم بود، نهایتاً همان بنی عباس هستیم.

بنی عباس علوی اند و طرف حاکمیت علی علیه السلام بودند، ولی زمینی اند؛ پس باید مواظب این خطر بزرگ زمینی شدن باشیم. لذا اوّلین پیامی که خطبه حضرت دارد، قبل از این که وارد مسائل دیگر شوند، این است که می بینید حضرت چشم خود را به آسمان انداخته اند و سخن خود را با «اَلْحَمْدُللهِ عَلی مَا اَنْعَمَ ….. » شروع می کنند، یعنی می خواهند بگویند: «ای انسان ها! ساحت حیات شماباید آسمانی باشد.» غفلت از رجوع به شریعت آسمانی و خطر ادارة امور دنیوی بر اساس عقل غیر دینی که امروز به سکولاریسم مشهور است، خطر بزرگی است که فاطمه زهرا علیها السلام دارند متذکّر آن می شوند.

ابتدای خطبه مملو از معاشقة با حق است. ما اگر آدم سیاسی و عجولی باشیم و کسی بخواهد برای ما مسئله ای مثل جنگ تحمیلی را تحلیل کند، ولی ابتدا وارد بحث معاشقه و انس با حق بشود و مدتی در این حالت بماند و حق را ثنا کند و متذکر نعمت های حق گردد، صدای اعتراضمان بلند می شود که آقا! مسئله جنگ راچرا نمی گویی؟ چون نمی توانیم زمین را به آسمان وصل کنیم، و تمام حوادث زمین را در پرتو انوار آسمان معنویت بنگریم. حال به یاد بیاورید جملة امام خمینی«رحمة الله علیه» را که فرمودند: «من دست و بازوی رزمندگان را بوسه می زنم که جای بوسه ملائکه است»، امام خمینی«رحمة الله علیه» این حرکات ظاهری رزمندگان را وصل به حقایقی باطنی می بینند، به عبارت دیگر در واقع امام«رحمة الله علیه» دارند سنت «وَ ما رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَ لکِنَّ اللهَ رَمی»و نقش ملائکه در حرکات رزمندگان را مشاهده می کنند. در این نوع نگاه به مسائل اجتماعی سیاسی، وجوه غیبی این تحرکات مورد غفلت قرار نمی گیرد و لذاست که در همة امور، اوّل باید متوجّه بود، اگر در کارها و تحلیل هایمان ساحت آسمانی انسان گم شود، بشر به بحران می افتد، حتّی اگر آن کارها و تحلیل ها به اسم شریعت باشد.

دقّت کنید ببینید نگرانی فاطمه زهرا علیها السلام از چیست؟ مگر ابابکر نگفت: «اسرار پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله پیش علی علیه السلام است» پس اصل مسئله چیست که علی علیه السلام را از حاکمیت حذف می کنند؟ اصل مطلب این است که در فکر و فرهنگ سقیفه نیازی به علی علیه السلام در ادارة امور دنیوی جامعه نیست. ملاحظه کنید که آن ها چگونه وارد قضیه شده اند. معلوم نیست که اگر ما هم در آن شرایط بودیم، هوشیارتر از کسانی بودیم که در آن شرایط فریب خوردند، مگر این که فرهنگ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله را در عمق جان و فکرمان داشته باشیم. شما تصوّر نکنید همه شیعیان امروز از نظر بینش سیاسی، بینش فاطمه علیها السلام را دارند، اکثر اهل سنّت هم محبّت به فاطمه علیها السلام را دارند. ما باید آن بصیرت فاطمی را پیدا کنیم تا متوجّه شویم امور دنیوی باید براساس احکام الهی اداره شود. شما ببینید چند درصد از مردم ما از این جهت فاطمی اند؟ و چند درصد از خانواده های ما فرزندانشان را بر اساس حکم معصوم تربیت می کنند؟ ما تربیت فرزندانمان را به دستحرف های کارشناسانی داده ایم که هیچ بهره ای در کار خود از فرهنگ معصوم نبرده اند و با این حال برای فاطمه زهرا علیها السلام هم گریه می کنیم. پذیرفتن ولایت اهل البیت به گریه و محبّت صِرف نیست، ولایت اهل البیت؛ یعنی پذیرفتن مدیریت حکم خداوند از طریق فرهنگ معصوم در تمام ابعاد زندگی، اعم از فردی و اجتماعی.

منبع بصیرت فاطمه زهرا علیه السلام در ریشه یابی آفات حذف حاکمیت دینی از مدیریت جهان: شرح خطبه حضرت فاطمه علیها السلام در مسجد مدینه و شرح خطبه حضرت فاطمه علیها السلام با زنان مهاجر و انصار/ اصغر طاهرزاده.


free b2evolution skin


فرم در حال بارگذاری ...