14
مهر

نقش و اهمیت عفاف و حجاب در امنیت اخلاقی

اثرات عفاف در امنیت اخلاقی
الف)تعديل جاذبه طبيعي بين زنان و مردان:

بر اساس قانون خلقت بين زن و مرد جاذبه اي طبيعي قرار داده شده كه ضامن سعادت و سلامت خانوادگي آن دو خواهد شد اما محور و مدار اين جذب طبيعي زن است. از اين رو در آيات شريفه براي حفظ آرامش زن و مرد، اصالت به زن داده شده است. پوشش زنان موجب تعديل جاذبه هاي طبيعي شده و اين نعمت الهي را در مسير و مجراي طبيعي خود قرار مي دهد به اين معنا كه حس خودآراي و زيبا پسندي زن و زيبايي هاي ظاهري او و جاذبه هاي طبيعيش محدود به خانه و خانواده شد و همين امور كه در جامعه ي بيرون، فساد آور است در درون خانواده نقش مثبت ايفا مي كند.

 

 

 

 


ب) ايجاد زمينه مشاركت سياسي_ اجتماعي زنان:

لازمه حضور اجتماعي زنان، حفظ حدود و پوشش و دوري از اختلاط و خودنمايي و تبرج است. هر حضوري داراي شرايط و قوانين است مانند سربازي كه به محض حضور در پادگان بايد ملتزم به قوانين باشد يك زن هم بايد با حجاب خود در جامعه حضور داشته و از استعدادها و قابليت هاي خود استفاده كند.
ج) بهداشت رواني جامعه:

پاك نمودن جامعه از جاذبه هاي كاذب و محرك هاي جنسي و رواني مانع از غرق شدن جامعه در مسائل شهواني و ضد اخلاقي خواهد شد. پوشش و حجاب در تمام ابعاد ارتباطات تضمين كننده سلامت جامعه خواهد بود.1
آثار حجاب:
حجاب، امنيت اخلاقي و فكري:

براي اينكه اختلاط بين زنان و مردان پيش نيايد و حدود اخلاقي حفظ شود، اسلام براي زنان حجاب را معين كرده است. خود اين حجاب، يكي از وسايل امنيت است. با حجاب زن مسلمان، هم خود زن مسلمان امنيت پيدا ميكند و هم مرد مسلمان امنيت پيدا ميكند. آنجايي كه حجاب را از زنان دور مي كنند، آنجايي كه زن را به عرياني و برهنگي نزديك مي كنند در درجه اول ، امنيت از خود زن و در درجه بعد از مردم و جوانان گرفته خواهد شد. براي اينكه محيط سالم و داراي امنيت باشد، زن بتواند كار خود را در جامعه انجام بدهد، مرد هم بتواند مسئوليت هاي خود را انجام بدهد، اسلام حجاب را معين كرده كه اين حجاب، يكي از آن احكام برجسته اسلام است چنانچه دختري مثلا مايل است پزشك شود و يا در فعاليت هاي ديگر علمي، اقتصادي شركت كند براي او ميدان ها باز است به شرط رعايت عفت و عفاف و عدم اختلاط و انتزاج زن و مرد، در جامعه اسلامي ميدان براي زن و مرد باز است.
حجاب، امنيت رواني فرد:

اسلام به روان انسانها توجه ويژه دارد همان گونه كه سلامت جسمي را در نظر دارد. خداوند متعال در« نظام تكوين» دو سرمايه عفاف و حيا را براي زن و مرد و غيرت را براي مردان قرار داد تا نگهبان روح و روان انسان ها و ضامن سلامت رواني آنهاباشد و در «نظام تشريع» نيز با حكم «حجاب» و «حدود حريم ارتباط با نا محرم» از ايجادزمينه هايي كه به جسم و روح آسيب ميرساند پيشگيري نمود.
اضطراب و ترس هاي مرضي ناشي از مزاحمت هاي خياباني و دغدغه ي مداوم نسبت به پذيرفته شدن از سوي مردان و يا عدم پذيرش و استفاده ي بي حد و مرز و افراطي از لذت هاي جنسي و جسمي و مورد بي مهري قرار گرفتن پس از سوء استفاده مردان بيمار «الذي في قلبه مرض» و .. از عوامل مهم در بيماريهاي رواني و افسردگي است كه در صورت باور حجاب و پذيرفتن آن، همه ي اين آسيب پذيري ها از بين خواهد رفت. بنابراين يكي از فلسفه هاي تشريع حكم حجاب، ايجاد آرامش رواني فرد و در نتيجه سلامت و امنيت رواني جامعه است.

 


حجاب عامل مصونيت و امنيت:

حجاب در ذات خود داراي مصونيت است به اين معنا كه نيروي محافظ و نگهبان وجودي زن مي باشد. با نگاهي به قطعات و برش هاي تاريخي مي توان به اين بعد و ويژگي حجاب پي برد و آن را مورد تحليل بررسي قرار داد. واژه ي معادل مصونيت، نگاهداشت ، حافظ و امنيت ساز است اما هيچ يك از اين معادل ها به تنهايي نمي تواند معناي كلمه مصونيت را برساند. امنيت و مصونيت در ابعاد گسترده ي خود جسماني، رواني، اقتصادي، اجتماعي و سياسي در حكم حجاب وجود دارد. زنان پوشيده از آن جهت كه جسم و پيكر آنها توسط پوشش به هر نوعي محافظت مي شود، كمتر در معرض ناراحتي هاي جسمي قرار خواهند گرفت و از آسيب هاي طبيعي و اجتماعي در امان خواهند بود و پوشيدگي مانع از آسيب پذيري جسم افراد ميشود. از نظر رواني نيز زنان با حجاب كمتر در معرض اضطراب ها و ترس ها قرار مي گيرند مثلا اضطراب از اينكه به هنگام مقايسه با ديگران مورد قبول واقع نشوند و يا اشكالي در لباس باشد كه ديده شود و … از جمله موارد اضطراب افراد بدون حجاب است. افزون بر اينكه جهت برنده شدن در مسابقه دلبري و خود نمايي بيشتر دقت خود را به انتحاب لباسي كه شرايط جلب نظر را داشته باشد اختصاص داده و از ديگر امور زندگي مانند تحصيل ، زندگي زناشويي، وظيفه هاي شخصي (فرزندي،مادري،همسري و …) باز مي مانند و عدم موفقيت در اين امور نيز موجب اضطراب بيشتر مي شود. به طور مسلم اين كه يك زن پيوسته در ميدان مسابقه و امتحان بيشتر باشد و احساس كند مورد مقايسه قرار مي گيرد فرسودگي روحي مي آورد . شهيد مطهري(ره) معتقد است گاهي حركات و سكنات انسان، زباندار است و گاه وضع لباس، راه رفتن و سخن گفتن زن معنا دار است و با زبان بي زباني مي گويد: «دلت را به من بده، در آرزوي من باش ، مرا تعقيب كن.» و گاه برعكس ، با زبان بي زباني مي گويد
« دست تعرض از اين حريم كوتاه است». بنابراين، زنان با حجاب از مسابقه و امتحان مستمر در امان هستند و از اين رو آرامش روحي و رواني بيشتري دارند و به جاي اتلاف وقت در پشت ويترين هاي مغازه ها و مشورت هاي ملال آور در مورد رنگ سال، مد سال و مدلهاي جديد براي همه ي امور زندگي اعم از فردي، خانوادگي و اجتماعي برنامه ريزي خاص داشته باشند و اين مسأله آرامش روحي ، رواني و نشاط دروني را به وجود خواهد اورد. افزون بر آرامش رواني فرد با حجاب، در جامعه نيز مي توان مصونيت ناشي از حجاب را موجب بهداشت و سلامت رواني جامعه بر شمرد، ومشاهده نمود زيرا جامعه از مجموعه افراد تشكيل مي شود و سلامت فردي به دنبال خود بهداشت رواني جامعه را خواهد داشت. پوشش زنان از تحريك مستمر مردان جلوگيري كرده و زمينه ي هيجان هاي افراطي جنسي را نابود مي كند. گفته شده است كه: هيجان و تحريكات رواني، عامل عوارض جسمي همچون بيماري معده و روده از جمله زخم معده ميباشد. بنابراين آرامش روحي و بهداشت روان، موجب سلامت جسم و ايجاد جامعه اي سالم خواهد بود كه افرادي با جسم و روح سالم در آن بزيند.
توماس آكمبس در مورد آسيب هاي روحي مي نويسد: لذتهاي جسماني، در ابتداي كار بر ما لبخند ميزند ولي عاقبت، نيش زهرآلود خود را در روح ما فرو برد. وهلاكمان مي كند. در صورتي كه زنان و مردان از نيش زهرآگين اين لذت هاي زود گذر آگاه باشند، هرگز خود را در معرض خطر قرار نداده وبا پوشش صحيح ومناسب،خود و جامعه ي بيرون را واكسينه مي كنند.در واقع اين خصوصيّت كه فردي دغدغه ي جلب نگاه و نظر ديگران به ويژه نامحرم را نداشته باشد و انتخاب وسايل شخصي را بر اساس نياز و سليقه خودانجام ميدهد نه آنچه جامعه به او تحميل مي كند،آرامش بخش روح و روان فرد و در نتيجه ساختار جامعه خواهد بود.
حجاب و امنيت اقتصادي:

از نظر اقتصادي نيز مصونيت فردي در حجاب مشاهده مي گردد .بديهي است در صورت انتخاب حجاب،نوع لباس و كيفيت آن در معرض ديد عموم قرار نمي گيرد وچون جلوه گري،خودنمايي و مسابقه اي كه پيش از اين بيان كرديم وجود ندارد،هزينه ي سنگيني كه صرف تهيه لباس متناسب با مد روز،رنگ سال وكيفيت تلقين شده از طريق ورودهاي فرهنگ غرب(ماهواره ها، ژورناليست ها،نرم افزار ها، اينترنت و…) مي شد،تبديل به هزينه ي مختصري مي گردد كه نياز انسان به پوشش حس زيبايي شناسانه ي او را درحدّ متعادل بر طرف مي سازد.در اين صورت هم از نظر اقتصاد مزدي براي شخص با حجاب از اسراف جلوگيري شده و هم در اقتصاد كلان كشورتأثيرگذار خواهد بود.از سويي وقت و امكانات توليد كننده،واردكننده و مصرف كننده به جاي صرف در كالاهاي مصرفي، غير واقعي و كاذب و احياناً خطر آفرين(به علت استفاده ازمواد شيميايي نامرغوب)در امور مهم و اصلي و اساسي و سالم مصرف خواهد سد و اين يعني مصونيت اقتصادي فرد و جامعه از انحراف هاي اقتصادي.
حجاب و مصونيت سياسي:

مصونيت سياسي نيز يكي از ابعاد مصونيت است كه در مقوله ي حجاب وجود دارد و ما در بخش مربوط به حجاب و سياست تحت عنوان «عفاف و حجاب،سلاحي براي دفع سياست غربي» نمونه هايي را ذكر مي كنيم؛تاريخ اندلس،الجزيره ايران،افغانستان و ديگر كشورهاي اسلامي بهترين گواه براي اين مطلب است.گفته شده كه توطئه ي كشف حجاب توسط استعمارگران انگليس و پروتكل يهوديان طراحي گرديد.اجراي اين توطئه توسط مهره هاي استعمار در منطقه هاي اسلامي صورت مي گرفت،امان الله خان در افغانستان،آتاتورك در تركيه(1313) و رضا خان پهلوي در ايران توطئه ي «كشف حجاب» را عملي كردند.مسترهمفر در كتاب خاطرات سياسي خود به اين نكته اشاره مي كند كه: پس از آنكه زنان رااز چادر و عبا بيرون آورديم بايدجوانان را تحريك كنيم كه دنبال آنان بيفتند تا در ميان مسلمانان فساد رواج يابد و براي پيشبرد اين نقشه لازم است اول،زنان غير مسلمان را از حجاب بيرون آوريم تا زنان مسلمان از آنان يادگيرند.استراتژي سياسي امروز صهيونيست ها نيز به همين شيوه است به گونه اي كه نتانياهو نخست وزير اسبق رژيم صهونيستي در جلسه اي در آمريكا با حضور كارشناسان فرهنگي ،امنيتي و نظامي اين كشوردر رابطه با شيوه هاي براندازي جوامع اسلامي و تضعيف بنيه ي فرهنگي_ديني و اخلاقي مسلمانان گفت: به جاي هزينه هاي سنگين نظامي و بمباران شهرها و مراكز كشورهاي اسلامي پيشنهاد مي كنم بازار مسلمانان رااز لباس هاي غربي ودامن هاي كوتاه،لوازم آرايشي، مشروبات الكلي و مواد مخدر پر كنيد.اين بهترين شيوه ي بمباران واز بين رفتن مقاومت است.بنابراين با عمل به نقطه ي مقابل سخنان استعمارگران كهن و نوين مي توان دست سلطه رااز سرزمين خود كوتاه كرده و در ضمن حفظ ارزش ها و باورهاي مقدّس و انجام تكليف الهي به عنوان ابزارمبارزه از حجاب بهره برد.3 حجاب خود عاملي ارزشمند است در تقويت امنيت سياسي جامعه.
آثار بي حجابي و بدحجابي:
طلاق و از هم گسيختگي خانواده:

آگاهي نسبت به آثاربي حجاب بودن مطمئناً يك گام مؤثر به سمت حجاب و امنيت جامعه است.آمارهاي قطعي و مستند نشان مي دهد كه با افزايش برهنگي در جهان،طلاق و از هم گسيختگي زندگي زناشويي در دنيا مدام رو به افزايش است؛چرا كه به قول بابا طاهر «هرآنچه ديده بيند دل كند ياد» و هرآنچه دل از آن ياد كند به هر قيمتي كه باشد در پي آن خواهد رفت و بدين ترتيب،هر روز دل به دلبري مي بندد و از ديگري دل مي برد. در محيطي كه فرهنگ حجاب و عفاف،مطرح است.دو همسر،متعلق به يكديگرند و احساسات و عواطفشان مخصوص يكديگر است. در چنين محيطي،همسران يك تن واحدند وجدايي شان كمتر اتفاق مي افتد؛ ولي در «بازار آزادبرهنگي»كه عملاً زنان به صورت كالاي مشتركي در آمده اند،ديگر قداست پيمان زناشويي،مفهومي ندارد و خانواده ها به سستي تار عنكبوت به سرعت از هم متلاشي مي شوندو كودكاني بي سرپرست بر جاي مي مانند.
فساد اجتماعي:

از ديگر آثار بي حجابي و بد حجابي فساد اجتماعي است.هنگامي كه در يك جامعه،خانواده ها سست و بي بنياد شدند و از هم پاشيدند،اعضاي خانواده به فساد كشيده مي شوند و شعله ي اين فساد به تدريج دامنه اش اجتماع رادربر گرفته،به آتش خواهدكشيد.گسترش دامنه ي فحشا وافزايش فرزندان نامشروع،قتل و خونريزي اعتياد و بزهكاري و…از دردناك ترين پيامدهاي بي حجابي در چنين جوامعي است.

سقوط شخصيت زن:

ودرآخرسقوط شخصيت زن،طبيعي است هنگامي كه جامعه،زن را فقط براي زيباييها و اندام برهنه اش بخواهد اين موجود،تمايلش براي آرايش و خودنمايي روز به روز افزايش مي گردد و بدبن ترتيب به خاطر جاذبه اي كه دارد به صورت يك كالا و وسيله ي تبليغات مورد سوء استفاده ي ديگران قرار مي گيرد.در چنين جامعه اي شخصيت زن تا مرز يك عروسك يا يك كالاي بي ارزش سقوط مي كند وارزشهاي والاي انساني در وي بكلِّي به دست فراموشي سپرده مي شودو همين كالاي عروسكي نيز تا زماني كه از زيبايي بهرهاي دارد،در دست سودجويان مبادله مي شود و با از بين رفتن اين زيبايي ظاهري،آن ارزش ظاهري هم از بين خواهد رفت و ازآن پس به وي به چشم يك شي ء زايد و دور افتادني نگاه مي كنندودر چنيين جوامعي چگونه يك زن مي تواندازطريق ويژگيهاي اخلاقي، علم وآگاهي و دانايي اش جلوه كند و حائز مقام والايي گردد؟هرگز!
راههاي مؤثر در حجاب جهت ايجاد امنيت جامعه:
براي اينكه جامعه اي باحجاب اسلامي وبه تبع آن امنيت داشت بايد زمينه هاي فردي،خانوادگي،اجتماعي و حكومتي رادر افراد جامعه تقويت نمود و همچنين الگوهاي حجاب و عفاف را هرچه بيشتر در قالب فيلمها،داستانها،نمايشها و برنامه هاي عملي به مردم شناساند.
بالابردن درجه ي ايمان در فرد:

ايمان به خداو زندگي پس از مرگ از مهمترين و قويترين عوامل پيشگيري ازشهوات و هوسهاست.شخص با ايمان،خداوند متعال را همه جا حاضر و ناظر مي بيندوباور دارد كه همه ي كارهاي او به وسيله فرشتگان الهي درپرونده اي ثبت مي شود و روزي مورد رسيدگي قرار خواهد گرفت و سرنوشت نيكوكاران،بهشت و كيفر تبهكاران،دوزخ است.اين تعبير از امام خميني را به خاطر بسپاريم كه: «عالم محضر خداست،در محظر خدا معصيت نكنيم.»اين اعتقاد،بهترين مانع در برابر فسادهاي اخلاقي و اجتماعي است و هرقدر تقويت شود مقاومت انسان دربرابر شهوات بيشتر مي شود.
ازسوي ديگر با ضعف ايمان،عفت و مقاوت در برابر شهوات كاهش مي يابد.
آگاهي ازفوائد حجاب و مضرّات نبود آن:

آگاهي از فوايدعفاف وحجاب ومضرّات بي حجابي و بي عفتي يكي ديگراز راههاي معرفت به حجاب است.اين آگاهي را مي توان از طريق مختلف به دست آورد،گاهي با مطالعه ي كتابها و نشريّاتي كه در اين زمينه ها نوشته شده و گاهي با عبرت گرفتن از حوادث زمان وتجربياتي كه ديگران داشته اند؛چون به فرموده ي علي(ع)عبرت،موجب پاكدامني مي شود. امام صادق (ع) فرمد:اموال و دامن خود و همسرانتان را با خواندن سوره ي نور حفظ كنيد؛زيراهر كه روزي يك باراين سوره را قرائت كند(و به احكام و جزاي بي عفتي آشنا شود)به فحشا كشيده نخواهد شد .جهت آگاهي از مضرّات بي عفتي و بي حجابي به قسمتي از حديث معراج اشاره مي كنيم تا عبرتي باشد براي ما انسانها: علي (ع)فرمود:همراه حضرت زهرا(ع)به حضور پيامبر (ص) رفتيم،ديديم حضرت گريه مي كند،عرض كردم؛پدر و مادرم به فدايت!چرا گريه مي كني؟حضرت فرمود:اي علي!درشب معراج زناني رادر عذابهاي گوناگون ديدم.از اين رو گريه مي كنم.از جمله:زني راديدم از مويش آويزان است، ومغز سرش ازشدت گرما مي جوشد.علتش را سؤال كردم. حضرت فرمود:به خاطر آن بود كه در دنيا موي سرش را از نامحرمان نمي پوشانيد.
تربيت فرزند در دامن پاك مادر و خانواده سالم:

در خانواده عفت و با حجابي مادر آن قدر اهميّت دارد كه حتي دايه ي فرزند هم كه مدت كوتاهي مواظبت از او را به عهده مي گيردواو را شير مي دهد،بايد فردي صالح و عفيف باشد.پيامبر اكرم(ص) سفارش فرمود:ازشير زنان بدكار و ديوانه براي فرزندانتان پرهيز كنيد؛زيرا شير اثر خود را مي گذارد.
امر به معروف ونهي از منكر:

يكي ازعوامل اجتماعي مؤثردرامرحجاب،امربه معروف و نهي از منكر است.اگر بپذيريم كه افراد جامعه،همانند اعضاي يك بدن مي باشند هنگامي كه فردي دچاربيماري روحي،رواني و اخلاقي شود ، بر عموم مردم لازم است كه در جهت نجات وي تلاش كنند تا رنج و عذاب اين بيماري، گريبانگير ديگر اعضاي جامعه نشود و عامل بيماري به آنها سرايت نكند.پيامبراكرم(ص) فرمود:اگر شخصي در نهان ،معصيتي مرتكب شود فقط به شخص او ضرر وارد مي شود و اگر در ملأعام گناهي را انجام دهد و ديگران او را نهي از منكر نكنند همه ي مردم زيان مي بينند.وبازفرمودند:«چگونه بر شما مي گذرد زماني كه زنانتان فاسد و آلوده شوند وجوانتان به طرف فسق و فجور روي آوردندو اين هنگامي است كه شما امر به معروف و نهي از منكر را ترك كنيد.سؤال شد:يا رسول الله!آيا چنين وضعي پيش خواهد آمد؟حضرت فرمود:بلي؛بلكه بدتر از آن هم خواهد شد و آن زماني است كه معروف را منكر و منكر را معروف مي دانند.» اگر خانواده،اين واحدهاي كوچك اجتماع،از مفاسد اخلاقي اصلاح گردد،كلّ جامعه اصلاح خواهد شد و به تبع آن جامعه اي آرام و با امنيت خواهيم داشت.
حجاب حق خداوند است:

ازآنجا كه حكم الهي براي سعادت بشروضع مي شودوخداوند متعال،رحمت را بر خويش واجب مي داند و احكام الهي همان رحمت هاي خداوندي بر بندگان و يا مقدمه اي براي قرار گرفتن در دامن رحمت خدا هستند،پس حجاب حق خدا بر بندگان او مي باشد البته نه به اين معنا كه در كنار حق بندگان،حقّي را هم براي خدا تصور كنيم كه او خالق همه چيزاست و نقصي ندارد تا بااداي حقّ او،كامل گردد. امّا اينكه ايا مي توان حقّ خدا را ادا كرد يا نه.در رواياتي با اشاره به انجام وظايف و اطاعت از امرالهي براي ادا شدن اين حق اشاره شده است.آيت الله جوادي آملي معتقد است كه: (حجاب زن مربوط به خود او نيست
تا گفته شود از حق خود صرف نظر كردم.حجاب زن مربوط به مردنيست تابگويد من راضي به بي حجابي هستم حجاب رن مربوط به خانواده نيست تا اعضاي خانواده اعّم از همسر،برادر،فرزندو… راضي به بي حجابي باشند،قرآن مجيد راضي نخواهد بود زيرا زن وحيثيّت او حق خدااست و خدازن را مظهر احساس و عاطفه آفريد نه مظهر بي عفّتي و شهوتراني.» وقتي حّق خداوند با حجاب اداءنشود يعني بنده ي خدا كه آرامش و امنيت جسمي و روحي و رواني در خانواده و اجتماع است اداء نمي شود.
غيرت و حجاب:

غيرت و تعصّب ناموسي يكي از عوامل اساسي عفت است.كسي كه براي ناموس خود حرمت قايل است و نسبت به آن تعصب دارد،به خود اجازه نمي دهد كه به ناموس ديگران خيانت كند.او مي داند كه اگر به ناموس ديگران نظر سوئي داشته باشد مطمئناً ناموس اونيز مورد سوء نظر ديگران قرار خواهد گرفت؛بنابراين غيرتش به اواجازه ي بي عفتي نمي دهد. علي(ع)فرمود: « ما ذني غيور قط »شخص با غيرت هرگز زنا نمي كند.به فرموده ي پيامبر (ص) : « كسي كه از زنش غافل باشد و مراقب او نباشد بي غيرت است. » غيرت از جلوه هاي مردي و مردانگي و حسّ دروني است كه خداوند براي محافظت و نگهباني از حريم خانواده و پاسداري از نسل در وجود مرد به وديعت نهاده است كه اگر رشد كند تمام جامعه را ناموس خود مي داند و اجازه ي هتك حرمت به احدي را نمي دهد.خلاصه«غيرت»يك حساسيت انساني نسبت به پاكي و طهارت خود جامعه است و اگر اين قدرت ضعيف شود نه تنها اگر همسرش مورد تجاوز،كام جويي و نگاه ديگران قرارگيرد ناراحت نمي شود بلكه لذت هم مي برد.پوشش زن نبايد از هجوم تبليغاتي غرب متأثر باشد.پوشش زن اگر متأثر از هجوم تبليغاتي غرب شد،خراب خواهد شد.مثلاً بياييم باخودمان فكر كنيم كه حجاب داشته باشيم،اما چادر نباشد.اين فكر غلطي است.البته مي توان محجبه بود و چادر هم نداشت؛منتها همين جاهم بايستي آن مرز را پيدا كرد.بعضي ها هم از چادر كه فرار مي كنند هيچ،به آن حجاب واقعي بدون چادر هم رو نمي آورند،چون آن را هم غرب مورد تهاجم قرار مي دهد.شما خيال كرده ايد كه اگر ما چادر را كنارگذاشتيم،فرضاًآنمقنعه ي كذايي و آن لباسهاي «وَلَيَضر بنَ بخمرِ هنَّ عَلي جبو بهنَّ» و همانهايي كه در قرآن هست،درست كرديم،دست از سر ما بر مي دارند؟نه آنها به اين چيزها قانع نيستند آنها مي خواهند همان فرهنگ منحوس خودشان عيناً اينجا عمل بشود مثل زمان شاه كه عمل مي شد.درآن زمان،زن اصلاً پوشش وحجابي نداشت.حتي دراين جاها وقتي نوبت به اين كارها مي رسد،بي بند وباري خيلي بيشتر مي شود؛ كما اينكه بي بند وباري در زمان شاه در تهران و بعضي از شهرهاي ديگر ما از معمول شهرهاي اروپا بيشتر بود! زن معمولي در اروپا ،لباس و پوشش خودش را داشت؛اما در اينجا آن طوري نبود. بنابراين حجاب يك ارزش است كه نبايد متأثر از فرهنگ بيگانه باشد.
نتيجه:
عقل حكم مي كند كه در تعارض بين حقوق فردي و اجتماعي و آزادي فرد و جامعه،حقوق جامعه مقدم شود.يعني خواسته هاي جمع بر فرد مقدم است. از نظر نقل زنان مؤمن بايد روسري هاي خود را به گردن و سينه ي خود اندازند تا از بر كات حجاب،خود و جامعه بهره مند
شود،از جمله:امنيت رواني خودو جامعه،امنيت اقتصادي سياسي و اخلاقي وفكري.وقتي افرادجامعه نسبت به مضّرات بد حجابي كه چند مورد آن طلاق واز هم گسيختگي جامعه،فساد اجتماعي و سقوط شخصيت زن مي باشد آگاه باشد و همين طور با امر به معروف و نهي از منكر و داشتن
غيرت مرد و زن نسبت به خانواده ي خود و تربيت فرزند در دامان مادري پاك و خانواده اي سالم مي توان حجاب را براي داشتن جامعه آرام و منظم اجرايي كرد.

منبع:اهل البیت


free b2evolution skin


فرم در حال بارگذاری ...

 
مداحی های محرم