4
مهر

مختصرى از تاريخ حكومت بنى اميه و جنايات آنها

مختصرى از تاريخ حكومت بنى اميه و جنايات آنها

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ

حكومت بنى اميه از خلافت عثمان در سال 24 هجرى شروع و در سال 132 هجرى با كشته شدن مروان بن محمد پايان يافت ، بنى اميه در قرآن به عنوان شجره ملعونة (درخت ملعون ) نام برده شده است .


و پيامبر اكرم صلى اللّه عليه و آله وسلم در خواب ديد كه بنى اميه مانند بوزينة بر منبر او جست و خيز مى كنند و از اين امر غمگين گرديد.
و در حديث است كه پيامبراكرم صلى اللّه عليه و آله وسلم فرمود: وقتى پسران عاص (فرزند اميه ) به چهل نفر رسند مال خدا را ميان خود مى گردانند و بندگان خدا را برده خود كنند.
از عثمان و فسادها و ترويج خاندان بنى اميه و حيف و ميل بيت المال و تحريفهاى زمان او كه بگذريم ، معاويه است كه فساد و بدعت و قتل و جنايت او در كتابهاى تاريخ ذكر شده است و ما قبلا اندكى از آن را نقل نموديم .
ديگرى يزيد پسر معاويه است كه سه سال و نه ماه حكومت كرد، كه در سال اول سيدالشهداء را با جماعتى از خاندان پيامبر و اميرالمؤمنين و ياران او با وضعى فجيع شهيد نمود و نواميس پيامبر صلى اللّه عليه و آله وسلم را به اسارت گرفت و در شهرها به نمايش گذارد.
و در سال سوم واقعه حره را به پا نمود و در يك يورش به مدينه منوره ، قتل عامى عجيب نمودند و ده هزار نفر را كشتند و سپس به نواميس مردم پرداختند و اموال و زنان مردم مدينه را تا سه روز بر سپاهيان مباح كردند، و كردند از جنايت آنچه كردند و قلم از نگارش آن شرم دارد و به گونه اى كه هزاران زن از زنا باردار شدند و برخى ده هزار نفر گفته اند و ايشان را اولاد الحرة مى ناميدند، حتى حريم مسجد نبوى از جسارت مصون نماند، مردم متحصن در مسجد را چنان قتل عام كردند كه روضه مسجد پر از خون شد و تا قبر رسول صلى اللّه عليه و آله وسلم خون رسيد، اسبهاى ايشان حرم را آلوده كردند.
و بعد از اين جريان در اواخر سلطنت يزيد، براى دفع شورش عبدالله بن زبير، خانه خدا را به آتش كشيدند و ديوارهاى آن فرو ريخت .
و يكى از احكام اموى عبدالملك بن مروان است كه مقدارى در مورد او سخن گفته ايم و بعدا در مورد فرماندار جنايت پيشه او حجاج بيشتر سخن خواهم گفت .
و ديگر از حكام اموى وليد بن يزيد بن عبدالملك است آن مرد بى دين و فاسق و فاجر كه حتى به ظواهر اسلام نيز ملتزم نبود، و همواره به شراب خوارگى و انواع بازيها و فسقها مشغول بود، گاهى كه خيلى سرحال بود، خود را در حوضى از شراب كه آماده كرده بود مى انداخت و آنقدر مى خورد كه كم شدن آن معلوم مى شد.
گويند: شبى مست كرد و سوگند ياد كرد كه كنيز مست خود را كه جنب نيز بود براى نماز جماعت به مسجد فرستد، لباس خود را بر او پوشاند و او را به مسجد فرستاد تا با مردم نماز گزارد.
و او همان گستاخى است كه تصميم گرفت بر بام كعبه مراسم عياشى به پاكند، روزى به قرآن تفاءل زد آيه مباركه و استفتحوا و خاب كل جبار عنيد  آمد. ناراحت شد و قرآن را به گوشه اى نهاد و آن را آنقدر تيرباران كرد تا پاره پاره شد و اشعارى سرود كه مضمون آن اين بود: آيا مرا به عنوان ستمگر معاند تهديد مى كنى ؟ آرى من آن ستمگر كينه توزم ، وقتى روز قيامت نزد خدايت رفتى بگو: خدايا وليد مرا پاره پاره كرد.
حكايات معاشقه او با زنان بدكاره در تاريخ مستور است .
آرى اينانند همان شجره ملعونه كه اميرالمؤمنين عليه السّلام از آنها در اين خطبه سخن گفته و جنايات آنها را اجمالا بيان نموده است .
در نهج البلاغة است كه حضرت امير عليه السّلام فرمود: (بنى اميه آنقدر بر امور مسلط شوند) تا اينكه گمان كننده گمان مى كند دنيا به تسخير بنى اميه درآمده ، سود خود را به آنها مى دهد و بر آب صاف و پاكيزه خود فرودشان مى آورد (دنيا كاملا به كام آنهاست ) و تازيانه و شمشير آنها (ظلم و ستمشان ) از اين امت برداشته نمى شود.
با اين كه اين گمان باطل است ، و دولت بنى اميه و بهره ورى آنها در زندگانى دنيا مانند اندك آبى است كه هنوز درست نچشيده تمامى آن را بيرون مى اندازند.


نام كتاب : پيشگوئيهاى امير المؤمنين عليه السلام

مؤ لف : سيد محمد نجفى يزدى


free b2evolution skin


فرم در حال بارگذاری ...

 
مداحی های محرم