مخالفت علنی
زمانی که رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم بیمار شد (بیماری که منجر به رحلت آن حضرت گشت)، عایشه توسط پیکی از پدرش که تحت لشکر اسامه قرار بود عازم جبهه شود، درخواست کرد تا از اسامه سرپیچی کرده، خود را به مدینه برساند. با آنکه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرموده بود: لشکر اسامه را تجهیز کنید خدا لعنت کند کسی را که از او سرپیچی نماید. و این جمله را سه بار تکرار فرمود. [1] .
آنگاه عایشه به بلال گفت که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم میفرماید: ابوبکر امامت کند و با مردم نماز گزارد.
نمازی که عایشه بدان اشاره میکرد، نماز صبح بود، در حالی که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم چنین سخنی نفرموده بود و نامی از ابوبکر نبرده بود. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرموده بود:
لیصل بهم احدهم، یکی از آنان نماز بگزارد.
پیامبر از شخص معینی نام نبرد.
رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم با آنکه به شدت بیمار بود و ضعف و ناتوانیشان به حدی بود که نمیتوانست روی پای خود بایستد، به همراه علی علیهالسلام و فضل بن عباس [2] به آرامی به مسجد وارد شد و ابوبکر را به کناری زد و نماز را خود خواند.
ابویعقوب استاد ابن ابیالحدید چنین ادامه میدهد:
وقتی که فاطمه علیهاالسلام وفات یافت، بجز عایشه، بقیهی همسران رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به تسلیت گویی بنیهاشم آمدند. فقط عایشه بود که تمارض کرد (خود را به مریضی زده) و حاضر نشد به نزدشان برود، حتی بعدها به امیرالمؤمنین علیهالسلام گفتند که عایشه در مرگ فاطمه علیهاالسلام شادی میکرد.[3]
منبع:
[1] (ملل و نحل، ص 37).
[2] به روایتی، پیامبر صلی الله علیه و آله، دست خود را بر دوش عباس گذارد و به مسجد رفت. (ناسخ التواریخ، ج 3، ص 446)
[3] فاطمه، فاطمه است، ص 121.
فرم در حال بارگذاری ...
فید نظر برای این مطلب